به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 خرداد 95 [ 03:32]
    تاریخ عضویت
    1394-5-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    577
    سطح
    11
    Points: 577, Level: 11
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New2 فک میکنم مشکل خطای شناختی دارم در مورد همسرم دارم دیوونه میشم

    همه چیز برمیگرده به 7 سال پیش نمیبخشمشون مامان و بابامو که اینقدر منو محدود کرده بودن تو زندکیم که یه بار عقده تیغ زدن موهای پام رو داشتم خنده داره نه یا روزی هم یواشکی رفتم پشت لبمو زدم دانشجو بودما ولی مامانم کلی دعوام کرد خلاصه وقتی رسید به موقعی که خواستگار راه دادن من اینقدر عقده ای بودم که فقط راه درمان عقده هامو شوهرمیدونستم کلا خانواده ما اینطورین . منم خواستگار دوممو انتخاب کردم با اینکه نه اسمشو دوست داشتم نه خودش به دلم نسشت فقط خانواده خوبی بودن و با اصالت به طوری که همه احترام خاصی نسبت به خانواده همسرم دارن.و این شد ازدواج من .
    روز عروسیم شاد نبودم چون به مردی که دوسش داشته باشم نرسیده بودم الانم یه پسر 4 ساله دارم.
    یادمه تو عقد یه بار رفتم مشاور گفت باید طلاق بگیرید به مامانو بابام غیر مستقیم گفتم اوناهم برخورد بدی باهام کردن خیلی بد فقط شانس اوردم کارم به کتک نرسید .اونا میترسیدن دخترشون طلاق بگیره و کسی پیدا نشه بیاد بگیردش .شاید واسه شما ها خنده دار باشه ولی کلا اینطورین دیگه.الانم تو این 7 سال همش در حال مقایسه ام یه بارم خیلی ببخشید به ارگاسم تو این 7 سال نرسیدم.شوهرم قانعه منو دوست داره ولی اون با مرد ایده ال من خیلی فرق داره .همش تو خیالم تو این خیال که از همسرم طلاق گرفتمو بهترین روز زندگیمه .اصلا نمیتونم رو خوبی هاش متمرکز شم خوبی هاشم اون قدر مهم نیست بیشتر کاراش عصبانیمم یکنه.ادم خیلی حدی هست ول یمن قبل ازدواج شاد و پر هیجان کاش زمان به عقب بر میگشت.
    زندگیم خوبه چیزی کم و کسر ندارم اما تنها چیزی که تو دلمه اینه که یه بار دلم براش تنگ بشه .یه بار واسه اومدنش به خونه لحظه شماری کنم .ولی همش دوست دارم سر کار باشه .نیاد خونه بعضی وقتا میگم ای کاش هیچ وقت خونه نیاد .وقتی میاد انگار غم اومده تو خونه .

    خدایا تاوانه چیو دارم پس میدم.همش در حال مقایسه هستم اصلا نتونسته تو این هفت سال تو دلم جا باز کنه .با اینکه مومنم ولی بیرون که میرم همش چشمم به مردای دیگست حالا یه چند وقتیه روزه چشم میگیرم که به نامحرم نگه نکنم.دلم خیل پره خدا خیلی در حقم نامردی کرد .اینهمه دعا کردم نماز شب میخوندم که خدایا یه مرد دوست داشتنی تو دامنم بزاره ولی این شد

    همه چی بر عکس اون چیزایی شد که فک روشو میکردم.رابطه جنسیمونم خیلی کمه .ای کاش مامان بابام درکم میکردن .من عاشق هیجانم ولی اون نه من عاشق شادیم ولی اون نه .خدایا نامردیو در من تمام کردی .همش افسردم تو عقد که کاملا افسردگی داشتم ولی حتی همین مامان بابام یه بار نگفتن بیا بریم مشاور.وقتی هم عصبانی میشه از دستم فحش میده و بد دهنی میکنه .کلا با مردای دیگه فرق داره همش تو ذهنم این میچرخه که مردای دیگه به زناشون اهمیت میدن ولی بد ترین اون مردا نصیب من بیچاره شده .از لحاظ عاطفی خیلی کمبود دارم.دیگه خسته شدم ولی هیچ راه برگشتی ندارم .از مشاورین محترم خواهش میکنم کمکم کنن
    ویرایش توسط مهربان تنها : شنبه 10 مرداد 94 در ساعت 13:07

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام و خوش آمد.

