به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 9 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 93
  1. #81
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    داداش گل.
    مشکل اینجاست که شما اگه پست های قبلی بنده رو خوب درک کرده بودی نیازی نبود چنین پستی بدی.
    مسئله اینجاست که الان حالم داره از زندگی به هم می خوره.
    مسئله اینجاست که اصلا مفهومه درستی تو زندگی نمی بینم و گمش کردم.
    با اینکه اینو قبلا هم گفتم و با اینکه گفتم من نصیحت نمی خوام . بحث فلسفی نمی خوام. راه حل روزانه می خوام. اما شما باز وارد فلسفه می شی.
    وقتی نمره ی بالا 16 افسردگی وخیم هست و نمره ی بنده 39 هست این کاملا مشخصه که مشکل من به کمک دارو قابل حل هست.
    نه صحبت های تکراری و خسته کننده.
    شما باید کمی سیاست یا بهتر بگم کمی مهارت داشته باشی.
    برای مثال وقتی یکی می خواد با اصلحه خودشو بکشه، شما هیچوقت نمیری بهش بگی تو زندگی ات غلطه مشکل داری و قبولت ندارم.
    بلکه میری بهش میگی عزیزم چرا زندگی به این خوبی داری خودتو اذیت می کنی اصلحه رو بذار زمین تا بریم صحبت کنیم ببینم چطوری می تونیم مشکل رو حل کنیم.
    شما دقیقا همون فردی هستین که داره طرف مقابل رو حین خودکشی نصیحت می کنه.
    کما اینکه بارها این فکر که خودمو از همین پنجره پرت کنم پایین به سرم اومده چون دیگه واقعا حالم از زندگی به هم می خوره.
    من راه حل می خوام واسه اینکه تو زندگی ام چیزایی رو تجربه کنم که قبلا نکردم.
    یکی تو این بخش کمکم کنه.
    نصیحت غیر کارشناسی موقوف لطفاً.
    نذارید کار به جای باریک بکشه حالم افتضاحه.
    خانوم رزا شما هم سیاست غیر منطقی ایشونو لایک نکنید که ازتون بعیده.
    بیشتر از این ناامیدم نکنید.

  2. #82
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    خوشبختی ما در سه جمله است


    تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا


    ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم

    حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا...

    پاستا جان لذت بردن از زندگی آمپول نیست که بهت تزریق کنیم ...

    شما حتی نمیدونی چطور لذتی میخواد واقعا نمیدونی چی از زندگیت میخوای...مشکل شما مثل حل کردن مساله ایه که اصلا صورت سوال نداره و حالا شما میگی حلش کن!!

    اول تکلیفت رو با خودت مشخص کن که تو چه راهی دلت میخواد قدم برداری بعد ما کمکت میکنیم که چطور ازش استفاده کنی...

    بعدشم یه چیزه دیگه اینکه اولا لذت یه چیزه نسبیه مثلا من عاشق تحصیلم و ازش لذت میبرم ولی شاید شما حالت از درس بهم بخوره پس من نمیتونم به شما چنین پیشنهادی بدم

    دوما اینکه خیلی خودت رو درگیر لذت های نو نکن چون چیزی که امروز برات لذته ممکنه واست بشه ماتم فردا مثل همون روزایی که با اون خانوم لذتی نو رو تجربه کردی و واست شد

    افسردگی امروز...






    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  3. 2 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    love less (پنجشنبه 01 آبان 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 01 آبان 93)

  4. #83
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    رزای عزیز.
    اتفاقاً من دقیقا برعکس شما فکر می کنم.
    وقتی دکتر بنده میگه شما باید دارو درمانی بشید یعنی دقیقا همین.
    شما اگه الان بنده رو 100 ساعت پیش یک مشاور برای گفتار درمانی ببرید اثر نداره.
    3 سال پیش همین اتفاق افتاد و هر هفته پیش مشاور می رفتم و فقط یک روز اول خوب بود. بقیه ی هفته خراب. با اینکه راه حل هاشو انجام می دادم ولی باز همین آش و همین کاسه بود.
    منتها از وقتی دارو درمانی شروع شد مشکل بنده کم کم حل شد و ناخداگاه چیزهایی به ذهنم القا شد و به نظرم راحت اومد که قبل ها با 100 ها ساعت صحبت هم نمی شد.
    الان مشکل بنده اون خانوم نیست. اون خانوم چند روز اومد تو ذهنم و رفت.
    مشکلم اینه که از زندگی ام لذت نمی برم.لذت می خوام.
    باور کنید دست خودم نیست. اگه باور نمی کنید مقاله ی مدیر همدردی عزیز راجع به افسردگی رو بخونید.
    هیچ انگیزه ای ندارم.

