به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 28 آذر 94 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-1-01
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    1,925
    سطح
    26
    Points: 1,925, Level: 26
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چجوری برم خواستگاری

    سلام دوستان سال نوتون مبارک ایشالا سال خوبی برای هممون باشه
    راستش ازتون یه مشورت میخواستم من یه مشکل که نه یه خواسته ازتون داشتم
    منیه پسر 21 ساله هستم
    تو دانشگاه از یه خانومی خوشم اومده
    بزارین اول از شرایط اون خانم بگم
    خانمیه با شرایط خونوادگیه دقیقا شبیه خودم
    هم کلاسیم و از نظر ضاهری و حجاب دقیقا همونین که من میخوام
    اینجوری از بچه ها شنیدم از منم خوشش میاد چون چن باری باهم جزوه رد و بدل کردیم
    خواستم عاقلانه عمل کنم
    میخواستم برم خواستگاری ولی واقعا نمیدونم چطوری پا پیش بزارم بیشتر گیر روی خونواده خودمن
    من تو بهترین دانشگاه شهرم تو یکی از بهترین رشته هاش قبول شدم دانشگامم مجانیه روزانست
    بابام بازنشسه و کار آزادم داره وضع مالیمون متوسط رو به بالا داریم
    خودمم سربازی معافم چون تک فرزندمو بابام جانبازه
    تنها مشکلم شرایطمه میخوام به خانوادم بگم ولی میخوام کم کم بگم ینی یهو نگم زن میخوام
    من فکر کردم گفتم یکی دوسالی صبر میکنم
    تا اونموقع میتونم 14 15 تومنی پول جمع کنم
    بعدش بریم خواستگاری و بعدشم عقد
    مشکل من خونوادمن چون مثلا پسر داییام که سه چهار سال ازمن بزرگترن هنوز زن نگرفتن بیکارن و الاف ولی من همه چی دارم اگه میشه کمکم کنین تا بتونم بهترین کارو بکنم
    و تنها ترسی که دارم خونوادم بگن نه و فک کنن دوس دخترمه و اینا
    خودم فکر کردم به خالم بگم که به مامانم بگم یا به عمم بگم به بابام بگه
    یا به مامانبزرگم بگم
    من واقعا با چشم باز میخوام اون خانومو بگیرم اون خانم همه چیش تکمیله
    اگه میشه کمکم کنین
    بازم ممنون سال نوتون مبارک

  2. کاربر روبرو از پست مفید loooooong تشکرکرده است .

    meysamm (شنبه 23 خرداد 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 فروردین 94 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    589
    سطح
    11
    Points: 589, Level: 11
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الانه همه بریزن اینجا که آقا سنت کمه و باید بیخیال بشی و از این حرفا
    ولی دوست من از من میشنوی اگر شرایط مالیت روبراه هست و قدرت اداره یه زندگی رو داره درنگ نکن و به خودت این آرامشو هدیه کن. ولی قبلش باید چند تا نکته رو در نظر بگیری:
    یه کم از فاز احساسات بیا بیرون
    از طریق تفسیر کردن حرکات اون دختر خانم بدون هیچ اقدام مهمی و رد و بدل کردن جزوه نتیجه گیری نکن که بهت علاقه داره.خیلی از دخترا در برخورد با پسرایی که بهشون تمایل نشون یدن بداخلاقی نمی کنن اما ممکنه علاقه ای هم برای ازدواح بهش نداشته باشن.. در کل تفسیر حرکات اون خانم چیزی جز مشغول کردن بیخودی فکر شما در پی نداره .
    اگر شرایط مالیت و اقتصادیت و آمادگی روانیت در حدی هست که بتونی ازدواج کنی یه مدت فکر کن حتی شاید یکی دوسال بدون اینکه سعی کنی سمت اون دختر خانم بری. اصلا ارتباط و رد و بدل کردن جزوه رو تعطیل کن اگر بازم دیدی میخوایش از طریق خانواده اقدام کن .ان شالله که خیر همین باشه برات و بهش برسی

  4. 4 کاربر از پست مفید Maxpayne تشکرکرده اند .

