به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مرداد 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1394-5-02
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    220
    سطح
    4
    Points: 220, Level: 4
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    با زنها و دخترها که خوش می گذرونه
    کار هم که نمی کنه
    حرمت خانواده ات را هم که نگه نداشت و اونطور خیانت کرد
    یه همسر بی سر و صدا و مراقب هم گیرش اومده که داره ازش پرستاری می کنه ( رفتارهای شما بیشتر مادرانه است تا همسرانه)
    خدا را شکر درآمد خوبی هم دارید و زندگیش خوب می گذره
    مهریه ات هم که صفره
    دیگه چرا باید بداخلاقی کنه؟ کجا می رفت از خونه و زندگی که شما براش محیا کردی بهتر؟
    ممنون شیدا جان از صراحتت. انگار خودم اینهمه مشکل رو تو زندگی خودم نمیبینم وقتی یکی دیگه کسیکه حب و بغضی هم باهام نداره بهم میگه تازه میفهمم تو چه زندگی ای گیر افتادم.

    اشتباه کردم میدونم اما چاره ای در اون شرایط نداشتم. انتخاب این آدم اشتباه بود اما با موقعیت خانوادگی من بهتر از ایشون هم برای من ممکن نبود. خودم شاید تحصیل کرده آروم و دلسوز و هربون و بساز باشم ولی موقعیت خانواده و پدرم طوری نبود که ازدواج بهتری داشته باشم.

    منم 29 سالم شده بود و دنبال آرامش بودم و تو چهار سال دوستی با شوهرم همیشه خوب و خوش بودیم و فکر کردم ازدواج هم به همین راحتی هاست.
    شاید همون وقتم خوبی و خوشی مون بخاطر این بود که من هیچ توقع و درخواستی نداشتم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    یه همسر بی سر و صدا و مراقب هم گیرش اومده که داره ازش پرستاری می کنه ( رفتارهای شما بیشتر مادرانه است تا همسرانه)
    نمیدونم باید چیکار کنم. فکر میکردم همسر خوبی ام اما اینکه بیشتر مادرانه هستم تا همسرانه رو نمیدونم از کجا میگید که اصلاحش کنم؟ به خاطر مسائل مالی به این نتیجه رسیدید؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید ماه تاب 1 تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 10 مرداد 94)

  3. #12
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید کوتاه می‌نویسم ولی کمک خودتان را کم کنید مسئله فقط مالی نیست کار کردن برای یک مرد فراتر از تنها کسب درآمد هستش قبل هم نوشتم بهتره از اشتراکی که داری استفاده کنی من این روشی که دنبال میکنید را نمیپسندم و احساس ترس و وحشت بهم دست میده نمیشه هم غرور داشت هم دست جلوی همسر دراز کرد هرچقدر هم در تنگنا قرار بگیره یک مرد واقعا سخته اینو بعنوان یک مرد میگم هرچند شوهر شما فرد خوبیه ولی این روش باعث بوجود آمدن یک عادت نادرست در ایشون میشود.لطفا تحمل کنید هرچقدر هم مشکل و سخت باشه مهم نیست جلوی کار اشتباه باید بایستید لطفا بیشتر دقت کنید.
    اگر برای ایشون سخت باشه هرکاری میکنه ولی از شما درخواست پول نمی کنه.تغییر شغل بنظرم کار خیلی سختی نیست وقتی میدانید درآمد بیشتری کسب میکنید کار جوهر مرد هستش بهش اعتبار شخصیت ابرو و اعتماد بنفس میده
    مقداری در سختی بگذرانید بسیار بهتر از آینه که این وضعیت ادامه پیدا بکنه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    رنگین (جمعه 09 مرداد 94), راه حل (جمعه 09 مرداد 94), شیدا. (شنبه 10 مرداد 94)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اسفند 94 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1394-3-18
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    1,866
    سطح
    25
    Points: 1,866, Level: 25
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    48

    تشکرشده 197 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    متاسفانه شما قطره قطره اطلاعات میدید، تو پست اول شوهر رو یه مرد نمونه کم درآمد زحمتکش مغرور معرفی کردید، کم کم اعتیاد اینترنتی و خیانت و تنبلی و زیر پا گذاشتن راحت غرور بهش اضافه شد!!!

    اینکه میخواین به زندگی ادامه بدید یا نه رو من در موردش نظری نمیدم، تصمیم با خودتونه.

