به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1393-6-16
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    963
    سطح
    16
    Points: 963, Level: 16
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم میخواد دکترا دانشگاه ازاد بخونه،نمیدونم تو این شرایط مالی باید حمایتش کنم یا نه؟

    سلام دوستان
    همسر من دو سال پیش دکترا دانشگاه ازاد قبول شد اما نرفت. امسال دوباره قبول شده و رفته ثبت نام کرده. هزینه اش 77 میلیون تومانه که تقریبا ترمی 9 تومن میشه. ما تو یه خونه 50 متری مستاجریم و اوضاع مالی خوبی نداریم. نمیدونم چرا داره اینکارو میکنه. بهش اعتراض کردم و گفت تو پشتم نیستی و اگه شرایط برعکس بود من همه کار میکردم که تو درس بخونی. من هم بهش گفتم من تو چنین شرایط هیچوقت نمیرفتم درس بخونم. ما الان ماهی 1500000 قسط داریم. میگه وام میگیرم میرم. بهش میگم میخواهیم بچه دار بشیم. هزینه های اون چی .باید خونه بزرگتر بگیری.اما فقط خودشو میبینه.
    خسته شدم از نداری دیگه. به این فکر میکنم که تا دی باید 20 میلیون بدیم به دانشگاه ایشون و درست همون موقع موعد تمدید خونه هست.نمیدونم به خدا. دارم دیوونه میشم از فکر و خیال.
    کمکم کنید.منم دوست دارم اون درس بخونه ولی با این برنامه خساب کردم شاید تا 20 سال دیگه نتونیم خونه بخریم.
    من اونقدر کم توقع بودم که اون پررو شده و به من میگه توقعت زیاده میرفتی با یه ادم پولدار عروسی میکردی. در صورتیکه به خدا من همین الانی که دارم اینا رو مینویسم شلوار و مانتو و کفشم پاره هستش.
    کمکم کنید. راه درست چیه. میتونم به زور نذارم بره اما میدونم بعدها متهمم میکنه. همین الان هم برای سر کار فتن من کلی شرط و شروط گذاشته.میترسم من نذارم درس بخونه اونم نذاره برم سر کار و همه تلاشهایی که برای درس خوندن کردم تا به حال به باد فنا بره

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 تیر 02 [ 16:26]
    تاریخ عضویت
    1393-10-17
    نوشته ها
    75
    امتیاز
    7,668
    سطح
    58
    Points: 7,668, Level: 58
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 66 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمی دانم با توجه به این که الان همه به خصوص مردان و پسران مطمئن شده اند که درس خواندن و مدرک دانشگاهی گرفتن در مملکت ما از بی خودترین کارهاست شوهر شما چه اصراری به ادامه درس خواندن و گرفتن دکترا دارند؟
    چند سوال:

    1. رشته تحصیلی همسرتان چیست؟
    2. کارشناسی و کارشناسی ارشد را در دانشگاه دولتی گرفته اند یا دانشگاه های پولی؟


    بسته به پاسختان به سوالات بالا قضیه متفاوت خواهد بود. اما به نظرم شوهرتان هنوز به عمق فاجعه ای که از لحاظ مالی برایتان اتفاق خواهد افتاد نبرده اند. این که سهل است. من با توجه به رشته کاری ام برخی را دیده ام که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) هستند و نان شب ندارند بخورند اما بچه هایشان را برای ادامه تحصیل به دانشگاه های غیر انتفاعی با شهریه های نجومی فرستاده اند و وقتی اعتراض می کنیم می گویند بچه مان دوست داشته در این رشته و دانشگاه ادامه تحصیل دهد وظیفه کمیته است که خرج تحصیلش را بدهد!!!
    این احتمال هم هست که شوهرتان دارد به نحوی با شما لجبازی می کند و حتی ممکن است مخالفت شما نوعی وسواس فکری در او ایجاد کرده باشد. شاید بهتر باشد به او اجازه دهید این کار را انجام دهد و حتی تشویقش هم بکنید در غیر این صورت حساسیتش کمتر می شود و شاید فکر ادامه تحصیل را از سرش بیرون ببرد.
    نهایتا اگر هم وارد دانشگاه شد و زیر بار مخارج کم آورد شما دست بالا را دارید و می توانید حرف خود را به کرسی بنشانید!

