موضوع: مهارت های ارتباطی پیشرفته زن و شوهر

سلام خدمت همه دوستان نازنین همدردی
از این که نظرات -انتقادات و پیشنهاد های خوبتون رو گذاشتین واقعا ممنون.جناب موفرفری نکته خیلی جالبی رو اشاره کردن.از ایشون هم ممنون.از مائده خانوم هم ممنون واسه تشویقشون.از مهسا خانوم هم خیلی ممنونم.دست بقیه دوستان هم درد نکنه.محتاج دعاتونم.این روزا خیلی داغونم.خیلی....
فقط به عشق داشتن یه زندگی خوب واسه دوستان همدردی تاپیک می زنم....فقط....
خب ادامه بحث:

بسم الله الرحمن الرحیم

6-خب توصیه می کنم خانوم ها این مورد رو نخونن چون احتمالا بعدش میان منو دار می زننولی من می گم...هر چی می خواد بشه...
نیما جان خطابم به توئه...!یک نکته ظریف...در بعضی مواقع نباید دل به دل مهسات بدی...!!!!!اون روحش لطیفه...به همین خاطر تو بعضی زمینه ها تخصص نداره...یه داستان:یه بنده خدای سواد داری می گفت:یه روز تو خیابون بودم دیدم یه مردی بچه سه چهار سالشو بغل کرده..دست بچه تو چرخ گوشتی گیر کرده بود و داشت خون می ریخت..مرد در حالی که بچه و چرخ گوشتی رو با هم گرفته بود از ماشین پیاده میشه و دوان دوان به سمت بیمارستان می رفته...از اون طرف هم زنش پشت سر مرده اینقد گریه و زاری می کرده که اصلا خودشو هم به زور تا دم بیمارستان کشیده و اصلا تعادل روحی نداشته!!!!این مثالو زدم که بهتر متوجه بشی...بعضی وقتا زنا به خاطر روحیه لطیفشون نمی تونن خودشون رو کنترل کنن یا در اون زمینه تخصص ندارن...در این شرایط نباید دل به دلشون داد حالا حتی اگه اون زن مهسای عزیزت باشه!!!!!!!!
7-نیما ی عزیز زن ها بیشتر جزیی نگر هستند و مرد ها بیشتر کلی نگر.این اصل امروزه ثابت شده!!!!به همین خاطر زن ها خیلی درباره مسایل جزئی حرف می زنند.مسائلی که از نظر مردان خیلی بی اهمیت است..و در چنین حالتی مرد فکر می کنه که زنش داره زیاده گویی می کنه در حالی که زن اصلا چنین قصدی نداره....به هر حال...نیما جان اگه به نظرت رسید که مهسا داره زیاد از حد صحبت می کنه باید خودتو کنترل کنی و به تفاوت های زن و مرد احترام بزاری...نیماجان باید فوق العاده به مهسا گوش بدی...حتی به زیاده گویی هاش..البته زیاده گویی از نظر توئه ودر واقعیت این طور نیست....
خانوما پرچم بالاست.....
8-نیما /مهساجان:
باید به همسرت ابراز علاقه کنی...باید اشباعش کنی تا نخواد جور دیگه خودشو اشباع کنه...بهش محبت و توجه کن...چون مهمترین شخص زندگیته..نزار قدر این نعمتت رو فراموش کنی...نعمتی که تو این دنیا فقط فقط تو داریش!!!!.قدر همسرت رو بدون و نزار حضورش عادی بشه برات
9-نیما و مهسای عزیز:
ارتباط با همسرت فقط ارتباط کلامی نیست..با چشم..ابرو..کل بدن با او حرف بزن..به هم نگاه کنید موقع حرف زدن...ببین نیما بهت چی میگم...به زنت زیاد نگاه کن...حرف می زنه یا حرف می زنی بهش نگاه کن...احسنت به شما
10- "وای به حال مردی که وارد خانه شود و اهل بیت او از او وحشت کنند-بلرزند و بترسند"فکر کنم یه حدیثه .نمی دونم از کدوم معصومین هست!راستی که معصومین ما یه پا مشاور بودن..خبره تر از هر کسی..دوس داشتم اینو هم بنویسم چون تو دفترم یادداشت کرده بودم...
11-من چون این نکته هارو واسه خودم نوشتم بیشترش خطاب به مرداست ولی خب به درد زنا هم می خوره مثه نکته زیر که مهسا هم می تونه استفاده کنه:
نیما جان و ایضا کل مردا:
همان طور که قبلا گفتم همه عیب ها رو یک باره نگو..نکته دیگر که می خوام اضافه کنم اینکه عیب رو غیر مستقیم بگو...مثلا بگو فلان دوستم همچین عادتی داره من اصلا خوشم نمی آد ..به در بگو دیوار بشنوه!!!در نهایت اگه نشد با کمال احترام در خلوت مستقیم بگو...با خنده بگو..!زنتو بغل کن و بگو.....بعدشم یه ماچ آبدار بزار رو لپش و بهش اطمینان بده که در هر شرایطی تا ابد باهاشی..حین انتقاد از الفاظ محبت آمیز مثل گلم و مهربونم هم استفاده کن...اگه یه عیبشو گفتی دو تا حسنشم بگو...آخر کار دو تا قربون صدقش هم برو که این جریان یادش بره...بزار حس کنه نزدیک ترین آدم به اون تو هستی..آخر کار هم عذر خواهی کن...به قرآن اگه این طوری رفتار کنید مشکلی که پیش نمی آد هیچ با هم صمیمی تر هم میشید...!
9-نیما در طول روز حتما با مهسا خلوت کن...بزار برات حرف بزنه..حرف زدن برای زن ها فوق العاده اهمیت داره ...این نکته خیلی مهم بود یادت نره!!
10-نیما/مهسا جان:
اوصیکم به شوخ طبعی...بگو بخند یادتون نره...دنیا دو روزه...یه روزش هم گذشت...همه الآن خنده...
خب اینم از پنج تای امروز
بقیش واسه فردا
اگه انتقادی داشتید حتما بنویسید
قربان قد رعنایتان
تماس فرت

