به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 03 اردیبهشت 95 [ 13:04]
    تاریخ عضویت
    1393-12-26
    نوشته ها
    103
    امتیاز
    4,880
    سطح
    44
    Points: 4,880, Level: 44
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    934

    تشکرشده 329 در 91 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام شکوه خانم عزیز، من تازه وارد هستم و الان از این که نوشتین دارین میری نارجت شدم... تازه فهمیدم چند تا از کاربرهای خوب دیگه هم خداحافظی نوشتن... من پست هات رو واقعا دوست داشتم جتی وقتی با لحن تند مینوشتی من بیشتر روم اثر داشت... من اعتقاد دارم گاهی خداوند با اسبابش به ما کمک میکنه ... اون اسباب هم بنده های خوبش هستن که از قضای روزگار کم هم سختی نکشیدن.. به نطرم هیچی قشنگتر از همدردی و همدلی ادم ها با هم نیست... و کاش توی دنیای واقعی هم ادم ها مثل بچه های خوب اینجا با هم همدلی و همدردی میکردن... درست میگی واقعا... دنیای واقعی بیرون از این انجمن هست... اما اینجا هم شده پناهگاه ادم های تنها یا متاهل ای که دچار سختی و مشکل شدن... همه غم خودشون رو دارن و در عین حال برای مشکل همدیگه هم راه حل و راهنمایی مینویسن ولی دنیای عمل به اموخته ها و یادگیری ها واقعا بیرون از این انجمن هست.... خیلی دلم براتون تنگ میشه.. ارزوی سلامتی و شادی و آرامش و خوشبختی برات دارم... امیدوارم با خبرهای خوش برگردی.... موفق باشی دختر گل و دوست داشتنی

  2. 3 کاربر از پست مفید یه دختر سرگردان تشکرکرده اند .

    lalejam (سه شنبه 05 خرداد 94), تروولث (سه شنبه 05 خرداد 94), شکوه (سه شنبه 05 خرداد 94)

  3. #12
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شیطونه می گه منم تاپیک بزنم و خداحافظی کنم!!!
    اما از اونجایی که خداحافظی من مساوی با تعطیلی همدردی!!! ترجیح می دم بمونم

    - - - Updated - - -

    اون سری که آویژه خداحافظی کرد وقتی اسم مدیرهمدردی رو دیدم فکر کردم ایشونم جوگیر شدند و خداحافظی کردند

  4. 3 کاربر از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده اند .

    lalejam (سه شنبه 05 خرداد 94), رنگین (چهارشنبه 10 تیر 94), شکوه (سه شنبه 05 خرداد 94)

  5. #13
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.

    من واقعا از تالار خداحافظی کردم اما گویا تالار از من خداحافظی نکرد. چه کنیم.حقش بود تاپپیک بزدم بگم که سلام تالار.

    آقای ثرولث از خوندن پستتون اشک تو چشمام جمع شد.

    امروز در واقع قبل از ساعت 12 که میشه دیروز، خبر خیلی بدی شنیدم. مربوط به اینه که یه قدم درست تر خودم رو شناختم تو آینه ی رفتار دیگران.

    افتخار میکنم به تالار همدردی که خوندن مطالبش تو یه دوره ای که مثل یه دونه شاخه ضعیف بودم و شکننده با من کاری کرد که امروز به خودم بگم اگه تا آخرین لحظه ی عمرم هم اشتباه

    پشت اشتباه بکنم امید پشت امید برام تبدیل بشه به نا امیدی مطلق، باز هم فرصتی دارم. پس ناراحت نیستم و میدونم دفعه ی قبل هم خودم فرصت رو ساختم و باز هم میسازم.

    به خودم بارها گفتم اگه نشسته بودی خونه و توخودت بودی هیچ وقت این جوری شکست نمیخوردی که اشک و تنفر از خودت و بی سیاستیت وجودتو پر کنه اما با تمام وجودم خوشحالم که

    تلاش کردم وگرنه هیچ وقت شکست نمیخوردم.تلخه اما مسیری که رفتم هنوز وجود داره.

    احساس تنفر عمیق دارم از خودم و از بی عرضه بودنم.

    آقای ثرولث منتظر حکمت این اتفاق بد هستم. میدونید بعضی از اتفاقا واقعا بدن و کمر آدم رو میشکنن. واقعا میشکنن. اشک خون سرازیر میکنن.واقعا خون به جگر میکنن.

    نمیدونم شاید حکمتش این باشه که هر روز با چشمای پر از اشک وایسم جلوی آینه به خودم بگم که شکوه واقعا تو ادعا داری که آدمی و قدرت تفکر داری؟ واقعا شعور داری؟

    اما میدونم یه درس بزرگ داشت این اتفاق. از این به بعد به خاطر حقم یعنی زندگی خوب و تو رفاه از هیچ چیز هیچ چیز نمیگذرم. اون شکوهی که میترسید از ترسهای درونیش تموم شد.

