به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 69
  1. #21
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سلام

    خانم zzzz

    خوش به حالت !


    فرشته مهربان - مدیر همدردی - محسن عزیزی و .....

    من اگر جای شما بودم - اندازه یه کتاب از این بزرگواران مطلب می کشیدم بیرون .


    موفق باشی.






  2. 4 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    hamed-kr (شنبه 10 مرداد 94), من می دونم (شنبه 10 مرداد 94), zzzz (شنبه 10 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 اسفند 95 [ 03:59]
    تاریخ عضویت
    1394-1-03
    نوشته ها
    300
    امتیاز
    10,581
    سطح
    68
    Points: 10,581, Level: 68
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 269
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First Class1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    1,164

    تشکرشده 917 در 282 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سلام

    آقاي باغبان انشاءالله كه فكر نمي كنيد نمره اي كه براي شله زرد گرفتيد به راهنمايي من مربوط باشد اما نمره ي 14 هم خوبه .......... انشاءالله دفعه ي ديگه نمرتون بهتر ميشه.


    و اما .......... ساناز عزيز و دوست داشتني من دقت كن به اين مطلب:



    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    من بعضی از دوستان دورم مثل سامان هستند ( در حد سلام علیک )

    هر روز با یکی هستند - ( مجرد - متاهل )

    یه روز بهش گفتم تو چرا رفتی با یه خانم متاهل قرار دوستی گذاشتی

    میگه باغبون جون - تو زندگی لازمه - گور به گور نشده نماز اول وقت هم می حونه

    ولی اگر ازدواج کنه به مشکل بر می خوره

    تقریبا 100 بار رفته خواستگاری

    قبول نمی کنه - می دونی چرا ؟

    چون تنوع طلب شده - هی میگه این از این قشنگ تره و .....

    این فرد اگر ازدواج کنه -6 ماه بعد از زنش زده میشه و او را رها میکنه !

    چند وقت پیش رفته بودم زیارن حرم عبد العظبم - تو حرم دیدمش

    باز همون جوری بود !


    ساناز وقتي اين نوشته ها و حرفهايي از اين دست را مي خوانم واقعا ناراحت و نگران مي شوم. ......... دلم به حال همسر يا دختري كه قرار است با چنين مردي زندگي كند آتش مي گيرد.

    از خدا خواستم براي هيچ دختري چنين شريكي در زندگي قرار ندهد ....

    درست است كه مجرد هستي اما ساناز عزيز تاپيك زنهايي كه مورد خيانت همسرشان قرار مي گيرند را خوانده اي و مي داني چقدر براي يك زن عياشي و بي بند و باري و خيانت همسرش دردناك است ..... آن هم زني كه با تمام قلب و جانش پا به زندگي چنين مردي مي گذارد .


    از خدا خواستم چنين پسري را سر راه من يا عزيزانم و همجنسانم قرار ندهد يا ذاتش را نشان بدهد قبل از اينكه جزئي از زندگي كسي از ما شود.......... اما ساناز جان شما كاملا در جريان روابط متعدد سامان هستي و مي داني اين مرد براي شما مرد زندگي نمي شود .


    ساناز شما هم براي من عزيز هستي و در اين مدت كه با هم گفتگو كرده ايم از روحياتت با خبرم و نمي خواهم ديگر غصه ي نداشتن كسي كه لياقتت را ندارد بخوري.

    شما زيبايي ....... اما زشت ترين موجود عالم هم كه باشي حق يك زندگي خوب داري و خدا استعدادها و تواناييهايبه شما هديه كرده كه بايد براي ساختن زندگي خوب از آنها استفاده كني.

    ساناز دختران در روحيات با هم تفاوت دارند يكي آسيب پذير تر است يكي كمتر ...... در موارد مختلفي مثل استعدادها ، آستانه ي صبر و تحمل، كنترل عواطف و احساسات ، حيا ، اعتقادات و ... با هم متفاوتند ......... شايد دختر ديگري جاي شما بود برايش مهم نبود يا دختري بود كه آسيب بيشتري نسبت به شما تجربه مي كرد.

