به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 خرداد 95 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حرکتی از همسرم که خیلی بهم برخورده و نمیتونم نادیده بگیرم

    سلام

    من و همسرم 9 ماهی هست که عقد کردیم ولی هنوز زندگی مشترکمون رو شروع نکردیم ، من معمولا یک روز در هفته میرم خونشون یه دست لباس راحتی هم گذاشتم اونجا چند روز پیش رفتم خونشون موقعی که میخواستم برم خونمون خانمم لباسای منو اورد بهم داد گفت داری میری اینارم ببر کثیف شده بشوری، همون موقع هم ماشین لباس شوییشون داشت کار میکرد و مامان خانمم لباسای خودشون رو انداخته بود تو ماشین ، چیزی نگفتم لباسارو گذاشتم تو کیفم و اومدم خونمون ولی این کارشون خیلی بهم برخورده و همش با خودم فکر میکنم مگه لباس من چه ایرادی داشته ننداختن تو ماشین ، از طرفی مامان خودم هم که بهش گفتم لباسامو بنداز ماشین موضوع رو فهمیده و خیلی ناراحت شده و تماس گرفته با مامان همسرم صحبت کرده و گفته اگه من با دختر شما همچین کاری کنم ناراحت نمیشین؟ مامان همسرم هم گفته این وظیفه ما نیست و خلاصه اینکه بهشون برخورده و حالا خانمم میگه مادرت نباید همچین حرفی میزده و....

    جد ازین مسائل من چیزی نگفتم نه به همسرم نه به مادرم اما ازین موضوع به شدت دلخور شدم و نمیدونم چطور با این دلخوری کنار بیام ، اصلا این کار همسرم از نظر من درست نبوده یا واقعا کار درستی نکرده؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید economist تشکرکرده است .

    miss seven (چهارشنبه 11 آذر 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام...
    ببنید در بد بودن رفتار ایشون که به نظرم شکی نیست حتی اگه لباس شویی هم روشن نمی بود و شما نمی دیدید!!!!!

    اما بد تر از اون این هستش شما مگه با خانمتون رو دربایستی دارید که لباس ها رو ازشون تحویل گرفتید ؟ واقعا کار شما هم اشتباه بود که رفتید صاف لباس ها رو تحویل مامانتون دادید؟(من خودم اگه واقعا زبونم لال این اتفاق برام می افتاد اول از همه خیلی ناراحت می شدم و تعجب می کردم و بعدش به خانمم می گفتم گوشه لباس شویی شما جایی واسه لباسم نداره عزیزم ؟! بهش می گفتم واقعا داری شوخی می کنی دیگه ؟!؟ در نهایت طوری رفتار می کردم از کرده خودش پشیمون بشه و خجالت زده بشه از رفتارش و اگه پشیمون نمی شد می گفتم بذار باشه خونتون دفعه ی بعد خودم اومدم بشورمشون(شاید این طوری به خودش می اومد)... در نهایت می گفتم گیریم در بدترین حالت اب و برق و لباس شویی خونه شما خراب شده باشه و من لباسامو مجبور می بودم ببرم جای دیگه بشورم.. واقعا فکر می کنی یکی اگه لباس ها رو دستم ببینه (با توجه به این که میدونه اون لباس ها کجا استفاده شده) چه فکری راجب من و تو می کنه ؟؟!!!!!!!!!)

    و متاسفانه باز بدتر از اون مامان شما با خانواده ایشون تماس گرفتند و گلایه کردند و... (البته از نگاه مامان شما بنده بهش حق میدم...ولی شما نباید می ذاشتید این اتفاق بیفته)

    شما باید خیلی بالغانه تر رفتار می کردید...

    به این سوالات هم جواب بدید شاید بهتر بتونند دوستان کمکتون کنند... مثلا چند سالتونه و تحصیلات خودتون و خانمتون... از نظر شرایط مالی و تحصیلی و... اونا از شما بالاتر هستند یا خیر... ایا قبل تر از هم از اونا رفتاری مشابه این دیده بودید ؟
    چطوری بعد 9 ماه لباس هاتون رو خواستید شست و شو بدید ؟!؟ حتی اگه در هفته یکبار هم استفاده کرده باشید و...