    loooooong (جمعه 07 فروردین 94), meysamm (جمعه 07 فروردین 94), فدایی یار (جمعه 07 فروردین 94), شمیم الزهرا (جمعه 22 خرداد 94)

  5. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 28 آذر 94 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-1-01
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    1,925
    سطح
    26
    Points: 1,925, Level: 26
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون من واقعا میدونم سنم کمه نه من از یکی شنیدم که گفته
    ولی واقعا اخلاقم مث مردای 30 سالست من کلی مطالعه کردم راجع به ازدواجو اینا
    من میخوام تو 22 یا 23 سالگی برم خواستگاریش یه سالی نامزد باشیم 24 25 ازدواج کنیم
    این فکرمه کلی برنامه و نقشه ریختم براش
    من کسیم که دوس دختر داشتم ولی خداروشکر با کسی نبودم زیاد این حسا و عاشقیا برام حل شده
    الان دیگه به روزای گذشته خودم میخندم چن وقتم فقط تو فاز درس بودم
    من کاری به صورتش ندارم ولی خیلی دختر خانومیه من فقط نمیدونم چجور به خونوادم بگم تو سایتم گشتم هیچی نبود
    البته الان نمیخوام بگم تا یکی دو سال دیگه پولی جمع میکنم در مغازه بابامم میرم
    فقط نمیدونم چطور شروع کنم
    ولی بهش نیاز دارم واقعا نیاز به یه همراه و یه پشت دارم
    چشمامو رو بقیه نبستم ولی ایشون شرایط ایده آل منو داره
    میخوام واسش تلاش کنم نمیگم اگه نباشه میمیرم ولی میخوام با تلاش بدستش بیارم نه فراموشش کنم صفرویکی
    اهو نشونم بدین چکار کنم نکنم
    مث خواهر و برادرتون اگه کمکم کنین ممنون میشم

  6. 2 کاربر از پست مفید loooooong تشکرکرده اند .

    meysamm (شنبه 23 خرداد 94), فدایی یار (جمعه 07 فروردین 94)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام دوست عزیز.وقتی من این تاپیک ها و دغدغه ها رو میبینم یاد گذشته خودم می افتادم واقعا یادش بخیر ..تجربه ی شخصیمو به شما میگم بهترین تصمیم رو بگیری ان شالله.

    اول از همه شما باید به خانواده بگید برخلاف عرف فامیلای نزدیکتون(کار به درست و غلطش ندارم) می خواید زودتر ازدواج کنید... واصلا اسم و نشونی از کسی که خاطر خواهش هستید نبرید
    .. چون ببنید شما اگه موضوع ازدواج رو مطرح کنید بعدش پشت بند بگید از فلانی و هم کلاسیم خوشم اومده خانواده شما اگه دوست نداشته باشن توی این سن ازدواج کنید یه گارد مخالف می گیرند و فکر می کنند اگه اون خانم نباشه از تب و تابش می افتید..و یه جورایی میان صورت مساله رو پاک کنند و اون خانم رو از ذهن شما دور کنند و ساز مخالف بزنند و... پس قبل هر چیز شما اعلام امادگی برای ازدواج کنید ولی نگید کسی رو زیر نظر دارید

    من اصلا توصیه نمی کنم مساله ازدواج رو با عمه و خاله و.. در میون بذارید و... الان سن کمی داری و دوست داری به اون خانم برسی....بعد ها که سنت میره بالا تا زمان زمانو ممکنو اون فردی که واسطه شده منت سرت بذاره حالا چهکار بزرگی کرده و خودت پشیمون شی و خجالت زده چرا خودم نگفتم و.... دوست من این چیزا گفتنش بی حیایی نیست... هیچکی هم مثل خانواده نمیتونه شما رو کمک و همراهی کنه...پس خودت بهشون بگو...مثلا یه روز که تلوزیون برنامه ازدواج داره بزن بعدش دنبالش حرف ازدواجو بگو...مثلا یه پرسش مطرح کن یا یک خاطره ی فرضی از دوست...مثلا یه روز به مامانت بگو که مامن یکی از همکلاسی هام ازدواج کرده نظرت چیه ؟ ببین مامانت سریع میگه چقدر زود و.. یا نه عکس العملش چیه بعدش بهتر میتونی زمینه سازی کنی و بگی شما هم بدت نمیاد میخوای ازدواج کنی و...