سلام بر همه دوستان همدردی
امیدوارم حالتون خوب باشه
از عاطفه جان هم ممنونم به خاطر تعریفشون...منم امیدوارم همسرشون این نکات رو تو زندگیشون به کار ببرن..با امید خوشبختی برای عاطفه جان
خب ادامه بحث:

بسم الله الرحمن الرحیم

26-نیما جان وقتی با هم حرف می زنید به مهسا نگاه کن...مخصوصا وقتی که او با تو حرف می زنه...
27-بخشا از کتاب دکتر جان گری(خیلی مهمه!حتما حواست باشه نیما به این نکته):
تقدیر شدن در نظر مردان بسی مهم است ولی در زنان نوع تقدیر به گونه ای دیگر است...تقدیر از زنان باید در قالب تشکر و حمایت از آن ها باشد.اگر میان زن و مرد در کسب تقدیر رقابتی وجود داشته باشد،زن از جنبه خود دور می شود و جنبه ی مردانه به خود می گیرد و مرد نیز از خود رانده شده و روحیه زنانه کسب می کند....زنان امروز بعد از پایان یک روز کار و تلاش زیاد،نیازمند حمایت مردان خود هستند که سریعا به ماهیت اصلی خود برگردند....شرایط ایده آل اآن است که زن در زندگی خود از شوهرش توجه،درک و احترام لازم را ببیند...این خصوصیات باعث می شود که جنبه زنانه در زن تقویت گردد.
28- باز هم بخشی از کتاب دکتر جان گری:
زن هر ندازه مردانه شود،شوهر او نیز به همان اندازه،زنانه می گردد!و این خطر ناک است.مرد باید مردانه باشد.سر صحبت را با زنش آغاز کند و او را حمایتکند.نه این که حمایت شود بلکه باید از جانب زنش تقدیر شود.زن نیاز به حمایتدارد و مرد نیاز به تقدیر!
زن ها اصلا دوست ندارند رییس باشند.بیشتر دوست دارند شریک باشند تا مسئول!
29-نیما جان،از جمله مهترین مسائلی که تا به حال مطرح کردم اینه:
از مهسای عزیزت حمایت کن تا روحیه ی زنانه اش رو از دست نده.

