به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 35
  1. #21
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    حالا که بیشتر گفتی
    مشخص شد که این موضوع ریشه دارتر از این حرفهاست.

    توی خانواده شما گویا رسم نیست داماد جدید را دعوت کنند
    و همسر شما هم به این موضوع حساس هست.

    وقتی عموی شما مهمانی مکه داشت و شما نرفتید
    حتما گفته شده که چون همسرش را دعوت نکردید نیامدند

    چرا برای مهمانی های بعدی این موضوع باز تکرار شده؟ چرا اقوام شما همسرتون را رسما دعوت نمی کنند؟

    داماد جدید خانواده اینقدر راحت نیست که سرش را بندازه پایین هر جایی بره
    باید دعوت بشه
    وقتی دعوتش نمی کنند انتظار نداشته باشید که بیاد
    از شما هم انتظار داره به عنوان همسرش با نرفتنتون، اعتراضتون را به این که به همسرتون احترام نذاشتن اعلام کنید.

    وقتی این موضوع بارها تکرار شده
    از عروسی دایی و عمو و مهمانی عمو ... شاید بهتر بود که شما قبل از رفتن به عروسی، مساله را حل می کردید.
    نه این که همسرتون بگن نرو
    و شما برید.

    به نظر خودت بی احترامی به همسرت نیست؟
    اگر فردا عروسی دخترعموی همسرت باشه و همسرت را دعوت کنند و شما را دعوت نکنند ناراحت نمی شی؟
    اگر همسرت بره و هیچ اهمیتی به این که شما را دعوت نکردند، نده، ناراحت نمی شی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 10 اسفند 93), nikon (یکشنبه 10 اسفند 93)

  3. #22
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط jele نمایش پست ها
    دوستان امروز رفتم پیش یه مشاور خوب گفتم راه حلی که نشون میده کاملتره

    همه چی رو واسش توضیح دادم ایشون گفتن:
    اولا در دوران عقد ایشون حق اینکه نزارن شما جایی برید و ندارن ( نه من میرم نه اجازه میدم توبری)زور گویی.
    دوما کارشون بسیار اشتباه بوده که اینطوری با پدرتون حرف زدن چجوری میخوان تو صورتش نگاه کنن
    سوما به من گفت اشتباه کردی بهش اس دادی (چند دفعه اس دادم جواب نداد)کسی که یک هفته زنشو گذاشته کنار بخاطر این موضوع کوچیک مطمئنن تو زندگی بدتر از این میکنه

    بهم گفت بهش زنگ نزنم تا خودش بیاد گفت میخواد از الان حرفشو به کرسی بشونه چون سطح خانواده شوهرت از شما پایینتره میخواد خودشو ثابت کنه(من اصلا به موقعیت فکر نمیکردم حالا بالا یا پایین برام مهم نبودهمچنین خانوادم) ولی مشاور گفت این موضوع کم کم بزرگ تر میشه
    چون خودشو پایین تر میبینه ولی دوس داره خودشو خانوادشو دست بالا بگیره(در حای که خانواده من با توجه به وضع مالی خوب و موقعیت اجتماعی بهتر ساده و خاکین)

    راستش منم با نظر بعضی دوستان موافق بودم که بهش زنگ بزنم ولی مشاور گفت اصلا (گفت از این کیسا داشتم که میگم) خیلی اذیت میشی
    با سپاس از nikon و بانو شیدا گرامی
    بشخصه نظرم اینه در دفتر این مشاور رو باید گل گرفت.مدرک کیلویی میدین تورو خدا حداقل برای همه رشته ها ندین

    باید برم عجله دارم فقط در مورد نوشته شما در مورد دعوت کردن شوهرت داره لجبازی میکنه که دلیلی داره احساس بی احترامی میکنه بیانش و رفتارش درست نبود می توانست بهتر از این رفتار بکنه ولی شما مثل اینکه هنوز یاد نگرفتید که تشکیل خانواده دادید یک خانواده مستقل که تشکیل شده از شما و شوهرتان.
    بزار اینجوری بگم من 30سالمه و متاهل اولویت اولم همسرم و دخترم هستند در دوران عقد هم اولویت اولم همسرم بوده وقتی عقد میکنید و تشکیل خانواده میدهید پس باید اولویت اولتان همسر و یا شوهر باشه.