    دوست من اغرق نکن...منم توی سن شما فکر می کردم خیلی می فهمم و اونایی که تا 30 ازدواج نکردن شاید عرضه نداشتن یا هر چی...ولی قطعا شما تا دو و سه سال دیگه دیدگاهت راجب زندگی بازم عوض میشه...اون موقع بازم متوجه میشی که خیلی مونده تا تجربه کسب کنی...البته نخواستم بگم سنت برای ازدواج کمه...خواستم بگم فکر نکنی چون بیش تر متوجه هستی اشکال نداره ازدواج کنی و.. نه اگه اندازه ی سنت هم بفهمی الان ازدواج کنی با شرایطی که داری مطمئن باش با یک ازدواج موفق بیش تر رشد می کنی .... پس با حقایق موجود صحبت کن این طوری سنجیده تر و پخته تر به نظر خواهی اومد...تا این که بگی من مثل یک سی ساله می فهم...اونم سنی که خودش نسبی هست...

    ببین نمیگم عجله کنی...ولی دختر خوب معمولا روی زمین نمی مونه...شما که میخوای دو سال دیگه اقدام کنی اشکال نداره من به قسمت اعتقاد دارم..قسمتت باشه قسمتت میشه...ولی این که بخوای دو سال بهش فکر کنی بعدش اون موقع ایشون ازدواج کنه مطمئن باش داغون میشی...پس یا باید الان از طرف خانواده از ایشون خواستگاری کنی... یا اگه دو سال دیگه ایشونو فقط به عنوان یک مورد مناسب توی ذهنت نگه داری و بزرگترش نکنی..بعدش دو سال بعد یک سال بعد هر موقع خواستی با خانواده خواستگاری کنی اقدام کنی...مجرد بودن بسم الله...ازدواج کرده بودن قسمتت نبوده ان شالله یک مورد دیگه..پس اینا رو برای خودت حل کن...


    این که شما میگی اون خانم نباشه میمیری نشون میده توی این مورد کم تر از سنت متوحه میشی و خیلی داری احساسی برخورد میکنی..از حرفم ناراحت نشی ها..دارم توصیه دوستانه میکنم..خود خانم هم بفهمه شما این طوری خاطر خواهش هستی بیش تر ازت زده میشه این از من به شما توصیه...من الان اصلا حرفم اون خانم نیست یا شما انتخابت اشتباهه...من میگم شما خانواده رو راضی کن..بعدش از دختر خانم خواستگاری کنید اون موقع بزرگتر ها متوجه میشند شما مناسب هم هستید یا نه..ممکنه مناسب نباشید اون موقع شما خدایی ناکرده مگه باید بمیری...نه اصلا..خود شما هم پدر بشی دختر دار شی دخترتو به هرکی نمیدی... این که شما شرایطتت مناسبه واز اون خانم خوشت اومده اصلا کفایت و لزوم نمی کنه حتما اون خانم مال شماست... پس زیادی ایشونو توی ذهنت بزرگ نکن و گر نه فراموش کردنتش همون قدر که بزرگتر شده سخت تر میشه...

    ان شالله با ازدواجی موفق خوشبخت تر بشی.

  8. 4 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    loooooong (جمعه 07 فروردین 94), meysamm (جمعه 07 فروردین 94), setare_000 (جمعه 07 فروردین 94), اقای نجار (جمعه 07 فروردین 94)

  9. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 28 آذر 94 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-1-01
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    1,925
    سطح
    26
    Points: 1,925, Level: 26
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز.وقتی من این تاپیک ها و دغدغه ها رو میبینم یاد گذشته خودم می افتادم واقعا یادش بخیر ..تجربه ی شخصیمو به شما میگم بهترین تصمیم رو بگیری ان شالله.