بهش گوش بده و از او حمایت کن.
آفرین مرد زندگی

پس لب مطلب،شاه کلید درب های بسته ات این است نیما جان:
اول سر صحبت را با عاطفه ات باز کن
دوم بهش گوش بده تا تخلیه بشه.
به همین راحتی
30-یه نکته خیلی جالب:
بعضی از زنان می گن که دوست داریم مردانمان بیشتر از احساساتشان حرف بزنند...در جواب باید گفت حرف زدن زیاد مردان البته عواقب بد دیگری در پی دارد.
به طور خلاصه،اگر مرد ها کمتر حرف بزنند و کمتر به بیان احساساتشان بپردازند،زنان اجازه آن را خواهند یافت که صحبت بیشتری کنند و همین امکان و فرصت باعث خوشحالی و احساس رضایت آن ها خواهد شد....زمانی ک زنی نسبت به حرف زدن مرد یا حساس شدنش تمایل نشان می دهد، در حقیقت تمایل خود را نسبت به فرصت بیان احساسات و امکان حرف زدن خویش آشکار می سازد..!!!
پس نیما جان اگه مهسا بهت گفت بیشتر حرف بزن بدون دلش به حال تو نسوخته...
بلکه فقط می خواد سر صحبت رو باز کنی تا شروع کنه به درد و دل کردن
این فرصت رو بهش بده نیما جان......این فرصت رو به عشقت بده!
خب اینم از پنج تای این نوبت
با آروزی خوشبختی برای همه!
قربان قد رعنایتان
تماس فرت

باز هم سلام
امیدوارم دماغ همه چاق باشه
خب بریم سراغ ادامه بحث:

بسم الله الرحمن الرحیم

31-مهسا جان مرد ها نیاز به تقدیر شدن دارند...نیما جان اگه کاری کردی که مهسا متوجه اون نبود،بهش بگو تا ازت قدردانی کنه...حالا به شوخی هم بگوکه فکر نکنه داری منت میزاری....با خنده بگو...تقدیر با خنده تحویل می گیری ...بدم نیست!!!!
32-اما نیما جان:
یک هدیه ویژه
می خوام راهی برای تخلیه روحی خودت نشونت بدم
اگر زمانی حس کردی که از جانب مهسا مورد تقدیر قرار نگرفتی به جای عصبانی شدن و ناراحت کردن خودت و مهسا،کارهای خوب دیگری انجام بده تا مجبور به تقدیر و تشکر از تو بشه...برای اینکه بتونی نیروی لازم برای انجام کار های خوب دیگر رو به دست بیاری می تونی برای مدتی به غارت پناه ببری...!!!!
33-خب این مورد مورد مهمیه...!نوعی خودشناسی هست هم برای مهسا(زنان) و هم برای نیما(مردان)...یه خرده طولانی هست ولی بخونید.....هر مورد رو که بخونید می تونید مصداق های عینیش رو در افراد دور و برتون به طور واضح ببینید...خیلی جالبه...:
خب اول از مردا شروع می کنیم...چه اشکالی داره...یه بارم مردا اول باشن
وقتی مردها از تعادل خارج میشن....این عدم تعادل رو به سه شکل نشون می دن:
الف)کار زیاد انجام می دن......ب)زیاد از حد تو غارشون می مونن.....ج)می شن عین زن ها و تغییر روحیه می دن و مدام حرف می زنن
نیماجان باید توجه داشته باشی که هیچ کدام از این سه شکل راه حل درمان کننده نیست!فقط تسکین موقتی هست....تو وقتی از تعادل خارج میشی که تقدیر نبینی!پس راه حل اصلی کسب تقدیر است.....همون طور که در مورد قبلی گفتم برای کسب تقدیر باید کارهای شایسته تقدیر انجام دهی تا مهسا مجبور بشه ازت تقدیر کنه(البته من مطمئنم مهسا اینقد فهمیده هست که خودش بفهمه الآن نیاز به تقدیر داری)...راهش این نیست که زیاد کار کنی یا منزوی بشی!یا مثل زن ها مدام حرف بزنی...باید اول کمی بری تو غار خودت تا تجدید نیرو کنی....بعد با آرامش کار شایسته تقدیر انجام بدی...اون موقع هست که از مهسا تقدیر می بینی و راحت میشی و آرامش واقعی پیدا می کنی!!!!
اما زن ها:(متن عین کتاب دکتر هست)
تعادل زن ها با سه چیز به هم می خورد:
زن هنگامی که خود را خسته کوفته حس بکند وآشفته حال گردد،برای بیهوده سخن گفتن رغبتی نشان نمی دهد....زیرا در چنان حالی تعادلش بر هم خورده و برای حل مشکلش،خود به جنبه ی مردانه اش متوسل گشته است و راه برگشتی وجود ندارد....این اتفاق به سه شکل نمود پیدا می کند:
الف)زن احساس گرسنگی کرده و پرخوری می کند
ب)برای حل مشکل خود و خانه تلاش می نماید و در این کار بر روی شوهرش حساب نمی کند
ج)از شوهرش می خواهد که بیشتر حرف بزند ولی نهایتا حرف هایشان به مشاجره می انجامد
.
.
.
.
.
.
خب نیما و مهسای عزیز...اگه این نشونه هارو تو خودتون دیدید بدونید که از تعادل خارج شدید....یعنی مهسا دیگه زن نیست و نیما هم دیگه مرد نیست....برای بهبودی باید هردو دست به کار شید...
مهسا باید نیما رو تقدیر کنه.....و نیما هم باید مهسا رو حمایت کنه
کم کم بهبودی حاصل می شه
انشاالله
34-دکتر جان گری عقیده داره نیاز جنسی مردان بیشتر از زنان هست....دونستن این نکته می تونه هم به نیما و هم به مهسا در درک روابط زناشویی کمک کنه!
35-یه نکته هم از افاضات خودم بگم...آره مگه من چیم کمتر از دکتر جان گریه؟هان؟
به عقیده من در زندگی هیچ چیز به اندازه بخشیدن و عفو کردن قدرت و تاثیر نداره.
خب اینم از پنج تای امروز
سعی کنید مواردی که گفته میشه رو تو زندگیتون جامه عمل بپوشونید...نه اینکه بخونید و بگذرید و بعد هم یادتون بره...یا علی
قربان قد رعنایتان
تماس فرت