    اما فعلا مسلما برای این آدم کار تو آژانس اصلا مناسب نیست.

    اینکه الان خودش اومده جلو تقاضای پول کرده، یعنی از این به بعد هم این تقاضا رو خواهد داشت و احتمالا یه مسیر جدید تو زندگی شما باز شد.

    به نظرم بحث تغییر شغل را مطرح کنید ولی فعلا نه زیاد به شدت، حواستون هم دورادور بهش باشه (تو مورد مشابه من دیدم فرد توان تغییر شغل رو نداشت (از نظر شخصیتی)، خانمش که یکم غر زده بود اون یه مبلغ زیادی نزول کرده بود برای اینکه بگه شرایط کاریم خوبه که اگه خانمش دیر میفهمید کل زندگیشون به باد رفته بود... اینجا هم که بچه هایی که بیشتر با شما آشنایی دارن الارم رفتنش رو دادن) پس به قول آقای خاله قزی کار شما همچین راحت نیست که از اینجا پیگیری کنید. باید بررسی تخصصی تر بذارید برای کارتون.

    در مورد شغل فعلیش میتونید بیشتر توضیح بدید؟ الان مغازه داره؟ کارگاه داره؟ پروژه های فعلی رو چطوری میگیره؟ همینطوری منتظر میمونه تا یکی گذری بیاد پیشش؟ من متوجه نمیشم وقتی کاری نداره تمام وقت محل کارش چیکار می کنه که شما هم میگید باید وقت بذاره و الان شب ها بره آژانس؟؟؟

  6. 3 کاربر از پست مفید راه حل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 10 مرداد 94), اثر راشومون (شنبه 10 مرداد 94), شیدا. (شنبه 10 مرداد 94)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام

    امیدوارم که از دست حرف های من ناراحت نشید

    ولی واقعاً دین چقدر چیز خوبی هست و اصلاً اصلی ترین معنی دین یعنی راه و رسم زندگی ، یکی از این راه رسم ها که دین جزییات کوچیک اون رو هم بیان کرده مسائل اقتصادی هست ، ولی من واقعاً کم دیدم که سبک زندگی اقتصادی دینی رو توی زندگی اش همراه با مناسبات درست اون رو بدونه چه برسه به این که عمل کنه .

    مناسبات اقتصادی سبک زندگی دینی در خمس و زکات و... خلاصه نمی شه ، همین موضوع درآمد زن و چگونگی هزینه کرد اون یکی از مواردی هست که زن های ما با ندونستن جایگاه اون، هم در این دنیا با آسیب های جدی درون زندگی شون مواجه میشن هم اخرت خودشون رو به شدت از اون متاثر می کنن.

    بگذریم...

    در پناه خدا باشید.

  8. کاربر روبرو از پست مفید hamed-kr تشکرکرده است .

    گیسو کمند (شنبه 10 مرداد 94)

  9. #15
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ماه تاب 1 نمایش پست ها

    منم 29 سالم شده بود و دنبال آرامش بودم و تو چهار سال دوستی با شوهرم همیشه خوب و خوش بودیم و فکر کردم ازدواج هم به همین راحتی هاست.
    شاید همون وقتم خوبی و خوشی مون بخاطر این بود که من هیچ توقع و درخواستی نداشتم.

    نمیدونم باید چیکار کنم. فکر میکردم همسر خوبی ام اما اینکه بیشتر مادرانه هستم تا همسرانه رو نمیدونم از کجا میگید که اصلاحش کنم؟ به خاطر مسائل مالی به این نتیجه رسیدید؟
    شاید همونطور که اشاره کردی ریشه اش در کودکی و مسائل خانوادگیت باشه.
    به اندازه کافی حمایت نشدی که حمایت گرفتن را یاد گرفته باشی. انتظارش را داشته باشی.
    بیشتر داری از شوهرت حمایت می کنی تا حمایتت کنه.
    شما مثل یک مادر نگران پول توجیبی همسرت و صفر شدن پس اندازش و ... هستی.

