به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 58
  1. #31
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    خیلی قاطع و محکم صحبت کن
    و بگو خیلی فکر کردی، درسته قبلا یک بار طلاق گرفتی، ولی این دلیل نمیشه تن بهر زندگی ای بدی بگو تصمیم گرفتی برای خودت و شخصیتت ارزش قایل بشی بگو زندگی ما دو نفر دچار فراز و نشیب های زیادیست، مشکلات زیادی داریم و همشون باید حل بشن و اصلاح بشن ورگرنه ادامه دادن به این شیوه به صلاح روح و روان و جسم شما نیست.
    بنابراین از یک مشاور خوب وقت بگیرید که مورد تایید دو طرف باشه ( ترجیحا سعی کن مشاور و خودت انتخاب کنی و یکبار بدون همسرتون برین پیشش و باهاش صحبت کنید و واکنششون و نسبت به رفتارهای همسرتون ببینید. )

    این روند مشاور هم با یک جلسه نمیشه پیش برد باید چندین جلسه برید، اینکه ایشون با یک داد شما و یک جلسه مشاور اینقد تغییر کردن نشونه زیاد خوب و امیدوارکننده ای نیست.

    چون یا ایشون اشتباهاتشون و قبول نکردن و فقط کمی دارن با مهربانی سعی میکنن شمارو به حالت منفعلانه قبل برگردوندن تا بکارهای گذشته اشون ادامه بدن.

    یا از لحاظ تعادل روانی مشکل دارند و نیاز فوری به روانپزشک دارند.

    بنظر من در هردو مورد مشکل شما حل که نشده هیچ تازه بدتر هم شده و راه و سختتر کرده.

    ایشون باید جلسات مداوم و با مشاور پیش ببرند تا متوجه اشتباهاتشون بشند بعد درصددد اصلاحش بربیایند. و در عمل این اصلاح و شما ببینید نه اینکه صرفا با کلمات محبت آمیز سعی کنند فقط حرف بزنند و شمارو آروم کنند.تا دوباره سکوت کنید و ایشون بکارهاشون ادامه دهند.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 29 اردیبهشت 94 در ساعت 09:06

  2. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    mohi (سه شنبه 29 اردیبهشت 94), شیدا. (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94)

  3. #32
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ممنونم از همراهيتون

    خيلي كلافه ام فكر ميكردم همه چي تموم شده كه يهو باز اومده و من ناخوداگاه هوايي شدم و فكر ميكنم ميخايم مث قديم باهم خوب شيم

    البته دلم واقعاً ازش چركيه و اصلاً نميتونم حرفاشو باور كنم ولي نميدونم چرا بازم اميدوارم

    من كاملا جدي و بدون شوخي باهاش حرف زدم خيلي معمولي و اصلا احساساتي نشدم

    حالا نميدونم واقعا فازش چيه يه نقشه اس همه اي كارا يا نه سرش به سنگ حورده

    بله يك مشاور و دكتر بسيار خوب و مجرب دارن زندگيمو بررسي ميكنن

    و هنوز بررسيشون تموم نشده كه بخان خبر بدن

    حالا ما براي يه كنفرانس بايد بريم كاشان نميدونم بهش بهش بگم يا نه رفتن من تو اين شرايط درسته يا نه ؟؟؟

  4. #33
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    4,516
    سطح
    42
    Points: 4,516, Level: 42
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 97 در 48 پست

    Rep Power
    26
    Array
    به نظر من که اصلا بهش نگو برو و برگرد یا میتونی بگی ولی به هیچ عنوان نرو ببینش به هیچ وجه بزار بفهمه که واقعا جدی هستی اگه الان کوتاه اومدی دیگه هیچوقت نمیتونی همین راهو بازم تکرار کنی چون میبینه بعد چند ماه خودت باز برمیگردی پیشش

  5. کاربر روبرو از پست مفید الهه4 تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 30 اردیبهشت 94)

  6. #34
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    حالم از هميشه بدتره

    ميترسم حالا كه داره منت كشي ميكنه تحويل نگيرم باز بذاره بره

    اخه اگه نميخاد چرا داره فيلم بازي ميكنه منو بازيچه كرده كلافه شدم ، اصلا تحويل نميگيرم جواب اس در حد خيلي معمولي

    بهش گفتم از كارات شوكه شدم گفت من خيلي عادي هستم

    اصرار ميكنه بياين خونه ي من ولي خودم نيستم بعد ٦ ماه حاضر نيست منو ببيينه اونوقت بمن ابراز علاقه ميكنه

    اين چشه يعني يه ادم انقد نامرد وجود داره ميخاد منو برا چي هوايي كنه

    فردا ميريم كاشان ولي هتل نه خونه ي اون





    "" صبر كردن دردناك است و فراموش كردن دردناكتر

    ولي ازين دو دردناكتر اين است كه نداني بايد صبر كني يا فراموش ""

  7. 2 کاربر از پست مفید Sahar51 تشکرکرده اند .

    donya. (پنجشنبه 31 اردیبهشت 94), بارن (یکشنبه 10 خرداد 94)

  8. #35
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    همه كاراش دروووووغ بود

    نميدرنم چرا اينكارارو كرد ، چقد من گناه دارم باز داشتم دل ميبستم ولي دروغ بود ..