    اولویت اول در هر حالتی پس احترام گذاشتن به شوهرتان واجه بی احترامی به شوهرت بی احترامی به شماست.رسمی که دارید اصلا درست نیست ببخشید باید برم ولی بعنوان یک مرد حق را به شوهرتان میدهم ولی طرز برخورد ایشون هم چندان مناسب نبود
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    mohi (دوشنبه 11 اسفند 93), nikon (یکشنبه 10 اسفند 93), شیدا. (یکشنبه 10 اسفند 93)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-11-14
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    6,278
    سطح
    51
    Points: 6,278, Level: 51
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,296

    تشکرشده 173 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    بعضي وقتا بايد يه چيزايي راحت بگذري تو انقدر اين مسئله رو بزرگ كردي كه نميتوني ازش بگذري...
    بخدا ميفهمم چي ميگي ...ميدونم كار شوهرت اشتباه بوده...ميدونم ناراحتي...ميدونم بعضي وقتا يه حرفايي ميزنه كه آخر بي انصافيه همه ي اينا درست .... اما هرچي كه باشه تو الان يه زندگي و شروع كردي و بايد سعي كني نگهش داري و پايه هاشو محكم كني...لازم نيست هرجايي ريز بين باشي البته توو رفتاراي خوب آدما مخصوصاً همسرت ريز بين باش و اونارو توو حساب ذهنت پس انداز كنت تا يه وقتايي كه مثل الان ازش ناراحتي ازش استفاده كني بتوني ببخشيش و آرامش پيدا كني...
    دوست خوبم مطمئن باش به مرور زمان با شناخت بيشتر ازهم مشكلات تون كمتر ميشه...اما فقط بايد صبور باشي و آرامش داشته باشي...
    راستي نذار توو كدورت بين خودت و همسرت زمان بخوره پيش قدم شو و هرجور شده مشكل و حل كن...

  6. کاربر روبرو از پست مفید mohi تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 11 اسفند 93)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 خرداد 94 [ 09:42]
    تاریخ عضویت
    1391-6-27
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    2,008
    سطح
    27
    Points: 2,008, Level: 27
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 59 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نميدونم چرا دوستان عزيز به كلمه ي عقد توجه نميكنن
    درسته كه ايشون عقد هستند و رسما زن و شوهرن
    ولي در عرف جامعه ي ما تا مراسم ازدواج انجام نشه زندگي مشترك شروع نميشه
    ايشون هنوز خونه ي پدرشون زندگي ميكنن
    و به نظر مندوران عقد هم يكي از مراحل مهم براي شناخت طرف مقابله حتي مهمتر از نامزدي
    تجربه ش رو داشتم كه ميگم
    و با احترام به نظر دوستان هنوزم معتقدم همسر ايشون رفتارش براي شروع يك زندگي مشترك مناسب نيست
    و بايد روي رفتار اين آقا بيشتر تامل كنند تامل كنند

  8. 2 کاربر از پست مفید hajes تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (دوشنبه 11 اسفند 93), نادیا-7777 (دوشنبه 11 اسفند 93)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array
    من فقط و فقط نظر شخصی خودم رو میگم و مسلما کارشناسی نیست
    طبق تجربه شخصی خودم

    لطفا در زمان آشنایی و نامزدی و عقد
    خوب و کامل به حرکات و رفتارها و عکس العمل های طرف مقابل توجه کنید
    چون تمام زمزمه های این دوران بعد از ازدواج تبدیل به فریااااااااااااااااااااد میشه و کاملا غیرقابل تحمل

    موفق باشید
    یاحق


    - - - Updated - - -
    زندگی زیباست

  10. 2 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    hajes (دوشنبه 11 اسفند 93), گیسو کمند (دوشنبه 11 اسفند 93)

  11. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 96 [ 11:15]
    تاریخ عضویت
    1393-12-06
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با تشکر از نظر دوستان

    ببینید منم با نظر کلی شما موافقم که من حالا ازدواج کردم و احترام شوهرمم واجبه و یکی ازاولویت های زندگیم شوهرمه
    من تا به حال بدون اجازه شوهرم کاری نکردم که ناراحت بشه همونطور که گفتم من در خانواده به شوهر داری معروفم

    الان موضوع اصلی شوهرم دعوت کردن نیست (چند جا که گفتم نذاشت برم دعوت شدیم ولی بیچاره ها نتونستن کارتو بیارن. راه دور و یه سری سوءتفاهمات) اون میگه که الان از خانوادت جدا شدی و قرار نیست هرجا اونا میرن تو هم بری

