خیلی سخته که واقعا ادم کاری از دستش بر نیاد و چیزی به ذهنش نرسه
من واقعا تو کار خانومتون موندم
این ادا اطوار چی بوده در اورده نمیدونم
خانومتون نمیره چون میدونه باید بمونه راهه دیگه ای نداره باید بمونه تا بتونه طلاق بگیره
شما حتما باید خونه ای داشته باشین که خانومتون باهاتون زندگی کنه وگرنه تو دادگاه محکوم میشی پس یا باید همین خونرو تمدید کنی یا اگه میدونی اجارش زیاده یه خونه کوچیکتر
بگیر و مطمئنن تو جابه جایی و گرفتن خونه رو خانومت نمیتونی حساب کنی اگر میدونی خیلی بهت فشار نمیاد همین خونه رو فعلا تمدید کن اینطوری گرفتاریت خیلی کمتره
اقای تنهایی شما به این باور نداری که اگه خانومت نخواد زندگی کنه فرشتم بشی زندگی نمیکنه
شما تغیراتتو کردی هر کاری لازم بود انجام دادی دیگه وجدانت اروم باشه
اینقدر خودتو مقصر ندون
اینقدر نگو تغییر کردم نمیبینه
باور کنید منم پنج شنبه با همسرم به شدت بحثم شد ازون دعواهای وحشتناک که بعدش اصلا نمیخوای طرفو ببینی
رفتم تو اتاق ودرو بستم بعد یکساعت همسرم اومدو همون کارایی که به شما گفتمو مثل همیشه انجام داد که اشتی کنم باهاش
تو همون لحظه یاد خانوم شما افتادم که چطور میتونه اینقدر مقاومت کنه اگه دوستون داره
من به حدی از دست همسرم عصبانی بودم که تا یازده شب تو ماشین جلوی پارک خونمون نشستم و نرفتم خونه کاملا هم مقصر همسرم بود وقتی رفتم خونه بازم به شدت هایپر بودم
چون سر یه قضیه ای بحثمون شد که تا حالا صدبار سرش بحث کردیم وبازم همون اش و همون کاسه
اما وقتی شوهرم اومد معذرت خواهی کرد واون اداهای همیشگی رو انجام داد واقعا یه لحظه حس کردم دلم میخواد محکم بغلش بگیرمو همه چیو فراموش کنم تمام قلبم پرشد از عشق همیشگی که بهش دارم و باهاش اشتی کردمو انگار نه انگار عصر داشتیم همومیخوردیم
اینارو واسه این گفتم اگه یه ذره خانومت دوست داشته باشه نمیتونه اینهمه تغییر و خواهش شمارو تاب بیاره
یه فرصت به خودش وشما میداد
کدوم یکی از ما زنها همسرامون بی عیبن هیچ وقت اشتباه نکردن هیچ وقت دل مارو نشکستن کدومشون همیشه حامی وپشتیبانمون بودن کسی هست بیاد بگه اقا من شوهرم تا حالا از
گل نازکتر بهم نگفته همیشم درکم کرده بخدا نیست ما هممون یه جاهایی اشتباهاتی داشتیم یکی زیاد یکی کم
مهم اینه شما متوجه شدی ونشون دادی پشیمونی و تغییر کردی
یه چرخی بزن تو این تاپیکها ببینید زنهای دیگه با چه چیزهایی دستو پنجه نرم میکنن و از چه چیزایی که گذشت نمیکنن
از خیانت که بالاتر نیست خیلی خانوما حتی خیانتو میبخشن غیر از اینه خیانت روح یه زنو نابود میکنه اما چیه که یه زنو وادار به موندن میکنه؟ تا حالافکر کردی؟
غیر از دلبستگیه
اینارو نمیگم که حق به جانب باشی میگم که اینقدر احساس گناه نکنی , وفکر نکنی فقط شما باید تلاش کنی
شما مثل یه پرنده ای هستین که میخواین از قفس بپرین مدام خودتو میزنی اینور اونوربه هر طرف که سرت میخوره به سمت طرف دیگه میری اما اون قفس باز نمیشه مگه اینکه اتفاق دیگه ای بیفته
خودتو به درو دیوار نزن اروم بگیر
اگه خانومت خواست درو باز میکنه نخوادم تو نمیتونی تنهایی اینکارو بکنی
من یه زنم تا حدی هم مغرور اما در برابر محبت شوهرم مثل یخیم که دربرابر گرما اب میشه
هرکس دیگم بود تا حالا رسیده بود به نقطه جوش ولی خانومت دنبال چیزدیگه ای هست به هر دلیلی اگه تصمیمش جداییه بخدا تا صدسالم این مدلی زندگی کنین اون از تصمیمش
برنمیگرده اما اگه قصدش جدایی نباشه تا یه جایی میره وقتی دید نه واقعا داره جدی میشه خودش ادامه نمیده
پس به تصمیمش احترام بذار
اجازه بده روند قانونی ادامه پیدا کنه در کنار مشاور از یه وکیل هم کمک بگیرید خودتونو بدید دست خدا کیه که ازون بهتر صلاح شمارو بدونه شاید اصلا این جدایی صلاح خداست
میتونی برخلاف خواست خدا رفتار کنی؟ میدونی که نمیتونی
پس فقط از خودش بخواه صلاحتو در نظر بگیره
من حاضرم قسم بخورم که حتی اگه جدا بشید شما زندگی خواهید داشت که ازالانتون بهتر باشه
به این اعتقاد داری که خدا همه چیو میبینه؟ تلاش هاتونو میبینه تعهدتونو و تلاشتونو واسه نگه داشتن زندگیتونو میبینه
و فکر میکنی میذاره که تلاشت بی نتیجه باشه؟
از کجا میدونی خدا برات چی خواسته؟
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
ویرایش توسط sahar67 : شنبه 02 خرداد 94 در ساعت 17:19
علاقه مندی ها (Bookmarks)