    به مشاور گفته هرطور ميتوني اينو يه طوري راضي كن بذار بره كه دلش نشكنه و آهش زندگيمو نابود نكنه مشاور هم گفته من نميتونم دروغ بگم

    ميترسه كه نفرينش كنم پشيمون شده گفته من خيلي موقعيت هاي بهتر ميتونم داشته باشم

    رفتم كاشان روز اخر اومد پيشم دوباره باهام رابطه داشت حرف ميزد رابطه نزديك داشتيم

    ولي دوباره ديونه شد و گفت نميخاد بهم زنگ بزني

    روزاي سختي دارم ولي اميدوارم هنوزم ، فكر ميكنم خوب ميشه ميدونم دارم اشتباه ميكنم

  9. #36
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سحر جان از شنیدن حرفات ناراحت شدم




    نمیدونم یادت هست یا نه که تو تاپیکهای قبلیت من برخلاف بقیه دوستان که همش تشویقت میکردن که بسوز و بساز ،همه چی درست میشه و...،بهت گفتم برو از طریق قانونی تکلیفتو مشخص کن و همین حرفم باعث شد چند تا از کاربرای عزیز تالار ،پستم رو حذف کنن.ولی کاش الآن بیان ببینن که هیچ وقت نباید امید واهی به استارتر بدن.




    راستش من همون موقع واست پست گذاشتم که دوستای عزیز بازم حذفش کردن و اونجا نوشته بودم که شما هر چقدرم زیبا و تحصیلکرده و خانم باشید چون همسرتون سه سال از شما کوچیکتره و تازه 26 سالشه و به نوعی میشه گفت تازه از این سن به بعد هست که آقایون ثبات عاطفی پیدا میکنند و همسر شما هم تو سن احساسی و از رو بچگی و هیجان و صرفا جهت پز دادن به بقیه(مثلا بگه همسرم دکترا داره،زیبا و خوش تیپه و...) با شما ازدواج کرده و حالا منطقی شده و دوس داره با یه دختری کوچیکتر از خودش ازدواج کنه هرچند با تحصیلات و موقعیت اجتماعی کمتر از شما.




    اینکه میگی اگه دوسم نداره چرا با من رابطه برقرار میکنه دلیلش کاملا واضحه چون ایشون صرفا برای ارضای خودشون و رفع نیاز فیزیولوژیکیش میاد سمت شما برخلاف خانم ها که دید عاطفی نسبت به این قضیه دارن.



    متاسفانه این یه واقعیته که در مورد خیلی از آقایون صادقه که تا سنشون به بالای 26-25 نرسه ثابت عاطفی پیدا نمی کنن و نباید خیلی رو علاقشون حساب باز کرد.خودم هم طبق تجربه ای که تو خواستگاریام داشتم از آقایون همسن خودم یا حتی یکی دوسال بزرگتر از خودم فراری بودم چون تصمیماتشون بیشتر از رو هوس و صرفا به خاطر ظاهر طرف مقابل و چیزایی شبیه این هست.




    قبل از اینکه بازم دوستان ستون پنجم پستم رو حذف کنند بهت توصیه میکنم همین فردا برو درخواست طلاق بنویس و این تو باش که خواهان کات کردن رابطه ای نه اون.بذار با حفظ غرورت این رابطه بی سرانجام به آخر برسه.در ضمن تمام حق و حقوقت رو تمام و کمال از طریق قانونی از این آقا بگیر.بذار حداقل درس عبرتی بشه واسش تا بعد از این از روی بچگی و هیجان با آینده یه نفر بازی نکنه.




    از الآن هم زیاد نگران آیندت نباش،آیندت هر چی که باشه از این وضعیت خیلی بهتره.تو زیبا و تحصیلکرده و با موقعیت اجتماعی خوبی هستی حتما بازم فرصت ازدواج خواهی داشت.این دفعه با چشم بازتر تصمیم بگیر.اگر خواستگارت در آینده از علت طلاقت بپرسه همه چیو صادقانه بهش میگی و رجوعش میدی به همسر قبلیت تا ازش سوال کنه.





