درود دوست عزیز
مسئله را اشتباه متوجه شدی شما از روی عنوانی که انتخاب کردی میگم مهمتر از اینکه ایشون مطلقه هستند طرز رفتار و شخصیت خودشان و خانواده شان است.
4سال با هم دوست هستید(با ارتباط داشتن چندان تفاوتی نداره) خانواده شان خبر دارند این رابطه فراز و نشیب داره رفتارهای ایشون و اینکه این رابطه با اینکه 4سال از برقراریش میگذره ولی به سرانجامی نرسیده و تصمیم قاطعی نگرفتید اینکه از فکر ایشون خارج بشید یا بخواهید باهاشون ازدواج بکنید.
اولین کاری که شما باید انجام بدهید خارج شدن از این رابطه احساسی هستش آنوقت خیلی بهتر و منطقی تر میتوانید از بیرون به رابطه ای که برقرار کردید نگاهی بیاندازید و تصمیم بهتری بگیرید.
1.سن ایشون چقدره؟
2.میزان تحصیلات شما و ایشون
3.معیارهای شما برای اانتخاب این خانوم
4.نظر خانواده شما و خانوم ایشون در مورد تصمیم به ازدواج و رابطه ای که دارید
5.دلیل جدا شدن ایشون از شوهرشان
6.خصوصیات مثبت و منفی خودتان و ایشون را بنویسید
7.از نظر مالی در چه سطحی هستید درامدی دارید پس انداز دارید.
8.ببخشید رک میپرسم با ایشون رابطه هم داشتید.
چون وارد شدن به اینگونه روابط باعث وابستگی بیشتر بین شما و ایشون میشه
و سوال آخر چرا در این مدت 4سالی که از ایشون شناخت پیدا کردید اقدام به خواستگاری کردن همراه با خانواده نکردید؟
دوست داشتن شما نشان از وابستگی داره که در طی این 4سال اتفاق افتاده و این احساس باعث میشه جلوگیری بشه از گرفتن یه تصمیم صحیح که منجر بشه به داشتن یه زندگی مشترک موفق.لطفا اول از این رابطه خارج بشید بعد تصمیم گیری بکنید که تمایل دارید با ایشون ازدواج کنید یا خیر.
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
ویرایش توسط khaleghezey : دوشنبه 09 شهریور 94 در ساعت 12:04
علاقه مندی ها (Bookmarks)