  5. کاربر روبرو از پست مفید pasta تشکرکرده است .

    رزا (پنجشنبه 01 آبان 93)

  6. #84
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    قابل توجه همه ی دوستانی که مخالف نظر بنده بودند. متن زیر رو می تونید تو ویکیپدیا پیدا کنید. خواستم بخونید متوجه صحت عرایض بنده بشید.

    درمان‌های ضدافسردگی را می‌توان به دو دسته کلی دارویی و غیردارویی تقسیم کرد. اثربخشی هر دو این درمان‌ها در مطالعات فراوانی مشاهده شده‌است. در موارد شدید استفاده از داروهای ضد افسردگی بهترین گزینه‌است. این داروها در دهه‌های اخیر از نظر کمی و کیفی رشد فراوانی داشته‌اند به شکلی که امروزه دیگر فاقد عوارض شدید و ناتوان‌کننده هستند. کاردرمانی و رواندرمانی‌های شناختی-رفتاری و در برخی موارد تحلیلی نیز در درمان افسردگی موثر هستند. در موارد خفیف‌تری که هنوز افسردگی در حد یک اختلال ظاهر نشده‌است، انجام کارهایی برای کاهش فشار و استرس از جمله خرد کردن کارهای بزرگ به کارهای کوچک، حق تقدم (برای) برخی (کارها) قرار دادن و انجام دادن هرآنچه که می‌توانید به همان اندازه که می‌توانید، ورزش معتدل (ملایم)، رفتن به یک سینما، شرکت کردن در یک (مراسم) مذهبی، اجتماعی، یا سایر فعالیتهایی که ممکن است به شما کمک کنند، صحبت و همنشینی با دوستان و خانواده، خودداری از مصرف الکل، برخورداری از رژیم غذایی متعادل و کم‌چرب، مثبت‌اندیشی، تماشای فیلم‌های خنده‌دار و شاد، رفتن به مسافرت، سهیم شدن در فعالیت‌هایی که می‌تواند مفید باشد و احساس بهتری برای شما به‌وجود بیاورد.

    تمام مواردی که شما دوستان گفتید برای افسردگی خفیف بود نه وخیم. وقتی از بیچارگی خودم می نالم لطفا اینقدر با حرفا و زخم زبوناتون بدترم نکنید و از اینکه نمی تونم با ورزش و تفریح خودمو بهتر کنم بهم خورده نگیرید و بهم حق بدید. منتظرم دکترم زنگ بزنه وقت بده. تا قبل اون واقعا دارم دیوونه میشم. دوست دارم همه چیز دم دستمو بشکونم.
    تمرکز ندارم 5 دقیقه موسیقی تمرین کنم. نمی تونم مثل قدیم دشیفر کنم. حالم خرابه. لعنت به این زندگی.

  7. 2 کاربر از پست مفید pasta تشکرکرده اند .

    رزا (جمعه 02 آبان 93), شیدا. (شنبه 03 آبان 93)

  8. #85
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    پارسا جان باهات موافقم میدونی چرا دکترت ریسپریدون بهت داده؟؟چون به درمان مقاومت نشون میدی ...یک اختلال وسواس فکری ..دقیقا فلوکستین هم برای همین تجویز میشه این

    یعنی خودت هم به خودت کمک میکنی تا این حالت افسردگی تشدید بشه!!!!

    چرا داروهات رو قطع کردی؟

    من اصلا مشکلی با دارو درمانی ندارم فقط میگم فقط به خوردن دارو اکتفا نکن جلسات مشاوره و همچنین واکنش اطرافیان اثر بخشی بسیار بالایی داره
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  9. 2 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    pasta (جمعه 02 آبان 93), شیدا. (شنبه 03 آبان 93)

