به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 35 , از مجموع 35
  1. #31
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 شهریور 95 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1393-11-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,196
    سطح
    18
    Points: 1,196, Level: 18
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم من 23 سالمه و یک سال و خورده ای میشه ک نامزد کردم ، احساس کردم همسرم تا حدی شبیه همسر شماست برای همین فک کردم بد نباشه از تجربه خودم براتون بگم

    پارسال عید من و خونوادم کلی برنامه ریختیم که بریم مسافرت و از اونجا بریم شهرستان تا داییمو ک بعد از 8 سال میومد ایران ببینیم
    همسرم ایران نیست ، وقتی فهمید بدون اینکه با اون مشورت کنم برنامه عیدمو برا خودم ریختم کلی ناراحت شد و با حالت دستوری به من گفت که عید و باید برم پیش خونوادش ( شهر دیگه ای زندگی میکنن)
    این در حالی بود که من پیش خونوادش خیلی معذب هستم و مهم تر از اون خودش نبود
    خیلی گریه کردم ولی به روش نیاوردم و دوهفته عید و پیش خونوادش بودم ، و اون همیشه تو وب میدید که من چقد دلم گرفته اونجا تنهام ، میدونم پشیمون شده بود از خواستش ولی غرور مردونش اجازه نداد به روش بیاره
    درسته من نتونستم داییمو ببینم و پارسال عید که اولین عید متاهلیم بود بدترین عید عمرم شد اما بعد از اون دیگه هیچوقت ازم نخواست جاییرو که دوس ندارم برم
    امسال عید بازم شوهرم نیس پیشم ، اما با اینکه چن ماهی میشه خونوادشو ندیدم وقتی ازش اجازه گرفتم که برم مسافرت با خونوادم بدون هیچ اخم و ناراحتی بهم گفت ایشالا بت خوش بگذره حتی ازم نخواست به خاطر عید دیدنی یه سر حتی برم پیش خونوادش

    اینارو گفتم تا در نهابت اینو بت بگم ، شوهر من 9 سال ازم بزرگتره ، اما من این واقعیت و قبول دارم که مردا هر سنی هم که باشن گاهی وقتا پسر بچه ای میشن که حاضرن برای نشون دادن مرد بودنشون به همسرشون هر روشیو پیش بگیرن ، چه بهتر که ما خودمون اجازه بدیم تا حس مردونگیشونو راحت ارضا کنن ...

    - - - Updated - - -

    - - - Updated - - -

    - - - Updated - - -

    چرا نظر من نشون داده نمیشه

  2. 4 کاربر از پست مفید haniee تشکرکرده اند .

    mohi (سه شنبه 12 اسفند 93), گیسو کمند (چهارشنبه 13 اسفند 93), بارن (دوشنبه 11 اسفند 93), شمیم الزهرا (دوشنبه 11 اسفند 93)

  3. #32
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام خانم.نتیجه تایپیکتو لطفا بگو تا منم راه تازه یاد بگیرم.

    موردی که گفتی یکی از کوچکترین مشکلات منو همسرم در دوران عقدمون بود. راهمو بهت میگم اما شاید نتیجشو دوست نداشته باشی.
    ما اقوام رسما اغلب دعوتمون میکردن در موارد مثه عروسی اما نه مهونی ها، اما همسرم از حتی برادر من توقع داشت که به خودش زنگ بزنن و دعوت کنن در حالی که خواهرای همسرم یک بار هم منو خودشون دعوت نمیکردن.
    خلاصه من از خانوادم خواستم همیشه به ایشون تماس بگیرن و دعوت کنن نه من، حتی همه اقوام دیگه این موضوعو رعایت میکنن و کمی اوضاع خوب شد اما باز هم مواردی پیش میومد که همسرم اذیت کنه (مثلا برنامه های عید دیدنی که دعوتی نیست و قراریه که بین فامیل میذارن فلان روز بریم فلان جا، یا یکی یه عصرونه به یکی از اقوام زنگ میزنه که به همه بگو بیان خونم...)و درون موارد من هم نمیرفتم و این شد که دیگه کم کم فامیل هم حساسیتشون روی نیومدن من به مهمونی ها کم شد و دیگه یه جورایی نیومدن من طبیعی شد و خودمم دیگه ناراحت نمیشم که نمیرم!
    ولی زندگیم آرومتر شد در این زمینه.
    ان شاالله شما بهترین راهو پیدا کنی

  4. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 12 اسفند 93), mohi (سه شنبه 12 اسفند 93), nikon (شنبه 01 فروردین 94)