    اول از همه شما باید به خانواده بگید برخلاف عرف فامیلای نزدیکتون(کار به درست و غلطش ندارم) می خواید زودتر ازدواج کنید... واصلا اسم و نشونی از کسی که خاطر خواهش هستید نبرید
    .. چون ببنید شما اگه موضوع ازدواج رو مطرح کنید بعدش پشت بند بگید از فلانی و هم کلاسیم خوشم اومده خانواده شما اگه دوست نداشته باشن توی این سن ازدواج کنید یه گارد مخالف می گیرند و فکر می کنند اگه اون خانم نباشه از تب و تابش می افتید..و یه جورایی میان صورت مساله رو پاک کنند و اون خانم رو از ذهن شما دور کنند و ساز مخالف بزنند و... پس قبل هر چیز شما اعلام امادگی برای ازدواج کنید ولی نگید کسی رو زیر نظر دارید

    من اصلا توصیه نمی کنم مساله ازدواج رو با عمه و خاله و.. در میون بذارید و... الان سن کمی داری و دوست داری به اون خانم برسی....بعد ها که سنت میره بالا تا زمان زمانو ممکنو اون فردی که واسطه شده منت سرت بذاره حالا چهکار بزرگی کرده و خودت پشیمون شی و خجالت زده چرا خودم نگفتم و.... دوست من این چیزا گفتنش بی حیایی نیست... هیچکی هم مثل خانواده نمیتونه شما رو کمک و همراهی کنه...پس خودت بهشون بگو...مثلا یه روز که تلوزیون برنامه ازدواج داره بزن بعدش دنبالش حرف ازدواجو بگو...مثلا یه پرسش مطرح کن یا یک خاطره ی فرضی از دوست...مثلا یه روز به مامانت بگو که مامن یکی از همکلاسی هام ازدواج کرده نظرت چیه ؟ ببین مامانت سریع میگه چقدر زود و.. یا نه عکس العملش چیه بعدش بهتر میتونی زمینه سازی کنی و بگی شما هم بدت نمیاد میخوای ازدواج کنی و...


    دوست من اغرق نکن...منم توی سن شما فکر می کردم خیلی می فهمم و اونایی که تا 30 ازدواج نکردن شاید عرضه نداشتن یا هر چی...ولی قطعا شما تا دو و سه سال دیگه دیدگاهت راجب زندگی بازم عوض میشه...اون موقع بازم متوجه میشی که خیلی مونده تا تجربه کسب کنی...البته نخواستم بگم سنت برای ازدواج کمه...خواستم بگم فکر نکنی چون بیش تر متوجه هستی اشکال نداره ازدواج کنی و.. نه اگه اندازه ی سنت هم بفهمی الان ازدواج کنی با شرایطی که داری مطمئن باش با یک ازدواج موفق بیش تر رشد می کنی .... پس با حقایق موجود صحبت کن این طوری سنجیده تر و پخته تر به نظر خواهی اومد...تا این که بگی من مثل یک سی ساله می فهم...اونم سنی که خودش نسبی هست...

    ببین نمیگم عجله کنی...ولی دختر خوب معمولا روی زمین نمی مونه...شما که میخوای دو سال دیگه اقدام کنی اشکال نداره من به قسمت اعتقاد دارم..قسمتت باشه قسمتت میشه...ولی این که بخوای دو سال بهش فکر کنی بعدش اون موقع ایشون ازدواج کنه مطمئن باش داغون میشی...پس یا باید الان از طرف خانواده از ایشون خواستگاری کنی... یا اگه دو سال دیگه ایشونو فقط به عنوان یک مورد مناسب توی ذهنت نگه داری و بزرگترش نکنی..بعدش دو سال بعد یک سال بعد هر موقع خواستی با خانواده خواستگاری کنی اقدام کنی...مجرد بودن بسم الله...ازدواج کرده بودن قسمتت نبوده ان شالله یک مورد دیگه..پس اینا رو برای خودت حل کن...


    این که شما میگی اون خانم نباشه میمیری نشون میده توی این مورد کم تر از سنت متوحه میشی و خیلی داری احساسی برخورد میکنی..از حرفم ناراحت نشی ها..دارم توصیه دوستانه میکنم..خود خانم هم بفهمه شما این طوری خاطر خواهش هستی بیش تر ازت زده میشه این از من به شما توصیه...من الان اصلا حرفم اون خانم نیست یا شما انتخابت اشتباهه...من میگم شما خانواده رو راضی کن..بعدش از دختر خانم خواستگاری کنید اون موقع بزرگتر ها متوجه میشند شما مناسب هم هستید یا نه..ممکنه مناسب نباشید اون موقع شما خدایی ناکرده مگه باید بمیری...نه اصلا..خود شما هم پدر بشی دختر دار شی دخترتو به هرکی نمیدی... این که شما شرایطتت مناسبه واز اون خانم خوشت اومده اصلا کفایت و لزوم نمی کنه حتما اون خانم مال شماست... پس زیادی ایشونو توی ذهنت بزرگ نکن و گر نه فراموش کردنتش همون قدر که بزرگتر شده سخت تر میشه...