    من اینجا به یکی از کاربرا گفتم میترسی کسی بهت نزدیک بشه حالا میفهمم که داشتم به خودم میگفتم، شکست خوردم چون میترسم از اون چیزهایی که قایمشون کردم و تمام تلاشمو

    کردم پنهانشون کنم اما آخر سر همونا من رو به این بدبختی کشوند.میدونم شاید ماهها طول بکشه تا درست بشم و تا آخر عمر عزا دار کار حماقت بارم خواهم بود اما درست میشم. دیگه

    نمیترسم از کمبودام از اینکه کسی بفهمه من ازش خجالت میکشم و استرس من رو ببینه. برنامه ام اینه که دیگه این جوری دست و پا نزنم و نترسم از نداشته هام. بولد نکنم نداشته هام رو

    تو ذهنم و اونقدر برا خودم بی ارزششون کنم که حتی اگه کره ی زمین فهمید من چه کمبودایی دارم سرمو بلند کنم و بگم آره من این دخترم که از این شهر و از این خانواده است ولی مهم

    نیست براش. راضیه راضیه از تمام نداشته هاش. دوستشون داره و ازشون خجالت نمیکشه. باید به خودم بفهمونم که حق دارم از دنیا. نمیفهمم که حق دارم. پدر و مادرم یادم ندادن که حق

    دارم. همش بهم گفتن تو حق نداری. باید خودم به خودم یاد بدم. یاد میگیرم اما طعم تلخ این نفهمی من رو رها نخواهد کرد. بعضی از اشتباهات مسیر زندگی عوض میکنن. این از اون

    اشتباها بود. عزای این اتفاق تمومی نداره برام. نمیتونم خوش خیال باشم و بگم حکمت. گند زدم به زندگیم سر حماقت خودم و سر زیر برفم. خیری در کار نیست.

    نمیفهمم دیگران رو اما لازم دارم که بفهمم. تا کی باید با تجربه های تلخ بفهمم!!!

  6. 2 کاربر از پست مفید شکوه تشکرکرده اند .

    یه دختر سرگردان (سه شنبه 05 خرداد 94), تروولث (سه شنبه 05 خرداد 94)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 دی 94 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1393-9-16
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    1,959
    سطح
    26
    Points: 1,959, Level: 26
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    149

    تشکرشده 136 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
    از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

    بدنیا آمدیم ، حق نداشتیم !
    از دنیا می رویم ، حق نداریم!
    دلبسته می شویم ، حق نداریم!
    وا دادیم، حق نداشتیم!

    بدست می آوریم...از دست می دهیم... می رسیم...می رویم...می گیریم...می دهیم... می گرییم...می خندیم...بالا می رویم...پایین می آییم...وابسته می شویم...جدا می شویم...!!!

    این از قصه ما!
    امان از روز مرگی ها!
    امان از چگونه و چطور بودن ها!
    امان از نه بودن ها!!!
    پس باش چون هستی

    دراین دریا غوطه ور باش و از معنای آن هیچ نپرس

    بگذار پرسشت راه خود را بپیماید بی گمان خود پاسخ خود را خواهد یافت

    برایت رهایی آرزو دارم از هر آنچه تو را اسیر دورها و تکرارهایی می کند که از ترس نبودن به آن پناه برده ای!!!

    هست هست، همین یک خاصیت برایش بس است







  8. 3 کاربر از پست مفید تروولث تشکرکرده اند .

    lalejam (سه شنبه 05 خرداد 94), یه دختر سرگردان (سه شنبه 05 خرداد 94), شکوه (چهارشنبه 06 خرداد 94)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,405 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام

    خدا خیرش بده شکوه جان رو که مسبب ایجاد این تاپیک واسه کسایی که دسترسیشون محدوده شدند.امیدوارم شکوه عزیز و سایر دوستان، هر جا هستند موفق باشند.

    منم میخواستم یه خداحافظی شاید موقتی داشته باشم. ان شاءالله بازم بتونم به تالار سر بزنم.از همه ی دوستان خوبم در این ماه مبارک،التماس دعا دارم.

    امیدوارم روزی بیاد که همه بدون هیچ گونه توقعی بهم محبت کنیم و به حقوق هم احترام بذاریم و همو زود قضاوت نکنیم و ایمانمون به خدای بزرگ محکم باشه، که در این صورت شاید دیگه هیچ کس مشکلی نداشته باشه .


    دوست دارم این جمله ی زیبا از زرتشت رو به همه ی دوستان خوبم تقدیم کنم.

    ستیز من با تاریکی است. برای ستیز با تاریکی شمشیر به رویش نمی کشم.... چراغی می افروزم....

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  10. 4 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    فدایی یار (چهارشنبه 10 تیر 94), مصباح الهدی (چهارشنبه 10 تیر 94), اقای نجار (چهارشنبه 10 تیر 94), باغبان (چهارشنبه 10 تیر 94)

  11. #16
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:48]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,160
    امتیاز
    89,802
    سطح
    100
    Points: 89,802, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,766

    تشکرشده 6,796 در 2,396 پست

    Rep Power
    0
    Array







 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.