به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 50
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 اردیبهشت 94 [ 22:42]
    تاریخ عضویت
    1393-11-28
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    396
    سطح
    7
    Points: 396, Level: 7
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    33

    تشکرشده 17 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    جناب سامان چرا توی این مدت پیش رواپزشک نرفتی؟
    پرخاشگریت ارثی نیست یعنی پدر و مادرت اینگونه نیستن؟
    یه کم به همسرت فرصت بده واینقد بهش زنگ نزن بذار کمی باخودش خلوت کنه زمان بده تا دلش واست تنگ بشه
    میشه بپرسم همسرتون از چه حرفها و فتارهای شما دلشکسته شده؟
    واینکه چه مواقعی از کوره در میرین؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید عسل گیسو تشکرکرده است .

    بارن (دوشنبه 03 فروردین 94)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام متاسفانه یه مقدار دیر به فکر روانپزشک افتادم اما الان دارم پیش مشاور میرم.همسرم خیلی منو دوست داشت اما الان به من میگه تو حس منو کشتی و من او آدم قبل نیستم.پدرم یه مقدار پر خاشگرن .همونطور که گفتم الان یه مدت هست(حدودا 20 روز هست ) که خونه مادرشه.و من یکی دو بار بیشتر ندیدمش و همنطور که شما فرمودین بهش وقت دادم ن زنگ زدم نه اس ام اس و اونم نه زنگ میزنه نه اس ام اس. فقط واسه عید اس ام اس تبریک گفتم که اونم جواب داد فقط عید شما مبارک.اما حرفهای که واسه آخرین بار راجع به جدایی زد و اینکه تصیم گرفته با هم نباشیم خیلی ناراحتم کرد.واقعا دوسش دارم زندگیمو دوست دارم و به هیچ وجه نمی خوام از دستش بدم.تمام تلاشمو میکنم چون واسم واقعا ارزش داره.فقط مشکل اینجاست که یه مقدار لجبازه.و میگه واسه من باید معجزه بیاری که من این دفعه قبولت کنم ومن هم نمی دونم چه کار کنم.دنبال خود سازی خودمم.این که یه کار خوب دست و پا کنم و یه خونه معقول که بشه بریم زندگی کنیم در حداقل زمان ممکن.چون پدرشون فوت کردن یه برادر دارن و وابستگی شدید خانواده دارند. و خوب زمانی که راجع به خانوادشون صحبتی میکنم نارحت میشن.من آدم یه مقدار شوخی هستم وقتی کسی رو مسخره میکنم نارحت میشن.من بهشون چند بار تو این مدت قول دادم که درست میشم اما نشد و میگن این دفعه دیگه نمی تونم باورت کنم و باید معجزه بشه!!و من دنبال اون معجزه ام واقعا این دفعه دارم همه تلاشمو میکنم.یه مقدار بد دهن بودم اما الان خودمو اصلاح کردم.چو من عادت دارم راجع به تصمیم هام با چند نفر مشورت کنم میگن نظر من واست ارزشی نداره من تو زندگیت هویتی نداشتم و همسرت نبودم. این موارد بیشتر باعث بحثمون میشه.اما من همشو قبول دارم و میدونم یه مقدار دیره اما دارم اصلاحشون میکنم.و ایمان دارم که میتونم از پسش بر بیام فقط به راهنمایی دوستان نیاز دارم.از همه دوستانی که وقت میزارن وسعی میکنن راه ساختن رو نشنونم بدن ممنونم.
    ویرایش توسط saman63 : یکشنبه 02 فروردین 94 در ساعت 23:17

  4. کاربر روبرو از پست مفید saman63 تشکرکرده است .

    عسل گیسو (دوشنبه 03 فروردین 94)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان لطفا بگین چه کار کنم
    همسرم تا یکی دو روز پیش در حد اس ام اس با هاش در تماس بودم.تازه اون هم تو وایبر.اما الان جواب اس ام اس من رو هم نمیده.؟؟؟!!احساس میکنم کلا منو می خواد فراموش کنه

  6. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    چرا حضوری با همسرتون صحبت نمیکنید؟ خانم شما توی خانواده یا اقوام یا دوستان شما چه کسی رو قبول دارند؟
    اول حضوری با ایشون صحبت کنید اگر مقدور نیست شخصی رو که ایشون قبول دارند نه اون که شما قبولش دارید، بفرستید از قول شما با همسرتون صحبت کنه و بخواد ترتیب یک دیدار رو با هم بدید و حرفهاتون رو بزنید.

