به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 38
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 اسفند 95 [ 03:59]
    تاریخ عضویت
    1394-1-03
    نوشته ها
    300
    امتیاز
    10,581
    سطح
    68
    Points: 10,581, Level: 68
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 269
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First Class1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    1,164

    تشکرشده 917 در 282 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سلام ساشاي دوست داشتني


    شما نه تنها چيزهايي داري كه نبايد از دست بدهي بلكه بايد بيش از اينها به دست آوري ........ بايد وجودت را بهتر و زندگيت را در واقعيت بسازي.


    لطفا نه براي طلاق اقدام كن نه براي شروع زندگي مشترك عجله نكن.



    من هنوز برايم مبهم است ساشاي واقعي علاقه مندي به حجاب دارد يا از ترس از دست دادن خواستگار موردعلاقه اش رعايت مي كند يا اعتقادات همسرش را واقعا مي پذيرد يا از سر ناچاري به خود تحميل مي كند .

    شما اگر از جانب خودت آسوده خاطر باشي بهتر مي تواني با همسرت ارتباط برقرار كني .


    بايد روي خود كار كني و خود را بشناسي بعد شما و همسرت به معيارهاي خود توجه كنيد ........ به نقاط مشترك توجه كنيد ........ يا به تفاهم برسيد .......... يا با كمي انعطاف تفاهم ايجاد كنيد .


    ساشاي عزيز الان واقعا شما در خود حس آرامش داري يا از شدت و تعدد احساسات بي حس شده اي .


    اگر اختلاف پيش آمده را خوب مديريت نكني و مشكلات را حل نكني هم به مرور به تحليل احساساتت كمك كرده اي هم ممكن ست روزي تمام اين اختلافات يكباره با هم بروز كنند و شما را از پا در آوردند .
    ببين ساشا آدمهاي عصبي آزاردهنده اند انسانهاي هيجاني و خيلي احساساتي هم خيلي ضربه مي خورند .


    مطمئنا مي داني آدمها در هنگام هنگام عصبانيت و پرخاشگري و بروز احساسات منفي نه تنها جاذبه اي ندارند بلكه دافعه ي زيادي ايجاد مي كنند .


    يقينا بارها تجربه كرده اي آدمها هنگام بحث و مشاجره دلهايشان از هم دور مي شود ...... چهره ي ادمها به هنگام خشم زشت اگر نباشد زيبا هم نيست .


    اگر به فكر زيباييت هستي نبايد احساساتت را به شكل منفي ابراز كني ........ حرف و رفتار نازيبا از زيبايي ات مي كاهد .


    خيلي وقتها بعد از خالي كردن عصبانيتهايمان پشيمان مي شويم اگر آنموقع از خودمان فيلم گرفته باشيم بعد كه فيلم را تماشا كنيم حس خوشايندي نخواهيم داشت و شايد با تعجب بگوييم اين من بودم؟


    و چقدر تلخ است هنگامي كه واكنشهاي احساسي بروز مي دهيم مقابلمان آيينه اي نيست كه ما را به خود آورد .


    گريه كردن براي به كرسي نشاندن حرف خود زيباييت را كم مي كند ........ عجولانه و احساسي اقدام كردن پشيمانت مي كند .......هيجان و عشقي كه در زندگي طالب آني اين نيست كه شما و همسرت را آشفته و از هم دور مي كند .


    »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»««««««««««««««««««««««««

    براي آرام كردن همسرت بايد خودت واقعا آرامش داشته باشي چطور هيجان را كنترل مي كني ؟


    هر كس به طريقي دل خود را آرام مي كند و احساساتش را مهار مي كند ........ گفتن ذكر .......... قرآن خواندن ........ كتاب خواندن ....... ورزش ........ نقاشي كشيدن .........شعر خواندن ......... و نوشتن .


