خب ایشون می گه من باید نظر خانواده ام تامین بشه،
شما هم از همین جمله استفاده کنید. بگو پدر و مادرم راضی نیستند به این مخارج. مساله حتی راضی نبودنشون نیست، تواناییش را ندارند.
واقعا شما چطور می خواهید عروسی مثلا صد میلیونی بگیرید؟ رو چه حسابی می خواهید قول این عروسی را برای دو سال دیگه بدین؟ همونطور که اون داره مطرح می کنه، مطرح کن. می گه باید پدر و مادرم را راضی کنیم، بگو باید پدر و مادر منم راضی بشن. اونا هم مخالفن و می گن همچین عروسی نمی تونن بگیرن.
اون داره توپ را می ندازه تو زمین والدینش که خودش را بکشه کنار. شمام همینو بگو.
درآمدت را که می دونه، زندگیت را که دیده، بگو من که همینم که می بینی. پدر و مادرم هم اینقدر قبول کردن خرج عروسیم کنن. من الان به پدر تو قول بدم، عقد کنیم، فردا توی عروسی نتونم انجامش بدم، منم که می رم زیر سوال. اون موقع که بدتره. می شه دعوا بین خانواده ها و به تعویق افتادن عروسی و قرار گرفتن دختر بین شما و خانواده اش و ... هنوز عروسی نگرفته همه اعتبار و شخصیتت پیش خانواده اش از دست می ره.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)