به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 خرداد 95 [ 03:32]
    تاریخ عضویت
    1394-5-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    577
    سطح
    11
    Points: 577, Level: 11
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    [quote=بی نهایت;390596]دوست گرامی به دلیل یک سری ناآگاهی ها از سمت خانوادتون شما بدون مهارت وارد زندگی متاهلی شدید.

    انفعال شدید شما وخیال پردازی هاتون نه به شما هیجان خواهد داد و نه زندگی تان رو رونق خواهد بخشید.

    بینهایت عزیز حرفی که زدی دقیق دقیق در موردم صدق میکنه.خانواده نتونست مهارت لازم رو به من بده و من با دیدن فلیم های عاشقانه رمان های خیالی در دوران مجردی ازدواج رو تنها راه خوشبختی خودم میدونستم.واااااااای که چه اشتباهی میکردم.کاشکی واسه خودم بدترین شرایطو تو ذهنم تصورمیکردم تا الان واسم ایده ال بود.ولی ذهن نابود شدم انگار توش ثبت شده که تو خوشبخت نمیشی نمیدونم وقتی این اتفاقات واسم میفته که به ظاهر همسرم نگاه میکنم که اصلا تو خاونده ای بزرگ نشده که یکم تیپ بزنه و به خودش برسه تو یه خانواده سنتی که فقط دغدغه شون یه زندگی اروم بوده و اصلا ه قیافشون نمیرسن.

    دوست عزیز دیگه که پرسیده بودن در مورد شرایطم من 28 و همسرم 32 سالشه هر دو لیسانسیم .خانواده همسرم بهترین مامان بابای دنیان که حتی از مامان بابای خودم بیشتر دوسشون دارم .وقتی هم میاد خونه اصلا عشقولک بازی نمیکنه اصلا حاضره خوابو فدای رابطه جنسیمون بکنه حتی.و من اصلا تو خونه انگیزه ندارم به خودم برسم همش میگم من که دوستش ندارم واسه چی خودمو واسش زیبا کنم.همش نسبت بهش حس خودخواهی و انزجار دارم.شاید اگه مریضم بشه واسم فرقی نمیکنه

    - - - Updated - - -

    من قبل ازدواج به یه نفر تو فامیلمون علاقه داشتم و عاشقانه دوستش داشتم فک میکردم میاد خواستگاریم ولی انگار اون طرف اصلا علاقه ای نداشته و اززدواج کرد وخیلی ضربه بدی بود.انگار من خودم واسه خودم تو ذهنم داستان ساخته بودم که فلانی میاد خواستگاریم. من توذهنم واسه خودم خیالات قشنگی ساخته بودم.البته بگم ما خانواده کاملا سنتی و مذهبی هستیم و حتی دختروپسر باهم حرف هم نمیزنن
    ویرایش توسط مهربان تنها : یکشنبه 11 مرداد 94 در ساعت 13:20

  2. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    دست از مرثیه سرایی بردارید و به راهکارها توجه کنید و عملیاتی کنید.

  3. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (دوشنبه 23 شهریور 94), khaleghezey (یکشنبه 11 مرداد 94)

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 اردیبهشت 95 [ 00:04]
    تاریخ عضویت
    1394-2-01
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    2,990
    سطح
    33
    Points: 2,990, Level: 33
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    308

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    32
    Array
    من از زبان شوهرت حرف میزنم
    من یه پسر از یه خانواده خوب و شرایط مناسب با پدر مادری مهربان که هیچوقت باعث رنجش کسی نمی شوند
    با دختری ازدواج کردم که از لحاظ خانوادگی مشابه هم بودیم
    با هزار امید و ارزو وارد زندگی مشترک شدم چقدر سعی کردم تا در زندگی مشترک کمبودی حس نشه
    فکر میکردم این دختر خانم ریبا منو دوست داره
    وقتی با هم بریم زیر یه سقف بهم محبت میکنه احترام میزاره
    به من روح زندگی و شور عشق میده
    چون منو انتخاب کرده و هیچ فشاری برا انتخاب کردن من نداشته