    امیدوارم خوب حواستون رو جمع کنید و کاری نکنید که شرایط الکی بیش از اینی که هست بد تر بشه...


    یه وقت هست اون کار اونا از روی بی احترامی به شما بوده خب خیلی بده...یه وقت هست شاید واقعا رسمشون هست( هر چند از نظر من رسم خیلی بدی هستش) و باید خیلی موشکافانه تر بررسی بشه.
    ویرایش توسط فدایی یار : سه شنبه 10 آذر 94 در ساعت 22:10

  4. 4 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    کمال (شنبه 14 آذر 94), ستاره زیبا (چهارشنبه 11 آذر 94), سرشار (سه شنبه 10 آذر 94), شیدا. (چهارشنبه 11 آذر 94)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 خرداد 95 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها
    سلام...
    ببنید در بد بودن رفتار ایشون که به نظرم شکی نیست حتی اگه لباس شویی هم روشن نمی بود و شما نمی دیدید!!!!!

    اما بد تر از اون این هستش شما مگه با خانمتون رو دربایستی دارید که لباس ها رو ازشون تحویل گرفتید ؟ واقعا کار شما هم اشتباه بود که رفتید صاف لباس ها رو تحویل مامانتون دادید؟(من خودم اگه واقعا زبونم لال این اتفاق برام می افتاد اول از همه خیلی ناراحت می شدم و تعجب می کردم و بعدش به خانمم می گفتم گوشه لباس شویی شما جایی واسه لباسم نداره عزیزم ؟! بهش می گفتم واقعا داری شوخی می کنی دیگه ؟!؟ در نهایت طوری رفتار می کردم از کرده خودش پشیمون بشه و خجالت زده بشه از رفتارش و اگه پشیمون نمی شد می گفتم بذار باشه خونتون دفعه ی بعد خودم اومدم بشورمشون(شاید این طوری به خودش می اومد)... در نهایت می گفتم گیریم در بدترین حالت اب و برق و لباس شویی خونه شما خراب شده باشه و من لباسامو مجبور می بودم ببرم جای دیگه بشورم.. واقعا فکر می کنی یکی اگه لباس ها رو دستم ببینه (با توجه به این که میدونه اون لباس ها کجا استفاده شده) چه فکری راجب من و تو می کنه ؟؟!!!!!!!!!)

    و متاسفانه باز بدتر از اون مامان شما با خانواده ایشون تماس گرفتند و گلایه کردند و... (البته از نگاه مامان شما بنده بهش حق میدم...ولی شما نباید می ذاشتید این اتفاق بیفته)

    شما باید خیلی بالغانه تر رفتار می کردید...

    به این سوالات هم جواب بدید شاید بهتر بتونند دوستان کمکتون کنند... مثلا چند سالتونه و تحصیلات خودتون و خانمتون... از نظر شرایط مالی و تحصیلی و... اونا از شما بالاتر هستند یا خیر... ایا قبل تر از هم از اونا رفتاری مشابه این دیده بودید ؟
    چطوری بعد 9 ماه لباس هاتون رو خواستید شست و شو بدید ؟!؟ حتی اگه در هفته یکبار هم استفاده کرده باشید و...

    امیدوارم خوب حواستون رو جمع کنید و کاری نکنید که شرایط الکی بیش از اینی که هست بد تر بشه...


    یه وقت هست اون کار اونا از روی بی احترامی به شما بوده خب خیلی بده...یه وقت هست شاید واقعا رسمشون هست( هر چند از نظر من رسم خیلی بدی هستش) و باید خیلی موشکافانه تر بررسی بشه.

