موضوع: اختلاف عقاید مذهبی

سلام عزیزم لطفا مثال بزن بگو که در چه مسائلی اختلاف دارید؟
الان ایشون اومده خواستگاری؟؟
فقط باهاشون همین یه مشکل رو داری؟
منم دقیقا شرایط خودت رو دارم

ببین این پستی که الان میزاری اخرین پستت تو امروزه
پس همه چیزو بگو
اینجا هم ادم معتقد هم هم معمولی هم غیر متعهد
شما باید نظر خودت رو بگی و کاری به بقیه نداشته باشی ...
اون خانم نظرش چیه؟؟
عقایدش در چه حده ؟؟
حاضره به خاطرت کنار بیاد؟؟؟
شما حاضری تا حدی به عقایدش نزدیک شی؟؟
شیعه هستی؟؟؟

- - - Updated - - -

نظر خانواده ها چطوره؟

سلام
اختلاف در عقاید مذهبی مسئله ساده ای نیست که بخواید نادیده بگیرید مطمئن باشین توی زندگی مشترک به مرور تاثیر منفی خواهد گذاشت وناخوداگاه اختلافاتی به وجود میاد.
اگه واقعا دیدگاه شما با ایشون کاملا متفاوت هست بهتر این مسئله رو جدی بگیرین!
برای ازدواج هم کفو بودن لازمه انتخاب دوطرف هست پس کفویت در عقاید وباورهای مذهبی و اعتقادی هم حتما لازم وضروریه!

حدس میزدم باید سنی باشی ...
اعتقادات تو زندگی از نظر من یه مسئله کاملا شخصیه چه زندگی با پدر و مادر چه همسر ....
باید احترام به عقاید همدیگه در صورت تفاوت باشه ...
باید بهش کامل اعتقاداتت رو بگی ... به نظرم از 2 شهر متفاوت هم باید باشید ....
اصلا شما محرم رو قبول داری؟
امام علی ؟
بقیه امامان؟قبول داری یا فقط بهشون احترام میزاری؟
ماه رمضون؟
نباید عقایدت رو بهش تحمیل کنی .... عقاید اونم نباید تغییر بدی ... نظر اون دختر خیلی مهمه .... درباره عقایدت ... تربیت بچه ها ... خانواده ها ....
اگه انلاین باشی میتونی از طریق ویرایش بازم متن بنویسی

خوب پس مسئله شما واقعا جدی شده !
به نظرم هیچ وقت نمیتونید بگین من اعتقادات خودم رو دارم شما هم همینطور پس با این اختلاف زندگی کنیم کاری هم به کار هم نداشته باشیم

گفتن این حرفها با زبان ساده است ولی در عمل بسیار مشکله شما قرار با این اختلاف عقاید یه عمر زندگی کنید بچه دار بشین .
شما هیچ فکر کردین برای تربیت فرزند چقدر به مشکل برمیخورین فرزندتون قرار با کدوم عقاید بار بیاد شیعه یا سنی؟


ممکنه خانم دوست داشته باشه بچه هاتون طبق عقاید خودش تربیت کنه شما هم همینطور میشه بگین این مشکلات رو چجوری برطرف میکنید؟ مطمئنم که هیچکدومتون کوتاه نمیاد
وهر کدوم میخواد فرزندش عقاید خودش رو داشته باشه وطبق اونا عمل کنه حتی پای خانواده ها هم ناخوداگاه وسط خواهد اومد.