سلام چندباره خدمت همه ی دوستان همدردی
امیدوارم مطالب رو خونده باشید و بتونید کم کم تو زندگی تون به کار ببندید.
خب ادامه بحث رو پی می گیریم:

بسم الله الرحمن ارحیم

36-نیما و مهسای عزیز:
زن و شوهر باید در زندگی دارای تغییر و تحول و تکامل باشند تا پس از آن با ذهنی انباشته از مطالب جدید به پیش هم برگردند و جذابیت ایجاد کنند...بنابراین زن و شوهر نمی شود که مدام کنار هم باشند....از دیگر کار هایی که موجب تغییر و تحول زوجین وزندگی می گردد رفتن به مهمانی،گرفتن مهمانی،گذراندن اوقات با دوستان و دیگر کارهایی از این دست می باشد....
37-خب نیما جان خطابم به توئه:
برای مهسات برنامه های خاص بچین تا زندگی براش یکنواخت نشه.برنامه هایی مثل یه مسافرت کوتاه،جشن گرفتن و سورپرایز کردن،هدیه دادن،بازی و تفریح و از این جور برنامه ها...
دکتر جان گری:یکنواختی زندگی و خسته شدن از آن عاملی است که باعث می شود زن نسبت به زندگی و شریک زندگی خود بی علاقه و بی مهر گردد....همین بی مهری نیاز های جنسی او را نیز خاموش می کند و رفته رفته به مرد بی تفاوت می شود...پایان کار این گونه موارد کاملا پیداست.
38-مواردی که گفته شد اگر چه در دوران ابتدایی زندگی نیز بس موثر است اما تاثیر واقعی به کار گیری آنها را پس از گذشت چند سال از زندگی خواهید دید...یعنی وقتی پس از چندسال ،زندگی یکنواخت شد با به کار گیری این روش ها،زندیگ شما همان زندگی عاشقانه اولیه خواهد بود
39-نیما و مهساجان:
ما در صورت نداشتن مهارت های لازم،برای کسب محبت از نیازهایمان خواهیم گذشت و صرف نظر می کنیم(این یک راهکار موقتی است)این عمل باعث می شود به تدریج میل و شوق خود را از دست بدهیم و این همان بدبختی است...
40-نیماجان:
اگر مهسات ازت انتقاد کرد فوری جوگیر نشو و جوابشو بده تا تلافی کرده باشی....اول یه کم برو تو غارت...یکم روش فکر کن...بعد با ملایمت رد کن یا بپذیر....مرد باش و بپذیر...!
در این میان یادت نره که مهسا همه ی جونته!بعضی موارد حتی اگه حق هم با آدم باشه،بهتره به خاطر عشقش کوتاه بیاد چه برسه به اینکه حق هم با آدم نباشه ...!دیگه پافشاری بر ناحقی آخر نامردیه!!!!!
خب دوستان اینم از پنج تای این بار
دوست دارم نظراتتون رو بدونم
کم کم داره تموم میشه
منو از نظرات و انتقاداتتون بی بهره نزارید
با آرزوی خوشبختی برای همه مخصوصا نیما و مهسای عزیز
قربان قد رعنایتان
تماس فرت