    خودت را با كسي مقايسه نكن ..... اما اين را بدان هر كس در ارتباطي ضربه اي به احساساتش وارد شود حتي اگر آن موقع متوجه نشود در زندگي مشتركش در آينده قطعا اين آسيبها به طريقي بروز مي كند .

    ساناز خيلي بايد مراقب احساساتمان باشيم و ارزش احساسات و قلب و روحتمان را بدانيم ......اين سرمايه ها و گوهرهاي وجودت بايد نصيب كسي شود كه قدر بداند و لايقت باشد و خودت بايد مواظب باشي احساساتت را در جاي بيجا صرف نكني .

    شما دختري هستي كه در صورت ازدواج تمام وجودت در اختيار همسرت قرار خواهد گرفت ... شور و محبت در زندگي اي كه شما با همسري همانند خود نصيبت مي شود واقعي تر و ماندگار تر است مخصوصا وقتي براي هم اولين باشيد.

    اما اگر انسان چيزي را تجربه كند «مانند محبت جنس مخالف» بعدا ارزش آن برايش كمتر يا كاملا عادي مي شود .

    مسائل اعتقادي و مربوط به حيا هم كه خودت بهتر مي داني بيشتر كساني كه در اين زمينه دچار لغزشي مي شوند اينگونه مقدمه اي براي لغزشهاي سنگين تر ايجاد مي كنند .

    به قسمتي از نوشته هاي آقاي باغبان كه پررنگ كردم هميشه دقت كن كه هرگز فريب اين تناقضها را نخوري. در واقع به جنبه هاي مثبت رفتاري يا اعتقادي كسي دلخوش نشو كه خطاهايش برايت كمرنگ جلوه مي كند.

    ساناز مواظب خودت و قلب نازنينت باش و اين شعر يا مضمون آن را هميشه به خاطر داشته باش:



    در جهان هرگز نشو مدیون احساس کسی

    تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی



    گوهر خود را نزن بر سنگ هر ناقابلی

    صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلي





    خدا را شكر چند بار نوشتم تا موفق به ارسال شدم يا خارج مي شدم يا نوشته ها قابل بازگرداني نمي شد اگر هم از ورد كپي مي كردم نوشته هاي چسبيده به هم ايجاد مي شد.

  4. 4 کاربر از پست مفید اعجاز عشق تشکرکرده اند .

    hamed-kr (شنبه 10 مرداد 94), من می دونم (شنبه 10 مرداد 94), zzzz (شنبه 10 مرداد 94), باغبان (شنبه 10 مرداد 94)

  5. #23
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    69
    Array
    ممنونم ازتون
    از من میدونم،باغبان،فرشته مهربون خخخ نا.....
    اعجازعشق
    انقده ذوق میکنم تو تایپیکم پست میذارید
    ولی این چیزاییکه میگید درسته اما خب منم دلم میخواد یکی دوسم داشته باشه خیلی دردناکه کسیو دوس داشته باشی طردت کنه بخدا قبلنا که عکسشو ب همه نشون میدادم میگفتم ببین این قشنگه یامن جو گیر شدم میدونم اگه زنش میشدمو خیانتاشو میدیدم بدتربودحالم
    اما الانم دیگه به ازدواج فکرنمیکنم چون دوسال تموم فکرموبه فکراون پسرالوده کردم بیچاره اون پسریکه میخواد بیاد خواستگاری من ، حتمافکر میکنه من اصن رابطه نداشتم
    میبینید من تازه سادشم که دوسال ب اون بند کردم تازه خودمو حفظ کردم حتی یه تار مومو ندیده وای ب حال دیگران
    من شانس ندارم سامان اخر میره بایه دختر ازدواج میکنه تا اخرعمرم بهش وفاداره خخخ حالا اگه من بودم خیانت میکرد
    یبار ازش عصبانی شدم بهش گفتم بروبابا کاردانی علمی کاربردی خخخخ ولی هیچی نگف میتونس بگه بروبابا با اون قیافت من اگه جاش بودم ب ساناز یچیزی میگفتم بسوزه خخخخ عجب اعتماد بنفسی داشت والا نمیدونم مردم چکار میکنن اعتمادبنفسشون بالاس
    چکار کنم اعتماد بنفسم زیاد شه؟ من بخاطر پوششی که دارم حالا متوسطه وقتی دخترای بیرونو میبینم کلا ب پوچی میرسم نه اینکه پشیمون شم ازین پوششما نه ازینکه خب پسراهم حق دارن اینارو میبینن میرن سمتشون اخرم باهاشون ازدواج میکنن کلا چ درس چ اشتباه یه حسیه که میاد تو سرم خدایی ب سامان حق میدم بااین وضع پوشش دخترا منو نخواد منم جاش بودم میرم سمت اونا
    پیش خودم میگم همینجوری میگردن که مخ پسرارو میزنن اما اشتباه میکنن لذت زود گذره
    میدونید درسته که همه مردا دنبال عفافو حجابن منم قبول دارم اما چون این یکی دنبالش نبوده باورش برام سخته
    کلا عنوان چی بود ب کجا رسیدم خخخ ب قول باغبان گور ب گور بشه که توی همجا اسمش هس اخه چکنم دست خودم نیس دوسش دارم :( :(