  3. 2 کاربر از پست مفید بابا. تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (سه شنبه 10 شهریور 94), zendegiii (سه شنبه 10 شهریور 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1393-6-16
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    963
    سطح
    16
    Points: 963, Level: 16
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    جناب بابا لسیار ممنونم از لطف شما و پاسختون
    در پاسخ به دو سوال شما باید بگویم که رشته همسر من علوم پایه هست و هر دو مقطه را در دانشپاه ازاد خوندن. فکر میکنم دلیل اینکه خیلی علاقه داره ادامه بده محیط کارش هست که تقریبا تمامی همکارانش یا دکترا هستن و یا دانشجوی دکترا از دانشگاه های خوب کشور. از طرفی من هم خودم دانشجوی دکترا هستم. اما من تمامی مقاطع را در دانشگاه سراسری بودم
    الان هم میبینم که کاملا تصمیمش رو گرفته و خوشحاله و به همه میگه به من بگید اقای دکتر. حتی رفته وام هم جور کرده برای شهریه ترم اول. و جالب اینه به من میگه نمیذارم به زندگیم فشار بیاد. در صورتی که این وام هایی که میگیره رو باید از خرج خونه بزنه که بتونه پرداخت کنه. بدتر از اون که شرکتشون الان 4ماهه حقوق نداده.
    من واقعا نمیخوام این همه بار مالی تحمل کنم. فکر میکنم قراره له بشم تو این چهار سال و بعدش دوباره تازه از صفر شروع کنم. ولی ظاهرا ایشون تصمیمش رو گرفته.
    فراموش کردم بگم همسرم هیچ لجبازی نمیکنه و من هم با اینکه مخالفت کردم و دیدم به من میگه تو کنارم نیستی و فلان و ... دیگه خرفی نزدم اما از درون داغونم .دلم میخواد یه زندگی راحت داشته باشم. اگه ایشون نره ما میتونیم یه زندگی خوب داشته باشیم.اما اگه بره باید ماهی 1800000 فقط شهریه بدیم.بماند هزینه های پروژه که با توجه به رشتش میدونم خدافل 10 میلیون هم باید اون رو در نظر بگیریم
    ویرایش توسط zendegiii : دوشنبه 09 شهریور 94 در ساعت 10:30

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    اسم خانوما بد در کرده تو چشم و هم چشمی ! آقایون دارن تو اینم جلو میزنن

    به دلایلش کار نداریم اونچه که مشخصه همسرتون از قبلتراز این ها فکراشو کرده فکر وام و تحصیل هزینه تحصیل در دکترا ...
    حالا بماند که بعضی واقعیت ها و مشکلاتی که اگه اون چیزی که پیش بینی کرده درست پیش نره باهاش مواجه میشه رو توجه کافی نداشته البته شاید به اونم فکر کرده ما که توذهنش نیستیم!



    شما که وظیفه تامین مالی رو ندارید ...حسابگری رو بذارید به عهده همسرتون ولی درکنارش مشورت بدین از راه موثر ...
    انشاءالله گشایش تو زندگیتون بوجود میاد در آینده... نیت ها خوب و خالص باشه +تلاش و توکل ، راه حل ها هم خودش رو اون طور مواقع نشون میدن...

