به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 70
  1. #51
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 مهر 97 [ 00:16]
    تاریخ عضویت
    1394-2-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,965
    سطح
    33
    Points: 2,965, Level: 33
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیرم وقتی میگی به بهانه ترانه هام، یا میگی بلاکش کنم و هفته ای ی دور نگاش کنم، یعنی هنوز ریشه اشو نخشکوندی. با خودت صادق باش.یعنی هنوز تو وجودت ریشه داره. کلا بخشکون این ریشه و توده سرطان رو..
    قوی باش، ignor اش کن. دایم با خودت بگو "اون تموم شده، والسلام"
    زودتر خودتو بازیابی کن، هزارتا کار پیش روته که باید انجام بدی. ی نامرد بی وجدان که زندگی دو تا زن رو تباه کرده اینقدر ارزش فکر کردن و گریه کردن نداره.
    برا خودت انگیزه جور کن به علاوه اینکه صبر کن. هر وقت اومدی پیام بدی برو یک کاری که دوست داری رو کن که اون کارم بهت لذت بده.مثل بازی، خوردن و ...ی جورایی به خودت پاداش بده. راه حل این موضوع زمان هستش. وقتی میدونی زمان باید بگذره هی الکی جزع و فزع نکن که فقط خودت بیشتر آسیب میبینی. به امید گذر از این مرحله سخت.

  2. کاربر روبرو از پست مفید یه دونه تشکرکرده است .

    maryam240 (جمعه 30 مرداد 94)

  3. #52
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 تیر 95 [ 06:38]
    تاریخ عضویت
    1393-7-25
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    5,105
    سطح
    45
    Points: 5,105, Level: 45
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,451

    تشکرشده 105 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    - - - Updated - - -

    یه دونه

    مرسی عزیزم که نظرت و برام نوشتی. آره میدونم ته دلم هنوز یه احساسی بهش دارم. حتی همین تنفری هم که نسبت بهش احساس میکنم یه جور علاقه ست وگرنه باید نسبت بهش کاملا بی تفاوت بودم. ولی من میخوام اینجوری هم ببینم که بالاخره با اون ترانه ها چیکار میکنه ، هم میخوام کنترل بیشتری رو خودم داشته باشم . اگه بلاکش کنم و نبینمش به احتمال زیاد وسوسه م برای صحبت باهاش خیلی کم میشه ولی بازم ممکنه بخوام باهاش حرف بزنم. میخوام اگه خیلی هم وسوسه شدم نتیجه ش فقط این باشه که برم از بلاک درش بیارم و یه سری بزنم همین و دوباره ایگنورش کنم.
    اگه بهش بی تفاوت میشدم دیگه مهم نبود که حتی تو ادلیستم باشه. من پسر خاله م و هم یه زمانی دوست داشتم و عادتم بود بهش پیامک بدم اما الان با اینکه تو ادلیستمه اصلا هیچ وسوسه و تمایلی به صحبت کردن باهاش ندارم. هر چند هنوز اون احساس خوب گذشته هارو بهش دارم. کاش میشد احساسم به اونم همینجوری میشد.

    هر وقت وسوسه میشم سعی میکنم برم یه کار دیگه انجام بدم و با خودم اینجوری میگم که برو فعلا به فلان کارت برس اگه بعدش بازم خواستی بهش پیام بدی اونوقت براش پیام بذار. یه جورایی ذهنم و گول میزنم. تا حالا که جواب داده. خدا کنه یه روزی برسه که دیگه اصلا به خاطرش درگیری ذهنی نداشته باشم.

  4. #53
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 تیر 95 [ 06:38]
    تاریخ عضویت
    1393-7-25
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    5,105
    سطح
    45
    Points: 5,105, Level: 45
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,451

    تشکرشده 105 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. من باهاش حرف زدم در حد دو سه جمله. در مورد ترانه هام سوال کردم ، اونم گفت یکیش و به یه خواننده ای واگذار کرده ولی گویا از ملودیش خوشش نیومده. حالا میخواد به یه خواننده ی دیگه پیشنهادش کنه. منم گفتم اگه خبری شد خودش باهام تماس بگیره.گفت حتما. احساس کردم میخواد بیشتر حرف بزنه ولی توجه نکردم و سریع باهاش خدافظی کردم. بعد از خدافظی هم بلاکش کردم.

    الآن دیگه خیالم راحته که خودش خبری بشه اطلاع میده.

