موضوع: اگر مشکلات فراوانی در زندگی دارید ، فایلهای این تاپیک میتواند راهگشای زندگیتان باشد

من هنوز دانلود نکردم.

فقط میشه منبعشو بگید . مثلا این آقای رائفی پور کیه من نمیشناسم.

نوشته اصلی توسط تیام

سلام.

ببخشید آقای محمد 93 در مورد امل که فرمودین. میخواستم بگم قضیه فقط ظاهر و حجاب نیست یا نماز. این کلمه اونقدر قدرت داره که زندگی آدم رو عوض میکنه. کافیه زمینه داشته باشی.

من به شخصه از جمله افراد گرفتار این واژه هستم. بنده قبلا حافظ بخشی البته حدود 5 جز از قرآن بودم. که از برکات واژه ی امل الان حتی یک کلمه هم یادم نمیاد!!!

سال اول دانشگاه تو یه مسابقه قرآن شرکت کردم و توی یه قرعه کشی بسیار مهیج و یک جورایی حذفی (از اون قرعه کشی ها که کسی که تو سالن نباشه حتی اگه اسمش در

بیاد حذفه ) بعد از خونده شدن اسم 10-11 نفر و به صورت کاملا ناباورانه ای به جای جایزه ی مشهد ، برنده زیارت کربلا شدم. باور کنید اونقدر دوستان غیر مذهبیم بهم خندیدن که

احساس میکردم الانه ذوب بشم برم زمین. من برای خلاص شدن از وظیفه ی سنگین بردن پرچمی که افراد حاضر در قرعه کشی با تمام اعتقادشون دلنوشته هاشون رو به

امام نوشته بودن و قرار بود برنده ببره و صرفا به خاطر اینکه یه عده بهم نخندن من نرفتم و یک فرد دیگه جای من رفت. باور کنید اگه الان برنده ی جایزه ی بهشت بشم ولی یکی بهم بخنده

من بازم نمیرم. الان فقط برام تاسف باقی مونده چون به هر حال ما ایرانی ها یه جورایی سر سفره ی ائمه بزرگ شدیم.

البته من دوستای مذهبی هم دارم ولی متاسفانه خانم های مذهبی و صد البته آقایون مذهبی یه جوری رفتار میکنن که نمیدونم...

به هر حال من دوست داشتم این فایلا رو دانلود کنم و گوش کنم اما فکر نمیکنم رو من اثر بذاره. چون واقعا نمیتونم به هر حال دیدگاه به روحانیته دیگه ...

نماز و دعایی هم که میخونم دیگه به درد عمم میخوره.

گفتم اینجا تشکر کنم . و اگه داشتین فایلی به درد من بخوره کمکی بکنید بد نیست. البته فک نکنم دیگه کمکی به من بشه کرد.

سلام خانم تیام

این پست شما رو دیدم خیلی حرف برای زدن دارم ، منتهی امیدوارم با این خستگی که الان دارم هم بتونم مطالبی که توی ذهنم هست رو کامل بگم هم اینکه بتونم خوب منتقل کنم....


حرفام رو میخوام با یک داستان شروع کنم:

میگن حضرت موسی از خدا میخواد که خدایا میخوام ببینم منی که پیغمبرت هستم و پیش تو جایگاه رفیعی دارم اون دنیا چه کسی همنشین و هم رتبه من هست... خدا بهش یک پسر جوانی رو نشون میده که تمام زندگیش وقف مادر پیرش و نگهداری از اون بوده...