    من ابدا موافق دست پیش گرفتن نیستم که بعضی ها تو زندگی اجرا میکنن مثلا با اکراه میگن باشه حمایت میکنیم بعد که ناموفق بود به هردلیل میگن دیدی گفتم ؟ به حرف من گوش نکردی اینجوری شد - فشار روحی عدم موفقیت و شرایط سخت با این حرفا دو چندان میشه - همسر آدم همراه آدم باید باشه اما ابتدا با توافق باشه بعد حمایت...تا آخرش

    - راه حل مفیدی که بنظر من میرسه اینه که در یه فرصت مناسب درباره اولویت های زندگی باهم گفتگو کنید... مثلا مطرح کنید همین صاحب خانه شدن - بچه دار شدن - تحصیل - یه دورنمایی از آینده دلخواهتون بهش بگید که برای اونم جذاب باشه... بعد بذارید به عهده خودش تصمیم بگیره به کدومش میخواد برسه ...
    بقیش دیگه صبر و همراهی شماست هرچی که میخواد بشه ... تا نارضایتی پیش نیاد...


    با دل پر امید به زندگیتون برسید نگران آینده ای که نیومده نباشین اما آمادگیش رو هم داشته باشین...
    ویرایش توسط یاس پاییزی : دوشنبه 09 شهریور 94 در ساعت 15:39

  6. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    zendegiii (سه شنبه 10 شهریور 94)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1393-6-16
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    963
    سطح
    16
    Points: 963, Level: 16
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    یاس پاییزی عزیز ممنونم از پاسختون و وقتی که گذاشتین.
    راستش اون دیگه تقریبا تمامی کارهاش رو کرده و فقط یه ثبت نام مونده که اونم هفته بعد شنبه هست. راستش من ته دلم دوست دارم همسرم به ارزوش برسه و درسشو بخونه. اما در این صورت باید تمام ارزوهای خودمو زیر پا بذارم البته ارزو چه عرض کنم انتظاراتم از زندگی . مثل داشتن یه خونه معمولی که هر سال از این خونه به اون خونه نرم. یا مثلا اون چیزهایی که دوست دارم رو بگیرم. اما همسرم دکترا چشماش رو کلا بسته و از من توقع داره هیچی نگم . چون وقتی محالفت کردم و گفتم تا جایی هستم در کنارت له نشم بسیار ناراحت شد و رفت و قهر کرد و گفت دیگه نمیرم دانشگاه و وقتی من گفتم حالا برو یه پرس و جو بکن و با هم رفتیم دیدم کاملا تصمیمش رو گرفته و اصلا شکی نداره.
    بچه ها من خالم اصلا خوب نیست. من اگه میدونستم ایشون میخواد همچین کاری کنه و من تا مدتها باید فشار مالی شدید تحمل کنم اصلا باهاش ازدواح نمیکردم.الان هم به دلیل اخلاق بسیار بسیار بسیار بد خانوادش و توقعات مادی اونها از ما در صورتی که برای عروسی ما هم هیچ گونه خرجی نکردن بدم نمیاد ازش جدا بشم. این اتفاقات باعث میشه بیشتر به این سمت برم. این در حالیه که همسرم تو این چند روز مدام اس های عاشقاته میفرسته و محبت میکنه. البته قبلا هم اینطور بود اما الان بیشترش کرده.

