در نظراتی که از همسرتون نقل قول کردید تا حد زیادی با ایشون هم عقیده ام و به درکی که از این دغدغه های ایشون دارید آفرین میگم. خود بنده هم تاپیکی داشتم که در بخشی از اون همین دغدغه ها رو مطرح کردم و تا حدودی با نظرات چند تن از خانمها راهنمایی شدم که تا حدی این طرز فکرم در مورد اشتغال خانمها رو تغییر داد, البته نه به طور کامل.
یک ابهام که در پست شما دیدم اینه که گفتید همسرتون در مقابل اشتغال شما مقاومت میکنن و این مقاومت داره بیشتر هم میشه, اما با این وجود شما هنوز هم به اشتغال فکر میکنید, آیا به نظرتون بهتر نیست قبل از اینکه به پیدا کردن شغل به عنوان یکی از آپشنهای پیش روی زندگیتون فکر کنین اول دنبال تغییر دادن نظر همسرتون باشید؟ یعنی اینقدر به تغییر کردن نظرشون اطمینان دارید؟ این رو به خاطر این عرض کردم که گفتید چون نمیدونم چی درسته و چی غلط نمیرم دنبال کار, ولی من فکر میکنم بهتر بود اینطور بگید که چون نمیدونم همسرم موافقت میکنن یا نه نمیرم دنبال کار. راستی اینکه از نظر مالی نیازتون داره به کارکردن شما بیشتر میشه هم با تصاعد مقاومت همسرتون به اشتغال شما همخوانی نداره مگر اینکه این نیاز مالی فقط به تشخیص شما باشه و نه همسرتون.
با توجه به مطالبی که عرض کردم و اینکه شما گفتید خودم هم نمیدونم چی میخوام, بنده اگر موافق باشید این باز تعریف رو از مشکل شما انجام میدم که چه کار کنید تا همسرتون با اشتغال مرتبط با رشته شما موافقت کنن.
نمیدونم با این بازتعریف موافقین یا نه؟ ولی طنز "شاید برای شما تلخ" این قضیه اینه که برای این سوال باز تعریف شده ای که عرض کردم هم جواب قطعی ندارم و شاید در مورد بسیاری از آقایان دیگر هم جوابی وجود نداشته باشد. اما چون همونطور که عرض کردم بنده در تاپیک خودم در مورد همین یک قضیه تا حدی نظراتم متزلزل شد, شاید شما هم با استفاده از راهنماییهای بعضی از خانمها در آن تاپیک بتونین به استدلالها و جملات تاثیر گذاری برای تغییر دادن نظر همسرتون برسید, شاید.
در آخر اینکه به نظر میاد از ازدواجتون و از خود همسرتون کاملا راضی هستید, از این بابت هم بهتون بسیار تبریک میگم چون کار اصلیتر و بسیار سختتری رو از اونچه که دغدغه الآنتونه تونستین انجام بدین. و اون اشتباه بسیار بزرگی رو که خیلی از خانمها مرتکب میشن و بعضی مسائل فرعی رو به اشتباه و با بیتجربگی به اصلی تبدیل میکنند و موقعیتهای بسیار مناسب ازدواج رو از دست میدن, مرتکب نشدید.
تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.
"بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"
علاقه مندی ها (Bookmarks)