    ولی در کل نمی دونم چرا اینقدر فراموش کردنش برام سخته. گاهی وقتا با خودم میگم چی داره که من اینقدر دوستش دارم. با اینکه حال و روز خوبی ندارم اما خودم و اینجوری آروم میکنم که آدمایی هستن بعد از شش هفت سال یا حتی خیلی بیشتر از این ها از هم جدا میشن. اونا چطوری دووم میارن ، تحمل میکنن. حال و روز من که از اونا بدتر نیست.

    خدایا کمکم کن این رابطه برام تموم بشه . قلب و روحم ازش آزاد بشه تا آخر عمرم دیگه هیچی ازت نمیخوام.



    ****************************************
    منم مثه پرواز میخوام این تایپیک بعد از قفل شدن به انجمن آزاد ( نمیدونم اسمشو درست گفتم یا نه ) منتقل بشه چون ممکنه از روی صحبت هایی که اینجا کردم کسی اون آقارو بشناسه و مشکلی برای زندگیش به وجود بیاد. همچنین برای خودم گرچه زیاد برام اهمیتی نداره. بیشتر برای اون آقا میگم.

    لطفا مدیران سایت زحمت انتقال این تایپیک و و بعد از قفل شدن به انجمن آزاد قبول کنند. ممنون
    ویرایش توسط maryam240 : شنبه 31 مرداد 94 در ساعت 20:53

  5. #54
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam240 نمایش پست ها
    سلام. من باهاش حرف زدم در حد دو سه جمله. در مورد ترانه هام سوال کردم ، اونم گفت یکیش و به یه خواننده ای واگذار کرده ولی گویا از ملودیش خوشش نیومده. حالا میخواد به یه خواننده ی دیگه پیشنهادش کنه. منم گفتم اگه خبری شد خودش باهام تماس بگیره.گفت حتما. احساس کردم میخواد بیشتر حرف بزنه ولی توجه نکردم و سریع باهاش خدافظی کردم. بعد از خدافظی هم بلاکش کردم.
    یه قدم رفتی عقب.
    به هر اسمی و توجیهی که تماس می گیری اشتباهه. نباید تماس بگیری.

    تا حالا واقعا ترانه ای براتون فروخته؟
    عملا کاری انجام داده یا با این اسم داره بازیت می ده که بمونی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    maryam240 (یکشنبه 01 شهریور 94), اعجاز عشق (یکشنبه 01 شهریور 94)

  7. #55
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 تیر 95 [ 06:38]
    تاریخ عضویت
    1393-7-25
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    5,105
    سطح
    45
    Points: 5,105, Level: 45
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,451

    تشکرشده 105 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیدا جان. ما قبلا همکاری داشتیم ، کمتر از 5 تا ترانه. از وقتی در مورد ترانه ها پرسیدم خیلی بهترم. وسوسه ام برای تماس باهاش کاملا از بین رفته. میدونم شاید اشتباه کرده باشم. ولی میخواستم تکلیفم روشن بشه.

    شیدا جان! اون آقا هم دیگه نمیخواد این رابطه به اون شکل ادامه داشته باشه. اونقدر با دخترا و خانومای دیگه در ارتباطه که اگه هم بخواد دوباره واسه خودش سرگرمی داشته باشه میره سراغ یه تازه ترش.

    فقط اینقدر نمیدونم اسمش و چی بذارم ، اینقدر بی قید و بنده شاید که مثلا اگه من بیشتر میموندم که حرف بزنیم شروع می کرد به تحریک من برای چت ...... . چه میدونم چون ما بعد از جدایی خیلی کم حرف میزدیم انگار میخواد از هر فرصتی که پیش میاد نهایت استفاده رو ببره. این در حالیه که اگه من مدتی طولانی باهاش تماسی نداشته باشم اهمیتی براش نداره. خودش سعی نمیکنه باهام تماس بگیره لااقل برای احوالپرسی یا ارتباط. مگه اینکه کاری داشته باشه.

    خودمم به این فکر کردم که شاید کار و ترانه رو بهونه میکنه که هر از گاهی به خیال خودش باهام خوش باشه. چون میدیدم چه جوری ترانه های دیگران و سریع میسازه اما برای من ...