ما خیلی وقتا شده که توی روضه امام حسین بودیم ، ارزو کردیم کاش توی کربلا بودیم و توی سپاه و در رکاب امام حسین بودیم ... خیلی ارزو کردیم که کاش زمان پیامبر بودیم و جزء صحابه حضرت رسول میبودیم ... خیلی دوست داشتیم زمان حضرت علی و فاطمه میبودیم و جزء یاران وفادارشون میبودیم... خیلی دوست داشتیم که زمان ائمه میبودیم و یاری رسانشون میبودیم.... جبر زمانه طوری هست که این امکان نیست ولی اشکال نداره، محمد از خدا میخواسته توی کربلا باشه ، مشکلی نیست... خدا یک ازمون کربلا براش پیش میاره که اگر توش پیروز شد هم شان یاران امام حسین و شهدای کربلا میشه ... خدا یک امتحانی براش پیش میاره که باید خلاف جریانی در جامعه شنا کنه که غالب جامعه دارن یک رفتار و منش ضد دینی پیاده میکنن .. محمد دوست داشته جزء صحابه پیامبر باشه ... باشه مشکلی نیست ... خدا یک ازمونی براش پیش میاره که بابت دینش تهدید بشه ، توهین بشنوه ، تمسخر بشه ، شکنجه بشه و... تا معلوم بشه این ارزوش یک خواسته قلبی هست که به هر قیمتی پاش هست یا صرفا یک اه و هوس زودگذر هست... خانم تیام این داستانی که برای شما پیش اومده و اون تمسخری که شدید ، میتونست برای شما یک سکوی پرتاب باشه با همون توضیحات بالا...

حضرت نوح 950 سال عمر کرده ، توی این 950 سال فقط تونسته 8 نفر و به روایتی 80 نفر رو به دین هدایت کنه ... چشمهاتون رو ببیندید و تصور کنید 950 سال و تربیت فقط 80 نفر!! بقیه عمر داشته تمسخر میشنیده ، توهین میشنیده ، کتک میخورده و... تا بوده همین بوده ... در زمان پیامبران ، ائمه و تمام تاریخ همیشه اقلیت دیندار در برابر اکثریت بودند ... برای همینه که توی قران گفته شده "اکثرهم" لایعلمون ، لایعقلون و... پس این یک چیز طبیعی هست که بخاطر دین مسخره بشی ، توهین بشنوی ، امل خطاب بشی و... که اگر غیر این بود که دینداری کار سختی نبود ، کافی بود مثل اکثر مردم زندگی کنی تا دیندار باشی ....


اما چه چیزی یک فرد رو در این شرایط میتونه در راه دین حفظ کنه؟ خیلی چیزهای مختلفی هست من فقط از یک منظر بهش میپردازم... اکثر کاربران اینجا بین بیست تا سی سال سن دارند یعنی غالبا نصف عمرشون و در حالت خوش بینانه یک سوم عمرشون رفته... چه خوب چه بد بوده این مقدار ، بالاخره با سرعت یک چشم به هم زدن رفته... و بقیه اون هم به همین شکل و با همین سرعت میره... ما خیلی برنامه ها برای اینده زندگیمون داریم... شغل ، جایگاه اجتماعی ، ازدواج ، فرزند و.... ولی همه اینها احتمالات هست چون حتی ممکنه عمر ما تا یک ساعت دیگه هم قد نده ، اما واقعیت و مسله قطعی چیه؟ مرگ و دنیای بعد از اون... قران رو بخونیم ، کلام ائمه رو بخونیم ، زندگی پیامبران رو مطالعه کنیم... همه خواهند مرد... چه اون کسانی که تمسخر میشن ، چه اون کسانی که تمسخر میکنن... عاقبت چی میشه، اون دنیا چه شکلیه ، عذاب و پاداش چیه و...؟ خیلی توی قران و کلام ائمه تبشیر و انذار اورده شده ... منتهی ما خوابیم ، نمیفهمیم ... وقتی بمیریم تازه بیدار میشیم و با حقایق اشنا میشیم .. باشه، قبول ، اصلا قران رو قبول نداریم ، ائمه رو قبول نداریم و... پس اصلا به درستی اون مطالب شک داریم... ولی یک نکته! یک لیوان اب جلوی ما گذاشتن ، خیلی تشنه هستیم ، هم میخوایم اون رو بخوریم ، یک ادمی که کمی از لحاظ ذهنی عقب افتاده هست میاد به ما میگه توی این لیوان اب چند تا سوسک مرده بودن و اون سوسکها رو از توی لیوان بیرون انداخته... وقتی اون فرد این حرف رو میزنه علیرغم اینکه میدونیم ممکنه حرفش بخاطر هوش پایینتر از حد نرمالش درست نباشه ولی باز هم جانب احتیاط رو میگیریم و علیرغم تشنگی ، از خوردن اون لیوان اب صرفنظر میکنیم...
این همه پیامبر ، ائمه ، ایه های قران در مورد زندگی اون دنیا و عواقب اعمالمون داریم... واقعا این غیر عقلانی نیست که این همه هشدار رو نادید بگیریم؟ بالفرض ما اهل هیچ دین و مذهبی نیستیم اگر مردیم و بعد از مرگ دیدیم تمام اون حرفای قران که یک عمر بهشون میخندیدم و یا بی توجه بهشون بودیم درست بود ، بعد چی؟ چیزی که میخوام بگم اینه که یکی از چیزهایی که یک فرد رو در برابر این ناملایمات میتونه سرپا نگه داره واقعیتی به اسم مرگ و زندگی ابدی بعد از اون هست....