  6. 4 کاربر از پست مفید zzzz تشکرکرده اند .

    hamed-kr (شنبه 10 مرداد 94), من می دونم (شنبه 10 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94), باغبان (شنبه 10 مرداد 94)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array



    خانم اعجاز عشق:

    خدا را شكر چند بار نوشتم تا موفق به ارسال شدم يا خارج مي شدم يا نوشته ها قابل بازگرداني نمي شد اگر هم از ورد كپي مي كردم نوشته هاي چسبيده به هم ايجاد مي شد.
    سایت برای کاربر ها یه تایمر زمانی درونی داره که وقتی روی گزینه ای کلیک نکنید کاربر خود به خود از سایت خارج میشه و این اتفاق حین تایپ متن های اکثراً طولانی می افته ، راهش این هست که بعد از تایپ کل مطلب تون توی کادر سایت کل متن تون رو انتخاب کنید(ctrl+a) بعد اون رو کپی کنید (ctrl+c)حالا متن با تمام جزییات تا وقتی چیز دیگخ ای رو کپی نکردید توی کلیپ برد سیستم تون ذخیره هست . حالا صفحه مرورگرتون رو ببینید که معمولاً یه پیغام هم میده که میخواید خارج بشید شما بله رو انتخاب کنید ، دوباره صفحه مرورگرتون رو باز کنید وارد سایت بشید و به تاپیک مربوطه بیاید و مطلبی رو که ازش کپی گرفتید پیست کنید(ctrl+v)حالا دیگه می تونید روی گزینه ارسال پاسخ سریع کلیک کنید و کل مطلب تون هم وارد میشه.

  8. 4 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    من می دونم (شنبه 10 مرداد 94), zzzz (شنبه 10 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94), باغبان (شنبه 10 مرداد 94)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام ساناز

    شروع به کارت رو تبریک میگم.

    اینکه چجوری اعتماد به نفست رو بالا ببری: به این فکر کن که همسنای تو تازه دارن کارشناسی میخونن اونم تو دانشگاه یالقوز آباد سفلی ولی تو با 25 سال سن ارشد داری،کلی مقاله داری،میخوای بری سرکار اونم تو یه سازمان خوب.



    من خودم از وقتی رفتم سرکار اعتماد به نفسم کلی رفته بالا.مطمئنم برای تو هم ناخودآگاه همین جوری میشه.یعنی حتی اگه خودتم نخوای که رو اعتماد به نفست کار جدی ای بکنی همین سرکار رفتن،استقلال مالی پیدا کردن،نشست و برخاست با آدمای خوب و محترم تو محیط کار،پر شدن وقتت و...اعتماد به نفست رو به سقف میرسونه


    وقتی رفتی سرکار هر ماه واسه خودت یه جایزه بگیر تا خستگی یه ماه از تنت دربیاد .من خودم لباس میخرم ،نه که عشق لباسم


    واسه تیپ و ظاهرت هم که قبلا تاپیک زده بودی ولی خب تو چه اصراری داری روی همون تیپ و قیافه سابقت بمونی؟حالا نه به خاطر جذب پسرا بلکه به خاطر دل خودت و اینکه از تکراری بودن دربیای یه تغییری تو ظاهرت بده.