    سحر خواهش میکنم این دفعه یکم قاطع باش و تصمیم به جدایی رو قطعیش کن.
    ویرایش توسط آی تک : یکشنبه 03 خرداد 94 در ساعت 23:27

  10. 2 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (دوشنبه 04 خرداد 94), بارن (یکشنبه 10 خرداد 94)

  11. #37
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ممنونم
    ولي اگه من درخاست بدم حق و حقوقم چي

    نصفشو ميدن

    من چيزي برااز دست دادن ندارم ، حالم واقعا بده تا صب بيدارم دارم جون ميدم

    نميدونم چكاري درسته

  12. کاربر روبرو از پست مفید Sahar51 تشکرکرده است .

    ali.amamverdi (سه شنبه 05 خرداد 94)

  13. #38
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Sahar51 نمایش پست ها
    ممنونم
    ولي اگه من درخاست بدم حق و حقوقم چي

    نصفشو ميدن

    من چيزي برااز دست دادن ندارم ، حالم واقعا بده تا صب بيدارم دارم جون ميدم

    نميدونم چكاري درسته
    ربطی به این که کی اول درخواست داده نداره. به هر حال باید مهریه ات را بده.
    هر چند اگه ایشون متقاضی جدایی باشه دادگاه کمی سخت تر می گیره بهش برای پرداخت حقوق شما.

    در ضمن می تونی درخواست طلاق ندی. درخواست مهریه بده.

    بعد که همسرت اومد جلو برای جدایی، یه طوری توافق کنید و تمامش کنید. به هر حال موندن تو این شرایط، یا دنبال حقوق مادی بودن بیشتر فرسوده ات می کنه. یه کاری کن که وقتی تموم شد یه چیزی ازت برای بازسازی مونده باشه. اگه مطمئنی نمی خوادت و رفتار این یکسالش هم همین را نشون داده و به مشاور هم که همینو گفته، بیشتر از این عمر و احساست را تلف نکن.

    یه وکیل بگیر.
    سایتهای مشاوره حقوقی آنلاین هم هست.
    تلفن رایگان مشاوره حقوقی هم هست.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  14. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ali.amamverdi (سه شنبه 05 خرداد 94), محیا ناز (سه شنبه 05 خرداد 94), آنیتا123 (سه شنبه 05 خرداد 94)

  15. #39
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    خيلي دلگرم ميشم وقتي يه نفر جوابمو ميده

    ممنونم

    توان برام نمونده و پدرم هم ادمي نيست كه مهريه اجرا بذاره خانواده خيلي نزديكه و همه از روي هم ميوفتن برا همين فقط ميگه صبر كنيد

    پدر من خودش مسئول حل اختلاف خيلياست ولي در مورد همسر من واقعا مونديم چيكار كنيم

    يعني واقعاً منو نميخاد اخه مگه من چي كم داشتم

    چطوري ميتونم دختر بازياشو فاش كنم

    ميدونم عاشق شده چون حاضره هرچي داره بده من تمومش كنم

    ميخام به اين راحتي ابرومو و جوونيمو زندگيمو از بين نبره و بذاره بره

  16. #40
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 95 [ 23:35]
    تاریخ عضویت
    1393-1-12
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,977
    سطح
    33
    Points: 2,977, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 220 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم ربطی نداره که شما چیزی کم داشته باشی.... احتمالن همسرتون یه چیزایی کم دارن و امادگی پذیرش مسولیت رو ندارن. دیگه بعد از اون حرفیکه به مشاور زده موندن شما باعث میشه بیشتر بازیچه دستش باشید و
    همین یه ذره عذاب وجدان هم که الان دارن از بین میره چون خودش دو توجیه میکنه که شما به خواست خودتون توی این زندگی موندید
    به نظرم شما این قضیه رو پیش خودتون تموم کنید. واقعا بزاریدش کنار و برید دنبال جدایی... اگه اون حرفش به مشاور از ته دلش نبوده باشه بالاخره یه تکونی به خودش میده و از حالت انفعال خارج میشه دیگه

  17. کاربر روبرو از پست مفید شمیم بهار تشکرکرده است .

    شیدا. (سه شنبه 05 خرداد 94)


 
صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. علت شكست در برخي ازدواج‌ها
    توسط psy133 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 مرداد 91, 08:13
  2. دلم شكست
    توسط ostadyoung در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مرداد 88, 17:10
  3. خيلي احساس شكست دارم...
    توسط گلي خانم در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 آذر 87, 13:33
  4. چرا ازدواج‌ها شكست می‌خورند؟
    توسط erfan25 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 خرداد 87, 20:31
  5. قضاوت از روي ظاهر (از داستانهاي مثنوي)
    توسط fnh63 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 فروردین 87, 04:07

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.