و مطلب اخر در مورد اینکه گفته بودید که :

به هر حال من دوست داشتم این فایلا رو دانلود کنم و گوش کنم اما فکر نمیکنم رو من اثر بذاره. چون واقعا نمیتونم به هر حال دیدگاه به روحانیته دیگه ...

نماز و دعایی هم که میخونم دیگه به درد عمم میخوره.

یک چیزی که در مورد خداوند من درک کردم این هست که مثلا ما از خدا طلب خیر میکنیم ... مثلا میخوایم برای ما یک کار جور کنه تا باهش بتونیم خرج زندگی رو دربیاریم... ازش میخوایم کاری کنه که ما بانی خیر برای دیگران باشیم ، ازش میخوایم در عبادات به ما توفیق بده و... یک مثال میزنم تا بهتر داستان روشن بشه...

فرض کنید شما میخواید یک کارگاه تولیدی راه بندازید یا یک مغازه راه بندازید که نیاز به صد میلیون پول داره ، در حالیکه شما در شرایط بد مالی هستید و یک ریال هم پول ندارید چه به برسه به صد میلیون .. یک فرد ثروتمند پیدا میشه ، میگه من حاضرم از صد میلیون ، بهت 99 میلیونش رو بهت بلاعوض بدم ، حاضرم تضمین کنم وقتی این کار رو شروع کردی صد در صد تضمینی سود کنی فقط بابت اینها باید تو قدم اول رو برداری و یک میلیون جور کنی تا من 99 میلیون رو بهت بدم ، هر چی تو قسم و ایه میخوری که بابا من ندارم ، اون فرد میگه من نمیدونم ، میخوای قرض کن ، میخوای برو دستفروشی کن .. هر کاری میخوای بکن تا اون یک تومن رو جور کنی در عوض من بلافاصله 99 میلیون میدم و تضمین 100 % هم میدم بابت سوددهی شغلت....

این طوری هست که خداوند با بنده هاش رفتار میکنه ... یعنی یک قدم برداری ده قدم برمیداره ولی مهم اینه که حتما بنده قدم اول رو برداره ... دوست داره بنده حرکت کنه ...

یک مثال عملی میزنم...