  5. #33
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 96 [ 11:15]
    تاریخ عضویت
    1393-12-06
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزان دیشب آشتی کردیم ولی بازم من ته دلم یه چیزی بود

    همسر من مشکلی با عید دیدنی نداره خدارو شکرومیگه عید دعوتی نیست

    میدونم که چون تازه وارد توخانوادست دوس داره برای عروسی و بعضی مهمونیا دعوت رسمی بشه
    ولی این تو خانواده ما قبل از عروسی زیاد قابل قبول نیست یعنی ممکنه بعضیا جدا دعوت کنن یا بعضیا نه همینطوری به خانوادم بگن
    خلاصه اینکه این تو خانواده خودم هنوز کامل حل نشده پدر و مادرم هنوز معتقدن تا عروسی نکردید و جدا نشدی کارت جدا چرا(ما خونواده ساده ای هستیم حتی اگه کارت نیارن و تلفن بزنن بابام میگه همین که احترام گذاشتن زنگ زدن میریم)
    الان رابطش با خانوادم یه خورده تیره وتاره دیشب خودش گفت بریم پیش مشاور ولی وقتی رفتیم توراه گفت تو وخونوادت به مشاور احتیاج دارین نه من که بعد گفت از رو ی اعصاب خوردی دوری از تو اینو گفتم
    اصلا اونم مثل من زبون باز نیست میگم اینو به خوبی به خانوادم بگو با زبون ولی گوش نمیده

    چطور خانوادمو قانع کنم که نظر شوهرم پر توقعی نیست و فقط کمی احترام میخواد؟؟؟
    حالا خانوادم میگن اگه جایی دوس نداره نیاد حداقل بزاره تو بیایی ولی شوهرم میگه عروسی بدون من نرو و دوباره مشکلات شروع میشه چه کنم نمیدونم
    ویرایش توسط jele : سه شنبه 12 اسفند 93 در ساعت 14:56

  6. کاربر روبرو از پست مفید jele تشکرکرده است .

    آنیتا123 (سه شنبه 12 اسفند 93)

  7. #34
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این مسئله پیش آمده چندان بزرگ نیست شما داری درشت نمایی میکنی شوهر شما خوب هر فردی شخصیتی داره دوست داره بصورت مستقل باهاشون تماس گرفته بشه و دعوت بشوند اینگونه راحت تر هستند و خدارو شکری هم فرد سخت گیری نیستند
    توصیه بنده اینست که مقاله خطای شناختی را مطالعه کنید.
    http://www.hamdardi.net/thread-154.html
    از قضاوت کردن زودهنگام و ذهن خوانی و پیشگویی و زدن برچسب و درشت نمایی خودداری نمایید.
    در مورد صحبتی که بین شوهرتان و پدرتان رخ داده چون متاهل هستم عنوان میکنم و برطبق نظریات مشاورین بهتره بزارید این مسئله بین دوتا مرد خودشان حل نمایند مردها زبان همدیگه را بهتر متوجه می شوند.به اطرافیان وقتی دعوت کردند عنوان کنید که شوهرتان تمایل بیشتری داره که مستقیم باهاشون تماس گرفته بشه یا کارت دعوت مستقل فرستاده بشه.
    در جمع هم اگر از شما دعوتی شد اول بگو باید از آقم اجازه بگیرم ببینم ایشون چی میگن.اینجوری هم احترام به شوهرت گذاشتی و پیشش عزیزتر میشی و هم اینکه بقیه فامیل متوجه میشوند که بهتره دعوت رسمی تر باشه بعدشم این برای دوران عقد هستش و بعد عروسیاین مسئله خود به خود حل میشه.
    در بقیه موراد ایشون چگونه هستند مورد تایید شما هستند؟
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  8. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    mohi (سه شنبه 12 اسفند 93), nikon (شنبه 01 فروردین 94)

  9. #35
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-11-14
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    6,278
    سطح
    51
    Points: 6,278, Level: 51
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,296

    تشکرشده 173 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام خدارو شكر كه آشتي كرديد...
    به نظر من خيلي محترمانه و جرات مندانه به خانوادت بگو كه بايد جدا از شما دعوت بشه هر عائت و هر رسمي از يه جايي شروع ميشه چه بهتر كه تو شروع كننده ي يه عادت و يه رسم جديد باشي كه خانوادت و اقوامتو عادت بدي به اينكه عقد كردن نشانه شروع كردن يه زندگي مستقل هستش پس بايد براي خودت و همسرت ارزش قائل باشن و جداگانه شما را دعوت كنند...
    موفق باشيد.

  10. 2 کاربر از پست مفید mohi تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 12 اسفند 93), nikon (شنبه 01 فروردین 94)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.