به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 99 [ 22:31]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    7,095
    سطح
    55
    Points: 7,095, Level: 55
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دو دلی در مورد انتخاب خواستگارم

    سلام دوستان عزیزم امیدوارم حال همگی خوب باشه.من دوباره درخواست راهنمایی از همه دوستایی دارم که پست من رو میخونند پیشاپیش معذرت میخوام اگه متنم طولانیه.

    من یه دختر 26 ساله هستم.فوق لیسانس از یه دانشگاه دولتی گرفتم و تو دانشگاه تدریس میکنم.تک دختر و بچه آخر خونواده هستم.دو تا برادر بزرگتر دارم که متاهلن.خدا رو شکر ظاهر و اندام متناسب و زیبایی دارم.خواستگارای زیادی داشتم ولی تا حالا نتونستم به هیچ کدومشون جواب مثبت بدم.یجورایی میشه گفت سخت گیر و کمالگرا هستم با اینکه میدونم انسان کامل وجود نداره همونطور که من و بقیه کامل نیستیم.

    یه خواستگاری دارم که یجورایی همکاریم البته تو دو محل جداگانه مشغولیم ولی من بعضی وقتا بابت کارم به محل کار ایشون میرفتم که بهم علاقمند شدن.من از همون ابتدا بهشون جواب رد دادم ولی در عرض سه ماه انقد خودشون و مادرشون سماجت به خرج دادن که من تصمیم گرفتم در موردشون بیشتر فکر کنم.

    این آقا 28 سالشونه فوق لیسانس از دانشگاه آزاد هستن.تصمیم دارن دکترا بخونن و میگن امسال حتما قبول میشن.بچه اول خونوادشون هستن سه تا خواهر و برادر کوچیکتر از خودشون دارن(دو تا دختر و دو تا پسرن).ایشون صبحا سر یه کار میرن و عصرم جای دیگه مشغولن.تصمیم دارن خودشون یه شرکتی هم بزنن.

    این آقا خونواده خوشنامی دارن.خودشون آدم مثبت و اهل انجام واجبات هستن ولی من با اینکه خونواده آبرومندی دارم ولی مذهبی نیستم.سر کارم حجابم خوبه ولی محیط بیرون این طور نیستم و راحت ترم البته بی حجاب هم نیستم و خیلی به خوش تیپ بودن اهمیت میدم.

    این آقا بارها که من بهشون جواب رد دادم میگن من جاهای زیادی رفتم خواستگاری ولی شما تنها دختری هستین که همه معیارای منو دارین و همش میگه یا شما یا هیچ کس دیگه

    حالا مشکلاتی که در مورد انتخاب دارم ایناست:
    1-من همیشه دوس داشتم با فردی ازدواج کنم که حداقل 5-6 سال از من بزرگتر باشه ولی این آقا 28 سالشونه.با اینکه تو محل کارشون همه ازشون تعریف میکنن ولی به نظرم رفتار آدما در محیط کار و خونواده با هم فرق داره .میترسم ایشون رفتارای ناپخته ای با توجه به سنشون داشته باشن در حالیکه من همیشه دوس داشتم سنم از همسرم 5-6کمتر باشه تا ازش یاد بگیرم و خودش بدونه تو هر موقعیتی باید چیکار کنه و من بهش نگم و هم اینکه بتونم خودمو براش لوس کنم در ضمن رفتارایی از این آقا دیدم که میترسم خیلی آدم پخته ای نباشن مثلا همینکه میگه یا تو یا هیچ کس دیگه و به خودشونم گفتم این مطلبو که آدم نباید انقد احساساتی با مقوله ازدواج برخورد کنه ولی ایشون میگن من شمارو عاقلانه انتخاب کردم و بعد عاشق شدم.یا مثلا اون روز تولدم بود منو صدا کردن و طوریکه کسی هم متوجه نشد یه دسته گل بزرگ گل رز بهم دادن

    2-مساله بعدی اینه که من با اینکه همیشه دوس داشتم همسرم قد بلند باشه ولی احساس میکنم با ایشون اختلاف قدی زیادی دارم من 168 هستم ایشون فکر کنم 187 باشن.از نظر ظاهری ایشون قیافه ای معمولی دارن ولی تیپ مردونه و خوبی دارن.