    بله اگه من هر دقیقه با اونا بیرون میرفتم حق با اون بود من که 2 ماه یک بار به خانه مادر بزرگم تهران سر میزنم وسالی ی2 بار به خونه خالم [ه این حرف درسته ؟اون از الان میخواد اختیارو دستش بگیره درسته شوهرمه و منم حرفشو گوش میدم و به نظرش احترام میزارم ولی دلیل نیست که زور گویی کنه

    چند وقت پیش من رفتم خونه دوستم شوهرش زود اومد به شوهر گفتم گفت شوهرش زود میاد خونه دوس ندارم بری منم خودم موافق بودم پس حرفشو گوش کردم و نرفتم ولی این دفعه فرق داشت

    دیشب برخلاف نظر روانشناس بهش چند تا اس دادم تا بالاخره جواب داد بهش گفتم با هم بریم پیش مشاور(حرف کسی رو قبول نذاره) میگه اول خودت برو بهت بگه بدون اجازه شوهرم خیره سرانه رفتم عروسی چون دوس نداشت(دقیقا همین جمله) ببین چی میگن بعد بیا زندگیتو کن ولی من رفتم مشاوره حقو به من دادن
    هر چی میگم با هم بریم قبول نمیکنه چطوری راضیش کنم؟؟؟؟

    این موضوع کوچیکه ولی به نظر من بزرگ میشه چرا الان میگم
    همونطور که گفتم داماد خانواده شوهرم یه دیکتاتور کامله اونم همینطره خواهر شوهرم بدون اجازش آبم نمیخوره
    حق نداره حتی خونه مادرش بیاد اگه هم بیاد با شوهر و پسرش نیم ساعت میشینن و سر سفره غذا تا شوهرش میگه پاشو خواهر شوهر گرامی فوری حاضر میشه و میرن
    یه روز نمیدونم چی شده بود که شوهرش اجازه داد شب بمونه همه خوشحال شدن شوهرش رفت و هنوز 2 دقیقه نگذشته بود زنگ زد که نه نمیخوام بمونی من میگم بیا زود باش خواهرشوهرم شبیه جت حاضر شد باور نمیکنید بعد به پسرش گفت زود برو جلوی در وایسا قبل از اینکه پدرت بیاد به احترام حرفش
    اصلا خواهرشوهرم با فامیلاش رابطه ای نداره یعنی خونه دایی خاله عمه و ... اصلا نمیره چون شوهر جان خوشش نمیاد تا به حال خانواده شوهرمو دعوت نکرده خودشون میرن ولی همش با خانواده شوهرش درارتباطه حتی وقتی مادر شوهرم به شدت مریض و در بیمارستان شوهرش احازه ندا بیاد و فقط عین یه مهمون تو وقت ملاقات اومد و رفت

    مشاور میگه شوهرت با اینکه میدونه رفتار دامادشون خوب نیست ودر زبونم همینو میگه ولی عملا داره کار اونو انجام میده میخواد گربه رو دم حجله بکشو چون پدر منم بی اطلاع طرف منو گرفت بیشتر حرصش در اومده

    الان یک هفتس قهره بخاطر موضوعی که اولین باره اتفاق افتاده نه چندمین باریعنی تو مسائل بزرگتر میخواد چیکار کنه
    ویرایش توسط jele : دوشنبه 11 اسفند 93 در ساعت 12:42

  12. کاربر روبرو از پست مفید jele تشکرکرده است .

    بارن (دوشنبه 11 اسفند 93)

  13. #27
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما الان عقد هستید و بصورت رسمی زن و شوهر محسوب میشید.درسته دوران عقد دوران شناخت هست و نجواهای دوران عقد بعد عروسی تبدیل به فریاد میشود ولی دلیلی وجود نداره که بخواهیم بزرگنمایی بکنیم.