- - - Updated - - -

سلام چندباره خدمت همه ی دوستان همدردی
امیدوارم مطالب رو خونده باشید و بتونید کم کم تو زندگی تون به کار ببندید.
خب ادامه بحث رو پی می گیریم:

بسم الله الرحمن ارحیم

36-نیما و مهسای عزیز:
زن و شوهر باید در زندگی دارای تغییر و تحول و تکامل باشند تا پس از آن با ذهنی انباشته از مطالب جدید به پیش هم برگردند و جذابیت ایجاد کنند...بنابراین زن و شوهر نمی شود که مدام کنار هم باشند....از دیگر کار هایی که موجب تغییر و تحول زوجین وزندگی می گردد رفتن به مهمانی،گرفتن مهمانی،گذراندن اوقات با دوستان و دیگر کارهایی از این دست می باشد....
37-خب نیما جان خطابم به توئه:
برای مهسات برنامه های خاص بچین تا زندگی براش یکنواخت نشه.برنامه هایی مثل یه مسافرت کوتاه،جشن گرفتن و سورپرایز کردن،هدیه دادن،بازی و تفریح و از این جور برنامه ها...
دکتر جان گری:یکنواختی زندگی و خسته شدن از آن عاملی است که باعث می شود زن نسبت به زندگی و شریک زندگی خود بی علاقه و بی مهر گردد....همین بی مهری نیاز های جنسی او را نیز خاموش می کند و رفته رفته به مرد بی تفاوت می شود...پایان کار این گونه موارد کاملا پیداست.
38-مواردی که گفته شد اگر چه در دوران ابتدایی زندگی نیز بس موثر است اما تاثیر واقعی به کار گیری آنها را پس از گذشت چند سال از زندگی خواهید دید...یعنی وقتی پس از چندسال ،زندگی یکنواخت شد با به کار گیری این روش ها،زندیگ شما همان زندگی عاشقانه اولیه خواهد بود
39-نیما و مهساجان:
ما در صورت نداشتن مهارت های لازم،برای کسب محبت از نیازهایمان خواهیم گذشت و صرف نظر می کنیم(این یک راهکار موقتی است)این عمل باعث می شود به تدریج میل و شوق خود را از دست بدهیم و این همان بدبختی است...
40-نیماجان:
اگر مهسات ازت انتقاد کرد فوری جوگیر نشو و جوابشو بده تا تلافی کرده باشی....اول یه کم برو تو غارت...یکم روش فکر کن...بعد با ملایمت رد کن یا بپذیر....مرد باش و بپذیر...!
در این میان یادت نره که مهسا همه ی جونته!بعضی موارد حتی اگه حق هم با آدم باشه،بهتره به خاطر عشقش کوتاه بیاد چه برسه به اینکه حق هم با آدم نباشه ...!دیگه پافشاری بر ناحقی آخر نامردیه!!!!!
خب دوستان اینم از پنج تای این بار
دوست دارم نظراتتون رو بدونم
کم کم داره تموم میشه
منو از نظرات و انتقاداتتون بی بهره نزارید
با آرزوی خوشبختی برای همه مخصوصا نیما و مهسای عزیز
قربان قد رعنایتان
تماس فرت

سلام خدمت همه ی دوستان همدردی
خب اول از همه عذر خواهی می کنم به خاطر وقفه ای که این چند روزه افتاد
خدمتتون عرض کنم که چند روز که اصلا دسترسی به اینترنت نداشتم....یه دو سه روزی هم خیلی سرم شلوغ بود
این دو رو اضافه کنید به اینکه سرما هم خوردم و کلاداغونم
خب اشکال نداره...دوباره بحث رو ادامه می دیم با یاری خداوند بخشنده:

بسم الله الرحمن الرحیم

41-نیما جان :دکتر جان گری بیست تا راه برای عشقولانه کردن زنگی گفته ...می نویسم...بد نیست:
1)برای زنتان کارت تبریک بخرید و یا برایش نامه بنویسید.
2)برایش گل بخرید.
3)زمانی که با او نیستید به یادش بوده و چیزی را جهت شادکردنش بخرید.
4)برایش شیرینی بخرید.
5)مدام او را مورد محبت قرار دهید.
6)زمانی که میل به تماس فیزیکی ندارید،به او بیشتر محبت کنید.
7)سر میز غذا و یا اتاق خواب از شمع برای عرفانی کردن فضا استفاده کنید.
8)از آهنگی که بدان علاقه دارد استفاده کرده و در دستگاه بگذارید.
9)به سلیقه و تمیزی و ظریفی او توجه کرده و در این کار از او تعریف کنید.
10)با غذاها و غذاخوری هایی که او علاقه مندش است آشنا شوید و گاهگاهی او را بدانجا ببرید.
11)روزی را که برای انجام کاری به او قول داده اید فراموش نکرده و یک روز مانده به خاطرش بیاورید که مطمئن شود فراموش ننموده اید و به فکرش هستید.
12)زمانی که او حرف می زند به چهره اش خیره شوید.
13)هیچ گاه حرف هایش را قطع نکنید...منتظر باشید تا سخنش را به آخر برساند.
14)زمان ناراحتی او را درک کنید و او را مورد لطف و توجه قرار دهید.
15)در زمان خستگی وی یاریش باشید.
16)در کارهای خانه کمکش کنید.
17)اگر اتفاقی افتاده که دورتر به خانه برخواهید گشت حتما او را در جریان قرار دهید.
18)همیشه اعتراف کنید که دوستش دارید.
19)به هر بهانه ای جشن و سروری ترتیب دهید و فعالیت های مختلفی را به طور اشتراکی انجام دهید.
20)در زمان اگهی های بازرگانی تلویزیون را خاموش کنید و با او حرف بزنید و از بررسی دیگر شبکه های تلویزیونی خودداری کنید.
42-نیما و مهسای عزیز:
بدون تقاضا برای عزیزت کاری انجام بده تا عشق و محبت تو رو درک کنه.این باعث میشه اگر زمانی انجام کاری رو فراموش کردی،عشقت ناراحت نشه و با لحنی غیر متوقعانه بهت یادآوری کنه .
43-مهم نیست که کارت بزرگ است یا کوچک....مهم این است که ادامه داشته باشد.
44-اساس همه آیین های عاشقانه در دادن مرد و گرفتن زن خلاصه شده است.(!)
45-و اما نکته آخر:
نیما جان
دوستی برای مهسای تو به این معناست که تو هر از چندگاهی به طور غیر متعارف ازش حمایت کنی و یا بهش بیشنهاد کمک بدی....دوستی برای مهسای تو به این معناست که براش فداکاری کنی و در حمایت ازش کوشا باشی..
خب دوستان عزیزم
اینم از این
تموم شد
بعله تموم شد
اما
چی یاد گرفتیم؟
راستیتش من خودم خیلی این حرفا رو یادم نمی مونه....خیلی از این چیزا خوندم ولی اون لحظه خاص که باید یادم بیاد و به کار بگیرمشون ،یادم نمی آد
فکر کنم باید تمرین کنم
فکر کنم باید تمرین کنیم.
اصن یه چیزیو می دونید
ما همدردیا همین که به فکر اصلاح رابطه خودمون و همسرمون هستیم خودش دنیایی می ارزه!
آره دنیایی می ارزه
حداقل این سوالو از خودمون می کنیم که شاید داریم راه رو اشتباه می ریم!
خیلیا همچین جمله ای اصلا به ذهنشون خطور هم نمی کنه.
خدایا شکرت
ما رو به حال خودمون وا نذار
خدای بزرگ
خدای بخشنده
ببخشمون
ببخشم
مهسا و نیما جان....امیدوارم خوشبخت شید...
همین طور همه مهسا ها و نیما های دیگه
کاش مدیر محترم می ذاشتن نظراتتون بمونه....چون بعضی جمله ها از خودمه و صد رد صد قصور و کوتاهی داره و انتقادات دوستان برای رفع این نواقص کارسازه....به هر حال خوشحال می شم انتقاد کنید.
قربان قد رعنای همتون
تماس فرت