سلام آقا مرتضی،
خوب میبینم که بالهای صداقت مهربون و واسه من فرشته نجاتم اینجاست، دیگه خیالم از طرف شما راحت شد که اگه به راهنماییهای ایشون توجه کنید و مصمم عمل کنید حتماً به نتیجه مطلوبی میرسید!
برادر گرامی شما باید یاد بگیرید اول از همه این احساساتتون رو کنترل کنید!!! اگه ایرادی تو اخلاق خانوم سابقتون میدید باید در یک زمان مناسب و فضای آروم با لحنی دلنشین با ایشون صحبت میکردید،ببخشید خانوم سابق شما که بچه نیست،نمیدونم چرا بعضی از آقایون و هم خانومها میخوان با زور و داد و بیداد به طرف مقابل درست رفتار کردن رو حالی کنند! (البته از نوشته شما مشخصه که فقط دو بار این کارو تکرار کردید) ولی باور کنید این راه درستش نبوده!
باید یاد بگیرید و تمرین کنید که احساساتونو کنترل کنید، باید احساسات هیجانی رو متعادل کنید و هر وقت که حس خشم و عصبانیت له سراغتون میاد کافیه فقط در درجه اول اون تیزیشو بگیرید و کمی این هیجان رو این احساس رو کوتاه کنید! ذره ذره یاد خواهید گرفت که به این احساسات تعادل ایجاد کنید! کار سختی نیست فقط تمرین لازم داره که شما اگه قاطعیت و پشتکار داشته باشید حتماً موفق میشد
ظرف وجودتو بزرگ کن،شعله احساسات رو کم کن( متعادل) و گر از گاهی یه همی هم به خودت بزن!!! ظرفیتت رو بالا ببر تا با هر چیز کوچولو جوش نیاری برادر خوبم!
دوست من با نبودن همسرتون و حتی فرزندتون دنیا به آخر نمیرسه، خیلی دردناکه که نباشن ولی شما باید یاد بگیرید که فقط خدا موندنیه و این وابستگی هارو کم کنید،قلبتون رو فقط به دست خودش بدید و خودتونو در آغوش خداوند متعال رها کنید،انشالا همه چیز به آنچه میخواهید نزدیک و نزدیکتر بشه
آرزو دارم،
فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
و امضاء خداوند بزرگ پای
تمام آرزوهایت
علاقه مندی ها (Bookmarks)