    هر دو همسنیم من فوقم اون لیسانس از نظر مالی کمی بهتر از ما هستن و از نظر تحصیلی ما بهتریم ، در جریان تماس مادرم هم نبودم چون من در شهر دیگه ای هستم و همیشه خونه نیستم ،من زیاد خونشون نیستم چون شهر دیگه ای هستم و همون یک دست لباس رو هم ندارم و معمولا لباس نو میخرم اینبار هم به دلیل گرفتاری فرصت نکردم نه لباسی با خودم ببرم نه بشورم و یک دستش کثیف شده بود،شرایط من طوریه که مدام در رفت و امدم و به مامان گفتم که فراموش نشه و بمونه بنا به دلایلی مشغله زیادی دارم وگرنه همون رو هم با خودم میبردم خودم میشستم ، اینکه میگرفتم یا نمیگرفتم برام مهم نیست حالا فرضا نمیگرفتم مگه در نفس عمل فرقی میکرد؟

    تماس مادرم هم برام مهم نیست و یا اینکه دلخور شدن یا نشدن اهمیتی نداره همون فکر که بالا گفتم درگیر کرده ذهنمو که واقعا خانمم با خودش فکر نکرده ممکنه این سوال به ذهنم برسه مگه من طاعون داشتم یا مریض بودم، قرار هم نبود دستی بشوره لباس سنگینی هم نبود با خودم فکر میکنم که اگه مثلا من مهمانی داشتم ایا باهاش همچین کاری میکردم؟ در حالی که من داماد اون خانواده هستم و مادر خانومم همیشه میگه تو پسرمی تو عضو این خونه ای و ...

  6. کاربر روبرو از پست مفید economist تشکرکرده است .

    miss seven (چهارشنبه 11 آذر 94)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    سلام
    اول عرض کنم ک مقاله رفتار جرئت مند را در همین تالار حتما حتما مطالعه کنید
    (ببخشید بلد نیستم لینکش را بگذارم خیلی به فوت و فن تالار اشنا نیستم. ولی سرچ کنید راحت پیدا میکنید.)
    این مقاله به شما کمک میکند تا وقتی خواسته ای دارید به روش درست بیان کنید .

    دوم اینکه مسئله مشابه این، چند ماه پیش برای برادرم اتفاق افتاد البته بی احترامی خیلی شدید تر بود برادرم خیلی ناراحت شد و بگو مگوی حسابی با نامزدش داشت.


    مادر من ک به صبوری و گذشت معروف است طاقت نیاورد .مثل مادر شما عمل کرد البته با کمال احترام حرف زدند و فقط گله کردند که ما از این رفتار دلخور شدیم اما نتیجه چه شد ؟
    یک گفتگوی کاملا بی حاصل .
    بعدها من با روانشناسی در مورد این جریان صحبت کردم و ماجرا را برایش تعریف کردم.
    ایشان گفتند کار شما کاملا اشتباه بوده
    تماس شما باعث شده که او به لاک دفاعی برود(اصطلاحی که دکتر به کار بردند) .

    به نظر من باید ببینیم وقتی اتفاقی افتاده و دیگر تمام شده هدف از گله گذاری چیست؟
    ایا میخواهیم طرف بگوید اوه ببخشید دیگر تکرار نمیکنیم یا با دلیل و منطق علت رفتارش را توضیح دهد
    که کمتر مواقعی پیش می اید مگر اینکه طرف واقعا با کمالات باشد و... و یا شما به شیوه ای درست بیا ن کرده باشید(مقاله اقای تسوکه در این مورد کامل است)

    معمولا در این جور بیان کردن دلخوری هایمان، طرف به دفاع از خود برمی خیزد و سعی می کند به نحوی کار خود را توجیه کند حتی گاهی مجبور می شود بگوید ک شما هم فلان موقع فلان کار را کردید و...حالا نوبت شماست ک از خودتان دفاع کنید...
    در نتیجه نتیجه ای ک می خواستید بدست نمی اید بلکه کدورت ها بیشتر هم می شود چون احترامی ک بینتان بوده در اثر این جرو بحث کمرنگ تر میشود.

