به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 12 از 12 نخستنخست ... 23456789101112
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 118 , از مجموع 118
  1. #111
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 16:35]
    تاریخ عضویت
    1394-3-06
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    210
    سطح
    4
    Points: 210, Level: 4
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    داداش نشستی وقتتو تلف میکنی و به چیزای بیخود فکر میکنی.
    حاضری مامان بچه ات اون باشه؟ حاضری تربیت بچه تو بسپری دست پدر خانمت؟
    فکر میکنی اگه خدای نکرده ورشکست بشی به پات میمونه؟(شک نکن میگه من فلان چیزو میخوام اگه نداری برم از بابام بگیرم)
    داداش یه فایل صوتی هست به اسم کلید مرد از دکتر حبشی و کلید زن این دو فایل دانلود کن گوش بده.شک نکن بیشتر از هر چیزی کمکت میکنه.
    داداش...
    اگه من جای تو بودم حتی اگه خانمم این کارارو نمیکرد ولی وفادار نبود از خودگذشتگی نداشت بهم اقتدار نمیداد احساس خوب با هم بودنو نمیداد تامینم نمیکرد از نظر عاطفی تموم میکردم باهاش.
    جاتو با خانمت عوض نکن.اون تو خانواده باید اارامش دهنده باشه و استرس و بگیره بهت اارامش بده تا تو بتونی تو بیرون با تلاشت زندگیه خوبی برا زنتو بچه ات فراهم کنی.
    ما داداشیم دیگه .داداشا که رکن و باهم تعارف ندارن.اینطوره دیگه؟ ؛)

  2. #112
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 تیر 95 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    157
    امتیاز
    3,642
    سطح
    37
    Points: 3,642, Level: 37
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام دوستان عزیز
    ای تک.
    سوگند
    تنهای
    ستاره خانوم
    دختر جوان
    اتوسا خانوم
    سحر خانوم
    دوچمدان سیزده کیلوی
    کجاین پس شما چرا تنها گذاشتین لطفا از راهنمایهاتون بگین

    من خودمم گفتم از اولش تقصیراتی داشتم.من نامزدمو ک محدود نمیکنم.ایشون همونجور ک اولین جلسه خاستگاری دیدمشون و چندین بار حدود 2 ماه قبل عقد ما حرف زدیم بیرون رفتیم و دیدمش.من اون زمان ک اونجوری بود رو قبول دارم.ایشون بعد اینکه عقد کردیم کلی عوض شد.طرز ارایش کردنش لباس پوشیدنش همه و همه عوض شد یهوی.منم وقتی میام میگم خانوم یکم از اون ارایش کم کن میگه کمه.میگم زیاده میگه به نظر من کمه.یعنی میبینم به نظر من اهمیت نمیده.فقط حرف خودشو میزنه خب حق دارم ناراحت بشم.من نمیگم ک ارایش نکنه یا لباس ک دوس داره رو نپوشه.میگم یکم هم نظر منو بپرسه .اهمیت بده.خدا کنه من شوهرش هستم.ولی انگار نه انگار.خب تو همچین شرایطی باید چیکار کنم؟
    خودش رفته به خونوادم گفته اون روز ک من نرفتم خونشون منو میبر میزاشت خونمون.
    نیومده بگه ک چیکار کرد.منم بردم رسوندمش خونشون.بدون اینکه چیزی بگم.فقط گفتم به سلامت..گفته ک من بهش گفتم بزار بیای خونمون اونقد اذیتت میکنم ک خودت فرار کنی.
    یا گفته ک میرم یکی دیگرو میگیرم تو بمونی خونه.من هیچ وقت همچین حرفایرو نزدم اصلا.
    به نظرتون منظورش چیه.؟؟؟؟من باید چیکار کنم تو این شرایط.
    یه روز ک رفته بودیم بیرون تو خیابون یه ماشینی پیچید جلومون و تو چهاراره وایساد و ادا در اورد.منم موقع رفتن اون ماشین بهش گفتم خر.ایشون رفته گفته ک به من گفته خر.در واقع من به این همچین حرفیرو نزدم.
    یعنی ریزترین چیزارو بزرگ کردن با مامانش اومدن به خونواده من گفتن.