میگن وقتی میخوای نماز بخونی سه تا چیز مهم هست:" کی میخونی ، کجا میخونی، چی میخونی" یعنی اینکه به زمان اول وقت اهمیت بده ، به مکان اهمیت بده و در مسجد بخون و با حضور قلب بخون... حالا فرض کنید هر کاری میکنید اصلا نمیتونید توی نماز حضور قلب داشته باشید .. خوب مشکلی نیست ... به زمانش که میتونیم اهمیت بدیم ، به مکانش که میتونیم اهمیت بدیم خوب این دو کار رو بکنیم توفیق حضور قلب رو از خود خدا میخوایم ... بعد که ما قدمها رو برداشتیم ببینیم چطور اگر از زمان اذان یکم رد بشه چقدر بی تاب میشیم بابت تاخیر نماز.. یا یک مدت که میریم مسجد دیگه اصلا توی زمین غیر مسجد سخت میشه نماز خوندن برای ما... پس چی شد؟ ما قدم اول رو برداشتیم ... به جاش خدا به ما توفیق چشیدن لذت نمازی رو عنایت کرد که تا همین چند روز پیش برامون یک کار سختی بود و گاها با اکراه اقامه نماز میکردیم...

یک مثال از خودم میخوام بزنم...
من تا دو سه سال پیش خیلی علاقه به موسیقی داشتم و واقعا برام لذت بخش و انرژی زا بود، منظورم همین موسیقی های پاپ خواننده های داخلی کشور هست... اتفاقی توی یک سایت با همین سخنرانی های مذهبی که گاها اینجا بعضیهاشون رو میزارم اشنا شدم... دانلود کردم ، گوش کردم... بعدی رو دانلود کردم ... بعدی بعدی بعدی..... و هر چه بیشتر گوش میکردم بیشتر لذت میبردم... یک روز به خودم اومدم دیدم دیگه اصلا گوشهام پذیرش اون موسیقیهای که یک زمانی عاشقشون بودم رو نداره... برام ازار دهنده بودند... حتی گاها همین موسیقی های داخل تلویزیون ایران رو هم نمیتونستم گوش بدم... چی شده بود؟ من به لطف خدا با کلام حق و سخنرانیها و موعظه های مفید اشنا شده بودم که روز به روز معرفت دینی و الهی من زیادتر میشد، گوشم رو به اونها سپرده بودم در عوض خدا لذت شنیدن موسیقی حرام و یا شبهه ناک رو در من کامل از بین برده بود...

خلاصه کلام اینکه گام اول رو حتما ماباید برداریم بقیه رو به خدا بسپاریم... از خدا طلب خیر دنیا و اخرت کنیم و قدمها رو هم برداریم و توکل رو هم به اون کنیم قطعا یاری میکنه ما رو.

و مطلب اخر اینکه در مورد سخنرانی که به نظر من برای خود من بسیار مفید بود حتما برای همه علاقه مندان مفید هست ، سخنرانی "دشمن شناسی" این تاپیک هست که اگر فرصت نداریدکامل گوش کنید ، از جلسه هفتم تا اخر رو کامل گوش کنید... ما یک همدم ناخواسته داریم به اسم شیطان ، اگر نشناسیمش قطعا ما رو زمین گیر میکنه ، ولی اگر بشناسیم .. اگر بدونیم خیلی از چیزهایی که یکدفعه به دلمون میفته و حالت وحی هست برامون .. خیلی از کینه هایی که نسبت به دیگران میگیریم ، خیلی از گناهانی که در گذشته کردیم و همیشه برای ما بزرگشون میکنه ، خیلی از ترسها از اینده ، خیلی از ناامیدی ها و... اینها اصالت ندارند و از سوی شیطان هست... وقتی این دشمن رو بشناسیم خیلی راحت تر میتونیم استراتژیهای زندگیمون رو بچینیم...

موفق باشید .

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط anisa

من هنوز دانلود نکردم.

فقط میشه منبعشو بگید . مثلا این آقای رائفی پور کیه من نمیشناسم.

سلام
ایشون یکی از سخنرانان مطرح کشور هستند که در زمینه مهدویت و مباحث اخرالزمان پژوهشگر و محقق هستند و سخنرانی های به روزی دارند که غالبا قشر جوان مخاطب هستند، میتونید اطلاعات بیشتری با سرچ گوگل از ایشون کسب کنید این هم ادرس سایت ایشون : http://www.masaf.ir/

موفق باشید.