    شما اولین نفر نیستی و مسلما آخرین نفری هم نیستی که با این مسئله مواجه شدید زن و مرد از دو دنیای متفاوت هستند بانوان احساساتی و مردها منطقی.زندگی مشترک با لج و لجبازی به جایی نمیرسه مسئله کارت دعوت نیست بزار اینجوری بهت بگم شوهر شما میخواد قلمرو خودش ار مشخص کنه و به همه اعلام کنه که شما همسرش هستی و تشکیل یک خانواده مستقل دادید ولی طرز بیانش چندان مناسب نیست ولی این دلیلی نمیشه بگیم کارش اشتباه هست.
    به هیچ عنوان با شوهرت بحث نکن مخصوصا منطقی سعی نکن مجابش کنی که حق با شماست مردها استاد بحث های طولانی هستند از این راه به جایی نمیرسی بجای اینکار بهتره از قدرت های خدادادی که در وجود زن نهادینه شده استفاده بکنی.مثل احساسات ظرافت های زنانه استفاده بکنید. با سیاست بیشتری رفتار بکنید و صحبتت بکنید.اینجوری زودتر به نتیجه میرسید.
    لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه

    چگونه منفعل نباشیم؟

    اینا هم تاپیک های she هستش.

    مشاوره تخصصی با جناب sci

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

    برای اولین بار جراتمندانه حرف زدم و کارم به طلاق کشیده

    و از همه مهمتر این لینک

    تفاوت بین زن و مرد از نظر دیدشان نسبت به مسائل مردهای منطقی و بانوان احساسی

    استقبال از شوهر، چرا؟

    نیاز دارید از ظرافت های زنانه خودتان بیشتر استفاده کنید بانو این خیلی کمک میکنه به شما برای اینکه رابطه بهتری با شوهرتان برقرار کنید و حرفتان را هم بزنید و نتیجه هم بگیرید.
    خیلی کارایی داره.
    از نوشته زیبای بانو مصباح الهدی هم میتوانید کمک بگیرید.
    http://www.hamdardi.net/thread34206-2.html#post340614
    لطفا مقاله زیر را هم مطالعه کنید.
    http://www.hamdardi.net/thread-154.html
    از زدن برچسب به شوهرتان جدا خودداری کنید

    این موضوع اتفاقا بنظرم محک بسیار خوبیه برای شناخت خودت و توانایی هایی که داری و همینطور تمرین خوبی برای استفاده از مهارت هایی که از خواندن مقالات سایت همدردی بدست می آوری.
    شوهر شما فقط میخواد بگه که شما همسرش هستی و یک خانواده هستید همین میخواد بعنوان اولویت اول توسط شما دیده بشه و بهش توجه کنید و به دیگران هم عنوان بکنید و نشان بدهید که زندگی مستقلی دارید همین.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array
    خاله قزی عزیز
    مساله بزرگنمایی و کوچک نمایی نیست
    چرا همیشه درباره خانمها سعی میشه کلا صورت مساله پاک بشه؟

    بنده حرف کاملا درستی زدم که در دوران نامزدی و اینا تمام نجواها بعد از عروسی تبدیل به فریاد میشه

    من نه توی زندگی این خانم هستم و نه خانواده ایشون و همسرش و غیره رو میشناسم
    نمیدونم هرکدوم تحت چه شرایط و با چه تربیتی بزرگ شدن و شکل گرفتن

    پیامی هم که دادم کاملا منطقی و از روی تجربه بود و بسیار کلی بود
    حالا یکی پند میگیره و هواسشو جمع میکنه یا یکی رد میشه و خودش صلاح کارشو بهتر میدونه
    من گفتم همه هواساشونو جمع کنن که خدانکرده بعدا ضربه ای به کسی وارد نشه و با حالا مهارت در ارتباط یا هرچیز دیگه ای مشکلش رو قبل از وارد شدن به زندگی متاهلی رسمی و زیر یه سقف رفتنن حل کنه

    من قبل از ازدواجم با همسر سابق زیاد از این بساطا داشتیم
    کلا بدون اجازه و خواست ایشون آب نمیخوردم و همش میگفتم عیب نداره ،مرده، غرور داره،عزت داره،میخواد بزرگم باشه،و از اینحرفا
    نشون به اون نشون که همیشه کوتاه اومدم و این شد که منو چهارسال برد از تهران به شهر خودشون و منو زندانی کرد توی خونه و 4سال حق شنیدن حتی صدای خانوادم و اقوام و دوستان رو نداشتم .
    فقط خانواده خودش و اقوام خودش و دوستان خودش
    همه کس و کارم رو کرده بود اونا