    بچه ها میخوام باهاش حرف بزنم اما نمیدونم چی بگم و چطور بگم که خیلی دلخور نشه. مثلا اگه بهش تو وایبر بگو چطوره
    بگم که خیلی نگران اینده هستم و من از تو انتظار داشتم که بتونی بعد چنر سال زندگی خونه بخری نه اینکه تازه مشکلی به مشکلات مادی اضافه کنی. میخوام بفهمه اگه من میدونستم که شرایطش اینه زنش نمیشدم. بچه ها من از ازدواجم پشیمونم. خیلی مشکل مالی دارم تحمل میکنم. خسته شدم دیگه. میخوام بفهمه من تا به خال خیلی کوتاهی کردم و هیچی ازش نخواستم و متاسفانه انگار این شده وظیفم. دارم ازش متفر میشم به خاطر خودخواهیش و توقعات بالایی که از من داره اما خودش هیچی.
    مثلا سر مشکلاتی که قبلا داشتیم از من تعهد گرفته که اگه بچه دار شدیم تا 5 سالگی بچه منی که مدرک دکتر دارم حق کار کردن ندارم و اینگه اگه ببینه کارم به زندگی لطمه میزنه اچازه کار نمیده و البته خودش حق داره با دوستانش که خانمهای بی حجابی دارن مسافرت و مهمونی بره (چون میدونه من مخالفم اینارو گفته) حتی اگه من باهاش نرم.
    به خدا من دختر مادی نیستم ختی تو خونه بابام که همه چی در اختیار داشتم باز هم ولخرجی نمیگردم. اما الان دیگه از خرجهای ضروری هم میزنم.
    کمکم کنید. من شاید یکی دو روز بیشتر وقت نداشته باشم
    دلم میخواد بمیرم از این زندگی راحت بشم
    ممنونم از همتون

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    من اونقدر کم توقع بودم که اون پررو شده و به من میگه توقعت زیاده میرفتی با یه ادم پولدار عروسی میکردی. در صورتیکه به خدا من همین الانی که دارم اینا رو مینویسم شلوار و مانتو و کفشم پاره هستش.
    چرا باید یک زن شوهر دار لباس کهنه بپوشه ؟ یعنی تا این حد نداشتید؟

    حالا که متوجه شدید یکی از اشتباهاتتون کم توقعی بوده پس دیگه به اندازه حقتون از ایشون از زندگی و.. بهره ببرید.

    این یعنی که شما یک انسانید با نیازهای خودتون و همسرتون باید این نیازها رو تامین کنه.

    **** تحت هییچ شرایطی با ایشون مخالفت نکنید و بگید خودت میدونی ،

    **** اصلا ابدا برای زندگیتون مخصوصا در حضور همسرتون حساب و کتاب نکنید ، ایشون باید مدیریت کنه و تامین کنه اگه شما نگران باشید اگه او بدونه شما به فکرید (نمیگیم بدونه پول جور میکنید فقط بدونه به فکرید نگرانید)

    از نگرانیها + مسئولیتها + .... ایشون تا 90 درصد میکاهید.

    من این رو با اطمینان 100 درصدی بهتون میگم ، دختر خوب برای مخارج زندگیت درصدی مدیریت نکن چون این وظیفه دیگری است نباید شما درگیر شی .

    میبینی که شما تا حالا در خانه 50 متری مستاجر بودی و حتی از خرید فصلیتون هم میزنید در عوض همسرتون چون میدونه و مطمئنه باید دکترا بخونه شده با وام با هر سختی 70 میلیون رو داره جور میکنه ،

    آیا کسی که 70م میتونه جور کنه نمیتونسته 10م بزاره روی پول پیشتون ؟ پس انداز کنه؟ برای همسرش یه خرید درست و حسابی کنه؟

    میدونم نداری سخته به امضام توجه کن ، ولی مطمئنا با همین نداری هم میشه دخالتی در مخارج نداشت ولی تا حد امکان هم از حق خود بهره برد.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  9. کاربر روبرو از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده است .