    من ابدا کار نامزدتان را تایید نمیکنم با توجه به اینکه به شهر دیگری می روید
    کاش همان موقع به شوخی حرفتان را به نامزدتان می زدید ...جوری ک مثلا می رساندید ،ک با این کار نامزدتان به شما کمک بزرگی می کند و با این کا ر به شما لطف کرده و شما قدردانی می کنید.. نمی دانم ....در هر حال بین خودتان می ماند خیلی بهتر بود
    اما دوست عزیز از طرفی بهتر است باور کنیم که
    شستن لباس همسر از وظایف یک بانو نمی باشد
    اگر دیدید نامزدتان یا همسرتان لباستان را می شوید که بدانید لطف بزرگی کرده نه اینکه وظیفه اش را انجام داده باشد
    چه الان چه در اینده تصورتان این نباشد که شست و شو و کارهای منزل از وظایف بانوان است مطمئن باشید به مشکل بر می خورید
    به نظر من با صدای مشاوره1480یا 9092301285تماس بگیرید.
    مهارت هایی را یاد می دهند که لازمه هر زوج جوانی مثل شما و برادر من است .

    در ضمن هیچ وقت مسائل پیش امده بین شما و همسرتان نباید به خانواده ها کشیده شود.

    ببخشید طولانی شد به عنوان یک خواهر کوچکتر حرفهایی ک به ذهنم رسید عرض کردم.
    امیدوارم به دردتان بخورد.
    برایتان ارزوی خوشبختی میکنم

  8. 2 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    ستاره زیبا (چهارشنبه 11 آذر 94), سرشار (سه شنبه 10 آذر 94)

  9. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,966
    امتیاز
    33,290
    سطح
    100
    Points: 33,290, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,390

    تشکرشده 6,366 در 1,791 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    بااینکه احساس وتعجبت رو درک میکنم ولی ایشون میتونسته لباست رو توی خونه خودشون نشوره حتی شاید کمی ناراحت بودن لباس گذاشتی اونجا

    به نظرم بهتره دفعات بعد که میری اگه لباس راحتی میبری داخل کیف بذار و با خودت برگردون

    این رفتارایشون به هیچ‌وجه نشانه این نیست که توی زندگی مشترک ،موقع ضرورت لباس شما رو نشوره

    دوران نامزدی و عقد یه حساسیت هایی روی رفتار همدیگه خواهید داشت بعضی از این حساسیتها به جا ودرسته و نشانه رفتارهای غلیظ تر در ایندست مثلا اگر عصبانیت های مکرر از یکی از زوجین دیده بشه امابعضی از این حساسیت ها به خاطر یک فضای نامزدی وغرورهای خاص اون دوران هست که ممکنه خانواده ها هم بهش دامن بزنند

    سعی کنید دیگه این بحث رو با خودش یا خانوادش‌ ادامه ندید


    موفق باشید
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  10. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    m.reza91 (چهارشنبه 11 آذر 94), نیکیا (چهارشنبه 11 آذر 94), شیدا. (چهارشنبه 11 آذر 94)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    اقای اگه اشتباه نکنم اقتصاد دان... به هر حال از این که از رفتار خانمتون و خانوادشون دلخور شده باشید به نظرم حق دارید...و طبیعتا درسته می گرفتید یا نه در نفس عمل هیچ فرقی نداشت..ولی توجه کنید چی شده الان؟ ببنید من تجربشو شخصا ندارم ولی از تجربیات دوستان به این نتیجه رسیدم که هیچ موقع کاری نکنم احساس محبت مادرم نسبت به من در رابطه با رفتاری حتی اشتباه از همسرم باعث شه منجر به مشکلات بزرگی شه... کلا فارغ از این اتفاق در بقیه مراحل زندگیتون سعی کنید هیچ وقت نذارید این اتفاق بیفته... چون بعد ها به این نتجیه می رسید ولی بابتش هزینه و هزینه های زیادی باید بدید به قیمت رنجش و کینه مادر و همسر شما از هم به درازای یک عمر...اینو واسه همین گفتم...


    چقدر جالبه واقعا از دیدی که شما به قضیه دارید نگاه می کنید من اصلا به قضیه نگاه نمی کنم ؟! چون به نظرم اصلا این نگاهی که شما به قضیه دارید مثلا نکنه اونا فکر کردید بیماری و ... چیزی خدایی ناکرده دارید موضوعیت نداره... وقتی یک دختر و پسری عقد هم در میان و با هم دیگه در دوران عقد هم به تبع رفت و امد و دارند و تماس خب چطور میشه طرف با خود همسرش تماس پیدا کنه که لباس هم جزیی از اون هستش ولی لباس تنهاشو شست و شو نده به این دلیل که نکنه بیماری واگر دار داشته باشه؟! اگه این طور باشه که طرف تا چند متری اون فرد هم نخواهد رفت چی برسه به بقیه قضایا....

