بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
راستش الان وضعیت روحیم یه جوریه که خیلی نمی تونم افکارم را بنویسم...
من یه اخلاق بدی که دارم اینه که برام خیلی دشواره بخوام چیزی که ناراحتم می کنه را بگم... خیلی دشوار و غالبا تا وقتی مجبور نباشم از مسائلی که باعث ناراحتیم شده حرف نمی زنم و خودم را می زنم به اون راه که یعنی هیچ اتفاق مهمی پیش نیومده و من خوشحالم مثل قبل و اغلب کسی هم متوجه نمیشه که من مثلا این قدر دلم شکسته ... چون ناراحتی هایم را می ریزم تو خودم... تا اینکه مجبور بشم برای حل مساله به یکی رجوع کنم... دیگه وقتی یه مساله مهم هم می خوام بگم و در رابطه با اون مساله یه سری ناراحتی های قلبی داشته باشم گفتن اون مساله برام سخت می شه.....
ولی الان به دلایلی می خوام بگم...
راستش من چند وقته به آستانه ناراحتیم رسیدم... هی به کسی نگفتم.... حتی هی اومدم تاپیک بزنم نزدم...
شاید باورتون نشه ولی چند تا تاپیک نوشتم دقیقا وقت ارسال پشیمون شدم.....
من یکم از ناراحتی هایم را تو انجمن آزاد نوشتم ولی هنوز به من جواب ندادند.... دلم هم نمی خواد اون قسمت را اینجا بگم...
الان هم خیلی دلم نمی خواست بیام اینجا تاپیک بزنم... ولی مجبورم....
چون تا فردا باید تصمیم بگیرم و نیاز دارم یکی به من آرامش بده.... که من بالاخره چی کار کنم؟ و یه وقت اشتباه نکنم....
من یه چند ماه خواستگار راه ندادم. چون حالم واقعا مساعد نبود و احساس آلرژی شدید داشتم... یه چند بار که خونمون خواستگار زنگ زد من واکنش بدی نشون دادم و گفتم من الان خواستگار راه نمی دم... (البته اگر از برخی ماجراهای من مطلع بودین کاملا به من حق می دادین که این قدر حالم بد بشه...)
امروز یکی خونمون زنگ زده.... من تازه حالم خوب شده بود....
تازه می خواستم هدفم را پیش بگیرم... کلی برنامه ریخته بودم برای خودم.... استارتش را زده بودم....
خوشحال بودم یکی از خواستگاری هام خود به خود قبل اومدنشون کنسل شده... و فعلا کسی نیست... خدا هم بزرگه و مثلا من دارم یکی از مشکلات عمده ام را از راه مشاوره تخصصی حل می کنم.... (هرچند هنوز برای من چیزی ننوشته اند و من هنوز واقعا نمی دونم از اون لحاظ باید چی کار کنم)
الان نمی دونم باید چی کار کنم؟ از طرفی نمی خوام این خواستگارم را ببینم...... از طرفی هم شاید از برخی لحاظها مجبور باشم...
گم شدم.... تو خودم گم شدم...... اصلا دیگه نمی دونم باید چی کار کنم؟احساسات منفی زیادی دارم....از یه طرف هم سوال زیاد دارم....
با من صحبت می کنید تا کم کم حرفام را بتونم بزنم و بفهمم باید چی کار کنم؟
حتی اینکه یکم آرامش داشته باشم و احساس منفیم کمتر بشه خوبه...
از همتون خیلی ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)