همیشه میگن کسانی که از بیرون ماجرارو میبینن منطقی تر ماجرارو بیان میکنن.من دارم شما رو احساسی میبینم.این درست نیست که سخت نگیرین.یعنی چی؟یه عمر می خواهید زندگی کنید.اتفاقا قبل از بله گرفتن هر کاری لازمه بکنید ولی بعد راحت بگیرید.کلا وقتی یه عده بصورت گروهی بیرون میرن حتما یه نیم نگاهی به همدیگه دارن.البته این نظرمنه و چیزی هست که دیدم و صحبت های رد و بدل شده در این جمع هارو شنیدم.البته این موضوع رو شما بهتر از بقیه میدونید ولی داری به راحتی از کنارش رد میشی. این موضوع با معیار های من جور نیست ولی شاید با معیارهای شما جور باشه.کسی که اینقدر راحت باشه برای من مناسب نیست.من اگر یکبار جواب منفی بشنوم دیگه ماجرارو دنبال نمیکنم البته باز این نظر منه چون در آینده صحبت هایی پیش میاد که یه کم شاید سنگین باشه برای آدم و شاید بعضی جاها مجبور بشیم امتیاز بدیم.در مورد معیارهاتون اون چیزایی که در پست مربوطه گذاشتین یه بار دیگه بخونید متوجه میشید که همشون ظاهریه.البته این بدنیست ولی همه ماجرا سازگار بودن نیست.ببینید همیشه در اینگونه قرارها نمیشه صد در صد فهمیدکه طرف خیلی با شما سازگاره چون همیشه طوری رفتار میشه که بنظر طرف مقابل مناسب بیاد.شاید حتی واقعیت نباشه.یا حتی شاید نقش بازی کنیم.همیشه دوست داریم به نظر طرف مقابل بهترین بیایم حتی اگه واقعیت اون نباشه.پس چشاتون رو باز کنید.حتی اگه لازمه تعقیب کنید یا میتونید از یک فرد مطمین بخواهید که این کارو برای شما انجام بده.ولی از کنار این موضوع راحت رد نشید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)