    من بیش تر فکر کردم نکنم خواستند به شما بی احترامی کنند که دلیلی براش ندیدم جز این که قبل تر ها هم چنین رفتارهایی باهاتون انجام داده باشند...میگم اگه واقعا اونا همیشه احترام شما رو داشتند و این رسمشون بوده...و در حد حرف نیست و واقعا شما رو در عمل دوست دارند و مورد احترام هستید...وقتی اون موقع با خانمتون خودتون در میون می ذاشتید باور کنید خیلی راحت مساله حل می شد...

    بله ما هم با مهمانمون این کارو نمی کنیم...طرف می بنید میره خواستگاری رفتاری که باهاش میشه اونا با مهمانشون هم انجام نمیدند چی برسه به خواستگارشون..ولی چه کنیم شاید رسمشونه واقعا ‍!!!

    به نظرم اصلا اصلا به روی مادر خانمتون این حرفا رو نیارید این بار که به دیدن خانمتون رفتید... و قبل هم بهتره حضوری این مساله رو بر طرف کنید... و به خانمتون هم بگید که از این رفتار ایشون ناراحت شدید..ولی به مامنتون چیزی نگفتید و مامان شما چون از قضیه مطلع بوده خودشون از روی احساس مادرانشون این کارو کردند و خلاصه یک جوری قضیه رو به بهترین نحو با شناختی که از همسرتون دارید تمومش کنید...

    به نظرم برای همچین موضوعی قضیه رو بیخ دار نکنید...مخصوصا اگه واقعا اونا رو در عمل مثل پسرشون می دونند و... و مشابه این رفتارا ازشون تا حالا ندیده بودید.
    .
    .
    .
    این قسمت از پستمو بعد خوندن نظرات دوستان خواستم بنویسم...به نظرم صاحب تاپیک هم با تحصیلاتی که دارند به این موضوع واقف هستند که کار های منزل به هیچ وجه از وظایف یک زن نبوده و نیست و لطف ایشان هستش...که بخوایم راجب وظایف یک زن این جا بحث کنیم...شاید بگیم اگه وظیفه نیست پس چون ایشون این کارو نکردند و وظیفشون نبوده پس نباید هم ناراحت می شدند و...
    ولی الان بحث احترام گذاشتن به همسر هستش..الان هم بحث دوستمون بحث احترام هستش..طوری که با این رفتار همسرشون از نظر خانواده ایشان این کار به نوعی بی احترامی تلقی شده...نه این که بخوایم بگیم مثلا ایشون الان ترسیدن نکنه فردا همسرشون توی خونه خودشون هم لباساشونو شست و شو ندند یا این چیزا....
    ویرایش توسط فدایی یار : سه شنبه 10 آذر 94 در ساعت 23:41

  12. 2 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    ستاره زیبا (چهارشنبه 11 آذر 94), شیدا. (چهارشنبه 11 آذر 94)

  13. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 اردیبهشت 03 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,966
    امتیاز
    33,290
    سطح
    100
    Points: 33,290, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,390

    تشکرشده 6,366 در 1,791 پست

    Rep Power
    0
    Array
    البته همانطور که دوستان گفتند بهتر بود احساستون از رفتارش رو با خودش در میان میذاشتید
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  14. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    m.reza91 (چهارشنبه 11 آذر 94), ستاره زیبا (چهارشنبه 11 آذر 94), شیدا. (چهارشنبه 11 آذر 94)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    کار اونها درست نبوده اما کار شما هم از ابتدا درست نبوده که باعث شده مجالی برای کار اشتباه اونها ایجاد بشه

    خوب عزیز من دختر مردم رو عقد کردی 9 ماه رفتی خونشون و خوابیدی و برگشتی بسه دیگه.
    به نظر من پشت این حرکتشون یه معنی واضح وجود داره که بهتره ببینیدش. 9 ماه عقد بودن کم نیست.