ممکنه خانم شما دوست داشته باشه توی مراسمات مذهبی شرکت کنه وشما خوشتون نیاد میتونید بگین هر جور دوست داری عمل کن من برام مهم نیست؟ واقعا میتونید نادیده بگیرین؟
ممکنه توی خانواده یا مراسمات شما حرفی زده بشه بر خلاف اعتقادات خانمتون و یه جوری توهین به مذهب اون حساب بشه چجوری میخواین این مشکلات برطرف کنید؟
میخواین به همه خانواده و اقوام بگین جلوی خانم من هیچ بحث اعتقادی نکنید یا مواظب حرف زدنشون باشن تا کی چند سال میتونید مراعات کنید وبحثی پیش نیاد؟
من دیدم اهل تسنن وشیعه ازدواج کردن ولی عقایدشون بهم نزدیک بوده زیاد اختلاف فاحشی نبوده که مشکل ساز باشه وراحت دارن زندگی میکنن.
ولی اینجوری که شما از عقایدتون گفتین واقعا در اینده کنار اومدن با همدیگه براتون سخته!
بهتره کلا احساسات بزارین کنار وکاملا با عقل و منطق برین جلو از سر دلسوزی وشکستن دل همدیگه هم نترسین وادامه ندین!
وعذاب وجدانی نداشته باشین که بخواین به خاطرش این مسئله مهم نادیده بگیرین.

پس تمام جوانب رو خوب بسنجین حتی شده به مشاوران مذهبی هم رجوع کنید تا بتونن شما رو بهتر راهنمایی کنن.

با سلام

سایت همدردی با روابط دوستی که کاملا مخالفه، اینطور که من متوجه شدم شما هنوز خواستگاری رسمی هم انجام ندادین.

یک رابطه خارج رسمیت و بدون خانواده شکل دادین بدون توجه به اختلافات مذهبی وارد فاز احساسات شدین متاسفانه!

حال که باید قضیه جدی بشود دودل شدین که شاید این اختلافات و قبل از وارد کردن احساسات باید جدی میگرفتیم.


ببینین، شما میتونین به ایشون بگین، که میخواین درمورد دینتون تحقیق کنین و همسری و میپسندین که هم کفوی از نظر اعتقادی هم با شما داشته باشه.

مدتی و درنظر بگیرین و در مورد دیدنتون بیشتر تحقیق کنین، شاید نظرتون تغییر کرد و شیعه شدین! اگه هم تغییر نکردین خب با ایشون ازدواج نخواهید کرد ایشون هم باکسی ازدواج میکنند که هم کفوی اعتقادی هم باهاش داشته باشند.

حتی میتونین در این راستا به ایشون هم برای اینکه دید کاملتری روی دینشون و کارهای دینی که انجام میدهند داشته باشند، کمک کنید.

جالبه که ایشون در حواب سوالهای شما دلایل عینی دینی نیاوردند بلکه صرفا ذکر کردن چون بوده و اجدادم و خانواده ام این مراسمات و داشته اند.

خب خوبست که ایشون هم روی دینشون تحقیقاتی انجام دهند.و با دلیل کاری و انجام دهند نه از سر عادت

پس یک فرصتی بهمدیگه بدهید و درمورد دینتون بیشتر تحقیق کنین و بدور از احساسات تصمیم نهایی و خیلی منطقی بگیرین.

حتی شماها تاحالا بخانوادتون نگفتین ؟ خب پس ممکنه خانواده ها مخالف باشند.

به این مسایل هم باید توجه داشت.مسله اختلاف دینی مسله کوچکی نیست که بشود راحت از آن گذشت کرد.

دست نگه دارید...
شما یه آدم لاییک هستید و اون خانوم یه دختر شیعه ی محجبه که طبق گفته ی خودتون به مو به موی مسایل مذهبیش معتقده. باور کنید این مساله مشکل بزرگی براتون میشه.
خودتون رو گول نزنید. آدم وقتی مجرده فکر میکنه که عشق برای ماندگاری یک ازدواج کافیه اما باور کنید که اینجوری نیست. عشق لازم هست اما کافی نیست. تفاوت اعتقادی یک بخش زندگی نیست که بخوایم بهش اهمیت ندیم.اعتقاد و مذهبی که اون خانوم بهش باور داره و شما ندارید در تمام زندگی شما تاثیر میذاره.باورهای معنوی، ارزشها، تربیت بچه ها، همه و همه به تفاوت اعتقادی وابستگی دارند.