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  7. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی خیلی فوری

    با سلام خدمت دوستان محترم

    من چند روز پیش یه میل به همسرم زدم به این مظمون:
    سلام همسر عزیزم

    6 ساله و درست 6 ساله از زندگیمون میگذره .این مدت رومن تبدیل به جهنم کردم برات.قبلا هم سعی کردم عادت های بدم رو از بین ببرم.بهت قول دادم حرف زدم نتونستم به قولم عمل کنم و از بین ببرمشون یه وقتایی شد که کم شدن اما از بین نرفتن.اما الان دارم سعی میکنم با تمام وجودم باید بشه و میشه میدونم.این دفعه خیلی جدی تر و مردونه تر تک تک عادت ها و رفتارهایی بدم که تو این مدت آزارت داده رو میدونم .دونه به دونه دارم روشون کار میکنم اما این دفعه هم خودم و هم مشاوره و هم خونوادم.می خوام و میتونم مرد ایده آل تو باشم بهش ایمان دارم .تا الان نبودم میدونم خیلی سخته تا الان امید زندگیت نبودم اما الان میخوام امیدوارت کنم .کاملا بهت حق میدم که قول دادن و حرف زدن دیگه هیچ فایدهای نداره و به قول خودت باید معجزه بشه که منو باور کنی.الان ازت این انتظار رو ندارم که که مثل قبل عاشقم باشی و همه چیز رو فراموش کنی!! یا مثل کسی که دوستش داشتی و از ته دل واسش اشک میریختی.به نظرم وقتی به رفتارم نگاه میکنم بعضی از موارد هستند که تا الان بهشون رسیدم ودارم روشون کار میکنم تا به ایده آل برسن

    1-احترام به همسرم و خانواده در درجه اول

    2-عصبانی نشدن.بد دهنی نکردن.و مسخره نکردن اطرافیان

    3-ارزش قائل شدن برای همسرم توجه به حرفهاش و خواسته هاش چیزهای که براش ارزشمنده حتی کوچکترین چیزها

    4-هویت دادن به وجود همسرم در زندگی مشترک

    5-قبول مسئولیت از هر جهت در تمام مسائل و موضوعات یک زندگی متعارف

    6-احترام به نظر همسرم

    7-ابراز عشق علاقه درک کردن همسرم در تمام شرایط چه خوب چه بد

    8-اجاز دادن به همسرم برای تصمیم گیر های بزرگ در زندگی

    9-انجام همه هزینه های ضروری زندگی بدون این که در بازه زمانی ترس از مسائل مالی داشته باشم

    10-تکرار نکردن عادت های بد گذشته تحت هر شرایطی

    11-این که بهترین و محکم ترین تکیه گاه زندگی همسرم باشم

    12- و مهترین اصل قبول مسئولیت یک زندگی مشترک


    نمی خوام مثل دفعه های قبل بهت قول بدم و بعدش دوباره زیر حرفام بزنم.برات خوب شدن خوب بودن و همه چیز های خوبی که تو این مدت انتظارشو داشتی و متاسفانه بر آورده نشد رو برات بوجود میارم.به قول خودت که همیشه می گفتی دو تا سامان داریم یک سامان خوب و یک سامان بد.اما الان میخوام می خوام کلا سامان عالی باشم وتمام تلاشم رو میکنم سامان بد رو از بین ببرم و تا اخر عمر همون سامان عالی بمونم و هر روز بهتر بشم..مطمئنم تصمیمی که گرفتم بهش میرسم.مثل همه اون چیز هایی که بهشون رسدم خودت هم میدونی تا به حال به هر چی خواستم تلاش کردم وبهش رسیدم.الان هم این چیزی رو که نوشتم جدا می خوام ودر عمل بهت ثابت میکنم نه در حرف وقول .تو این مدت تو تمام تلاشت رو کردی حالا نوبت منه و من می خوام با تمام وجودم تلاش کنم.