    بعضی وقتها ما باید خودمون اول احترام خودمون را نگه داریم بعد از دیگران انتظار داشته باشیم.
    عقدی که طولانی بشه مشکلات بدی ایجاد میشه که گاهی ترکشهاش در ادامه در بدن زندگی هم باقی میمونه

    شما وقتی عقد کردید یعنی اون دختر زن شماست. اینکه اونها برای لباسهای شما جا ندارند بهتر از اینه که شما برای دختر اونها که زن شماست جا ندارید.

    ضمنا مادرت هم بجای تلفن زدن بهتر بود به شما میگفت یه مدت سنگین برخورد کنید و اونجا نرید تا خودشون متوجه بشن. این تاثیرش بیشتر بود.

    ببخشید یکم تند بهت گفتم چون اگر گوش نکنی زندگیت قبل از ازدواج از هم میپاشه.
    بعضی وقتها فکر کن اون دختر خواهر خودته.

  16. 3 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    کمال (شنبه 14 آذر 94), ستاره زیبا (چهارشنبه 11 آذر 94), شیدا. (چهارشنبه 11 آذر 94)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 مرداد 01 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-25
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    9,870
    سطح
    66
    Points: 9,870, Level: 66
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    719

    تشکرشده 351 در 126 پست

    حالت من
    Bitafavot
    Rep Power
    41
    Array
    برادر محترم..با اینکه من هنوز جواب تاپیکم را ندادم اما خواستم یه صحبت گذرا داشته باشم.
    شما بی دلیل ناراحتی...شما از شهر دیگه ای و ایشون از شهر دیگه مطمین باشید آداب و رسومتون باهم خیلی فرق میکنه و این دلیل بی احترامی نیست. و شاید موضوعات دیگه هم پیش بیاد که فقط سوتفاهم باشه نه بی احترامی یا هر چیز دیگه ای..
    شما در خانه پدر خانومتون رفت و آمد دارید و در عقد.انتظار اینکه مادر خانومتون رخت شما رو بشوره از نظر من بیجاست.مگه شما خونه خودتون بودید که از حرف خانومتون ناراحت شدید.
    ببینید مثلا در خانواده ما اگر داماد لباس کثیفی هم داشته باشه اصلا اجازه نمیده که خانواده خانومش اونو بشورن.
    مسلما بد میدونه این موضوع رو و اصلا توقعی نداره.حالا لباس شستن یک مثال بود کلا برای هرکار شخصی این اتفاق میفته.
    همین تفاوت فرهنگهاست که متاسفانه کدورت پیش میاره و متاسفانه با حرفزدن و بیان کردن ناراحتی به طور مستقیم اوضاع بدتر میشه.به قول دوستمون در لاک دفاعی قرار میگیره.بهتره به جای اینکه از موصع دلخوری بیانش کنید از موضع سوال و کنجکاوی مطرحش کنید تا دلیلش براتون روشن باشه.
    زندگی زیباست با مسایل کوچیک خرابش نکنید.

  18. 3 کاربر از پست مفید افسونگر تشکرکرده اند .

    ammin (چهارشنبه 11 آذر 94), m.reza91 (چهارشنبه 11 آذر 94), نیکیا (چهارشنبه 11 آذر 94)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    مادرتون تماس گرفته خونه ی خانومتون و گفته چرا لباسهای پسر من رو نشستید؟؟؟ خانومتون باید فرشته ی آسمون باشه که بعد از این ماجرا رفتارش با مادر شما تغییر نکنه و کینه ای به دل نگیره... از ما گفتن بود برادر...


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 آذر 93, 10:55
  2. چطور وقتی میدونم یه چیزی غلطه نمیتونم باهاش کنار بیام؟
    توسط wrecked در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 آبان 91, 03:56
  3. وقتی نمیتونی حرف دلتو بگی!!!!
    توسط green smile در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: دوشنبه 24 مرداد 90, 10:15
  4. پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: شنبه 28 دی 87, 09:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.