  10. #86
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    بحث مقاومت نیست رزای عزیز.
    من دو تا مشاور داشتم.
    یک مشاور اصلی خودم که تو شهر خودمن بود و واقعا یکی از درمانگر ترین ها است.
    بعدی هم تو شهر دانشجوییم بود که دوست دکتر اصلیم بود اما مثل ایشون متبحر نبود.
    من اون زمان پیش دکتر دوم رفتم. و ایشون راه حل هایی واسه معنا درمانی و لذت بردن از زندگی می دادن.
    اما زندگی تنهایی و به دور از خانواده چنان خوردم می کنه که با وجود انجام دستورات ایشون حال من بهبود پیدا نکرد و ایشون وقتی دید با وجود عمل به دستوراتشون باز حالم وخیمه به من دارو درمان رو در موازات گفتار درمانی پیشنهاد کرد.
    بعد از شروع دارو درمانی کم کم حالم بهتر شد و وقتی اون ترم تموم شد و تابستون برگشتم شهر خودمون و رفتم پیش دکتر خودم دیگه با توجه به محیط خوبی که در کنار خانواده داشتم و مهارت های ایشون دارو رو کنار گذاشتم و دیگه هم خوب شدم و سمت دارو نرفتم و از مشاوره واسه کمک گرفتن تو تصمیمات بزرگ زندگی ام استفاده می کردم.
    تا اینکه دوباره اینطوری شدم تو این فضا.
    الان جز دارو چاره ی دیگه ای نیست. محیطم به قدری قوی روم اثر بد می ذاره که هر خوشی فقط یه روز دووم داره. دوباره حالم بد میشه بعدش.

  11. #87
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    شکلات تلخ, با میزان کاکائوی بین 85 تا 90 درصد, در صورتیکه تولید سوئیس یا دیگر کشورهای اروپایی باشد اگر گیرت آمد بخر و در طول روز زیاد استفاده کن, البته زیاده روی نکن و به عنوان غذا مصرف نکن بلکه به عنوان یک تفنن و تنقلات استفاده کن. فکر میکنم در سوپرمارکتهای بزرگ شمال تهران اصلشان را میشود گیر آورد. به مدت حدودا دو هفته رژیم غذاییت را به شکلی که عرض میکنم تغییر بده و بعد تغییر یا عدم تغییر در احساست رو با ما, در میان بگذار. حتی المقدور از خوردن هر نوع شیرینی و مواد دارای قند یا خرما یا نان سفید مثل لواش در این مدت پرهیز کن و فقط نان صنعتی غیر شیرین یا اگر نشد نان سنگک مصرف کن. یک چیز دیگر اینکه حدود دو کیلو مغز گردوی سفید و تازه بخر و در این دو هفته هر روز در عصرانه و صبحانه هر کدام 4 تا گردو مصرف کن.
    و آخرین تکلیف و مهمتر از همه اینکه در این دو هفته لب به دو چیز نزن, یکی سوسیس و کالباس و همبرگر و هر نوع فست فود دیگر و دیگری غذاهای سرخ کردنی حتی نیمروی ساده, به جای آنها از غذاهای پختنی با روغن خیلی کم و یا بخار پز و آب پز استفاده کن.
    تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.

    "بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"

  12. 2 کاربر از پست مفید اثر راشومون تشکرکرده اند .

    pasta (شنبه 03 آبان 93), شیدا. (شنبه 03 آبان 93)

  13. #88
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    اگر فکر میکنی الان فقط دارو بهت کمک میکنه،پس امتحانش کن.من فکر میکنم دارو بهت امکان درست فکر کردن به همه چیز رو میده.به عبارت دیگه بهت کمک میکنه مثبت تر به زندگیت و اتفاقات زندگیت فکر کنی.

    من از یکی از برنامه تلویزیونی شنیدم که درمان افسردگی سه ضلع داره.ا-دارو درمانی 2-رواندرمانی3-ورزش و تغذیه فکر میکنم دارو بهت کمک کنه راحت تر وارد مراحل بعدی درمان بشی.
    یه کتاب هست راجب غلبه بر افسردگی (اسم دقیقشو نمیدونم) نوشته دکتر دیوید برنز.یه کتاب دیگه هم از همین نویسنده هست به اسم از حال بد به حال خوب.
    به طور خلاصه این کتاب ها راجع به شناخت درمانی هست.

    احساسات ما نتیجه مستقیم افکار ما هستن.خیلی از ما در افکارمون دچار خطاهای شناختی میشیم.این خطاها توی این کتابها توضیح داده شده.کسی که افسردگی داره این افکار اشتباه و ناامیدکننده به نظرش کاملا درست میان.

    پس همونطور که دوستان گفتن فقط به دارو درمانی اکتفا نکن.دارو بهت کمک میکنه از این حالت فکریت دربیای و با دید بهتری به همه چیز نگاه کنی.البته این نظر منه و یه نظر حرفه ای نیست.
    یه چیز دیگه که میخواستم بهت بگم اینه که هیچ وقت فکر نکن تنهایی.ببین میدونم زندگی پر از مشکلات ریز و درشته.اونم تو دنیای امروز.

