موضوع: رابطه 3 ساله ای که شکست خورد

گاهی باید خودتو رها کنی تز بند تا خدا دستتو بگیره.....رهاشو امیر علی...رها.....یه مدت بیخیال همه چی شووو همه ی خوبیا و بدیا....خودتو بسپار به روزگار بزار ببرت همونجایی که باید باشی.....باور کن یه مدت بگذره همه چیی درست میشه....همه چیییی.....به بهترین شکلی که باید میبود درست میشه...فقط صبر...صبر..صبر.....انقد بی تابی نکن.....خلایق هرچه لایق....بزار اگه لیاقتتو داشت برمیگرده..

سلام
قششنگ میفهمم چی میگین
اما چندتا تجربه یکی ک رف ب هییییچ عنوان نباید قبولش کرد ب قوله یکی اگه بتونه ازتون ی روز بی اطلاع بگزرونه ی کبریت بگیرین زیره رابطه مطمئن باشین اگر بیاد دفعه بعد یجوری میره ک حسرت این روزارو میکشین
تجربه بعدی نهایت ۳،۴ماه دیگه با این شرایط کنار میاین شاید با دیدن کافی شاپا اشک تو چشاتون جم شه اما صدها دلیل برای خوشحالی از نبودنشم خاهید داشت
قوی باشیین میگزره ی دوره ای از زندگیه مراحل بزرگ شدنه برا هممون

مرسی از همه. خدا رو شکر الان کمتر بهش فکر میکنم. بهترم. البته فکرش توی ذهنم هست اما نه به قدری که مثل قبل بغض کنم.
منتها یک سری لوازم و لباس پیشم ازش مونده میخوام همه رو پک کنم + بخشی از کادوهاییش که هنوز نزدم تو دیوار برایش بفرستم.
به نظر شما دوستان این کارو بکنم ؟
میخواهم هر حرفی بهش نزدم را نیز برایش بنویسم و در کنار پک برایش پست کنم.

ببین من نمیدونم نظرم درسته یا نه...شاید اشتباه باشه نظرم دوستان کمک کنن... ولی بنظرم اگه اینطوری خالی میش نامه رو براش بفرست و کلا محوش کن از زندگیت...چون اگه حرفاتو نزنی تا آخر عمر این حرفای نزده تو دلت سنگینی میکنه....البته مواظب چیزاییم که مینویسی باش سعی کن حرمتارو از بین نبری بزار همیشه شخصیتت حتی جلو اونکس که بت بدی کرده حفظ شه...ولی کادوهارو زیاد موافق نیستم پس بدی:) آخه هدیه رو یه کم ضایس آدم پس بده ولی پکش کن یه جام بذار که هیچوقت نبینیش دگ...و یه چیز دیگه ببین اگه نامه بنویسی باز عواقب نداشته باشه واست....دوباره تهدیدو این حرفا....خلاصه خوشحالم بهتری...

برو پی زندگیت.بسه دیگه.اینکه شخصییت رو لگد کوب کنی برای بعدها اذیتت میکنه.وقتی احساست کامل فرو نشست فقط همین خورد کردن های خودت یادت میمونه و اذیتت میکنه.یه کم دیگه تحمل کنی حالت خوب میشه و راه زندگیتو پیدا میکنی و آماده میشی برای یه زندگی جدید.اینم یادت باشه که هر چی دنبال یه زن بدویی بیشتر ازت فرار میکنه.

نوشته اصلی توسط Mr DaNi

برو پی زندگیت.بسه دیگه.اینکه شخصییت رو لگد کوب کنی برای بعدها اذیتت میکنه.وقتی احساست کامل فرو نشست فقط همین خورد کردن های خودت یادت میمونه و اذیتت میکنه.یه کم دیگه تحمل کنی حالت خوب میشه و راه زندگیتو پیدا میکنی و آماده میشی برای یه زندگی جدید.اینم یادت باشه که هر چی دنبال یه زن بدویی بیشتر ازت فرار میکنه.

پی زندگی هستم...
اما وقتی هر روز.فرد جدیدی برا میبینی و میفهمد جدا شده ای. باید توضیح دهی. باید به دروغ بگویی مشکل داشتیم.
این خودش یک بخش از ناراحتی هایی هست که من دارم تحمل میکنم دوست عزیز.