    گذشته را که نمیتوانید تغییر دهید ، خانواده شما هم با هدف خوشبختیتان تصمیمگیری میکردند هرچند اشتباه پس دیگر خودتان را بخاطر خانواده سرزنش نکنید و از آنها ممنون باشید خیلیها حتی آرزوی داشتن خانواده را دارند.

    شما الان با هم زن و شوهر هستین و 3 راه دارین 1-طلاق 2-ادامه با همین افکار و احساسات بدون تلاش 3- ادامه با تلاش برای بهبود روابط

    ***اگر راه اول را پیش برید اولا کودک معصومتان از نعمت خانواده محروم خواهد شد و آسیب هایی که خودتان بهتر میدانید دوما از کجا معلوم نفر بعد به دلتان بنشیند اما مشکلات دیگر نداشته باشد؟ آیا میدانید اکثر افراد در ازدواج

    دومشان وقتی تلاش برای بهبود روابط میکنند آرزو دارند که به عقب برگردند و این تلاشها را در ازدواج اول کنند؟ سوما موقعیت اجتماعی زنان مطلقه را هم که خودتان خوب میدانید.

    ***اگر راه دوم را انتخاب کنید که خوتان حال و روزتان را توصیف کردید که چقدر بی هیجان بی حس بی عشق و... است .

    ****راه سوم پیشنهاد من به شماست و مطمئن باشید که اگر راه را درست بروید قطعا زندگیتان شیرین میشود ، و اما توضیحاتی در انتخاب راه سوم یعنی تلاش برای بهبود روابط ، خانه شاد ، عاشقانه و آرام.

    تا به حال از همسرتان خواسته اید که با باهم به مشاوره مراجعه کنید؟ اگر نه چرا؟

    تا به حال به فکرتان رسیده که یک کتاب یا فایل صوتی درمورد زندگی زناشویی به همسرتان هدیه دهید ؟

    آیا با همسرتان دردل میکنید؟ آیا شما خودتان تلاشی برای شاد کردن خانه میکنید؟ آیا شما خودتان نیازهای همسرتان را برآورده میکنید؟ اگر روزی همسرتان همین احساسات را در مورد خودش نسبت

    به شما بگوید به او چه میگویید و از او چه انتظاری دارید؟ آیا اصلا نیازهایتان را با همسرتان مطرح کرده اید؟

    خانم مهربان تنها، عزیزم علاقه ای که بعد از ازدواج ایجاد میشه باور کن باورکن کم هزینه تر ، زیباتر ، بادوام تر و.. است ، شما خودتان هم ظاهرا تلاشی برای ایجاد این علایق نکرده اید .

    تاپیک دوستانی که با عشق ازدواج کردند را خوانده اید؟ با عشق فقط با عشق ، آیا باز هم با خواندن تاپیک دوستان نمیتوانید روی نکات مثبت همسرتان تمرکز کنید؟
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  3. 3 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    hamed-kr (شنبه 10 مرداد 94), khaleghezey (یکشنبه 11 مرداد 94), بی نهایت (یکشنبه 11 مرداد 94)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 خرداد 95 [ 03:32]
    تاریخ عضویت
    1394-5-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    577
    سطح
    11
    Points: 577, Level: 11
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کمند گیسو واقعا نوشتتون فوق العاده بود .ممنون.باشه من راه سوم رو انتخاب میکنم چون راه اول کسی نه باورم میکنه نه حمایتم میکنه.راه دوم رو هم 7 ساله دارم طی میکنم.و میمونه راه سوم .
    نه من اصلا برای شادی در خونه تلاش نکردم چون همسرمو دوست ندارم نمیدونم یه جورایی خودخواه شدم فک میکنم مقصر ناخوشی احوال من اونه و باید ازش انتقام بگیرم و واسه همین دوست ندارم شادش کنم.بعضی وقتا هم که خوشم یه جمله اگه بهم بگه و بد باشه کل روزمو بهم میریزه و بابت اون یه حرفش کلی بهم میریزم.نمیدونم نسبت بهش دلسوزی ندارم همش مقصر میدونمش.در دو دلم زیاد باهاش میکنم ولی دوست دارم وقتی خونه میاد همش کنار هم باشبم و بخندیم و شاد باشیم ولی اون همش میره یا کارتون دیدن یا کامپیوتر و یا با ابزاراش مشغول میشه