    یه جا توی تاپیک قبلیت گفتی به همسرم گفتم نمی خواد برای خداحافظی بیایی فرودگاه، شما را که نمی ذارن از گیت رد بشی.
    مواظبی که به زحمت نیفته
    برای تو کاری نکنه
    اذیت نشه
    خانمها می آن اینجا تاپیک می زنن که شوهر عمه دختر عمه ام داشت می رفت مسافرت، شوهرم نیامد بدرقه اش. به نظرتون طلاق بگیرم یا بهش یه فرصت دوباره بدم؟
    تازه شما داشتی می رفتی ماموریت کاری!
    به شوهرت می گی بشین تو خونه یه وقت گرمت نشه، اذیت نشی، منم مث یه مرد می رم دنبال کسب درآمد واسه زندگیمون

    نمی دونم چیکار می شه بکنی
    ولی یه کاری کن خودت کمتر آسیب ببینی
    چه تو این زندگی بمونی، چه بری. مواظب خودت باش.

    سخنرانیهای دکتر بابایی زاد را گوش کن
    تحلیلهای روانکاوی قشنگی داره. شاید بتونه کمکت کنه.

    مخصوصا برای تربیت فرزندانی که خواهی داشت.


    --------------------------
    با درآمدت برای آینده خودت سرمایه گذاری کن.
    بیشترش را خرج سرمایه گذاری کن تا برای مخارج مصرفیتون مجبور بشه خودش یه فکری بکنه.
    حتما خونه و ماشین و ... تهیه کن که اگر با همسرت موندی با هم استفاده می کنید و اگر هم خدای نکرده مشکلی پیش اومد از همه طرف احساس باختن نکنی و درمونده نشی.

    تجربه تلخ همسرت از مهریه چی بوده؟
    با همسر قبلی خودش یا اعضای خانواده اش؟
    دوست نداشتی نگو. چون اینم می شه یه حرف دیگه که آخه چرا .... با این آدم ازدواج کردی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : شنبه 10 مرداد 94 در ساعت 15:00

  10. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 10 مرداد 94), گیسو کمند (شنبه 10 مرداد 94), اقای نجار (شنبه 10 مرداد 94), اثر راشومون (شنبه 10 مرداد 94), بی نهایت (شنبه 10 مرداد 94)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مرداد 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1394-5-02
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    220
    سطح
    4
    Points: 220, Level: 4
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    یه جا توی تاپیک قبلیت گفتی به همسرم گفتم نمی خواد برای خداحافظی بیایی فرودگاه، شما را که نمی ذارن از گیت رد بشی.
    مواظبی که به زحمت نیفته
    برای تو کاری نکنه
    اذیت نشه
    من به اون شخص سوم گفتم لزومی نداره فرودگاه بیای که اصرار عجیبی در بدرقه من داشت، نه همسرم.
    برعکس همیشه از شوهرم میخوام هرجا میرم منو برسونه و اونم اینکارو دوست داره. با اینکه ساعت کارش ده صبحه اما هرروز ساعت هفت پا میشه منو میبره شرکت.
    اصلا یکی از دلایلی که دنبال گواهینامه نرفتم این بود که از زن زیادی مستقل هم خوشم نمیاد و اعتقاد دارم باید یه تکیه و وابستگی ای زن و شوهر بهم داشته باشند. ما واقعا از وقتی که تو ماشین باهم میگذرونیم لذت میبریم حتی اگر از خوابش زده باشه و راه کوتاهی که من میتونم با تاکسی برم رو منو با ماشین ببره

    در مورد سوالت باید بگم انتظار داشتم میگفتی خصوصیات مثبت همسرت چیه. چه چیز ارزشمندی توی این آدم و تو زندگیتون داری؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید ماه تاب 1 تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 11 مرداد 94)

  13. #17
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بانو ماه تاب گرامی
    شوهر شما مرد خوبیه در این شکی نیست به شما علاقمند هستش و خدا را صدهزار مرتبه شکر شما هم بهش علاقه دارید اینجا دادگاه نیست که بخواهیم کسی را به صلیب بکشیم دوستان بخاطر تجربیاتی که از قبل از تالار بدست آوردن توسط بانوانی که مشکلاتی شبیه شما داشتند و نتیجه آن را هم دیده اند کمی نگران وضعیت شما هستند دوست دارند در همین وضعیت باقی بمانید بقول معروف نه افراط در کمک کردن خوبه نه تفریط بهتره حد وسط را رعایت کنید.