    مثلا چه اشکالی داره که بیرون به جای مقنعه،شال سر کنی میدونم شاید بابت اینکه موهات بیرون بمونه شال سر نمی کنی ولی میتونی با یه سری ترفندها اینو حلش بکنی مثلا زیر شالت از هدبندهای خوشگل استفاده کنی یا یه کلیپس کوچیک به شالت بزنی تا از هم باز نشه و بعد یه طرف شالت رو بندازی روی اون یکی.لباساتو با هم ست کن مثلا شال و شلوارت کرم رنگ باشن،مانتو و کفشت مشکی(یکی در میون رنگاشون با هم ست باشه)البته چون تو دختر مقیدی هستی گفتم رنگ کرم وگرنه رنگای شادتری هم هست.یا میتونی مانتوی طرحدار و پر از نقش و نگار بپوشی و بعد یه شال ساده تک رنگ که رنگش یکی از رنگای داخل اون مانتو هستش سر کنی.

    تو جوونی.به تیپ و ظاهر خودت برس.بعد از اینم میری سرکار و دغدغه مالی هم بابت این کار نداری.

    به سایت چی نپوشیم هم یه سر بزن.چیزای جالبی برای تیپ و ظاهر داره.


    در مورد اینکه میگی خب منم دوس دارم یکی دوسم داشته باشه :خب همه آدمای مجرد اینو میخوان.مثلا من خودم خواستگار زیاد دارم ولی وقتی مطابق معیارام نیستن چه فایده.تازه من از تو بزرگتر هم هستم چند ماه دیگه 26 سال رو تموم میکنم و میرم 27 سالگی.امسال به حدی به بالارفتن سنم فکر کردم که سالهای پیش اصلا عین خیالم نبود. وقتی فکر میکنم که سه سال دیگه میشم 30 سال یه حس عجیب و وحشتناکی میاد سراغم.


    از اینکه می بینم همسنای من تو فامیل و دوستام همه متاهلن و اکثرا بچه دارن ولی من هنوز اندر خم یک کوچه ام حال بدی به هم دست میده.شاید بگی داره از خودش تعریف میکنه ولی من از نظر ظاهر و اخلاق از خیلی از اینا بالاترم و حتی خیلیا باورشون نمیشه من مجردم و با تعجب میپرسن مگه میشه دختری مثل تو مجرد مونده باشه ولی شده دیگه.جدیدا هم احساس میکنم که فقط ظاهرم جوونه و دلم خیلی وقته پیر شده چون از نظر روحی دیگه اون آدم سابق نیستم.هر چند به ظاهر خوشحالم و میخندم ولی اینا فقط برای اینه که هی مجبور نباشم به بقیه توضیح بدم چرا ناراحتم و...


    ولی تو سنت از من کمتره و تو شهری مثل تهران زندگی میکنی نه تو شهر کوچیکی مثل شهر ما که خیلی از دخترا تو سن زیر 25 سال ازدواج میکنن.


    ایشالا تو هم با کسی که لیاقتت رو داره ازدواج بکنی و از تنهایی در بیای.

    موفق باشی خانم دکتر آینده

    - - - Updated - - -

    آهان سانازی اینو یادم رفت بهت بگم:

    از وقتی که بری سرکار یه عده مگسان دور شیرینی میان خواستگاریت که فقط و فقط بابت شاغل بودن و درآمدت اومدن که خیلی راحت دکشون کن برن.

    من خودم به خواستگارام همون اول کاری میگم که حقوقم مال خودمه و خوشم نمیاد مردی ضعیف باشه و چشم به درآمد زنش دوخته باشه.من اسم همچین نری رو نمیذارم مرد.به همشون هم گفتم من بعد از ازدواج به احتمال زیاد سرکار نخواهم رفت.واقعا هم همین جوریه اگه همسرم بتونه تامینم بکنه نیازی نمی بینم برم سرکار.