    یه بارم بهش گفتم تو فقط به من میگی بنویس. بعد که مینویسم میگی خوبه و این حرفا
    اما ازشون استفاده نمیکنی. گفت خب باید یه خواننده ای از ترانه ت خوشش بیاد که بسازمش. گفتم آهنگسازای دیگه اول رو ترانه ملودی میسازن بعد ترانه رو با ملودی به خواننده پیشنهاد میدن. نمیدونم بهونه آورد که اونا سرشون خلوته ، وقتش و دارن. من اونقدر سفارش دارم که فرصت نمیکنم بشینم همینجوری بسازم تا یکی خوشش بیاد مگه اینکه اول ترانه ش و بخواد.

    البته در مورد اینکه سرش شلوغه راست میگه ولی من وقتی دیدم اینطوریه آخرین بار براش نوشتم که دیگه دلم نمیخواد به بهونه ی کارم با هم صحبتی داشته باشیم ، چون دوباره بهونه ای میشه واسه شروع یه رابطه ی پوچ و بی سرانجام. الانم فقط همون چندتا ترانه ای که پیشش دارم و میخوام تکلیفش مشخص شه و دیگه براش کار جدید نمینویسم.

    اینو هم یادم رفت اضافه کنم اون ترانه هارو هم روی ملودی نوشتم. روی ملودی هایی که فبلا به سفارش چندتا خواننده ساخته اما به هر دلیلی نپسندیدن و حالا برای اینکه بتونه ازشون استفاده کنه باید ترانه ی جدیدی براشون نوشته بشه. به قول خودش برای اینکه پولشون و زنده کنه از من خواست روی اونها ترانه بنویسم ، وگرنه برای ترانه های من وقت نمیذاره که بسازه تشون.

    از همین رفتارها و برخورداش فهمیدم چقدر نسبت به من بی اهمیته. برای اون رابطه ش با من انگار فقط تو یه چیز خلاصه میشه. حالم از خودمون و این رابطه دیگه به هم میخوره. دیگه هیچوقت نمیخوام باهاش باشم.
    ویرایش توسط maryam240 : یکشنبه 01 شهریور 94 در ساعت 19:35

  8. کاربر روبرو از پست مفید maryam240 تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (یکشنبه 01 شهریور 94)

  9. #56
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ببین اینقدر منو نپیچیون.

    یه جوری بنویس منم بفهمم
    هی گفتی ملودی دادم ترانه گرفتم ترانه دادم خواننده ردش کرد ...

    سه بار از اول تا آخر پست را خوندم نفهمیدم بالاخره قبلا شما از طریق همکاری با ایشون درآمدی داشتین یا نه؟
    آخه به نظرم می رسه سرکاری.
    هر چند سرکار هم نباشی، ارتباطت را قطع کنی بهتره.
    اگر ترانه هات برات ارزش معنوی دارن و نمی تونی ازش بگذری ... نمی دونم
    اما اگه مساله مادیه، ولش کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. #57
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 تیر 95 [ 06:38]
    تاریخ عضویت
    1393-7-25
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    5,105
    سطح
    45
    Points: 5,105, Level: 45
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,451

    تشکرشده 105 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شیداجان من مفصل توضیح دادم. نمیدونم شاید چون شما آشنایی نداری با این زمینه متوجه صحبتای من نشدین. من فقط ترانه مینویسم. ملودی ساختن و اینجور چیزا کار من نیست.

    بله ما قبل از اینکه اصلا رابطه مون به این شکل بشه ، سه چهار تا آهنگ با هم کار کردیم. من فقط ترانه ی اون کارهارو نوشتم و دستمزدشم دریافت کردم. اما بعد از صمیمی شدنمون دیگه نمیتونستم ترانه بنویسم. تمرکز نداشتم ، ذهنم کار نمیکرد و خب دیگه کار نکردیم تا این اواخر که این آقا به من گفتن دوباره ترانه بنویس همکاری کنیم.

    بعدم که چند تا ملودی برام فرستادن که روی اون ها ترانه بنویسم و گفتن دستمزدش و بعد از اینکه کارو به خواننده ای واگذار کرد میپردازن همین. ملودی ها مال خودش بوده
    . خیلی ساده ست. نمیدونم چرا از نظر شما پیچیده اومده حرفام.

    خب اون ترانه ها هم برای من ارزش معنوی دارن و هم مادی. ولی فعلا بی خیالش شدم
    و دیگه پیگیری نمیکنم تا خودش بهم اطلاع بده. بعد از اونم رابطه رو کامل قطع میکنیم.