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام

    پیشاپیش از لحن کلامم معذرت میخوام

    چرا شما این قدر منفعل هستید ؟ مگه آدم نیستید که قدرت انتخاب و تغییر رو داشته باشین؟ اگر قرار فقط بر تربیت بود و ما فقط ماشین های برنامه ریزی شده یا معذرت میخوام سگ دست آموز بودیم این همه ارسال رسول ها و کتاب برای راهنمایی ما معنی نداشت ، اینها یعنی با تمام زمینه های مختلف اشتباه برای تغییر و انتخاب درست حتماً و قطعاً فرصت های مختلفی وجود داره به شرط این که شما هم از حصار تنگ برچسب ها و موندن در گذشته دربیاین و بدونید که خوشبختی شما در تغییر از درون شماست نه منفعل بودن از بیرون شما.

    اگر شما بدون انتظار پاسخ و خیر خواهانه و دلسوزانه به همین زندگی و شوهر و فرزندتون محبت کنید چون دارید سرمایه گذاری از وجود خودتون اون هم به شکل بدون شرط می کنید این روند و احساس تغییر می کنه.

    این شمایید که با منفعل بودن تون انتخاب کردید و به هر حال انتخاب شما بوده ، آدم منفعل حتی اگر دوست داشتنی هاش رو هم بهش بدن میزنه اون ها رو خراب می کنه چون با تغییر شرایط انتخاب هاش تغییر می کنه و از درون ثبات نداره تا برای نگه داشتن دوست داشتنی هاش استقامت کنه ، ولی آدمی که دارای استقامت هست زندگی رو میسازه و خوشبختی اش رو در درون خودش ایجاد می کنه و خودش رو به چیزهای در حال تغییر گره نمی زنه تا اون به هر سمت و سویی ببرن.

    آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
    عالمی از نو ببــاید ساخـت وز نو آدمی

    موفق باشید.

  6. 2 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (یکشنبه 11 مرداد 94), بی نهایت (یکشنبه 11 مرداد 94)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 20:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-26
    نوشته ها
    249
    امتیاز
    2,867
    سطح
    32
    Points: 2,867, Level: 32
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 327 در 165 پست

    Rep Power
    50
    Array
    شاید تو داری تاوان اشتباهات خانوادت پس میدی به هرحال یه اشتیاهی از خانواده خودتون بوده نزدیکترین کساتون من دلم به حال شوهرتون بیشتر میسوزه اون داره تاوان چیو پس میده؟تاوان اشتباه شمارو تاوان عقده های شمارو اون بیشتر قربانی شده
    چندسالتون هست هردوتون
    تحصیلاتتون
    برخورد الان با خانواده همسرتون
    برخورد با بچتون
    ساعاتی که شوهرتون توی منزل هست واتفاقاتی که میفته
    نوع پوشش رفتارتون درخونه
    تعدادی از ویژگی های مثبت همسرتون
    کارهایی که شمارو عصبانی میکنه
    وضع شغل ایشون و شما درامدتون
    و درصد علاقه ای که فکرمیکنین توی همین شرایط به همسرتون دارید وبه عکس علاقه ایشون به شما اینارو بنویسید تا اطلاعاتی از وضع حاضر داشته باشیم گذشته گذشته

  8. 3 کاربر از پست مفید دختر جوان تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 12 مرداد 94), khaleghezey (یکشنبه 11 مرداد 94), بی نهایت (یکشنبه 11 مرداد 94)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array

    Photo

    سلام عزیزم خوشحالم که راه سوم انتخاب کردیتو این تالار یکم بچرخ از مشکلات اونایی که با عشق ازدواج کردن بخون لطفا لیستی از خوبیا و بدیهاش رو تهیه کن و همچنین از خوبیها و بدیهای خودت خوبیهای شوهرت رو هرروز مرور کن این خیلی مهمه تا عاشقش بشی لطفا حتما حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی رو گوش کن و کارگاه دانشگاه مشهد رو حتما گوش کن به هر حال یادت باشه این انتخاب خودت اگه نخاسته بودی کسی نمیتونست زورت کنه چرا همه تقصیرات گردن شوهرت میندازی؟؟؟ اگه تو بهش بله نگفته بودی الان اون نبود پس خودت کردی حالا سعی کن درستش کنی مگه شوهرت زن بازه ؟ معتاده ؟ دست بزن داره ؟بداخلاقه ؟ادما تا چیزی رو دارن قدرش نمیدونن ولی وقتی از دستش میدن اونوقت قدرش میدونن
    ویرایش توسط ستاره زیبا : یکشنبه 11 مرداد 94 در ساعت 09:11