    3- مشکل بعدی اینه که من هر چی میگم این آقا قبول میکنن. میترسم انتخابش واقعا از رو احساسات باشه مثلا بهش گفتم همسرم باید تحصیلاتش از من بیشتر باشه ایشونم برا دکترا آزمون دادند و گفتند حتما قبول میشن.یا بهشون گفتم من خونه و ماشین مستقل از معیارامه و تقریبا اینارو تونستن فراهم کنن.بهشون مهریه بالا و عروسی آنچنانی رو گفتم گفتن باشه مشکلی نیست.البته وضع مالی خونواده ایشون خیلی خوبه. بهشون میگم من مذهبی نیستم و واجبات رو انجام نمیدم میگن مشکلی نیست هر کس عقاید خودشو داره.یعنی هر چی عیب و ایراد در مورد خودم میدونستم بهشون گفتم ایشون برای هر کدومش یه توجیهی میاره و قبول میکنه
    4-مشکل بعدیم اینه که ایشون آدمی بوده که همیشه سرش به درس و کار مشغول بوده و روابطی با دخترا نداشته و من میترسم بعدا از نظر عاطفی و مسایل زناشویی به مشکل بربخوریم چون من خیلی احساساتی هستم و دوس دارم همسرم از نظر عاطفی و جنسی خودش بلد باشه چجوری باهام رفتار کنه و من بهش نگم تا حالا هم در این مورد باهاشون حرف نزدم.یعنی اصلا نمیدونم چی باید بگم و چجوری بگم تا ایشون دچار سو برداشت نشن.

    خلاصه من نگرانی زیادی در مورد این خواستگارم دارم و خواهش میکنم هر عزیزی که پست من رو میخونه نظر ارزشمند خودش رو هم در اختیارم بذاره.ممنون از لطف همگی

  2. 3 کاربر از پست مفید نوش آفرین تشکرکرده اند .

    واحد (جمعه 23 آبان 93), بانوی آفتاب (جمعه 02 آبان 93), رزا (پنجشنبه 01 آبان 93)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 99 [ 22:31]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    7,095
    سطح
    55
    Points: 7,095, Level: 55
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستای عزیز من همچنان منتظر شما هستما

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 10 اردیبهشت 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1393-2-31
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    947
    سطح
    16
    Points: 947, Level: 16
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 80 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظر من مورد اول و دوم اصلا مهم نیست به نظرم بقیه دوستان هم نظرشون همینه اصلا چیزی نیست که بخوایند در موردش فکر کنید.جدی میگم!
    ولی مورد سوم یه کم جای تامل داره هر دختری دوس داره شوهرش قاطعیت داشته باشه حتی خواستگار هم جالب نیست با هر شرط آدم موافقت کنه.شاید بد نباشه این نگرانی را مستقیم با خودشون هم درمیون بگذارید .
    مورد چهارم این طور که شما تعریف کردید ایشون هم آدم احساساتی هستند و به نظر میرسه کمبودی ندارند هرچند بهتره همراه با منطق باشه نه احساسات مطلق

  5. 3 کاربر از پست مفید دنیای وارونه تشکرکرده اند .

    reihane_b (پنجشنبه 01 آبان 93), بانوی آفتاب (جمعه 02 آبان 93), رزا (پنجشنبه 01 آبان 93)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    بله رو بگو دیگه منتظر چی هستی!!!

    حالا اگر باهات مخالفت میکرد میومدی اینجا میگفتی خاستگارم خودخواهه و این حرفا...

    تا حد زیادی طبیعیه که باهات موافقت میکنه خوب دوستت داره و میخواد دلت رو بدست بیاره... شایدم واقعا باهات هم عقیده است بیچاره خوب چی بگه؟؟!!

    برو خدا رو شکر کن که سرش تو درس و کتاب بوده نه تو یقه دختر مردم (ببخشید)

    اینجورم که براتون دسته گل اورده معلومه احساسات داره و میدونه باید چکار کنه..
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  7. 4 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    گوش ماهی (جمعه 09 آبان 93), واحد (جمعه 23 آبان 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 11 آبان 93), بانوی آفتاب (جمعه 02 آبان 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    دوست عزیز
    به قول حضرات روانشناس اگر کسی 50 درصد معیارها رو داشته باشه ایده اله حالا ایشون چطوری می گن شما تمام معیارها رو دارید؟شما ادم بصری ایی هستید ایا ایشون هم اینطورن؟چطوری ظرف این مدت کوتاه می گن عاشق شدن این خودش دلیل بر نا پختگی ایشون هست.یعنی چی خودش بلد باشه کسی باید یا همچین تجربه ایی داشته باشه یا با معشوق خودش این موارد رو تجربه کنهمعیارهای شما برای ازدواج همینهاست؟قراره شما در زندگی از همسرتون یاد بگیرین یعنی چی؟؟؟اگر اینطوره دنبال شخصی مثل پدرتون باشید!اهدف از ازدواج تکامل طرفین و کسب ارامش و پیشرفته نه یادگیری از هم ! خود شما هم چندان پخته بنظر نمیاید. باید گفت امادگیش رو ندارید!!!بهتره حتما به روانشناس مراجعه کنید.

