سلام دوستان..مسئله ای دارم که میخوام با شما در میون بزارم
پسری هستم ۳۴ ساله..فوق لیسانس دارم و توی یک کارخونه کار میکنم.خانوادم بهم فشار میارن که ازدواج کنم ولی من طفره میرم.نه اینکه دوست نداشته باشم.راستش با هر کسی که معرفی میشه آشنا میشم بطور عجیبی کنار میکشه.برخورد اجتماعیم به گفته اطرافیانم خوبه و ظاهرمم بد نیست.ولی عجیب اینجاست که اکثر کیس های من وقتی باهاشون حرف میزنم از عشق قبلی یا افسوس زیاد بخاطر جور نشدن ازدواجشون با خواستگارای قبلیشون حرف میزنن و من واقن زجر میکشم از این موضوع.
هیچکدوم جواب روشنی نمیدن که بفهمم عیب از کجاست..دوستانمم همه متعجبن..مثلا افرادی رو معرفی میکنن و از مشخصاتش میگن..شرایط اونم به من میگن ولی وقتی میرم حرف میزنم رفتارای ۱۸۰ درجه برعکس میبینم و عجیب اینجاست که این داستان زیاد تکرار شده.از همشون خواهش میکنم دلیل جواب منفی رو بگن ولی همه هر بار یه چیز میگن و مبهم حرف میزنن.تکرار زیاد این موضوع حساس و کلافه ام کرده.طوری که دیگه حاضر نیستم با کسی آشنا بشم.حتی بعضی اطرافیان به شوخی یا جدی میگن بختت رو بستن.چرا کسی دلبسته من نمیشه با اینکه به گواهی همه اخلاق و رفتارو ظاهرم خوبه و از علاقه به کسایی حرف میزنن که از همه لحاظ از من پایینتره :|
علاقه مندی ها (Bookmarks)