    نمی تونم و نمی خوام ازت جدا شم.عا جزانه ترین عذر خواهی من رو قبول کن و کنارم باش.چون به تنهایی نمی تونم از پس درست کردن یک سامان ایده آل بر بیام .متشگرم


    دوستت دارم



    و همسرم در کمال ناباوری این جواب رو برای من زدن بعد یک روز:

    سلام

    میلت رو خوندم. خوشحالم که به این نتایج رسیدی اما باید قبل از اینکه تعهد بدی به این مسائل فکر می کردی یعنی 6 سال پیش. خیلی زودتر از اینا باید میرفتی مشاور موقعی که من هنوز کور سوی امیدی به درست شدن زندگی داشتم اما الان هیچ چیز نمی خوام. فقط یک خواسته دارم و اونو بهت گفتم. از تو هم انتظار دارم به تنها خواسته ام احترام بذاری و به قول خودت مثل یه مرد پای حرفت باشی، هفدهم فروردین نود و چهار.تو از پس هر کاری که بخوای بر میای و نیازی به من نیست. من عاجزانه از تو خواهش می کنم

    تو رو خدا بگین چه کار کنم.نمی خوام جدا شم .خیلی اعصابم خورد شده.امشب خواب ندارم.لطفا کمکم کنین.؟؟؟؟؟

  8. 2 کاربر از پست مفید saman63 تشکرکرده اند .

    اقای نجار (سه شنبه 25 فروردین 94), بارن (پنجشنبه 13 فروردین 94)

  9. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    خب اين جواب همسرتون نشون ميده كه شما توي اين ٦ سال خيلي اين روش رو اجرا كردين! يعني هر بار بعد از قهرهاي همسرتون به اين درك رسيدين كه مشكل دارين و قول دادين اصلاح شين! و در واقع بهتره الان بگيم كه حناى شما ديگه رنگي نداره!
    و اما اين نكته: همسرتون به شما گفتن مگه معجزه بشه تا به اين زندگي برگردن. اين جمله رو اين طوري هم ميشه خوند: اگه معجزه بشه من برمي گردم!
    مي بينين همسرتون به شما هنوز فرصت دادن! الان بايد بهشون معجزه نشون بدين.
    حالا اين معجزه چيه؟
    آقا سامان ديگه مثل قبل نميشينه به همه بد بودن هاش اقرار كنه و قول بده كه عوض ميشه.
    آقا سامان ديگه مرد حرف نيست و مرد عمله.

    اصلا نشستين به اين معجزه فكر كنين كه چه جوريه؟ و دقيقا الان بايد چيكار كنين؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید setare_000 تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 13 فروردین 94)

  11. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    با سلام
    بنظر من اولین قدم برای شما همین بوده که قبول کردید اشتباهاتی داشتید،
    دومیش هم این بود که شما در جهت رفع و اصلاح اشتباهاتتون به نفر سومی مراجعه کردید اون هم از نوع متخصشش (مشاور)

    خب این ها قدم های خوبی بوده که شما برداشتید، اما باید توجه کنید که شما شش سال اشتباه کردید و خواسته های همسرتون و نادید گرفتید.
    شش سال ایشون همش به شما اعتماد میکردن و شما هم مدام اعتمادشون از بین بردید.

    اعتماد تو زندگی از احساسات خیلی مهمتره!
    ممکنه همسر شما هنوز دوستتون داشته باشه ولی اون اعتماد شکسته شده، اون حس عدم اعتمادی که در ایشون ایجاد شده مانع از این میشه که بتونه دوباره بهتون اعتماد کنه.
    و دوباره فرصتی به احساستشون بدهند.
    شاید از نظرشما ساده بیاد، با خودتون بگید خب اعتماده دیگه دوباره اعتماد کنن ببینن ایندفعه چکار میکنم، اگه اصلاح نشده بود خب اون موقع حرف جدایی بزنن.

    ولی بدونید خانم ها احساساتشون قویه، شاید بخاطر این احساساتی بودنشون زود اعتماد کنن، ولی وقتی هر دفعه که اعتمادشون شکسته میشه، خیلی آسیب روحی میبینند برای همین براحتی نمیتونن تمام تجربه ها و احساساتی که براشون بوجود آمده بعد از هر بار شکستن اعتماد بر اثر بد قولی ها و کارهای شما ، فراموش کنند .