  9. 4 کاربر از پست مفید tamas تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 02 آبان 93), inventor (یکشنبه 04 آبان 93), فرهنگ 27 (جمعه 02 آبان 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 02 آبان 93)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 99 [ 22:31]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    7,095
    سطح
    55
    Points: 7,095, Level: 55
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از دنیای وارونه عزیز. بله همین نگرانی رو با خودش مطرح کردم ولی میگه من از رو عقل عاشق شما شدم و برای بدست آوردنت هر کاری میکنم ولی باز به نظرم حرفش چندان منطقی نیست.مرسی از نظری که فرمودین
    رزای عزیز ممنون از نظری که دادین.بله باهاتون موافقم که خوبه سرش به درس و کار بوده نه جای دیگه
    از tamas عزیز که نظر خودشون رو خیلی با صراحت دادن ممنوننخیر معیارهای من فقط همینا نیست همونطور که گفتم من آدم کمالگرایی هستم پس مسلما معیارهای زیادی دارم شامل:اخلاق و رفتار فرد،خونواده خوب،تحصیلات،شغل خوب و درآمد مناسب،تناسب اعتقادی و فرهنگی و اقتصادی خونواده ها،ظاهر و تیپ فرد و ...

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سلام نوش آفرین جان
    اول یه سوال: این اسمایل های خنده واقعا بخاطر چی بودن؟؟ آخه کجای این صحبتا خنده دار بود؟!

    ولی عزیزم موردایی که به نظر من رسید:
    اینکه شما دانشگاه دولتی ایشون آزاد بودن،ذکر کردنش اینجا خیلی مهم نیست،مگر اینکه واسه شما اهمیت زیادی داشته باشه و قصد خاصی از گفتنش داشته باشید، اگر اینطوره بگید چقدر بخاطر این موضوع به خواستگارتون امتیاز منفی دادین؟

    0- شما همه معیارای ایشون رو ندارید مسلما، ولی احتمالا ایشون یا اختلافا به نظرشون اونقدر کم هست که این صحبت رو میکنه، یا اینکه خیلی تحت تاثیر احساساتشون قرار گرفتن که اختلاف ها رو نمی بینن،
    و حالت سوم که به نظر من محتمل تر هست اینه که معیارای خودشون خیلی ثباتی نداره ،یه جورایی برداشت من از ایشون شخصیت خیلی محکم و پخته ای نیست!
    کسی که راحت بدون در نظر گرفتن تطابق ها دلبسته میشه، و بخاطر یکی دیگه حاضره کلا مسیر زندگیش رو عوض کنه، نمیشه گفت یه شخصیت کاملا شکل گرفته و بلوغ یافته هست...

    میترسم ایشون رفتارای ناپخته ای با توجه به سنشون داشته باشن در حالیکه من همیشه دوس داشتم سنم از همسرم 5-6کمتر باشه تا ازش یاد بگیرم و خودش بدونه تو هر موقعیتی باید چیکار کنه
    سن ایشون 28 سال اصلا واسه پسر کم نیست، یعنی نیمشه گفت مثلا پسرای 28 ساله هنوز به پختگی لازم نرسیدن، مثل پسر 19،20 ساله که میگن هنوز ازدواج زوده...
    اما چیزی که هست اینه که خیلی خیلی آدما با هم متفاوتن... یه پسر ممکنه تا سن 30 سالگی به پختگی و بلوغ پسر 25 ساله هم نرسیده باشه، نمیشه از روی سن واسه همه یه نسخه پیچید.
    شما ببینید این آقا با توجه به سنش بلوغ فکری کافی رو داره؟؟ بعد تصمیم بگیرید راجبش.