    کمک کردن در مواقع بسیار ضروری همانطور که خودتان اشاره کردید دوست ندارید کاملا مستقل باشید که دیدگاه بسیار خوب و پسندیده ای هم هست لطفا طوری رفتار نکنید که شوهرتان از نظر مالی به درامد و پس انداز شما وابسته بشوند این موضوع باعث بوجود امدن عادت نادرست میشه هم در شما و هم در ایشون جایگاه مرد باید در خانواده مشخص باشه.کمک کردن همسر و همراه بودن ایشون در مشکلات زندگی بسیار خوبه ولی بهتره حدودش مشخص بشه یکم در سختی باشید بهتره تا اینکه آینده زندگی شیرنتان خدایی نکرده به خطر بیوفتد.
    دفعه بعدی وقتی پول ایشان تمام شد بهترین فرصت برای اینه که باهاشون صحبت کنید برای اینکه شغل مناسبتری انتخاب بکنند که در شان ایشون باشه و درامد مناسبتر و یا حداقل ثابتی داشته باشه که حداقل شما بعنوان خانوم خانه بتوانید برنامه ریزی کنید برای درامد ایشان یا اگر هم قبول نکردند مدیریت مالی را با همکاری همدیگر انجام بدهید.اینجوری شاید نشه کار ایشون را درست کرد ولی حداقل میشه درامدشان را مدیریت کرد
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 11 مرداد 94)

  15. #18
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ببخشید من اون جمله را اشتباه متوجه شدم. فکر کردم به همسرتون گفتید نیاد.

    خصوصیات مثبت همسرتون چیه؟

    شما ازدواج کردید و درست نیست که من بخوام دلسردتون کنم یا مسیرتون را به سمت دیگه ای کج کنم.
    دوست دارم حرفام باعث بشه هوشیارتر زندگی کنید، نه این که تاثیر بدی بذاره روی شما و احساستون.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 11 مرداد 94)

  17. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مرداد 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1394-5-02
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    220
    سطح
    4
    Points: 220, Level: 4
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون آقای خاله قزی برای راهنمایی هاتون. درست میگید باید کمکم رو کم کنم و تشویقش کنم کار دیگه ای بکنه اما نمیدونم چطوری.
    چه جمله هایی بکار ببرم که باعث تحقیر یا شکستن غرورش نشه. شوهر من شاید چیز زیادی نداشته اما دلم نمیخواد این نداشتنش رو به رخش بکشم چون من این شخص رو با همین شرایط انتخاب کردم و شاید انصاف نباشه حالا تو زندگی برای مسائل مالی تحقیر بشه. از طرف دیگه همونطور که خودم تو سوالم بود و بیشتر دوستان هم اشاره کردن باید مواظب باشم تنبل و بدعادت نشه و جمع کردن این دو موضوع کنارهم و انتخاب صحیح کلمات مشکل اصلیمه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    قبل هم نوشتم بهتره از اشتراکی که داری استفاده کنی
    همون روزی که گفتید تو انجمن خصوصی هم سوالمو مطرح کردم ولی تا حالا که جوابی نگرفتم. نمیدونم روند کاریشون چطوره اما من پنجشنبه اشتراکم تموم میشه

    - - - Updated - - -

    کاربر راه حل مرسی از اینکه وقت گذاشتید و جواب دادید.
    نقل قول نوشته اصلی توسط راه حل نمایش پست ها
    متاسفانه شما قطره قطره اطلاعات میدید، تو پست اول شوهر رو یه مرد نمونه کم درآمد زحمتکش مغرور معرفی کردید، کم کم اعتیاد اینترنتی و خیانت و تنبلی و زیر پا گذاشتن راحت غرور بهش اضافه شد!!!
    والا من قصد ندارم قطره قطره اطلاعات بدم ولی بخوام همه خصوصاتش و خصوصیاتم و ماجراهای زندگیمون رو بگم که چند صفحه اول فقط میشه سوالم. من فکر کردم خلاصه بپرسم که دوستان حوصله خوندن و پاسخ دادن داشته باشن. البته اطلاعاتی که شیدا خانوم دارند از تاپیک دیگه منه که بند 22ای بود و خصوصی شد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط راه حل نمایش پست ها
    کار شما همچین راحت نیست که از اینجا پیگیری کنید. باید بررسی تخصصی تر بذارید برای کارتون.
    بله تو بخش مشاوره خصوصی و تخصصی هم گذاشتم اما نمیدونم چرا جواب نمیدن، هم اشتراکم داره تموم میشه هم شاید فرصت مناسب رو برای صحبت با شوهرم از دست بدم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط راه حل نمایش پست ها
    در مورد شغل فعلیش میتونید بیشتر توضیح بدید؟ الان مغازه داره؟ کارگاه داره؟ پروژه های فعلی رو چطوری میگیره؟ همینطوری منتظر میمونه تا یکی گذری بیاد پیشش؟ من متوجه نمیشم وقتی کاری نداره تمام وقت محل کارش چیکار می کنه که شما هم میگید باید وقت بذاره و الان شب ها بره آژانس؟؟؟
    شغلش طوریه که باید تمام وقت حضور داشته باشه تا درخواستی رو از دست نده بعد روی درخواست مشتری کار میکنه اما ممکنه مشتری کار رو به اشون بده یا نده و زحمتهاش به باد بره. اینطور نیست که کارش کم زحمت باشه اما خب ساعتش آزاده و محدودیت کار دفتری رو نداره. نمیخوام بیشتر از این توضیح بدم میترسم آشنا پیدا بشه.
    امیدوارم بعد از اینکه جوابمو گرفتم بتونم تاپیک هامو پاک کنم
    ویرایش توسط ماه تاب 1 : یکشنبه 11 مرداد 94 در ساعت 20:38