وقتی او به هر کسی میگوید امیر علی رفتار زشتی داشته و من فقط تحمل کردم. خوب شما هم جای هر کسی باشی پیش خودت میگی اوه معلوم نیست این پسره کار کرده...!
تصور میکنی داستان جالبی هست که رفتار من را گنده کرده و بهانه ای برای کارش؟ تصور میکنی آسون هست پذیرش این موضوع که یکباره زندگی است خراب شود و نتونی درستش کنی؟ تصور میکنی آسون هست رییس جمهور بشی و همون سال کل کشور زلزله بیاد. تو میمونی و اوار و خرابه ها. همه هم فرار کرده اند. تو باید صبر ایوب داشته باشی و لشکری از هرکول ها.

فکر نکن اسون هست که حقیقت را به اون افراد بگویم. و نخواهم گفت. میدانم تا مدت ها این داستان ادامه دارد.
شاید او پی زندی اش باشد. اما من را با درد هایی رها کرده که هر روز ا گر من نخواهم اما دیگران برایم تازه اش میکنند. شاید من توانایی تحمل ندارم. نمیدانم

فک نکنم برات ۸ سال و نیم قابل درک باشه.دوست نزدیک خودم.به همه گفت عاقلانه تصمیم گرفتیم که جدا شیم و خلاص.منم بعد سه سال این اتفاق برام افتاد.اوایل هر کسی پیشم مینشست بحث و حرفو میکشیدم به رابطم.اون بدبختها هم گوش میکردند و صبوری میکردند و دلداری میدادند.تا به مرور کم و کمتر شد و الان بعد چند ماه خوب خوب شدم و از همشون عذرخواهی کردم چون واقعا زیاده روی میکردم.شما هم اولشی.باید از این مرحله بگذری و میگذری.خود خوری و این افکار هیچ سودی به حالت نداره.حتی اگه برگرده هم رابطت مثل قبل نمیشه.این مسیرو من و خیلیای دیگه رفتیم.شما هم میری.صبررررررر

نوشته اصلی توسط amir_ali

پی زندگی هستم...
اما وقتی هر روز.فرد جدیدی برا میبینی و میفهمد جدا شده ای. باید توضیح دهی. باید به دروغ بگویی مشکل داشتیم.
این خودش یک بخش از ناراحتی هایی هست که من دارم تحمل میکنم دوست عزیز.

وقتی او به هر کسی میگوید امیر علی رفتار زشتی داشته و من فقط تحمل کردم. خوب شما هم جای هر کسی باشی پیش خودت میگی اوه معلوم نیست این پسره کار کرده...!
تصور میکنی داستان جالبی هست که رفتار من را گنده کرده و بهانه ای برای کارش؟ تصور میکنی آسون هست پذیرش این موضوع که یکباره زندگی است خراب شود و نتونی درستش کنی؟ تصور میکنی آسون هست رییس جمهور بشی و همون سال کل کشور زلزله بیاد. تو میمونی و اوار و خرابه ها. همه هم فرار کرده اند. تو باید صبر ایوب داشته باشی و لشکری از هرکول ها.

فکر نکن اسون هست که حقیقت را به اون افراد بگویم. و نخواهم گفت. میدانم تا مدت ها این داستان ادامه دارد.
شاید او پی زندی اش باشد. اما من را با درد هایی رها کرده که هر روز ا گر من نخواهم اما دیگران برایم تازه اش میکنند. شاید من توانایی تحمل ندارم. نمیدانم

دوست من بیخیال حرف مردم.اگه بخای حرف مردم باشی ی عمر عذابی بهت وارد میکنن ک رفتن اوشون اینقدر عذاب اور نبوده
و اینکه شمات میتونی فراموش کنی اما بلاخره ی وقتایی ی چیزایی هست ک تورو یاد خاطراتت میندازه ک البته باید باهاشون کنار بیایی
تمام

البته مدت هاست از این ماجرا میگذرد. امروز حال خیلی بهتری دارم. خدا رو شکر تو این دوره زمان سریع برام گذشت. تقریبا ناراحتی های این شکست به زیر خاک دارد کشیده میشود.
البته اتفاقات بدی هم برام افتاد. نمیدونم چرا به دختری که قبلا خواستگار نیز کرده بودیم اما به یک سری دلایل به هم خورد اس ام اس دادم. فهمیدم به هم خوردن اون ماجرا چقدر براش سخت بود. به حدی که هنوز یک حس تدافعی نسبت به من داشت.
از هر دوی این ماجرا ها یک تجربه بدست اوردم و اون است هست که هیچ زمان نمیتونی اشتباهاتت رو جبران کنی. این بر خلاف چیزی بوده که همیشه انجام دادم. اما.باید یاد بگیرم که این یک قانون جدید هست.