من مطمعنم که شما و اون خانم الان اکراه دارید که در مورد یک سری از مسایل خاص اعتقادی صحبت کنید چون دقیقا می دونید که این مسایل همون نقاط ملتهبی هستند که هیچکدومتون نمیتونید ازش بگذرید. امام حسین برای شما یک آدم مرده است اما برای من و به احتمال زیاد برای اون خانوم مظهر شجاعت و ایثار و مظلومیت هست. اون خانوم احتمالا از کودکی به همراه خانواده اش به دسته های عزاداری و سینه زنی رفته. اون خانوم فرزند اون محیط هست. برای اکثر آدمها سلایق و اولویت های مذهبی همیشه به یک صورت باقی می مونه.
هیچ فکر کردید که چرا الان و امروز اومدید و اینجا تاپیک زدید؟ من "حدس میزنم" به این دلیله که چند روز دیگه عاشوراست. درسته؟ میبینید؟ مناسبت های مذهبی تفاوت هایی که طرفین سعی در کم اهمیت نشان دادنشون رو دارند به طور انفجارآمیزی فاش میکنن.تا الان هم شما و هم اون خانوم برای حفظ رابطه و برقراری آرامش، داشتید اون قسمت هایی که مورد اختلاف بودند رو ویرایش میکردید اما الان توی این چند روز ویرایش کمی سخت شده چون احساسات مذهبی اون خانوم به اوج خودش رسیده. این مهم نیست که اعتقاد کی درسته؟ مهم نیست که چه کسی حق داره. ازدواج مرکز تغییر و بازپروری آدمها نیست.شما و اون خانوم الان شدید وسوسه میشید که باورهاتون رو دست کم بگیرید. وسوسه نشید. خودتون رو گول نزنید. همه ی باورهاتون رو با جزییات با اون خانوم در میون بذارید هر چقدر هم که ناراحت بشه مهم نیست. اگر نسبت به عقاید مذهبیش حس بدی دارید حتما بهش بگید. اگر شما نسبت به رهبران شیعه مثل امام علی یا امام حسین حس بدی دارید با اون خانوم درمیون بذارید.مهم نیست که اون خانم در مورد شما چی فکر میکنه. مهم نیست چقدر ناراحت میشه. این مهمه که با حقیقت رو به رو بشه.راجع به همه چیز باهاش صحبت کنید اینکه میخواید فرزندتون رو طبق کدوم مذهب بزرگ کنید. اینکه میخوایدمناسبت های مذهبی مثل محرم، شب های قدر و عید غدیر رو چطور بگذرونید. راجع به روابطتون با خانوم های دیگه، راجع به مشروب، راجع به غذاهای حلال یا حرام راجه به ربا و هر چیزی که در مذهب شیعه منع شده و شما بهش اعتقاد ندارید باهاش صحبت کنید. شهامت داشته باشید.از نامزدتون بخواید که با خودش و با شما صادق باشه و در مورد هر موضوعی که آزارش میده با شما صحبت کنه و در آخر اگر به این نتیجه رسیدید که با هم تفاهم ندارید رابطه رو تموم کنید.
برادر من، گذشتن از عشق خیلی سخته. فکر نکنید که من نمیفهمم الان حسی غیر قابل مقاومت داره شما رو به سمت اون خانوم میکشونه. این احساس علی رغم زیبا بودنش قابل اعتماد نیست. مهم نیست که چقدر سخته. مهم نیست که شما یا اون خانوم چقدر ناراحت میشید.چقدر گریه میکنه. همه ی اینا بعد از یه مدتی تموم میشه و اون خانوم یک روز پیش خودش خواهد گفت بهترین کاری که شما براش انجام دادی این بوده که ترکش کردی. به این فکر کنید که اگر ازدواج کنید و بعد اون خانوم نتونه با شما کنار بیاد چقدر صدمه میبینه. به این فکر کنید که اگر بچه دار بشید و بعد بفهمید نمیتونید با هم کنار بیاید زندگی سه نفر تباه میشه. فکر کنید...