ريحانه عزيز و love less عزيز
چقد خوب نوشتين و راهنماييم کردين,پست هاى هر دوتون رو چندبار خوندم.خيلى خوب بود.خيلى روحيم خوب شد.خيلى به داشتن يه زندگى خوب واسه خودم اميدوار شدم.
از فردا طبق يه برنامه ريزى پيش ميرم,ميخام انقد وقتم پر بشه و تو اتاقم باشم که ديگه کمتر کنار خانواده باشم.
تصميم گرفتم درس بخونم و خودمو با درس مشغول کنم,به اميد روزى که از اين شهر برم.
من خيلى هم کمبود محبت دارم ولى هيچوقت اين محبتو بيرون خونه ,جست و جو نکردم.
ديگه سرمو ميزارم تو زندگى خودم,همه وقتم واسه خودم.
Sarkesh عزيز.
اين همه زحمت کشيدى و برام نوشتى,ازت ممنونم ولى اين راه ها رو تقريبا امتحان کردم ولى نشد,ديگه تصميم گرفتم بيخيال بشم.
بخدا منم هيچوقت احترامشونو زير پا نزاشتم.اين حس تنفرى هم که الان دارم به نظرم طبيعيه ولى از ته قلبم متنفر نيستم واقعا نميتونم زحمت هايى که واسه من کشيدن رو فراموش کنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)