  10. 4 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    من می دونم (شنبه 10 مرداد 94), zzzz (شنبه 10 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94), باغبان (شنبه 10 مرداد 94)

  11. #26
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام



    در مورد شله زرد :

    خانم اعجاز عشق ، ممنون

    دعای شما و خانم zzzz بود

    راستی خانم zzzz نمک را جدی گفتی !


    وقتی درست کردم ، احساس کردم نمره ام 14 نبود !

    فهمیدم باید برنج حتما خیس بخوره .


    بعضی موقع ها سعی می کنم کارهای جدید و تازه کنم . ( برای اعتماد به نفس)


    خُب ، امیدوارم همیشه سلامت ، موفق ، شاد و سرزنده باشی

    هم شما - هم خانم اعجاز عشق - هم آی تک خانم ( اسم کاربری ایشون ، منو یاد یه کار آفرین می اندازه- برای همین همیشه روحیه می گیرم )
    و هم تمام دوستان همدردی .

    ان شاءلله .





  12. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    من می دونم (شنبه 10 مرداد 94), zzzz (شنبه 10 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94)

  13. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 فروردین 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    10,273
    سطح
    67
    Points: 10,273, Level: 67
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    386

    تشکرشده 337 در 142 پست

    Rep Power
    41
    Array
    Zzzz سلام

    دروغ بهت گفتم . جراحی زیبایی کردم. بار اول خوب نشد، رفتم دوباره عمل کردم. دیدم دندونم تو چشم هست، اونم ارتودنسی کردم.میدونی چرا بار اول دماغم خراب شد؟ چون قرص راکوتان میخوردم. ( اونم برای پوست و زیبا سازی هست) چون اونو میخوردم خط خیلی جزیی روی بینی ام بود...،خخخخخ آرایش خیلی شدیدهم داشتم قبلا. الان نه دیگه. گاهی بی آرایش هم بیرون می رم،

    پیش روانشناس هم رفتم. خط رو نمیدید. کلی هم بهم خندید گفت پول میدادی من جای اینکه این همه خرج کنی! تازه از اساتید دورمون بود. کلی خجالت زده شدم جلوش اصلا نتونستم ادامه بدم .،.خخخخ. اگه ادامه میدادم الان فکر لیزر درمانی گاهی سراغمو نمی گرفت .:-) این همه مثلا عمل انجام دادم عکس های افتر و بی فور و فیوچر مو نشون بقیه میدم میگن تغییر نکردی!
    تو فلسفه پشت پوشش و حجاب رو یاد بگیر و دریاب.شاعر هم میگه : صورت زیبای ظاهر هیچ نیست /ای برادر سیرت زیبا بیار.
    تو راحت میتونی بری پیش روانشناس من نمی تونم برم .
    اعتماد به نفس و عزت نفس ات رو ببری بالا اصلا بعدا به خودت میخندی. به کارهایی که کردی. من الان میخندم به خودم.
    عزت نفس ات رو که ببری بالا به فکر تغییر پوشش به خاطر جذب افرادی مثل سامان نیستی. چون اینقدر خودت و پوشش ات رو قبول داری که به عقیده و باور شخصی دیگران در مورد ظاهر و عقایدت اهمیت نمیدی.
    پرده پرده آنقدر از هم دریدم خویش را
    تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را

    خویش خویش من هم اکنون از در صلح آمدست
    جمله گوش از غیر بستم تا شنیدم خویش را
    خویش خویش من مرا و هرچه من ها بود سوخت
    کشتم او را و زخاکش پروریدم خویش را
    معنی این خویش را از خویش خویش خود بپرس
    خویش بینی را گزیدم تا گزیدم خویش را

  14. 3 کاربر از پست مفید من می دونم تشکرکرده اند .