ارتباط بین قیام امام حسین (ع) و امام زمان (عج)

سخنران : آقای رائفی پور



دانلود فایل صوتی







أَقَـامُـوا الصَّــلَاةَ
♥•٠·˙

اگر پاهایت نتوانند تو را به ادای نماز ببرند،
... انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند.

قبرها پر است از جوانانی که می خواستند در پیری توبه کنند، ولی موفق نشدند ...
و حال در آرزوی این هستند که برگردند و یک سجده به جا بیاورند.

دو جلسه سخنرانی با موضوع مدیریت زمان

سخنران : آقای رائفی پور

بررسی موضوع زمان و نحوه مدیریت زمان برای استفاده بهینه از عمر و زمان ، با استناد به ایات قران کریم و روایات .

دانلود جلسه اول

دانلود جلسه دوم

دو جلسه سخنرانی با موضوع نقش ماهواره و تکنولوژیهای نوین در زندگیهای امروزی

سخنران : آقای رائفی پور









دانلود فایل اول

دانلود فایل دوم

تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر
حجت الاسلام پناهیان - بخش اول - محرم 92

• مهترین عاملی که در مقدرات و سرنوشت و اتفاقات زندگی ما دخیل است ، چیست؟ دعا است ؟ اعمال و افکار ماست؟ محبت و لطف خداست؟ یا....؟
  
• چرا قسمت من اینگونه طراحی شده است که از سمت همسر خود این همه ازار و اذیت ببینم؟ رفتار من در قبال او باید چگونه باشد؟
  
• چرا این همه باید از سمت پدر و مادر خود یا فرزند خود ، سختی و ناهنجاری تحمل کنم؟
  
• دلیل این اتفاقات و تلخی های زندگی من چیست و سرمنشا رخداد آنها کجاست؟
  
• رفتار من در برابر تلخی ها و شیرینی های زندگی باید به چه شکلی باشد؟
  
• و....

تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه اول
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه دوم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه سوم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه چهارم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه پنجم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه ششم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه هفتم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه هشتم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه نهم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه دهم
تعیین‌ کننده‌ ترین عامل در مقدّرات بشر - جلسه یازدهم

چگونه امتحان می شویم؟

بخش دوم سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در ارتباط با موضوع امتحان الهی - محرم 93

سلام

طبق ایات قرانی و روایات ، هیچ کدام از موقعیت های زندگی ما به خودی خود ، اصالت ندارند ... ثروتمند بودن ، فقیر بودن ، همسر داشتن ، همسر نداشتن ، فرزند داشتن ، فرزند نداشتن ، موقعیت اجتماعی خوب داشتن ، شرایط زندگی سخت داشتن و.... تمام اتفاقات زندگی ما بدون اصالت هستند ، شرایط مختلف در زندگی ما به وجود می ایند ، تا انسان در آن شرایط امتحان شود... مثل زمانی که فردی در برابر دوربین مخفی قرار میگیرد ، تا زمانیکه اگاهی نداشته باشد تمام این صحنه ها ساختگی هستند تا عکس العمل او را در برابر ان حادثه ساختگی بسنجند ، ان فرد یک نوع رفتار نشان میدهد اما زمانیکه متوجه میشود تمام این صحنه ها ساختگی هستند و اصالتی ندارند ، نوع رفتارش تغییر میکند... حال تمام موقعیتها و اتفاقات زندگی ما به خودی خود اصالت ندارند ... این چیزها پدید میایند تا انسان در معرض امتحان قرار بگیرد....

(الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُم)(ملک/2)
« آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید.»