    ان شالله با ازدواجی موفق خوشبخت تر بشی.
    ممنون واقعا
    ولی من گفتم نمیگم ینی نگفتم گفتم ینی ممکنه کیسای دیگه هم بیان تو زندگیم

  10. 2 کاربر از پست مفید loooooong تشکرکرده اند .

    فدایی یار (جمعه 07 فروردین 94), بارن (جمعه 07 فروردین 94)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 11 اسفند 97 [ 06:21]
    تاریخ عضویت
    1393-10-28
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    4,507
    سطح
    42
    Points: 4,507, Level: 42
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    151

    تشکرشده 141 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز اگر شرایطشو داری برو جلو اصلا به سنت هم توجه نکن، من 25 سالمه ولی شرایط ازدواجو ندارم با این شرایط هیچ وقت هم ازدواج نمی کنم تا خدا بخواد و شرایط فراهم بشه، من همیشه میگم زود ازدواج کردن خوبه به شرطی که شرایط فراهم باشه.

  12. 3 کاربر از پست مفید aloneman تشکرکرده اند .

    loooooong (جمعه 07 فروردین 94), اقای نجار (جمعه 07 فروردین 94), بانوی آفتاب (چهارشنبه 12 فروردین 94)

  13. #7
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 28 آذر 94 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-1-01
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    1,925
    سطح
    26
    Points: 1,925, Level: 26
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی از دوستان نظر دیگه نداره؟
    ممنون میشم کمکم کنین

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 مهر 94 [ 16:26]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    69
    امتیاز
    1,517
    سطح
    22
    Points: 1,517, Level: 22
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    28

    تشکرشده 57 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز

    شما که شرایطت خوبه با خونواده صحبت کن یجوری راضیشون کن. بعدم به طور رسمی از اون خانم خواستگاری کن( خودتم مستقیم بهش نگو که مناسب نیست)

    واقعا آدم شرایطشو داشته باشه زود ازدواج کردن نعمتیه. کاش منم زودتر ازدواج کرده بودم امروز که دارم 25 سالگیمو میگذرونم شاید از نظر اطرافیان اوضاعم نسبت به چهار سال پیش بهتر شده باشه ولی چیرهایی رو از دست دادم که میدونم حتی بعد از ازدواج هم قابل جبران نیستن.

    من اگه بچه دار بشم بچه هامو در سن کم سر و سامون میدم. چون واقعا درکشون میکنم

  15. کاربر روبرو از پست مفید sepanta1990 تشکرکرده است .

    meysamm (شنبه 23 خرداد 94)

  16. #9
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 28 آذر 94 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1391-1-01
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    1,925
    سطح
    26
    Points: 1,925, Level: 26
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    28

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من فقط نمیفهمم چطور به مامانم بگم
    اصن نمیفهمم چطور بگم حتی دیشب بابام بهم گفت تو اگه زود زن بگیری من کلی کار واست میکنم

    من مشکلم گفتنشه روم نمیشه

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 فروردین 94 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    589
    سطح
    11
    Points: 589, Level: 11
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط loooooong نمایش پست ها
    من فقط نمیفهمم چطور به مامانم بگم
    اصن نمیفهمم چطور بگم حتی دیشب بابام بهم گفت تو اگه زود زن بگیری من کلی کار واست میکنم

    من مشکلم گفتنشه روم نمیشه
    عزیزم هر جوری بگی فرقی نداره ممکنه یه کم اولش اخم کنه و حرف بزنه که باید تحملش کنی .این طبیعیه .بعدش خودش کم کم فکر میکنه و به خواستت احترام میزاره


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.