    نوشتن خيلي خوب است . من زماني از دست فردي عصباني بودم نشستم چندين صفحه خطاب به آن شخص از دلخوريهايم نوشتم ........ بعد از رساندن آن به دست شخص پشيمان شدم چون تا حد زيادي آرامش يافته بودم .


    بنويس وقتي عصباني هستي و وقتي درگير هيجاناتت هستي بنويس ......... هر مدت زماني كه گذشت و آرام شدي نوشته هاي را بخوان ببين واقعا چقدر احساساتت بر تو غلبه مي كند . حتي نوشته اي آرامش بخش از خودت يا ديگري كه واقعا آرامت مي كند هميشه با خود داشته باش به وقت غليان احساسات بخوان .

    بايد با آرامش واقعي همسرت را آرام كني...... اگر واكنشي از روي عصبانيت انجام دهند شما احساسي برخورد نكنيد وگرنه اختلافات كمي پيچيده تر مي شود.


    آخر نمي شود با رفتارهاي احساسي كسي را مجاب كرد ........ روزي با گريه يا قهر يا ..... همسرت را به سمت دلجويي از خودت مي كشاني اما آرامش و اقتدار را از او مي گيري .......... آشفته مي شود و مي برد .......... خودت هم بريدي چون منطقي فكر و رفتار نمي كني .


    ساشاي عزيز لطفا با اطمينان و آرامش خاطر از خودت وارد زندگي مشترك شو .ساشاي زيبا و 27 ساله كه واقعا بالغ شده و مي تواند همسر خوبي باشد .


    ساشاي واقعي رفتار كودكانه نبايد داشته باشد .......... رفتار كودكانه يعني گريه اي كه براي تحميل كردن عقيده ات براي پوشيدن لباسي كه همسرت و خانواده اش نمي پسنديدند و شما با اين كار همسرت را به بدگويي از مادرش مجبور كردي ......... اما صحبت سر آن لباس نيست .


    مي گويند در مدت آشنايي سرنخها را جدي بگيريد شما ته طناب را هم نشانت مي دهند و باز كار خود را مي كني.


    صحبت يك عمر زندگي است . شما اگر زيبا زندگي كني زيباتر هم مي شوي .


    »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»««««««««««««««««««««««««



    دوست عزيز منشأ مشكلات شما مگر محل زندگي است ؟


    به نظر من فعلا پيشنهاد عمويت را با همسرت در ميان نگذار....... مي داني كه خشم و غرور همسرت واقعا آسيب ديده و منتظر تلنگري است تا دوباره عصبانيت بر ايشان چيره شود و ...

    حتي براي آشتي هم عجولانه رفتار نكن ........ بالاخره با هم آشتي مي كنيد.


    ساشاي عزيز فعلا همسر شما موقعيت احساسي مناسب براي شنيدن تصميم شما را ندارند . باز هم صورت مسئله پاك شد و ساشا خانم احساساتي رويا را بر حل ريشه ي حقيقي مشكلات خود ترجيح داد.


    ساشا جان تا فرصت داري و اختلافاتت با همسرت پيچيده تر نشده كه فقط يك راه ناگزير برايت باقي بماند هشدارها را جدي بگير.


    براي وجود نازنينت ....... حيف است كه هميشه اسير تنش و اختلاف باشي.


    همسرت را درياب ....... خودت را درياب ....... هر كدام در زندگي خود لايق بهترينها هستيد .


    يك زندگي مشترك خوب و محبت آميز و بدون شكست ....... اين را از خود و همسرت دريغ نكن.