اما هدف از امتحانات الهی چیست؟
چگونه میتوان از سختی امتحانات الهی کاست؟
چرا زمانیکه ما به همسر یا نامزد خود اینقدر وابستگی پیدا میکنیم ، و این چنین به او عشق میورزیم ، از او خیانت میبینیم و عشق او به نفرت تبدیل میشود؟
فراگیرترین ازمون الهی چیست؟

(وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأمْوَالِ وَالأنْفُسِ وَالثَّمَرَات) (بقره/155)
« قطعاً همة شما را با چيزي از ترس، گرسنگي، و كاهش در مالها و جانها و ميوه ها، آزمايش مي كنيم.»

یکی از مهم ترین امتحانات الهی ، ازمون ترس است... غالب ترسهای بشر ، ترسهایی است که هیچ گاه به وقوع نمی پیود، ترس از فقر ، ترس از بیماری ، ترس از دیگران و....... هدف از این ازمون چیست؟
ترس چگونه از بین میرود؟


جلسه1:


دریافت فایل (19.4 مگا بایت)





جلسه 2:

دریافت فایل (27.6 مگا بایت)






جلسه 3:

دریافت فایل (25.1 مگا بایت)






جلسه 4:

دریافت فایل (45 مگا بایت)

جلسه 5:

دریافت فایل (33.4 مگا بایت)




جلسه 6:

دریافت فایل (26.3 مگا بایت)




جلسه 7:

دریافت فایل (29.3 مگا بایت)





جلسه 8:

دریافت فایل (30.1 مگا بایت)

جلسه 9:

دریافت فایل (22.5 مگا بایت)




جلسه 10:

دریافت فایل (30 مگا بایت)



جلسه 11:

دریافت فایل (30 مگا بایت)

حقوق والدین
9 جلسه سخنرانی استاد شجاعی پیرامون حقوق والدین

	حقوق والدین، جلسه 1	40:40
	حقوق والدین، جلسه 2	53:16
	حقوق والدین، جلسه 3	52:25
	حقوق والدین، جلسه 4	38:14
	حقوق والدین، جلسه 5	45:20
	حقوق والدین، جلسه 6	30:48
	حقوق والدین، جلسه 7	46:03
	حقوق والدین، جلسه 8	46:35
	حقوق والدین، جلسه 9	41:47

بخشهایی از دعای 24 صحیفه سجادیه



اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِى لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّى بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِى مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِى مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَاىَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَاىَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِى وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّى بِهِمَا وَ إِنْ كَثُرَ.

خدايا چنان كن كه هيبت پدر و مادر در دل من چون هيبت پادشاهى خودكام قرار گيرد اما من با آنها مانند مادر مهربان باشم.
خدايا طاعت پدر و مادر و نيكى به آنها را براى من مطبوع تر گردان از خواب در ديده خسته و گواراتر از آب سرد در كام تشنه، چنان كه خواهش آنها را بر خواهش دل خود مقدم دارم. و پسند خاطر آنان را بر پسند خاطر خود بگزينم و نيكى آنها را درباره خود گرچه اندك باشد بسيار شمارم و نيكى خود را درباره آنها اگر چه بسيار باشد اندك ببينم.





اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِى، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلامِى، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِى، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِى، وَ صَيِّرْنِى بِهِمَا رَفِيقا، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقا.

خدايا، آواز مرا پيش ايشان پست و سخن مرا با آن ها خوش گردان، و خوى مرا نرم كن، و دل مرا بر آنان مهربان، و مرا نسبت به آن ها خوش رفتار و دلسوز گردان.





اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّى مِنْ أَذًى، أَوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنِّى مِنْ مَكْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِى لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّا فِى دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِيَادَةً فِى حَسَنَاتِهِمَا، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ.

خدايا! اگر آزارى از من بدآن ها رسيد يا ناپسندى از من ديدند، يا حقى از آنها پيش من ضايع شد، آن را موجب ريزش گناهان و بلندى درجات اخروى و افزايش حسنات آنها قرار ده، اى كسى كه سيئات را به چندين برابر حسنات مبدل مى كنى.






اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِى مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِى عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِى وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّى لا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِى، وَ لا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِى بِرِّى، وَ لا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِى يَا رَبِّ.

خدايا هر چه بر من تعدى كردند، به گفتار تند و كردار ناپسند، يا حقى از من ضايع كردند يا در وظيفه خود كوتاهى نمودند، من از آنها در گذشتم و بخشيدم و از تو مى خواهيم كه عتابت را از آنها بردارى، چون من رفتار آنان را درباره خود نيك شمرده ام، احسان آنها را كامل شناخته و در كار من هرچه كردند ناخوش ندارم اى پروردگار من.





فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّا عَلَيَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَانا إِلَيَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَيْنَ إِذا - يَا إِلَهِى - طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِى؟ وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِى حِرَاسَتِى؟ وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ؟

حق آنها بر من واجب تر است، و احسان آنها بيشتر، و نعمت آنها بزرگتر از آن كه دادخواهى كنم و به مانند عمل آنان، آنها را مكافات دهم، اى خداى من! چه روزگار درازى كه در پرورش من گذرانيدند، و چه رنج هاى سخت كه در نگاهدارى من كشيدند، و چه اندازه بر خود تنگ گرفتند تا زندگى بر من فراخ باشد.

- - - Updated - - -

به همراه و به بهانه دعای زیبای 24 صحیفه سجادیه ، دوباره این 9 جلسه رو اپلود کردم...
گره خیلی از مشکلات ما به دست والدین ما باز میشه... پس لازمه که دست به دامن اونها بشیم...

تنها مسیر برای زندگی بهتر
حجت الاسلام پناهیان - رمضان 94 (قسمت اول)

سلام
شاید خیلی از ما ، برداشت و تصور اشتباهی از دینداری و بندگی داشته باشیم ، شاید در ذهن بسیاری از ما ، بندگی یعنی دوری جستن از زندگی و مادیات و در گوشه ای مشغول نماز و دعا و عبادت شدن.... اما این نوع بندگی و دینداری هنر نیست ، هنر واقعی بندگی و دینداری یعنی درگیر زندگی و مادیات و همسر و فرزند و کار و تحصیل و چالشهای زندگی و.... بودن و در عین حال تابع قوانین الهی در این روزمرگی ها باشیم...


روزی خبر به حضرت صادق (ع ) رسید که پیرمردی بعد از یک عمر تجارت ، اکنون در دوران کهنسالی ، بازنشسته شده تا مشغول استراحت و عبادت و... شود ... حصرت او رو از اینکار نهی کردند و فرمودند نباید تجارت خود را رها کند و تا اخر عمر مشغول کسب و کار باشد...

یا مردی بخاطر گرفتاریهای مالی به حضرت صادق رجوع کرد و از حضرت خواستند که برای رفع گرفتاری هایش برایش دعا کنند ، اما حضرت از دعا کردن اجتناب کردند و گفتند برو برای رفع گرفتاریهایت از اسباب زمینی بهره ببر ....

حضرت رسول (ص)، هر زمان پسر مومنی را میدید او را تحسین میکردند ، اما اگر میفهمیدند ان فرد ، بدون شغل است ، میگفتند از چشمم افتادی.... چرا که این دینداری باعث میشد که ، دین و مذهب جور بیکاری او را بکشد، و برای رفع این نقیصه ، از دین و مذهب مایه بگذارد....

خیلی از ما ، شاید بخاطر نگاه سطحی که به دین داشته باشیم ، فکر کنیم مقوله دین و بندگی منفک از زندگی روزمره ما انسانهاست ، در حالیکه اصل بندگی ما در همین زندگیهای روزمره و تلاشها و چالشهای زندگی نمایان میشود....

جلسه اول

جلسه دوم

جلسه سوم

جلسه چهارم

جلسه پنجم