    شش سال واقعا بنظر من زمان خیلی زیادیه، که ایشون واقعا هم خوب تحمل کردن!

    قبول کنید که جلب اعتماد از بازسازی اعتماد راحتتره، بازسازی اعتماد شکسته شده کار خیلی سختیست،
    این خیلی خوبه که همسرتون و واقعا دوست دارید، ولی لطفا سعی کنید فقط صرفا بخاطر اینکه دوست ندارین جدا بشین، بهشون امیدواری ندین، شما قصد دارید شش سال شیوه زندگی قبلیتون و تغییر بدید این خودش نیاز به زمان زیاد و اراده و انگیزه قوی ای داره.

    صرفا تغییراتتون ظاهری نباشه چون مطمعن باشید همسرتون خواهند فهمید و در آنصورت مطمعنا ایشون خیلی بیشتر از حال حاضر آسیب خواهند دید.

    بنظر من سعی کنید آرامشتون و حفظ کنید و صبور تر باشید.

    نگران نباشید همسر شما تا شما نخواین نمیتونن ازتون جدا شوند، دوستتون نیستند قانونا همسرتون هستن.

    شما همینطور به تغییراتتون و مشاوره هاتون ادامه دهید.
    به همسرتون هم بگید شما قصد جدایی ندارید و به اشتباهاتتون پی بردید و قصد اصلاحشون و دارید ولی قصد اذیت و آزار ایشون هم ندارید، قصد ندارید ایشون بزور دوباره بدست بیارید، شما متوجه اشتباهاتون شدید و چه ایشون در زندگیتون باشند چه نباشند شما همچنان راغب به اصلاح اشتباهاتتون هستید، ولی ایشون و دوست دارید و قصد جدایی هم ندارید،و میخواین تمام تلاشتون بکنید، ایشون اینقدر برای شما با ارزش هستن که شما حاضر نیستید ناامید شوید ولی در کل ایشون مجبور و محکوم به انتخاب دوباره شما نیستن، شما چون قصد جدایی ندارید پس هیچ اقدام قانونی نمیکنید، ایشون دوست دارند جدا بشند و تصمیمشون هم اگه گرفتن خودشون اقدام کنن، شما اقدامی نمیکنید و اگه همچین تصمیمی گرفته شده شما به تصمیمشون احترام میذارید و مجبورشون نمیکنید که حتما با شما دوباره زندگی کنن، چون شما ایشون و قلبا میخواین نه صرفا جسما! شما قصد احترام گذاشتن به تصمیم همسرتون و دارید ولی دست از تلاش برنمیدارید:)

    بنظر من خانمتون شاید بگن دیگه احساسی بهتون ندارن، ولی شاید اگه تغییرات شما رو ببینن، وقتی ببینن علی رغمی که ایشون تلاش های شما رو رد کردن اما بازم شما مصمم هستید و رآغب تر، مطمعنا روشون تاثیر مثبت خواهد داشت.
    خصوصا که میگید خیلی دوستتون داشتن.


    پس به این راحتی فراموش نمیتونن بکنن احتمالا این حس عدم اعتمادیست که در ایشون بوجود آمده اینقدر قویست که باعث شده ایشون همچین تصمیمی بگیرن.
    شما اگه بتونید بهشون نشون بدید واقعی تاکید میکنم واقعی، نه ظاهری تغییر کردید مطمعن باشید ایشون در تصمیمشون تجدید نظر خواهند کرد.


    اینکه میگم تغییراتون ظاهری نباشه یعنی اگه واقعا میخواین به ایشون ثابت کنید تغییر کردید پس باید در تمام ابعاد زندگیتون آن تغییر و لحاظ نمایید نه فقط صرفا برای نمایش دادن جلوی همسرتون فقط جلوی چشم ایشون نباشه چون ممکنه بعد زمانی که میدونید ممکنه ایشون اصلا متوجه نشند یا مشاهده نکنن، حرکتی بکنید یا حرفی بزنید که خلاف تغییراتی باشه که ادعاشون و دارید. اونوقت بدتر همسرتون و سردرگم خواهید کرد.
    بجاییکه بخواین ثابت کنید که تغییر کردید بدتر بهشون ثابت کردید تغییر نکردید و نخواهید کرد.صرفا از روی خودخواهی ایشون و میخواین تا ابد درکنارتون داشته باشید.
    پس سعی کنید در تغییراتون ثابت قدم و پایدار باشید، نه اینکه با تعییرات ظاهریتون ییشتر سردرگمشون کنید.