    فکر میکنم این مدت که زیاد پای سیستم بودم روحیه م و دوباره خراب کرده. باید از این فضا دور بشم. شیدا جان ممنون از راهنماییت. من بلاکش کردم و چون دیگه صفحه ش و چک نمیکنم خیلی آروم ترم.

    از همه ی دوستانی که تو تایپیکم وقت گذاشتن و راهنماییم کردن ممنونم. از اعجاز عشق و دخترجوان و بقیه. مرسی از همه تون

    - - - Updated - - -

    یه بار دیگه از مدیران سایت خواهش میکنم در صورت قفل کردن تایپیکم اون و به انجمن آزاد منتقل کنن. ممنون
    ویرایش توسط maryam240 : یکشنبه 01 شهریور 94 در ساعت 23:14

  11. کاربر روبرو از پست مفید maryam240 تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (یکشنبه 01 شهریور 94)

  12. #58
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام مریم جان تاپیک من بسته شد برا اینکه به قسمت خصوصی انتقال پیدا کنه باید..

    شما مسئول و پاسخگوی درج اطلاعات خصوصی خود در انجمن های علنی تالار هستید، و برای غیر علنی کردن تاپیک خود نیاز به حق اشتراک انجمن آزاد دارید، که در این صورت تاپیک شما به انجمن خصوصی منتقل می شود.
    با توجه به اینکه ساختار تالارهای گفتگو به صورت عمومی بوده و به صورت تعاملی هست، لذا همه اعضاء در تعامل با پست شما و بر اساس آن اقدام به پاسخگویی می کنند،و همه افراد حتی آشنایان شما ممكن است این مطالب را مشاهده كنند، همچنین گاهی موضوع مطرح شده از طرف شما منجر به ایجاد پستهای زیادی می شود، لذا مدیران تالار به لحاظ احترام به همه اعضاء نمی توانند، به صورت یکجانبه اقدام به حذف پست یا موضوع شما کنند، چرا که ممکن است کل موضوع یا پستهای دیگر ناقص گردند. لذا قبل از اینکه پستی ارسال کنید، مطمئن شوید که به هیچ وجه از ارسال آن پیشیمان نخواهید شد.
    تبصره بسیار مهم و اما اگر از وجود تاپیک خود در فضای عمومی و رایگان تالار همدردی پشیمان شوید صرفا با پرداخت حق اشتراک انجمن آزاد ، سئوال شما به انجمن آرشیو تاپیک های خصوصی منتقل خواهد شد و پس از آن صرفا خود شما در صورتی که عضو انجمن آزاد باشید می توانید آن را مطالعه کنید.

  13. #59
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 تیر 95 [ 06:38]
    تاریخ عضویت
    1393-7-25
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    5,105
    سطح
    45
    Points: 5,105, Level: 45
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,451

    تشکرشده 105 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آره پرواز جان. خودمم الان دیدم. رفتم قیمت های اشتراک انجمن آزاد و هم بررسی کردم خیلی زیاد بود. مثلا برای ده رو هجده هزارتومن. فعلا چون میخوام یه مدتی برای بهتر شدن روحیه م دیگه به این سایت سر نزنم مشترک انجمن آزاد نمیشم. تا بعد که عضو شدم بتونم یه سری هم به تایپیک های خصوصی اینجا بزنم. مرسی گلم

  14. #60
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 دی 94 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    763
    سطح
    14
    Points: 763, Level: 14
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. من امتحان کردم شد. همه راه های چه مثبت و چه منفی ارتباطی باهاش رو بستم. بعدش هم خودم رو در حد خیلی زیاد سرگرم کردم. ورزش و خیاطی. سخت بود اما شد. الان که مدت زیادی هم نیست میگذره احساس می کنم چقدر سبک و رها شدم. چقدر این حس آزادی خوبه. چقدر خوبه که درگیر یه رابطه مریض و بدون آینده روشن نیستم. چقدر خوبه که دیگه تپش قلب ندارم.
    امتحان کن. میشه مطمئن باش. اگه دلت تنگ شد یا بهونه گرفت بنویس . با خودت تو دنیای خیالی باهاش حرف بزن. بزار کم رنگ و کم رنگ بشه.
    برای خودت هدف تعیین کن و براش تلاش کن
    تنها راهی که میتونه نجاتت بده وگرنه یهو به خودت میایی و می بینی چقدر از زندگیت عقب افتادی
    موفق باشی

  15. 2 کاربر از پست مفید manima تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 02 شهریور 94), maryam240 (دوشنبه 02 شهریور 94)


 
صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.