  18. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اسفند 94 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1394-3-18
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    1,866
    سطح
    25
    Points: 1,866, Level: 25
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    48

    تشکرشده 197 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من تاپیک شما رو فراموش کرده بودم، ببخشید...

    ببینید، اینطور که متوجه شدم شوهر شما صبح تا شب توی مغازه میشینه تا یه مشتری بیاد پیشش، این کار درست نیست...

    حالا من هنوز نفهمیدم کارشون چی هست، اما هرچی که باشه، ایشون یه بازار خاصی داره دیگه، مثلا یکی بازارش دانشجویان هستن، خب میره دم در دانشگاه تبلیغ می کنه، یکی بازارش کل مردم هستن، خب سر چهارراه هم میتونه تبلیغ کنه... به نظر من شوهر شما میتونه یه تعدادی نمونه کار آماده درست کنه و یه ساعات خاصی از روز رو خودش بره دنبال مشتری، مثلا به شرکت های خاص مراجعه کنه، به مغازه های دیگه مراجعه کنه، چون نمیدونم کارش چیه نمیتونم دقیق بگم اما خودتون حتما میتونید متوجه بشید، مثلا یکی صنایع دستی درست می کنه، میتونه چند مدل رو ببره شرکت های مختلف برای مراسم های مختلف مثلا روز زن، روز مرد، روز مهندس ... کادو بدن به کارمندهاشون، یا ببره مدارس مختلف برای کادو دادن به معلمان، جایزه دانش آموزان... میتونه یه وبلاگ درست کنه و تصویر تولیداتش به همراه قیمت رو بذاره تو وبلاگش، اگه طرح های کارش ارزش داره حتی میتونه فایل طرح ها رو درست کنه و یه سایت فروش فایل بزنه و طرح آماده رو برای فروش بذاره... اگه میشه از شرکت های بازاریابی که درصدی کار می کنن یعنی پول ثابت نمیگیرن و فقط در ازای ارائه مشتری یه درصدی از کار را بر میدارن استفاده کنه و خلاصه خیلی راه ها هست که همه اش بهتر از تو مغازه منتظر نشستنه، الان دیگه مشتری رو مردم رو هوا میزنن!! دست روی دست بذاری حتی از جلوی چشمت میان مشتری تو رو بر میدارن میبرن!!! دقت کنید اگه کسی بازاریابی قوی نداشته باشه، توی هر کاری که بره وضع همینه مگه اینکه برای دیگران کار کنه... مگه اینکه شغل فعلی واقعا رو به انقراض باشه!! مثلا یکی تعمیرگاه ژیان داره، خب دیگه ژیان نیست تو بازار، این یا باید با جامعه پیشرفت کنه، یا اینکه شغلش رو عوض کنه...

    یه راه دیگه هم هست که البته پاک کردن صورت مسئله است: یک کشو بذارید برای پول، اول هر ماه مقداری از درآمد خودتون رو بذارید اونجا، شوهرتون هم همه درآمدش رو بذاره، موقع نیاز از اون کشو بردارید و خلاصه نه ایشون میاد به شما بگه پول بده، نه شما نگران تموم شدن پول ایشون هستی ... (که البته ممکنه اوضاع رو بدتر هم بکنه و ایشون دیگه کلا همون مشتری ها رو هم راه نندازن!)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.