  3. #113
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza-m نمایش پست ها
    سلام دوستان عزیز
    ای تک.
    سوگند
    تنهای
    ستاره خانوم
    دختر جوان
    اتوسا خانوم
    سحر خانوم
    دوچمدان سیزده کیلوی
    کجاین پس شما چرا تنها گذاشتین لطفا از راهنمایهاتون بگین

    من خودمم گفتم از اولش تقصیراتی داشتم.من نامزدمو ک محدود نمیکنم.ایشون همونجور ک اولین جلسه خاستگاری دیدمشون و چندین بار حدود 2 ماه قبل عقد ما حرف زدیم بیرون رفتیم و دیدمش.من اون زمان ک اونجوری بود رو قبول دارم.ایشون بعد اینکه عقد کردیم کلی عوض شد.طرز ارایش کردنش لباس پوشیدنش همه و همه عوض شد یهوی.منم وقتی میام میگم خانوم یکم از اون ارایش کم کن میگه کمه.میگم زیاده میگه به نظر من کمه.یعنی میبینم به نظر من اهمیت نمیده.فقط حرف خودشو میزنه خب حق دارم ناراحت بشم.من نمیگم ک ارایش نکنه یا لباس ک دوس داره رو نپوشه.میگم یکم هم نظر منو بپرسه .اهمیت بده.خدا کنه من شوهرش هستم.ولی انگار نه انگار.خب تو همچین شرایطی باید چیکار کنم؟
    خودش رفته به خونوادم گفته اون روز ک من نرفتم خونشون منو میبر میزاشت خونمون.
    نیومده بگه ک چیکار کرد.منم بردم رسوندمش خونشون.بدون اینکه چیزی بگم.فقط گفتم به سلامت..گفته ک من بهش گفتم بزار بیای خونمون اونقد اذیتت میکنم ک خودت فرار کنی.
    یا گفته ک میرم یکی دیگرو میگیرم تو بمونی خونه.من هیچ وقت همچین حرفایرو نزدم اصلا.
    به نظرتون منظورش چیه.؟؟؟؟من باید چیکار کنم تو این شرایط.
    یه روز ک رفته بودیم بیرون تو خیابون یه ماشینی پیچید جلومون و تو چهاراره وایساد و ادا در اورد.منم موقع رفتن اون ماشین بهش گفتم خر.ایشون رفته گفته ک به من گفته خر.در واقع من به این همچین حرفیرو نزدم.
    یعنی ریزترین چیزارو بزرگ کردن با مامانش اومدن به خونواده من گفتن.
    اقا رضا دوستان هر چی هم بگن متاسفانه شما پنبه تو گوشتون کردین نمیخواین گوش بدین .
    درسته شما هم کم اشتباه نکردین ومقصر اصلی خودتون هستین که چشماتون روی این همه عیب وایراد واختلافهای جدی بستین وتنها چیزی که دیدین زیبای ظاهر بوده والان هم دارین تاوان ظاهر بینیتون میدین.
    اون خانم قبل عقد سعی کرد یه خورده خودش نباشه تا نظر شما رو جلب کنه وقتی به مقصودش رسید خود واقعیش سریع نشون داد چون کار از کار گذشته بود میدونست شما عقد کردین به این راحتی نمیتونید اون رو کنار بزارین فکر کرد شما همچنان بله قربان گوی اون میمونید وهرچی بگه میگین چشم عشقم چشم عزیزم و..........البته تا حدی هم همینطور شده بود ولی اینجا شما کم اوریدن ودیگه نمیتونید فیلم بازی کنید وخودتون نباشید وبه قول معروف به اینجاتون رسید ونتیجه اش شده همین شرایط که درش هستید
    اون خانم همینه که هست به امید تغییر باهاش ازدواج نکن خواهش میکنم! به خودتون وایندتون وبچه هایی که قرار در این زندگی بیان رحم کنید!!!!!!!!!!!!!
    این خانم به نظر من یه درصد امادگی ازدواج وقبول مسئولیت رو ندارن چون خیلی جا داره تا بزرگ بشه که اونم باز تغییر زیادی نمیکنه چون اینجوری تربیت شده.
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  4. کاربر روبرو از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (جمعه 08 خرداد 94)