    اگر قبل ازدواج و در دوران همون نامزدی بسیار کوتاه به نشونه ها و حرکاتی که میکرد دقت میکردم و هی لاپوشونی نمیکردم و نمیگفتم عیب نداره بابا درست میشه،مرده،الان میخواد خودشو ثابت کنه و غیره یا وقتی با خانوادم بد صحبت میکرد بجای اینکه توی روی خانوادم واستم و ازش دفاع الکی کنم یکم منطقی به قضیه نگاه میکردم اینجوری نمیشد که هر بلایی بخواد سرم بیاره

    ایشا.. که جریان این خواهر گلم کلا فرق داشته باشه و آقاشون فقط هیجانی عمل کرده باشه

    یاحق
    زندگی زیباست

  15. 3 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (چهارشنبه 13 اسفند 93), اثر راشومون (سه شنبه 12 اسفند 93), بارن (دوشنبه 11 اسفند 93)

  16. #29
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,419
    امتیاز
    286,911
    سطح
    100
    Points: 286,911, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,575

    تشکرشده 37,077 در 7,001 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام
    لطفا توجه کنید
    بحث کوتاه آمدن و منفعل بودن که نشانه بی مهارتی هست اشتباه هست.
    بحث درگیری و دعوا و جواب دادن و مقابله کردن هم که نشانه بی مهارتی هست اشتباه هست.

    در اتباطات باید با توجه به همه جوانب تعامل برقرار کرد.
    هم توجه به شخصیت همسر
    هم توجه به مهارتهای ارتباطی
    هم توجه به بحث جرات ورزی و قاطعیت و رعایت حریم و خطوط قرمز
    هم صبر و مدارا

    اینها یک بسته و مرتبط با هم هست.
    همانطو که تحمل و صبر در جایی که باید سخن گفت اشتباه محسوب می شود.
    سخن گفتن و بحث و مقابله در جایی که باید صبور بود هم اشتباه خواهد بود.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  17. 6 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    hajes (چهارشنبه 13 اسفند 93), khaleghezey (دوشنبه 11 اسفند 93), فرشته مهربان (دوشنبه 11 اسفند 93), گیسو کمند (چهارشنبه 13 اسفند 93), آویژه (دوشنبه 11 اسفند 93), رها68 (دوشنبه 11 اسفند 93)

  18. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 96 [ 11:15]
    تاریخ عضویت
    1393-12-06
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    2,516
    سطح
    30
    Points: 2,516, Level: 30
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان عزیز اولش بگم که من خودم یکم بی زبونم وسیاست زنانه کمی بلدم یعنی شوهرم گول این سیاستارو نمیخوره بقول خودش زرنگه و شوهرم هم زبان باز نیست کمی قلدر گونه حرف میزنه مثلا اوایل عقد که پدرم راضی به زیاد رفتنم خونه مادر شوهرم نبود(شوهرم توقع داشت هر روز برم) جلوش تو جمع گفت خوب زنمه اختیارشو دارم

    یه چیزی این وسط هست که من نمیفهمم . اوایل عقدمون شوهرم به شوخی به خواهرش گفت همهدعوت کردن ( فامیلای نزدیک هر دومون ) شما دو تا خواهر چرا دعوت نکردی(من اصلا توقع دعوت نداشتم ) آبجیش گفت وقتی عروسی کردید دعوتتون میکنیم الان که جدا نشدید یا وقتی رفتیم عروسی دختر همسایه (بهمون کارت جدا دادن) به شوهرم گفتم چقدر پول بدیم پدر شوهرم گفت الان شما ها با مایید جدا نشدید که منم با مهربونی گفتم آخه کارت جدا دادن زشته
    حالا حرف اینه اگه میگن احترام بزارید این چه داستانیه که خودشونم قبول ندارن

    در هر صورت من اونروز یا قبلشم چیزی در این مورد نگفتم . شوهرم اونروز اصلا نذاشت من حرفی بزنم تا گفتم بریم عروسی (با خوبی) قهر کرد و هرچی اس دادم و زنگ زدم جواب نداد

    حالا خانوادمم با توجه به قهر و اونطوری حرف زدن با پدرم ازش دلچرکین شدن یعنی ناراحتن

    من دارم تمام تلاشمو میکنم راضیش کنم با هم بریم مشاوره شما دوستان هم دعا کنید همه چی بخیر تموم بشه

  19. کاربر روبرو از پست مفید jele تشکرکرده است .

    نادیا-7777 (سه شنبه 12 اسفند 93)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.