    اما حالا میبینم یه زن نق نقو که همش ایراد میگیره و گیر میده و اصلا به خوش نمیرسه و کلا خیلی از من دوری میکنه نصیبم شده

    من هیچ وقت دنبال زن و دخترای دیگه نبودم و نیستم و همه چی را از از همسرم می خوام ولی اون هیچ توجهی به نیازهام نداره و ترجیح میدم بخوابم تا به همسر سرد و شلخته ام که اصلا به خودش و زیبایی و تمییزی اش نمیرسه نزدیک شوم




    اخه چرا درک نمیکنی که پدر و مادرت همیشه دوست دار تو بودن
    10 سال قبل شما که میدونستی اونا دوست ندارن که دختر مجرد صورتش را دست بزنه چرا این کار را کردی ؟ من کاملا حق را به پدر و مادرت میدم بچه باید به حرف پدر و مادرش گوش کنه
    مگه زدن موی پا چه ارزشی داشته و داره که یه دختر را تا این اندازه عقده ای کنه ؟

    حالا انگار همه مقصر هستن پدر و مادر همسرت و اون پسری که دوسش داشتی و یه مدت دیگه فرزندت هم به جمع مقصرین اضافه خواهد شد
    و شما هم گل کلخونه ای که هیچ نقش منفی تو زندگیت نداشتی
    واین بقیه بودن که زندگی را به کام شما زهر مار کردن و شما م هیچوقت نمی بخشی شون و منتظری که به سزای اعمال پلیدشون برسن

  5. 3 کاربر از پست مفید کمال تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 12 مرداد 94), baitollah-abbaspour (دوشنبه 23 شهریور 94), آخیش (چهارشنبه 04 شهریور 94)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 خرداد 95 [ 03:32]
    تاریخ عضویت
    1394-5-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    577
    سطح
    11
    Points: 577, Level: 11
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اقای کمال حرفاتون دقیقا درست درست بود .امروز که برای فرزندم پیش مشاور رفته بودم کمی از مشکلات خودمم گفتم روانشاس گفت ممکنه دچار اختلال دوقطبی شده باشی.واااااااای خدایا چه جوری میتونم خودمو درمان کنم

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 خرداد 95 [ 03:32]
    تاریخ عضویت
    1394-5-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    577
    سطح
    11
    Points: 577, Level: 11
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا هیچ کدوم از مشاورین این سایتنمیان و راهکار به من نمیدن .فرشته مهربان .بالهای صداقت و......

  8. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ثبت نام در این سایت رایگانه و هیچ هزینه ای پرداخت نمیشه برای بهره بردن از نظریات کارشناسان سایت بهتره عضو انجمن آزاد بشوید.


    http://www.hamdardi.net/payments.php

    حق اشتراک يکماهه انجمن آزاد 40/000 تومان
    حق اشتراک 3ماهه انجمن آزاد 100/000 تومان
    چنتا حسن داره.
    1.بصورت انلاين مشاوريد سايت در اختيار شما هستن و لازم نيست وقت بگيريد يا از منزل خارج بشيد.
    2.قيمت مناسب نسبت به بيرون
    3. از همه مهمتر حداقل خيالت راحته سايت داراي مشاورين متخصص و باتجربه اي هستش
    وگرنه باید مثل بقیه کاربرها منتظر بمانید تا خود مدیر یا مشاورین سایت به تایپیک شما سربزنن
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا باید مادرمو در جریان سرچ های پدرم بذارم؟دارم دیوونه میشم!
    توسط ماه رخسار در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 17 فروردین 95, 16:34
  2. ترس از طلاق داره دیوونه ام میکنه
    توسط raha_ashegh در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 فروردین 95, 12:26
  3. چطوری با افسردگی مقابله کنم؟ دارم دیوونه میشم
    توسط دیاکو در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 مهر 93, 16:25
  4. دیوونه شدم کمک لطفا
    توسط idontknow در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آذر 91, 16:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.