    :)لبخند (یکشنبه 11 مرداد 94), zzzz (شنبه 10 مرداد 94), باغبان (شنبه 10 مرداد 94)

  15. #28
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-2-06
    نوشته ها
    339
    امتیاز
    15,253
    سطح
    79
    Points: 15,253, Level: 79
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    700

    تشکرشده 557 در 227 پست

    Rep Power
    69
    Array
    آی تک جان ممنون از نوشتهات استفاده میکنم
    سلام من میدونم ایناکه درمورد دماغت گفتی تیکه بود یا منو مسخره کردی؟ من اگه میخواستم پوششمو تغییربدم نیاز ب مشاوره نداش انقد اون پسرو دوس داشتم که اگه میخواستم اینکاراو میکردم چون عشقم بهش زیادبود اتفاقا اینکارو نکردم که فکر بد درموردم نکنه
    راستی دماغ عمل کردنولیزر کردن بد نیس
    اتفاقا خودمم میخوام برم صورتمو لیزر کنم این همه ادم میکنن کسی نمیفهمه همه م فکر میکنن زیبایی خودشونه
    اصن ببخشید دیگه اسم اونو نمیارم
    اما یه سوال خواهشا صادقانه جواب بدید
    رفتید لباس خریدید اطرافیانتون مثلا خواهر دوست دخترخاله میگه لباست زشته ینی واست مهم نیس؟؟
    مگه میشه مگه داریم بنظرم اونیکه میگه من واس خودم تیپ میزنم دروغ گفته
    حالاتصور کنید اونیکه دوسش داری بهت بگه تیپت سادس یا ازقیافت خوشم نمیاد
    بعد شما عین خیالتون نیستو ب زندگی عادیتون برمیگردید ؟
    حالت گرفته نمیشه؟
    ناراحت نمیشی؟
    اگه نه پس پوس کلفتی خخخ
    ما انسانیم سنگ که نیستیم
    قبول داریداعتماد بنفس کساییکه خیلی ب خودشون میرسن ازوناییکه دکترو شخصیت اجتماعی دارن بیشتره؟ مثلا سامان ب ظاهرش میرسید اعتماد بنفسش ازمن بیشتربود چرا واقعا؟؟؟؟؟برام سواله

  16. کاربر روبرو از پست مفید zzzz تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94)

  17. #29
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array



    سلام


    من صحبت های خانم من می دونم را درد ودل برداشت کردم !


    ...................................

    بالاخره وقتی ما لباس می خریم

    دیگران نظر خودشون را می دن

    ما باید نظرها را بشنویم - بررسی کنیم !

    ولی چیزی که مهمه ، خودمان هستیم !

    ما یه معلم ریاضی داشتیم تیپ جالبی داشت

    کت و شلوار می پوشید + کفس آدیداس

    یه چیز عجیب ، ولی خب با نظر ما کار نداشت


    ............................

    اگر عشق را زن و شوهر در نظر بگیریم !

    حرف شما در مورد لباس درسته !

    هر چند ............بگذریم .


    .................................................


    من با سامان صحبت کنم - می فهم چقدر اعتماد به نفس داره !

    اعتماد به نفس باید از درون - از ذهن باشه

    نه از رو !

    اعتماد به نفسی که ظاهری باشه - از بین می ره .


    ....................................


    موفق باشی.




  18. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    من می دونم (شنبه 10 مرداد 94), zzzz (شنبه 10 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94)

  19. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 فروردین 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    10,273
    سطح
    67
    Points: 10,273, Level: 67
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    386