    ویرایش توسط اعجاز عشق : دوشنبه 12 مرداد 94 در ساعت 18:03

  2. 2 کاربر از پست مفید اعجاز عشق تشکرکرده اند .

    sasha (سه شنبه 13 مرداد 94), باغبان (دوشنبه 12 مرداد 94)

  3. #22
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array

    http://www.hamdardi.net/payments.php

    حق اشتراک يکماهه انجمن آزاد 40/000 تومان
    حق اشتراک 3ماهه انجمن آزاد 100/000 تومان
    چنتا حسن داره.
    1.بصورت انلاين مشاوريد سايت در اختيار شما هستن و لازم نيست وقت بگيريد يا از منزل خارج بشيد.
    2.قيمت مناسب نسبت به بيرون
    3. از همه مهمتر حداقل خيالت راحته سايت داراي مشاورين متخصص و باتجربه اي هستش

    درود دگربار
    عضویت انجمن آزاد و استفاده از نظر مدیر و مشاورین سایت برای شما لازم و اجباریه و یا مراجعه به روانشناس متخصص و باتجربه بصورت حضوری اقدام به ازدواج و قبول مسئولیت برای شما خیلی زود بود و نیاز بود اول به یک مرز آمادگی برسید بعد اقدام به تشکیل زندگی بکنید.فرهنگ شوهر شما و خانواده ایشون با شما و خانواده تا متفاوته ولی توی هیچ فرهنگ خانواده ایرانی (بجز معدودی) چنین رفتارهایی مورد قبول نیست.
    اگر واقعا قصد نجات زندگیتان را دارید در انجمن آزاد عضویت بزنید یا حضورا به مشاور مراجعه کنید با پست گذاشتن در همدردی مشکل شما حل نمیشه شما مثل یه گنجشکی هستی روی درخت که هر لحظه روی یک شاخه داره میپره بدون اینکه مشکلی قبلی رو حل کرده باشه با این طرز فکر ور فتار مطمئنا در زندگیتان به ثبات نمیرسید و امکان موفقیت شما در زندگی مشترک پایین میاد.مسئله شما فقط یکی دو مورد نیست بلکه بسیار کلی تر از این حرفهاست اینکه قصد داری این زندگی را بسازی باید اعتراف بکنم که جا خوردم اصلا فکرش را نمیکردم که این تصمیم را بگیر یولی وقتی در مورد صحبت با عمویتان و پیشنهاد به رفتن به ترکیه نوشتید متوجه شدم چیزی عوض نشده

    پ.ن:در انجمن ازاد اتفاقا خیلی خوب راهنمایی میشوند و بموقع ولی بشرطی که مراجعه کننده به صحبت های مدیر و مشاورین توجه نشان بده و به حفهایی که مینزن عمل بکنه هرچند مشکل باشه ولی وقتی هیچ توجهی نشان ندهی و کار خودت را انجام بدهی مسلما تاثیر منفی میزاره در گرفتن مشاوره از مدیر سایت.

    اول باید ببینی واقعا میخوای که این زندگی را درست بکنی و علائمی که از خودتان بروز میدهید بیانگر این موضوع باشه صبور باشید عجله نکنید تصمیم آنی و هیجانی نگیرید مسئولیت پذیر باشید شما متاهل هستید نه مجرد زندگی میدان جنگ و دعوا نیست شخصیت اصلی شوهر شما در ان خانواده شکل گرفته هر مردی به خانوادش احساس غیرت و تعصب و وابستگی داره.هنوز اول راه هستید اگر واقعا میخوایهید این زندگی را حفظ کنید لطفا آرام باشید اقدامی نکنید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    sasha (سه شنبه 13 مرداد 94), باغبان (دوشنبه 12 مرداد 94)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    آدم نمي داند در درون قلب ديگران چه مي گذرد !
    وقتي كسي مي گويد «دوستت دارم» مشخص نيست كه چرا و چگونه دوستت دارد !
    دليل به وجود آمدن اين حس كه او دوست داشتن فرض كرده، كدام خصوصيت توست !
    و خود اين حس در قلب او چقدر با چيزي كه تو «دوست داشتن» قلمداد مي كني متفاوت است !
    يادم مي آيد بچه بودم (شش هفت ساله) عكسي توي كتابی ديدم،
    يك نقاشي ساده از دو تا بچه (يك دختر، يك پسر) كه داشتند با هم حرف مي زدند، دختر به پسر گفته بود: «من ماهي خيلي دوست دارم»
    و توي ابر فكر بالاي كّله اش، يك ماهي قرمز داشت توي تُنگ شنا مي كرد، بعد پسر گفته بود: «من هم همينطور»
    و توي كله ي او يك ماهي بود كه داشت توي ماهيتابه جلزو ولز ميكرد!