    بنظرم این اتفاق در زندگی شما یک تلنگری بشما بوده که زندگی بهتون بفهمانه که حتی صبورترین آدم ها هم یک ظرفیتی دارن، شاید اگه این تلنگر و همسر شما بهتون نمیزد هیچوقت شما متوجه اشتباهاتتون نمیشدید پس سعی کنید نه بخاطر همسرتون بخاطر خودتون هم شده اشتباهاتتون و اصلاح نمایید

    موفق باشید.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : پنجشنبه 13 فروردین 94 در ساعت 02:19

  12. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 13 فروردین 94)

  13. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنونم دوستان عزیزم از پاسخهاتون
    به نظرتون همسرم 17 تماس گرفتن یا اس ام اس دادن چه پاسخی بهشون بدم؟؟یک پاسخ که از رو احترام باشه و همینطور عزم و جزمم رو هم برسونه؟؟و آیا به نظر دوستان با این اوصاف امیدی به بازگشت مجدد همسرم هست؟؟
    ممنونم

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 فروردین 96 [ 14:28]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,459
    سطح
    52
    Points: 6,459, Level: 52
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 79.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    305

    تشکرشده 406 در 145 پست

    Rep Power
    49
    Array
    آقا سامان شما فقط اون قسمتي از نظرات رو مي خونين كه بهتون اطمينان بده همسرتون برمي گرده؟!
    دوستان بارها اشاره كردن شما به زمان نياز داري. اين زمان به خودي خود دست شماست! چون حق طلاق با شماست ...
    به نظرم همين الان به همسرتون اطلاع بدين كه براي ١٧ آمادگي ندارين. خواهشا هم انقدر حرفاي خوب خوب نزنين. فقط در حد همين يه جمله. هيچ وعده اي بهش ندين كه قراره بعدا چيكار كنين. فقط بگين ١٧ زوده.
    حالا ديگه زمان تو دستاي شماست. يك ماه، دو ماه، سه ماه ... خدا رو شكر همسرتون كاملا فهميده دارن رفتار مي كنن! چون شما رو هم توي تنگنا نميذارن و هي نمي گن زود باش زود باش ...
    خب حالا اين زمان
    مي خواين چيكار كنين؟

  15. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 خرداد 94 [ 22:47]
    تاریخ عضویت
    1393-12-29
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم
    تو این مدت هم از طریق مشاوره و کلاس رو خودم واخلاقای بدم کار میکنم .و هم این که شرایط یک زندگی نرمال و خوب(کار خوب.خونه خوب)رو دارم فراهم میکنم متاسفانه الان به تعطیلات عید خوردیم.!!اما من دارم تمام تلاشم رو میکنم که در درجه اول خودم رو درست کنم.پس به نظر شما اگه تماس گرفتن یا اس ام اس دادن فقط بگم من آمادگی ندارم؟؟و اگه اصرار کردن چی بگم بهتره؟؟
    متشکرم

  16. کاربر روبرو از پست مفید saman63 تشکرکرده است .

    اقای نجار (سه شنبه 25 فروردین 94)


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا پسرا جواب منفی و میپذیرن؟؟؟چرابلد نیستن خانواده دختروراضی کنن!!!!!!
    توسط من او در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 30 شهریور 94, 09:18
  2. چه زمانی باید به روانپزشک مراجعه کرد؟؟؟نظرتون چیه؟
    توسط parvaaz در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 62
    آخرين نوشته: شنبه 03 مرداد 94, 13:35
  3. واقعا من پر توقعم؟؟منو از بزرخ فکری در بیارید لطفا
    توسط unknown144 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: شنبه 08 آذر 93, 17:42
  4. واقعا منو واسه ازدواج میخواد ؟؟؟لطفا راهنمایی فوری میخوام
    توسط ستیلا در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 175
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 آبان 92, 12:20
  5. خبرخوب یا بد؟؟مهریه 110سکه شد
    توسط پاییزان در انجمن حقوق ما...
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 اردیبهشت 91, 17:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.