موضوع: زندگيم خيلي راحت داره از دستم ميره، ٣ ماه قهر همسرم

سلام

سحر بی تفاوت بودن نسبت به ایشان خ راهکار مفیدی نمی تواند باشد. مگر اینکه چند مشاور حاذق این مساله را تایید کنند.

شوهر شما واضحا در مهارتهایی چون تصمیم گیری مشکل دارد. اساسا گویا با خودش هم مشکل دارد.

و من دارم فکر می کنم که آیا ایشان تا چه حد مهارت پدر بودن را بلد است؟( به مهارت همسرداری ایشان که ..)

این میزان وابستگی شما با ایشان می تواند دلایل مختلف داشته باشد:

خوبیهای ایشان

یا عزت نفس پایین شما . از دید من که چیزی که شما را در این رابطه نگه داشته صرفا ترس از اینده است. دو نامزدی ناموفق، حرف مردم، تنهایی و ...

تاپیک اول شما را خانم فرشته مهربان بستند به امید کاربردی کردن پستها اما شما سریعا تاپیک بعد را زدید. سحر من برای تو نگرانم. من برای یک انسان نگرانم.

در این زندگی باید علاوه بر نقشهایی که میشل معرفی کرد باید نقش "تشنه بودن" را نیز خوب بلد باشی. با این روند همیشه تو تشنه محبت می مانی. سحر تحمل این قضیه راحت نیست. این رابطه (!!!) چند ساله از یک سحر فعال یک سحر منفعل نیازمند یک توجه ساخته از دید تو طی زندگی چند سال از تو چه خواهد ساخت؟

سحر امروز تحمل حرف مردم برایت سخت است خدا نکند روزی برسد تو با بچه بخواهی سختیهای به مراتب سخت تری را تحمل کنی.

سحر این رابطه (!!!) با تمام قدرت به تو علایمی را می دهد که بیان گر زندگی خوبی نیست و اما تو به انتظار یک معجزه ای. امیدوارم برایت رخ دهد ( من حقیقتش اعتقادی ندارم. معجزه به تو داده شده و ان عقل است)

سحر به حرف فرشته گوش بده و با مشاورین صحبت کن و اجرا کن.


سحر سحر سحر

اسم قشنگی داری

نوشته اصلی توسط Sahar51

وقتي نمياد پيش مشاوره چكارش كنم نميخاد با هيچي روبرو بشه

اگه بي تفاوت نخام باشم يعني برم باهاش صحبت كنم و بگم چي ميخاد و قصدش از كاراش چيه ؟؟؟؟

يعني باهاش صحبت كنم حالا چه با اس يا زنگ ؟؟؟

قضيه فاميلي هم خيلي بدتره

سلام

سحر جان بنظر من اول شما باید خودت پیش مشاوره بری. دقیقا خودت. الان موقعیت شما خ وابسته به رفتارهای همسرت هست. نباید اینگونه باشه. الان کنترل بازی دست ایشونه. در واقع رفتارهای شما پاسخی است در قبال رفتارهای ایشان. ایشان خوب باشه ( که چند وقته نبوده) شما خوبی، بد باشه شما هم اوضاعت بد میشه. یکجور وابستگی داری. متلاطمی.

ببین زنها در کیفیت ارتباط خ موثر هستند. تو موجود ضعیفی نیستی که نتوانی کاری از پیش ببری. اتفاقا خ هم قدرتمندی. منتهی بدلیل احساسی برخورد کردن و ندانستن رفتار درست، نمی توانی تواناییهایت را انجور که هستند نمایش دهی.

می دانم که دکتر حبشی را امتخان کردی ( شما ساکن مشهد هستین؟) ولی بنظر من دوتا مشاور خوب پیدا کن. الان بحث سر رفتارهای شماست. باید دقیقا شخصیت ایشان و خودت را بررسی کنی. تواناییهای خودت را بررسی کنی. تقریبا دورنمایی از اینده را مشاور برایت متصور بشود. غصه خوردن فقط باعث تخریب روحی خودت می شود.

نکته بعد من فکر میکنم خ در مورد رفتارهای خودت توضیح کامل نمیدهی. هم نقاط مثبت هم منفی( بیشتر از مثبتها گفتی البته)

نکته دیگر از روی کنجکاوی می پرسم فرمودین از لحاظ شغلی بالاتر از همسرتان هستین ولی اینجور که مشخص هست شما استخدام رسمی نیستین و حق التدریس هستین و یکجورایی از لحاظ امنیت شغلی و هم میزان درامد در حد متوسط حتی رو به پایین هستین ( ببخشید با تمام احترام به زحمت شما. ولی من در جریان تدریس در دانشگاه هستم. البته برایتان ارزو میکنم هر چه سریع تر هیات علمی شوید) با این تفاسیر همسر شما چه شغلی دارند که در امدشان از شما نیز کمتر هست؟



ارتباط با اس و زنگ هیچ کدام مزایای ارتباط حضوری را ندارد. خ سو تفاهم ایجاد می شود. بعله عزیز. اگر خودت توانایی رودرو صحبت کردن را داری باید خودت اینکار را بکنی ( خاطرم نیست کردی یا نه) . یعنی باید دقیقا متوجه بشی علت ناراحتیهایش چی هست؟ اصلا باهاش صحبت مستقیم نداشتی( ببخش عزیزم من فراموش کردم جزییات تاپیکتهات رو )

تاپیک خصوصی زدی؟

سحر یکسال با خواهش و تمنا و التماس سعی کردی نشد.

امسال یه کم روشت را عوض کن.

الان امکان مشاوره حضوری نداری. مشاور خوب هم توی شهرتون پیدا نکردی.
خودت هم می دونی که این سکوت و منفعل بودن و چیزی که اسمش را گذاشتی مهربونی و دلسوزی، داره زندگیت را خراب می کنه.

یه مدت روی این مشکلاتت کار کن. اصلا به همسرت فکر نکن. ارتباط هم باهاش نداشته باش که تاثیر مطالعه و تلاشت را کم کنه.
هر بار که مطلبی در باره عزت نفس می خونی، بعد به همسرت تکست می زنی و جوابت را نمی ده و تحقیر می شی، اثر تلاشت از بین می ره.

پس اینقدر بخون و تمرین کن که ذخیره ات قوی و زیاد بشه.
یه سحر با عزت نفس، مطمئن و جراتمند بشی.

می گی من همسرم را دیدم و هر چی حرف زدم اون اصلا جواب نداد !!
اگه همخونه بودین، اگر نزدیک هم بودین ... می شد کمی باور کرد. ولی همسر شما از یه شهر دیگه اومده و شما برای عید دیدیش و هرچی حرف زدی جواب نداده.
چی از این سحر می مونه؟ چرا می ذاری اینقدر تحقیرت کنند؟

سحر برای برگشتن چیزهایی که از دست دادی، لازمه که اونها بیان سراغت و ازت دلجویی کنند.
تو دیگه نباید بری جلو.
تو باید فقط مطالعه کنی و تلاش کنی که عزت نفس خودت را ببری بالا.
هر کس هر کاری می خواد بکنه به خودشون مربوطه. شما سفت و سخت روی تصمیمت بایست و دیگه باهاش صحبت نکن.
تماس نگیر.

فقط روی خودت کار کن.
باید یاد بگیری یه کم خودخواه باشی.
به خودت احترام بذاری
خودت را دوست داشته باشی
اولویت اول زندگیت خودت باشی.