    - - - Updated - - -

    (آينده داره مثل يه تونل سياه منو تو خودش مى بلعه... هر چقدر هم كه چراغ قوه ميندازم معلوم نيست اون ته مه ها چيه! ديگه چشمم هيچ جا رو نمي بينه، حتى حس مى كنم دارم يواش يواش به تاريكى عادت مى كنم)

  6. کاربر روبرو از پست مفید sasha تشکرکرده است .

    باغبان (چهارشنبه 14 مرداد 94)

  7. #24
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sasha نمایش پست ها
    آدم نمي داند در درون قلب ديگران چه مي گذرد !
    وقتي كسي مي گويد «دوستت دارم» مشخص نيست كه چرا و چگونه دوستت دارد !
    دليل به وجود آمدن اين حس كه او دوست داشتن فرض كرده، كدام خصوصيت توست !
    و خود اين حس در قلب او چقدر با چيزي كه تو «دوست داشتن» قلمداد مي كني متفاوت است !
    يادم مي آيد بچه بودم (شش هفت ساله) عكسي توي كتابی ديدم،
    يك نقاشي ساده از دو تا بچه (يك دختر، يك پسر) كه داشتند با هم حرف مي زدند، دختر به پسر گفته بود: «من ماهي خيلي دوست دارم»
    و توي ابر فكر بالاي كّله اش، يك ماهي قرمز داشت توي تُنگ شنا مي كرد، بعد پسر گفته بود: «من هم همينطور»
    و توي كله ي او يك ماهي بود كه داشت توي ماهيتابه جلزو ولز ميكرد!

    سلام


    متن جالبی نوشتی .


    چی شده ؟





    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 14 مرداد 94 در ساعت 01:40

  8. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    sasha (چهارشنبه 14 مرداد 94)

  9. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    مرسى باغبان، اين متن رو امروز روانشناسم توى گروه برام فرستاد، اون متنى كه توى پرانتزه رو خودم نوشتم... حس واقعى و قلبيمه، ميدونين من كم آوردم همه ى حرفهاتونو گوش كردم و همسرم رو از فضاى تشنج آورى كه داشت دورش كردم، بازيگر خوبيم، ميتونم پاى مسئوليتى كه به عنوان يك همسر بهم محول شده بايستم ولى به چه قيمتى؟
    من حالم خوب نيست! من درك نميشم! بعله من مجبورم با همسرم خوب باشم، مجبورم مثل آب باشم، بخورم به موانع و سيال شم و برم، چون در غير اين صورت منو نمى پذيره، ولى خودم چى؟
    من هميشه تصورم از مرد، از شوهر يك نقش حمايتگرانه بوده، براى من مفهوم زندگى ايده آل زناشويى در اين خلاصه ميشه كه از طرف همسرم درك بشم، حتى اگر كارى هم از دستش بر نمياد لااقل ميتونه ادعاشو بكنه كه! ميتونه بهم بگه درك مى كنه من تو اين يك هفته چقدر عذاب كشيدم و متاسفه برام، ميتونه منو در آغوش بگيره و بهم اجازه بده براش درد و دل كنم! اما همسر من بعد از اين همه كارى كه در حقش كردم چه جوابى به من بده خوبه؟ ( وقتى حرف نمى زنى جذاب ترى) اين عين جمله ى همسرمه بعد از اين دو روز سكوتى كه شما دوستان گلم منو به اون دعوت كردين! بعله حال ما خوبه، اما شما باور نكنيد، اينها همه آتيش زير خاكستره الان و من نميدونم تا كجا ميتونم كوتاه بيام

  10. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 شهریور 94 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1393-9-15
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    943
    سطح
    16
    Points: 943, Level: 16
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 44 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ساشای عزیز متاسفم بابت همه مشکلاتت .. از ته دل دعا میکنم برطرف بشن ..