    ولی به این فکر کن که تو دنیایی زندگی میکنی که برای خیلی از مشکلات راه حل وجود داره.در بدترین حالات روحی که برای هر کسی ممکنه پیش بیاد تو خیلی راحت میتونی به متخصص مراجعه کنی و دارو بگیری.یا روان درمانی بشی.

    و همچین محیطهایی وجود داره که آدمهایی که حتی تو رو نمیشناسن،نگران تو هستن و وضعیت روحی و زندگی تو براشون مهمه.پس تو به هیچ وجه تنها نیستی.

    من مطمئنم از عهده این مشکل هم برمیای.حتما از وضعیت و روند بهبودت اینجا اینجا بنویس.اینم بهت کمک میکنه.

  14. 2 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    pasta (شنبه 03 آبان 93), شیدا. (شنبه 03 آبان 93)

  15. #89
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    سلام. دیشب فکر می کردم به مشکلاتت و نوشته هات به نظرم اومد مشکلاتمون مثل همه فقط تو ورژن پسره مشکلات من هستی! تو هم حق داری. چیزایی رو می خوای که حقته واقعیه بایدم داشته باشی اما خوب فعلا نیست. از اون طرف هم مثل من - تا زمانی که اخرین پستی که توی یکی از تاپیکام گذاشتم - می خوای برای دردات پاسخ واقعیشو پیدا کنی. اینم خوب نمبشه الان.
    مثلا من می گم تنهام و می خواستم تنهایی هامو با عشق که درمان واقعیشه به شادی و زیبایی تبدیل کنم. ولی خوب نشد. کسی پیدا نشد که دوستم داشته باشه. خودمم نتونستم کسی رو یک طرفه به اون حدی که می خوام دوست داشته باشم.
    برات بعضی از نوشته های دوستانو که راهنماییم کردن و فکر می کنم به مشکلات و نوشته های تو هم بخوره و هماهنگی داشته باشه واست می ذارم. خودت ترجمه اش کن به دردا و سوالات خودت. امیدوارم به کارت بیاد.

    parsa1400
    میدونم حقتو میخوایی ولی نه به ارزش لطمه به خودت . حقی که ارزش نفستو پایین بیاره دوزار ارزش نداره
    از لحظه ایکه این پست خوندی دست از انتظار بکش و بهش فکر نکن و رهاش کن پاشو برو دنبال زندگی خودت از دلت بیرونش کن . اگرم اومد محلش نده . میدونم که خیلی وقته تو دلت با این موضوع درگیری و یه جورایی ریشه بقیه مشکلاتت هم شده پس رهاش کن

    fereshteyeeshg
    مینوش همه به اون دوست داشتن که تو میگی نیاز دارن ولی نیست.وقتی نیست زیاد درگیرش نمیشن.همین.درست مثل اینکه یکی پا نداره همش خودشو درگیر کنه که من پا ندارم به پا نیاز دارم.نفی نمیکنیم به پا نیاز داره.ولی خوب وقتی نیست چه میشه کرد.الان که پا نداره به جای فکر کردن هر روز به این نداشتن به این فکر کنه که با اون یه پای دیگش چه طوری زندگی کنه تا راحت باشه.
    فرشته مهربان
    هر حرفی برزبـان نمی رانـد ( پاگیزگی کلام ) ، هر چیزی نمی بیند (پاکیزگی نگاه) ،
    هرجایی نمی رود ( پاگیزگی قدم ) و دستش به هرکاری نمی رود ( پاکیزگی اقـدام ) ، و هر فکـر و خیـالی از سر
    نمی گـذراند ( پاکیزگی ذهن و خیال ) ، و در کل پاکیزگی در افـکار و گفتار و کـردار ، یعنـی پاکیزگی رفتار دارد . و
    در یک کلام ادب حضور پیدا می کند . و چنین نفسی ، عزیز می شود ، یعنی نفود ناپذیر از آلودگی ها می شود

    ....
    با پـیوند خودآگـاهی ( معرفت نفس ) و کـرامت نفس

    صبا2009

    درسته هزینه کردن مهمه، اما کجا و چگونه هزینه کردن هم مهمه. وقتی بری پولت رو تو یه شرکت بی اعتبار و با کمترین تحقیقی سرمایه گذاری کنی اگر سرت کلاه گذاشتن اتفاق عجیبی نیافتاده.
    آدمی موفقه که اولا همه داراییش رو یه جا سرمایه گذاری نکنه. (فقط درس ، فقط کار، فقط همسر، فقط فرزند، فقط پدر و مادر ) دوما در حین اینکه سعی میکنه مهر بورزه و از انجام کار مثبت برای دیگران کوتاهی نکنه اما کرکره عقلش رو هم نمیکشه پایین و حواسش هست که کی و کجا و چقدر باید مثبت باشه.
    shabe barooni
    سلام دوست خوبم....
    بذار یه چیزی بهت بگم مهربون:
    هیچ کس مقصر تنهایی تو نیست.