  5. #114
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 تیر 94 [ 19:38]
    تاریخ عضویت
    1394-1-10
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    757
    سطح
    14
    Points: 757, Level: 14
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 71 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رفتی یه باربیش گرفتی خب باید جورش بکشی...
    برادر من از لحاظ روانی خودت باید تحلیل می کردی...
    منم دوست دارم زنم خوشگل باشه اندامش بیست باشه... لذت ببرم..
    ولی وقتی کنار این خوشگلی خانواده اش هم ناز پرورده کرده باشنش...
    در کنار جامعه لجام گسیخته ما که پسرا هرروز طرف دخترای خوشگل میرن...
    یعنی روح و روان همچین شخصی خاص میشه... دیگه اصلا نوع دیدگاهش...
    باید با فردی ازدواج کنه پولدار باشه... باهاش هم عقیده باشه...
    شما الان نه هم سن هستی باهاش نه هم عقیده... اون تو دوران عشق با عجقش هست
    شما با همسر اینده!(تفاوت فاصله دیدگاه بهت گفتم اون عجق و تو همسر)
    من جات بودم خوشحال می شدم توافقی به علت عدم تفاهم مشترک طلاق می دادم هم اون هم شما راحت بشین از هم.
    ادامه بدی بدتر میشه..

  6. کاربر روبرو از پست مفید دوچمدان_سیزده_کیلویی تشکرکرده است .

    abi.bikaran (جمعه 08 خرداد 94)

  7. #115
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 تیر 95 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    157
    امتیاز
    3,642
    سطح
    37
    Points: 3,642, Level: 37
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    28
    Array
    خب ایشون راضی به طلاق نیستن.حتی خواهرم گفتن بهشون ک میخوای جدا شی .گفته نه.
    مامانشونم گفته دیگه اجازه نمیدم برن بیرون.تا وقتی ک ببره خونش و عروسیشونو بگیرن.
    یعنی فک میکنم یه نقشه ای تو سرشون دارن.خونوادمم گفتن تا درست نشدن اخلاقشون خونه بی خونه.یعنی هم من هم ایشون.

  8. #116
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تاپیک شما 115 تا پست ارسال شد
    معمولا تا پست پنجاه حداکثر 60 تاپیک قفل می شه
    شما هم به اندازه ی کافی راهنمایی شدید اگر واقعا مشکل دارید !!!!!!!!!!
    یه تاپیک دیگه بزنید مرد انقدر گریه و زاری راه نمی ندازه
    ویرایش توسط بانوى مهر : جمعه 08 خرداد 94 در ساعت 16:05

  9. کاربر روبرو از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (جمعه 08 خرداد 94)

  10. #117
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اسفند 96 [ 08:20]
    تاریخ عضویت
    1393-10-17
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    68

    تشکرشده 183 در 65 پست

    Rep Power
    29
    Array
    من هی از اول خواستم ننویسم. اما نمیشه که.
    خب معلومه که میگه طلاق نه. دختر تو این سن 2 بار مطلقه بشه دیگه چه شووووووووود.
    دختر شاه پریون هم باشه دیگه خواستگار از 40 کیلومتری خونه شون رد هم نمیشه.

    یعنی واااقعا خداونداااااا
    دختر 18 ساله میشناسم درس میخونه خرج خونوادش رو هم میده.
    بعد خانوم شما اخلاق 0, به زور ارایش و نمایش دادن بدن توقع دارن.
    شما صبر ایووووووب دارین با این همه تحمل کردنش.

  11. #118
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    این تاپیک بیش از اندازه از حد مجاز عبور کرده و قفل می شود و راهنمایی های کارساز هم داده شده






 
صفحه 12 از 12 نخستنخست ... 23456789101112

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عمو پورنگ وحشتناک !!!!
    توسط بابا. در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 18 دی 95, 15:08
  2. گرایش همسرم به پورنوگرافی
    توسط میم.الف در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 تیر 93, 00:40
  3. من از ایده آل هایم چشم پوشیدم
    توسط mansor در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 07 اسفند 92, 23:36
  4. مادرم برادرمو هنگام تماشای فیلم پورنو دیده.
    توسط رایحه عشق در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 18 شهریور 91, 12:41
  5. علاقه به پوشک (عشق دوران کودکی)
    توسط sasan در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 خرداد 87, 13:03

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.