    من یادمه اوایل ازدواجت موقع خواستگاری از مادرشوهرت فوق العاده تعریف میکردی .. اما الان تو تاپیک هایی که از مشکلاتت مینویسی هیچ نقشی از مادرشوهرت نمی بینم ..

    در جریان نیست ؟ یک مادر خوب تلاش میکنه برای زندگی پسرش .. اگر حس میکنی مادر خوب و بی طرفی هست بشین گاهی باهاش حرف بزن ..

    ضمن اینکه اون رستوران رفتنت واقعا کار اشتباهی بود .. باید حق بدی به شوهرت انقدر عصبی بشه .. اون پیش خودش میگه اعصابش خورده و کلی دعوا داشتین اونوقت تو پا شدی رفتی رستوران .. وقتی شوهر میکنی باید از خیلی چیزها دل بکنی در عوض تفریحات دیگه ای را با شوهرت تجربه کنی .. فکرنکن این فقط شامل تو میشه عزیزم .. شامل همه زنها و دخترها میشه

    ساشای عزیزم سعی کن جلسات مشاوره را ادامه بدی و پیش یک مشاور حاذق بری تا اخرش .. ببینی میتونی این اختلاف سطح فکری رو حل کنی یا نه ..

    انقدر به پر و پای هم نپیچید . شاید واقعا لازم باشه یک مدتی کمی دور از هم باشید .. الان به قدری روی هم حساس شدید که به ساعت انلاین بودن توی تلگرام هم دعوا راه میندازید..

    کمی سکوت کن .. چند هفته ای سکوت کن .. آروم باش .. عصبی نشو .. کاری دور از ذهن انجام نده ... ببین چی پیش میاد عزیزم ..

    کاش الان یک مشاور مثل مشاور فیلم اتش بس 1 برات پیدا میشد .. چون الان دقیقا زندگیت شده مثل اونا ..
    ویرایش توسط maalihh : چهارشنبه 14 مرداد 94 در ساعت 07:30

  11. 2 کاربر از پست مفید maalihh تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 14 مرداد 94), sasha (شنبه 17 مرداد 94)

  12. #27
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما در دنیای دیگری داری سیر میکنی کلا اصلا از مسئله پرت هستید اینجور که من متوجه شدم چیزی در مورد زندگی متاهلی و مسئولیت ها و طرز رفتار و شناخت نسبت به خودتان توانایی که دارید و نقاط ضعفی که دارید و همینطور در مورد آقایون شخصیتی که دارن نقاط قوت و ضعفی که دارن طرز برخورد و رفتار با خانواده شوهر و............... بخدا اگه بخوام بگم برای خودش یه پا شاهنامه میشه
    زندگی رمانتیک و عاشقانه نیست همش گل و بلبل نیست همش عشق و محبت و دوستی نیست اگر تصور شما اینگونه است باید بگویم بسیار اشتباه میکنید و هنوز در دوران خوش کودکی قرار دارید که یک دختر خانوم نقش عروس باز یمیکردن و یه آقا پسر نقش داماد و یه مراسم عروسی و بزن برقص و همش خوبی و خوشی یا کارتون های انیمیشن رمانتیک

    یعنی واقعا نمیدونم چی بگم فقط این را خوب میدانم در وجود شما نشانه ای از تغییر کردن و بزرگ شدن و آمادگی برای تشکیل زندگی بشخصه نمیبینم.