    تشکرشده 337 در 142 پست

    Rep Power
    41
    Array
    اونی که دوسش داری، دوستت هم داره؟ از رو دوست داشتن و علاقه اش بهت گفته تیپت بد هست و ...؟ یا از روی هوس!؟
    من پوست کلفت نیستم. :-) در حال افزایش عزت نفسم هستم.
    وقتی با دوستم میرم خرید، گاهی لباسی که اون می پسنده من خوشم نمیاد. نظر ازم بپرسه به بادی لانگوجش می نگرم، راضی باشه میگم خوبه،
    ولی در کل اگه کسی از دیگری نظر بخواد برای لباسی که خودش میخاد بپوشه، ینی اعتماد به نفس نداره وگرنه خودش انتخاب میکرد. بحث زن و شوهرا البته کمی فرق داره.
    شما اومدین تاپیک زدین که پوششم رو راضی نیستم. جذب نمیکنه دیگران رو. خب این ینی اعتماد به نفس نداری. اگه پوشش ات رو از ته دل قبول داشتی، تاپیک نمیزدی. البته تاپیک زدن عیب نیست. منم یه تاپیک باید بزنم، منتهی جراتش رو ندارم. تو یه پله از من جلوتری.
    من خواهرم بهم بگه لباست زشته میگم چشم تو زشت میبینه. وگرنه من عاشق لباسم هستم،اتفاقا با خواهرم زیاد بحثم میشه :-)
    من قبول ندارم! یکی از دوستای خودم خیلی به خودشم میرسه ساعت چهار ظهر زنگ زده با گریه! میگه من زشتم میدونی چرا؟ با گوشی ام از خودم عکس گرفتم دیدم با این همه آرایش زشتم!!!
    اتفاقا با همین دوست یه بار پیش یه استاد رفتیم ، استاده ،من که رفتم بیرون به دوستم گفته بود از "من میدونم "یاد بگیر! یه کم آرایش داره. دوستم حرصش گرفته بود آخه من اصلا دانشگاه آرایش نمیکردم. گفته بود اصلا آرایش نداره.
    حالش بد شده بود دوستم. عمل زیبایی هم انجام داد بعد از این قضیه. آدمی که آرایش میکنه (البته آرایش بیش از حد و نا متعادل منظورمه) یعنی به زیبایی های خودش اطمینان نداره. اگه داشت اون همه مواد شیمیایی که تو مضراتش رو بیشتر از من میدونی به صورت خودش نمیزد. از علم ات استفاده کن! فقط باهاش پز نده که من شاگرد اول هستم.

    آخرش من نفهمیدم تعریف تو از اعتماد به نفس چی هست؟

    سامان اگه به خودش هم نرسه؛ با توجه به صحبت های خودت..، چی داره؟

    نگو نماز میخونه که اگه بخونه هم من میگم بزنه کمرش:-) ایمان نداره. اگه داشت دخترای مردم رو دستمال فرض نمیکرد.

    اگر در دیده zzzz نشینی/ به غیر از خوبی سامان نبینی!

    یک باور غلط عمیق در شما موجود میباشد.
    "هر کی زیباست ، اعتماد به نفس اش بالاست! "
    یا
    "زیبایی ظاهری ، اعتماد به نفس می آورد."

    اگه حمل بر خودشیفتگی نباشه، من زیبا هستم ولی اعتماد به نفس ندارم، می تونم یه جامعه آماری از افرادی که مثل من هستند برات پیدا کنم.
    پرده پرده آنقدر از هم دریدم خویش را
    تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را

    خویش خویش من هم اکنون از در صلح آمدست
    جمله گوش از غیر بستم تا شنیدم خویش را
    خویش خویش من مرا و هرچه من ها بود سوخت
    کشتم او را و زخاکش پروریدم خویش را
    معنی این خویش را از خویش خویش خود بپرس
    خویش بینی را گزیدم تا گزیدم خویش را
    ویرایش توسط من می دونم : یکشنبه 11 مرداد 94 در ساعت 00:30

  20. 2 کاربر از پست مفید من می دونم تشکرکرده اند .

    zzzz (یکشنبه 11 مرداد 94), اعجاز عشق (یکشنبه 11 مرداد 94)


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی پسرم مریض میشه استرس همه وجودمو میگیره😣😣
    توسط J00j00 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 30 بهمن 95, 08:51
  2. پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 شهریور 94, 21:54
  3. پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 مرداد 91, 00:43
  4. داستان کوتاه «یک شاخه»، برگزیده داوران جایزه هوشنگ گلشیری
    توسط سارا جون در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 بهمن 87, 09:33
  5. وقتی فرزند مادر خود را کتک میزند
    توسط نجوا در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 07 دی 87, 14:35

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.