    zendegiii (سه شنبه 10 شهریور 94)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1393-6-16
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    963
    سطح
    16
    Points: 963, Level: 16
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همه دوستان
    گیسوکمند عزیز ممنونم از وقتی که گذاشتید و پاسخی که دادید
    راستش درسته که من تقریبا هیچ خرجی برای شوهرم ندارم.اما باید بگم ایشون هم تلاشش رو گرده که منو تامین کنه. اما مشکل من اینه که وقتی میبینم پول نداره یا چندین ماه خقوق نگرفته دلم نمیاد بهش بگم لباس مناسب ندارم. اما میبینم ایشون در این بی پوبی مصلا میره کلاس ورزش ثبت نام میکنه. به نظرم خیلی بد عادتش دادم. چند روز پیش بهش گفتم که من لباس و کفش مناسب ندارم اما فقط گفت خوب من که نمیدونستم وگرنه برات میگرفتم.ولی حالا هم که میدونه اصلا براش مهم نیست.
    من میخوام به نوعی منصرفش کنم از دانشگاه رفتن چون تمتم سختیهاش برای منه. من باید چندین سال دیگه تو تنکنا زندگی کنم و اصلا دلم نمیخواد شرایط اینطوری باشه. جالب اینه این روزها محبتش داره فوران میکنه.حالم بهم میخوره. اصلا دلم نمیخواد پیشش باشم. نهایتا شبها 1 ساعت با هم چیزی میخوریم و میخوابیم. به نظرم اون حیلی پررو و خودخواه شده. دلم میخواد این زندگی تموم بشه. چون من از روز اول تو این زندگی عذاب کشیدم
    خواهشا بگین چطور منصرفش کنم من خیلی وقت ندارم

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 28 اسفند 94 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-13
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    8,314
    سطح
    61
    Points: 8,314, Level: 61
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 29.0%
    دستاوردها:
    Social5000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    1,080

    تشکرشده 814 در 264 پست

    Rep Power
    82
    Array
    زندگی عزیز ،انگار حرفای مارو نمیخونی (میخونی،توجه نمیکنی)!!



    نمیدونم چقدر درامد داره همسرت .... یعنی نمیشه مدیریت کرد ؟! قسط ها خودش مسئلس تا تموم شن...
    ما نهایت قسطی که پرداخت کردیم 150 تومن بوده اونم بخاطر وام یعنی چیزیو میخواستیم تا مقدار زیادی از پولشو نداشته باشیم نمیخریم...

    بیا از اینور قضیه هم نگاه کنیم:
    شاید همسرت فکر میکنه با دکترا گرفتن درآمد خیلی بیشتری میتونه داشته باشه که خب این به زندگی توهم سرازیر میشه خوشحال نمیشی اون موقع؟! بازم میخوای که نره و همینجوری که هست بمونه ؟! الان خیلی راضی هستی ؟!


    راستی محبتش فوران کرده همین موقشه اون حرفارو بهش بگو (میخوای صاحب خونه بشین و از مستاجری دربیاین و ...هرچی)قبلش فکر کن حرفایی که میخوای بهش بزنی...روی لحن هم دقت داشته باش...
    خواسته هاتو نمیگی اونوقت انتظار داری اون پیش گویی کنه ؟ در مورد خواسته های ضروریتم صدق میکنه،نمیگی ازکجا بدونه؟!
    مبادا رفتاری در پیش بگیری که شور و شوق الان اون رو یهویی خاموش کنی ....شاید نره دانشگاه اما ممکنه دلسرد بشه و زندگییتون دیگه اون کیفیت و انرژی سابق رو هم نداشته باشه... آدمیزاده دیگه ... گاهی به .. بنده


    بازم تاکید میکنم حسابگری رو بذار کنار یه مدت ...آرامش خودتو اینجوری بهم نزن... مگه خودتم شریکی تو خرج خونه ؟!
    ویرایش توسط یاس پاییزی : سه شنبه 10 شهریور 94 در ساعت 12:02

  12. کاربر روبرو از پست مفید یاس پاییزی تشکرکرده است .