    شاد و سربلند و پیروز باشید
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  13. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سلام ساشا
    منم هم سن توام .دختر بسته ای هم نیستم . تو خونه ی پدرم خیلی از محدودیت هارو که مقایسه میکنم ندارم اما اینو میدونم وقتی ازدواج کنم ازین خبرا نیست .....
    بعضی چیزایی که تعریف میکنی کاملا واضحه اشکال کار کجاست. اتفاقا همسرت انچنان سنتی هم نیست یعنی توقعاتی که داره تقریبا تمام مردان ایرانی از همسرانشون دارن حتی اونایی که خارج از کشور زندگی کردن !!!! فقط بعضی فرهنگ ها ممکنه شهر به شهر فرق کنه مثلا تو شهر ما اگه یه دختر تابستون تا 9 10 شب بیرون باشه وجه بدی نداره ولی بعضی شهرا اصلا قابل قبول نیست براشون . پس من اگر تو شهر خودم ازدواج کنم تا 9 شب بیرون باشم واسه شوهرم قابل قبولتره ولی اگه جای دیگه باشه نه!
    این تویی که تو یه دنیای دیگه داری سیر میکنی ...
    تو با شوهرت مشکل پیدا کردی بعد با دوستات و شوهرانشون پا میشی میری بیرون ... ! چقدددددر شوهرتو خورد کردی با اینکارررر... حتی اشکشو در اوردی ... این کاری که کردی از سیلی پدر شوهرت بدتر بود! ساشا تو ازدواج کردی دوس پسرت که نیست بگی به اون چه ..!
    هنوز خیلی از مشکلات حل نشده با یک کلمه حرف عموت فکر ترکیه افتادی!!!!
    ساعت 12 شب رفتی خونه ی اونا دعوا؟؟؟ باور کن منم اگه یکی اون ساعت میومد خونمون دهن جوابی هم میکرد شاید همین کارو باهاش میکردم ...
    والا من باشم اون ساعت روم نمیشه پامو خونشون بذارم ...خوب معلومه با اینکارا هم خودتو کوچیک میکنی هم یه ذهنیت دیگه ایجاد میکنی الان داری ذهن شوهرتم خراب میکنی ...