    چون انسان در ذاتش تنها آفریده شده و این تنهایی پاسخ اش رو فقط یک نفر میدونه. همان که آفریده.

    انسان، هم عاشق معشوق بودنه، هم عاشق عاشق شدن. محبتی که ندونی باید چیکارش کنی دردسر ساز میشه! انسان رو به عجز و نیاز میکشونه.
    اما هنگامی که در قالب سپاس و سپاسگزاری بروز یافت، اونوقت آرامش بخش خواهد بود.

    این محبت بسیار وسیع تر از اینه که ما بخوایم باهاش یک نفرو دوست داشته باشیم. اگه اینکارو کنیم مجبوریم اون یک نفرو به حد مرگ دوست داشته باشیم که دیر یا زود می فهمیم سزاوارش نبود. با این محبت میشه همه جهان رو دوست داشت، با این محبت میشه سپاسگزار خود بود و میشه عمیقا خدا رو پرستید و عبادت کرد.

    اینه که همانطور که فرشته جان گفتند، چرا این محبت رو با جهان و جهانیان، و مهمتر خودت و در صدر همه پروردگارت تقسیم نکنی؟

    سپاسگزار باش، اما چگونه:
    در برابر جهان: جهان منتظر توست برای زیبا شدن... اگر میخوای سپاسگزار جهان باشی، از بیهودگی پرهیز کن. میخوای دوست داشتنی باشی؟ پس فعالیت کن. مردم دنبال ایده آل هستند. هرچه به ایده آل و آرزو های خودشون نزدیکتر باشی، عزیزتری. از طرفی فعالیت اجازه نمیده احساس تنهایی کنی.

    در برابر خود: سلامت باش! چه از جسمت، چه از روحت محافظت کن. در ظاهر و رفتار زیبا باش.

    در برابر خداوند: به جز دو مورد بالا، به هرچه از دوست رسد قانع و هوشیار باش.
    که اگر تنها ترین تنها شوم ، باز هم خدا هست....

    شروع کن. نمون خونه. فعالیت کن، حتی وقتی خونه هستی به خودت توجه کن. روابط اجتماعیتو قوی کن. جای مرثیه خوانی ضعفت رو بپذیر و در پی حلش باش. هرچه بیشتر خودت رو تحویل بگیری، بیشتر تحویلت میگیرن، هرچه شاد تر و با انگیزه تر باشی بیشتر جذبت میشن، اما آنچه که ارزشمنده اینه که هرجور راجع به خودت فکر کنی همانگونه شکل میگیری. سرتاسر زندگی قوانین انرژی حاکمه و تفکر ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. شاد باش و این شادی رو به جهان هدیه کن. هر چقدر پول بدی آش میخوری!

    میشل
    یادت باشه از تو فقط و فقط یک دونه در این عالم وجود داره و داشته و خواهد داشت. فقط "یک" دونه...

    این چیزیه که خیلی وقتا به من انگیزه ی بلند شدن و شروع کردن داده...
    یه مورد دیگه هم هست که بعدا اضافه می کنم.


  16. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    nahid-111 (شنبه 03 آبان 93), pasta (شنبه 03 آبان 93), آنیتا123 (شنبه 03 آبان 93), شیدا. (شنبه 03 آبان 93)

  17. #90
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 آبان 93 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1393-8-03
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    2
    سطح
    1
    Points: 2, Level: 1
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید منم میتونم اینجا مشکلم رو بگم


 
صفحه 9 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ،،اخلاق و عادات بد روزمره من ،،یه روزمرگی بیخود
    توسط ARAM-ESH در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 مرداد 93, 16:33
  2. مشخص نمودن میزان اضافه وزن یا کمبود وزن(bmi)
    توسط keyvan در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 تیر 91, 14:02
  3. همسرم روزه نمیگیرد چه برخوردی با او داشته باشم
    توسط ghalam63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: شنبه 09 مهر 90, 14:57
  4. نظر در مورد وزن همسر
    توسط sina.sina11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 04:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.