  10. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 11 مرداد 94), بی نهایت (یکشنبه 11 مرداد 94)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 مرداد 94 [ 13:56]
    تاریخ عضویت
    1394-3-05
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    232
    سطح
    4
    Points: 232, Level: 4
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من قدر شوهرتو بدون و سعی کن بین خودتون عشق و علاقه ایجاد کنی . الان خیلی از افراد هستند با اینکه لیاقت خیلی چیزا رو دارند ولی به خاطر مشکلات مادی زندگی و یا هرزگی زن یا شوهر ، بینشون اختلاف افتاده . قدر زندگی تو و بچتو بدون و نذار احساسات باعث بیچارگیت بشه. تا میتونی سعی کن در کمال آرامش زندگی تو بهبود ببخشی و اگر مشکل خاصی بینتون نیست هیچوقت فکر طلاق رو تو زندگیت راه نده

  12. 3 کاربر از پست مفید ارغوان2604 تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 12 مرداد 94), آخیش (چهارشنبه 04 شهریور 94), بی نهایت (یکشنبه 11 مرداد 94)

  13. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    رفتار پدر و مادرتان با شما در دوران نوجوانی و بلوغ مناسب نبوده این درست از شما حمایتی که مورد نظرتان بوده نشده اینم درست ولی شوهر شما انتخاب خودتان بوده است این شما بودید که ایشون را انتخاب کردید بقول خودتان الان حس خوشبختی و خوشحالی ندارید از کجا میدانید شاید شوهر شما هم چنین احساسی داشته باشه ایشون اومدن خواستگاری شما و اگر بهشان علاقه نداشته میتوانستید جواب خیر بدهید شاید ایشون الان با خانوم دیگه ای ازدواج میکردند و الان خوشحال و خوشبخت بودند!پس لطفا اگر تصمیمی میگیرید مسئولیت آن را هم بعهده بگیرید

    قصد سرزنش نیست این را عنوان کردم که بدانید شما هم در بوجود امدن این شرایط سهیم هستید.
    با سپاس از دوستانی که راهنمایی کردن

    لطفا دست از مقایسه بردارید شما انتظارات و توقعاتی دارید که بجرات میتوانم عنوان بکنم در کمتر مردی میشه اینهمه خصوصیات را یکجا دید توی تالار همدردی یه جستجو کنید بهتر متوجه صحبت های من میشوید شوهرانی که خیانت میکنند دست بزن دارند توهین و فحاشی میکنن خسیس هستند و..... این تازه مربوط به خود شوهر است بمانند خانواده شان چه مشکلاتی دارند.هر فردی چه شما و چه شوهرتان خصوصیات مثبت و منفی داره که در کنار هم تشکیل شخصیت فرد میدهد.شما در حال حاضر چندین سال کنار ایشون زندگی کردید و در کنار هم هستید شناختی که ازشون دارید مسلما با شناختی که از فردی دارید که در فامیل یا دوستان و یا در اطرافتان هستند بسیار متفاونه چون شناخت شما از اون افراد سطحیه و فقط از طریق همصحبتی کوتاه و یا شناخت از راه دور صورت گرفته.مقایسه کردن باعث میشه بسیاری از خصوصیات مثبت شوهرتان را نبینید یا حداقل کمرنگ تر از آنی که هست ببینید.
    لطفا دست از مقایسه کردن بردارید همانطور که شما میتوانید مقایسه کنید شوهر شما هم میتوانند در ذهن خودشان چنین کاری را انجام بدهند و شما را با همسر ایده آلی که در ذهن دارن مقایسه بکنند.
    مقایسه کردن سم بسیار مهلکی در زندگی افراد است اگر شوهر شما بهترین هم باشه بازم جا برای مقایسه کردن ایشون با بقیه مردها هست

    مقاله زیر را مطالعه کنید:

    خصوصیات مثبت و منفی خودتان و شوهرتان را بنویسید لطفا اگر امکان داره حداقل مقداری توضیح هم بدهید.این کار باعث میشه به شوهرتان با دقت بیشتر نگاه کنید.مرور کردن خصوصیات مثبت ایشون باعث میشه میزان علاقمندی تان به ایشون افزایش پیدا بکنه.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : یکشنبه 11 مرداد 94 در ساعت 09:59