    ساشا جان اینجا ترکیه نیست اینجا ایرانه...! خیلی سطحی فکر میکنی . من نمیگم اونا ایراد ندارن ولی همینقد که از کارای خودت گفتی فقط از روی احساسات و پر از اشکاله
    تا بزرگ نشی جدا هم بشی باز همینه با هر کس دیگه مگه پسری باشه بیغیرت هیچی واسش مهم نباشه
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  14. 2 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    sasha (شنبه 17 مرداد 94), شمیم الزهرا (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  15. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 11 آبان 95 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1394-4-12
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    1,266
    سطح
    19
    Points: 1,266, Level: 19
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من فکر می کنم تصور شما از ازدواج یک تصور خام و رویایی است قرار نیست وقتی یک دختر و پسر با هم ازدواج می کنند همه چیز گل و بلبل و رمانتیک و عاشقانه باشه ما باید هم مطالعات زیادی برای یک زندگی خوب داشته باشیم و هم اینکه تجربه کنیم یا از تجربیات دیگران درس بگیریم مسلما همه ما چه مرد و چه زن اشتباهاتی خواهیم داشت و در بسیاری از موارد اشتباهاتمون رو در درون خودمون می دونیم چیه اما شجاعت قبول این حقیقت که اشتباه کردیم رو نداریم و از اشتباهاتمون درس نمی گیریم گاهی اوقات فکر می کنم زندگی مثل یک غذا هستش که ما همه چیز رو خام می ریزیم و اونا اونقدر رو حرارت تو سر و کله هم می زنند تا یک غذا آماده بشه و جا بیفته اونچه تا حالا من از تلویزیون شنیدم روانشناس ها می گن 5 سال اول زندگی بیشتر زوج ها ازسخت ترین سال های زندیگیشونه و بیشتر طلاق ها دراین سال ها اتفاق می افته و حتی خیلی ها اصلا دوست ندارن اوائل زندگی شونو به یاد بیارن از جمله خودم چون در حال شناخت و خطا هستن و بعد از اون به یک ثبات می رسن زندگی خاله بازی نیست باید برای داشتن یک زندگی خوب تلاش کرد و جنگید من با این که یک زن هستم احساس بدی بهم دست داد وقتی همسرم دردوران دانشجویی بعد از عروسی که از هم دور بودیم با دوستا و همکلاسی های دخترش می رفت کوه و ... من آخرش می فهمیدم هنوز که هنوزه ته قلبم ازش ناراحتم و قلبم شکسته حال ایشون رو خوب درک می کنم که شما بدون گفتن به ایشون هر کاری می خواین می کنید من خودم دوست داشتم همسرم اول به من می گفت من می خوام برم دوست داری برم یا نه و اینو یه جور بی احترامی به خودم می دونم همین چند روز پیش هم همسرم یه جیزی رو که من خیلی روش حساس بودمو ازم پنهان کرده بود که فهمیدم و انگار تمام دنیا رو روسرم خراب کردن واقعا قلبم شکست احساس همسرتون برام قابل درکه برای بخشیدن بهش زمان بدین اما شاید هیچوقت نتونه کار شما رو فراموش کنه در ضمن به نظرم اینکه نصفه شب رفتین اونجا هم خیلی اشتباه بوده می تونستین چند روز صبر کنید یکم همه چیز آروم شد یه جایی بیرون قرار می زاشتین و مشکلتون رو حل می کردید سمینار خانواده موفق دکتر شاهین فرهنگ خیلی عالیه ایشون تو اون سمینار می گن همه در مورد مشکلات زنو شوهر نا محرم و غریبه ان و من کاملا این رو درک کردم هیچوقت نباید مشکلات به خانواده ها کشیده بشه چون ممکنه والدین از روی احساس نه بر اساس عقل و آگاهی کاری بکنن که نه تنها مشکلی حل نمی شه بدتر مشکلی هم اضافه می شه هنوز برای ناامیدی و گریه و شکایت خیلی زوده اگه آدم ها با هر مشگلی زود جا بزنن که سنگ رو سنگ بند نمی شه همه امروز ازدواج می کنن فردا می رن جدا می شن باید محکم و قوی و با دانش کافی به مبارزه با مشکلات بریم همه مشکل دارن شاید که نه حتی خیلی ها بیشتر و بد تر از من و شما

  16. 3 کاربر از پست مفید rrrj تشکرکرده اند .

    anisa (شنبه 17 مرداد 94), sasha (شنبه 17 مرداد 94), مهرااد (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  17. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 تیر 95 [ 23:12]
    تاریخ عضویت
    1393-11-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,533
    سطح
    22
    Points: 1,533, Level: 22
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    66

    تشکرشده 43 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زندگی ادم میتونه رویایی نباشه اما همسر ادم میتونه و باید ادمو درک کنه،احساس میکنم شما دو نفر هیچکدوم امادگی زندگی مشترک رو ندارین و در واقع اهدافتون با هم مغایره.شاید لازمه که به هم فرصت بدین تا ببینین از زندگی مشترک چی میخواین.فکرات نو روی خودتون متمرکز کنین چون هبچکس بهتر از خودتون نمیدونه دلتون چی میخواد.دو انسان میتونن انسانهای خوب و درستی باشن اما در زمان اشتباه همدیگرو ملاقات کنن.

  18. کاربر روبرو از پست مفید katayoun تشکرکرده است .

    sasha (شنبه 17 مرداد 94)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مشكل با كتك كاري بد دهني و بي توجهي شوهرم
    توسط paria_22 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 خرداد 93, 07:11
  2. با كتك كاري بد دهني و بي توجهي شوهرم چیکار کنم
    توسط aida63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 03 خرداد 93, 19:40
  3. ازدواج مجدد شوهر رواني بعد از كتك زدن من و فرارش به ايران كمكم كنيد.
    توسط مريم گلي در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 22 شهریور 92, 02:08
  4. با مردي كه كتك مي زنه مي شه زندگي كرد؟
    توسط پرنده مهاجر در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 بهمن 89, 14:50

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.