    zendegiii (سه شنبه 10 شهریور 94)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1393-6-16
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    963
    سطح
    16
    Points: 963, Level: 16
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلامیاس پاییزی بازم ممنونم ازت که برام وقت گذاشتی.درامد همسرم من ماهس 2300000 هست که در حال حاضر 1500000 قسط داده میشه. ایشون اگهبرن دانشگاه هر چهار ماه و نیم باید 9500000 بدن دانشگاه. هر طوری که بررسی بشهامکان پرداخت این همه پول نیست. این در حالیه که شرکت شوهرم از اردیبهشت بهشونحقوق نداده و همیشه همینطوریه یعنی خیلی بد حقوق میدن. به قول خودش اگه دکترابخونه 200 تا 300 تومن حقوقش زیاد میشه که به نظر من اصلا ارزش نداره. من بارها باهاش در مورد خونه دار شدن و ... صحبتکردم اما جوابش اینه که تو انتطارت زیاده با یه پسر پولدار ازدواج میکردی چندینبار این رو گفته. اما من فقط ازش انتظار خریدن یه خونه کوچیک رو دارم.اما اون چشمشرو بسته و فقط خودشو میبینه انتظار داره منم همراهشیش کنم و صدام هم درنیاد تا بشمزن زندگی.کلا اینجوریه تا بهش اعتراض میکنم دعوا راه میندازه و کلا اخلاقش عوضمیشه اما اگه من ساکت باشم و چیزی نگم همه کار برام میکنه. من هم تا چایی میتونمساکت باشم و از اون به بعد دیگه دعوا میشه. در مورد این قضیه هم اخرین باری کهباهش صحبت کردم گفتم ارزوی من هم هست تو دکترا بگیری و کلی هم براش نذر کرده بودماما این درس خوندن تو باعث میشه ما همه چیزمون رو از دست بدیم.مگه چند سال زنده ایم که این همه سختیبکشیم.اما چه کنم که دعوا راه انداخت و گفت تو کنارم نیستی و اگه من جای تو بودمهمه چیزم رو میدادم و...این در حالیه که من یه مشکل جسمانی دارم که باعمل خوب میشه و هزینش هم زیاده با خودش رفتیم دکتر که گفت باید عمل بشه ولی اینکاررو برام نکرد.ولی حالا داره به اب و اتیش میزنه برای وام دانشگاه که من بیچاره ازهمه چیزم بزنم که اقا مدرک دکترایی بگیره که بعد مطمئنم روش نشه بگه از کجا وچطوری.من در حال حاضر در خرج خونه شریک نیستم اما تاچند ماه پیش بودم یعنی سر کار میرفتم اما الان نمیرم دیگه.یاس عزیز من این کیفیت زندگی رو نمیخوام چوننهمش تظاهره.من نه از همسرم و نه از مادرش دل خوشی ندارم.مدام حرفهای مادرش وفرقهایی که بین بچه ها و عروسهاش میذاره ازارم میده. شوهرم هم که فقط اگه ساکتباشم باهام خوبه و اونقدر برام شرط گذاشته تو زندگی که اصلا دل خوشی ندارم ازش.فقط به حاطر خانوادم هست که دارم باهاش زندگی میکنم.

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 شهریور 96 [ 23:51]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,599
    سطح
    22
    Points: 1,599, Level: 22
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 21 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا بهش نمی گی که تلاشت رو بکن تا دولتی بخونی منم حمایتت می کنم؟!!
    بهش بگو با این شرایط به نظر من دکترا توی دانشگاه غیر دولتی به نفعمون نیست چون نه تو بهش نیاز داری و نه من به اینکه تو دکترا داشته باشی.
    اما اگر دکترا دولتی بخونی که خیلی خوبه و عالی می شه...
    ازاین حرفها وادارش کن فکر کنه


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو رو خدا کمک کنین ، دلم داره میترکه ...
    توسط عسل28 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 مهر 96, 18:50
  2. دارم میترکم از حسودی شوهرم تو مهمونی مامانشو بوسید ،دارم میمیرم کممممک
    توسط E_Aysan در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 فروردین 95, 11:20
  3. شوهرم دائم با دخترا چت میکنه و تو سایتای ناجور میره چیکار کنم
    توسط فاطمه-61 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 آبان 93, 20:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.