  14. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    آخیش (چهارشنبه 04 شهریور 94), بی نهایت (یکشنبه 11 مرداد 94)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    -ازدواج مجدد بعد از طلاق-
    اگر بخوایم واقع بین باشیم (در بین راه حل هایی که به ذهنت میرسه اگر به طلاق فکر کردی،) اصلا به ازدواج مجدد دلخوش نباش. از ذهنت پاک کن
    اینهمه دختر با شرایط خوب هنوز نتونستن ازدواج کنن، شانس شما با طلاق و یه بچه چهارساله اگر نگیم صفر، به صفر خیلی نزدیکه
    ایسنا - تنها 10 درصد زنان مطلقه ازدواج مجدد دارند
    فکر میکنم اون ده درصد هم در دوران عقد جدا شدن نه اینکه بعد هفت سال زندگی مشترک با وجود یه بچه
    امیدوارم با کمک این سایت زندگیت رو بسازی

  16. 2 کاربر از پست مفید nahid-111 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 11 مرداد 94), اثر راشومون (پنجشنبه 15 مرداد 94)

  17. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    دوست گرامی به دلیل یک سری ناآگاهی ها از سمت خانوادتون شما بدون مهارت وارد زندگی متاهلی شدید.

    انفعال شدید شما وخیال پردازی هاتون نه به شما هیجان خواهد داد و نه زندگی تان رو رونق خواهد بخشید.

    برای چشیدن طعم شیرین عشق و داشتن یک زندگی پویا لازمه از این لاک انفعال خارج بشید و تلاش کنید.

    در مورد مسایل جنسی اطلاعاتون رو بالا ببرید حتی اگه شده پیش متخصص مربوطه بروید چون همدردی مشاوره جنسی نمی ده.

    اما به طور کلی عدم مهارت و آگاهی شما وهمسرتون موجب نارضایتی جنسی درنتیجه دلزدگی شما شده.کافیه به عنوان نمونه روابط جنسی تون رو اصلاح کنید اون موقع شور و هیجان رو در زندگی هم شما و هم همسرتان قویا حس خواهید کرد.

    برای این کار لازمه نقاط ضعفتون رو شناسایی کنید اونها رو برطرف کنید. شما باید فاعل باشید یک فاعل قوی. مطمین باشید همسرتان هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

    نقاط ضعف زندگیتان رو شناسایی کنید تا اینجا مشخص شد

    ۱-عدم مهارت های لازم در روابط جنسی

    ۲-بددهنی همسرتان در مواقع عصبانیت از شما

    ۳- به دلیل خیال پردازی ها و مقایسه کمرنگ دیدن و حتی ندیدن خصوصیت های مثبت همسسرتان

    ۴- عدم شناخت روی احساسات و نیازها و علایقتون
    .
    .
    .
    .
    برای حل این مسایل چه اقداماتی انجام دادید؟ اطلاعاتتون رو بالا ببرید.

    علاقه ، عشق ، گرما، هیجان در زندگی مشترک اکتسابیه خیلی از زندگی ها با انتخاب خود افراد و عشق و شور و هیجان شروع شده اند اما به دلیل عدم مراقبت صحیح زندگی هاشون دچار سردی و مشکلات شده وبالعکس خیلی زندگی ها بدون عشق شروع شدند اما به علت عملکرد درست طرفین ، حداقل یکی از طرفین عشقو و علاقه و محبت و شورو هیجان ریشه دوانیده و با مراقبت های مداوم تبدیل. به درختی تنومند شده.

    شما با هر کس دیگری هم ازدواج می کردید به علت دیدگاه منفعلانتون پس از مدتی باز هم دچار همین نارضایتی ها و دلزدگی ها می شدید.

    اما نکته آخر تا زمانی که رضایت شما وابسته باشه به عملکرد دیگران هیچ زمان شما به رضایت درونی نخواهید رسید . پس آن را در خودتون و عملکردتون جستجو کنید.

  18. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 12 مرداد 94), khaleghezey (یکشنبه 11 مرداد 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا باید مادرمو در جریان سرچ های پدرم بذارم؟دارم دیوونه میشم!
    توسط ماه رخسار در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 17 فروردین 95, 16:34
  2. ترس از طلاق داره دیوونه ام میکنه
    توسط raha_ashegh در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 فروردین 95, 12:26
  3. چطوری با افسردگی مقابله کنم؟ دارم دیوونه میشم
    توسط دیاکو در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 مهر 93, 16:25
  4. دیوونه شدم کمک لطفا
    توسط idontknow در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 آذر 91, 16:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.