    الان مهمترین موضوع همین پختگی در رفتار و شخصیت این آقا هست که باید خوب بررسیش کنید، موارد دیگه مثل قد و تجربه دوستی نداشتن و... خیلی موارد حادی نیستن،
    و مهمتر اینکه خانواده هاتون هم مثل خود شما دونفر همینطور از نظر اعتقادات مذهبی با هم تفاوت دارند؟؟

    شما سعی کنید مثل این آقا احساساتی نشید و منطقی تصمیم بگیرید.امیدوارم تصمیم درستی بگیرید.
    موفق باشید

    - - - Updated - - -

    راستی این مورد عاشق شدن و علاقمند شدن،واسه اینه که معمولا پسرا وقتی میرن خواستگاری و می پسندن ،دیگه راحت تصمیمشون رو میگیرن، ومنتظر جواب دخترخانم می مونن. و به قول خودشون دیگه علاقمند میشن!
    این صحبتش خیلی غیرطبیعی نیست، اما اونجایی که میگی یا شما یا هیچکس ... اینجاش دیگه داره افراطی میشه،یعنی بیشتر از حد معمول دل بسته... و به قول دوستمون خیلی نشونی از پختگی در این حرفش نیست

  12. 7 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 09 آبان 93), inventor (یکشنبه 04 آبان 93), فرهنگ 27 (جمعه 02 آبان 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 02 آبان 93), کیت کت (یکشنبه 11 آبان 93), گوش ماهی (جمعه 09 آبان 93), بانوی آفتاب (جمعه 02 آبان 93)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1390-11-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    5,112
    سطح
    45
    Points: 5,112, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 58 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من ایشون(خواستگار شما) باید یک زمانی به خودشون بدن. قبول کردن یک سری مسایل صرفا به خاطر بدست آوردن شما ممکنه تبعات بسیار سنگینی رو برای هر دوی شما بخصوص خودشون داشته باشه.
    ایشون فکر میکنم باید عاقلانه تر راجع به بعضی از اختلافات نگاه کنند. حال حاضر ملاک نیست. هم شما و ایشون نباید چشمتون رو به روی یک سری تفاوت ها ببندید.

    باید در کمال آرامش و قاطعیت معیار و ملاک هایی که ممکن است بعدا دچار اختلاف شود با هم صحبت کنید. به عنوان مثال انجام واجبات!

    به حرف ممکن است ساده باشد که گفته بشه هر کسی عقیده ی خودش رو داره ولی در عمل و در شرایط مختلف بازخورد (منفی یا مثبت) اونه که آدم را دچار تضاد (لااقل برای اعتقادات خود فرد) می کنه.

    البته ببخشید این رو میگم ولی بعضی از صحبت های شما هم نشان از ناپختگی و صرفا از روی احساسات دخترانه ی شماست. تصورات خیلی ایده ال گونه گاهی اوقات انسان رو دچار سردرگمی و عدم رضایت کامل از شرایط موجود میکنه.

  14. 6 کاربر از پست مفید Happiness تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 09 آبان 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 02 آبان 93), کیت کت (یکشنبه 11 آبان 93), گوش ماهی (جمعه 09 آبان 93), واحد (جمعه 23 آبان 93), دنیای وارونه (جمعه 02 آبان 93)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 خرداد 99 [ 22:31]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    7,095
    سطح
    55
    Points: 7,095, Level: 55
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 46 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام مجدد به دوستای عزیز.ممنون از ریحانه عزیز و هپینس عزیز که نظر دادن.باید بگم که خونواده هامون از نظر فرهنگی و اعتقادات در یک سطح هستن البته خونواده اونا از نظر اقتصادی از ما کمی بالاترن.من بازم با این آقا حرفامو و نگرانیامو مطرح کردم گفتم که میترسم این انتخاب صرفا از رو احساسات باشه ولی ایشون دلایل خودشونو باز تکرار میکنن مثل آبرومند و خوشنام بودن خونواده من،متانت و سرسنگینی من،خوش اخلاق و مهربون بودن،تحصیلات و ...که در من دیدند و تعریف از خود نباشه من اینارو دارم.راستی ریحانه عزیز من کلا آدم خوش خنده و شوخی هستم و اون شکلک ها رو از این جهت گذاشتم که برای خودم این حرفا یکمی بامزه بود.


    بازم ممنون میشم منو راهنمایی کنید چون حدودا سه چهار ماهی میشه من و این آقا داریم با هم آشنا میشیم و من واقعا از تصمیم گیری نهایی واهمه دارم میگم نکنه بعدا پشیمون شم.از محل زندگی،محل تحصیل و محل کار این آقا هم حسابی تحقیق کردیم و همه ایشون و خانوادشون رو تایید میکنن و کلا به خوشنامی معروفن.من دو تا نگرانی دارم احساس میکنم این آقا و یا بقیه خواستگارام منو بیشتر به خاطر زیبایی و موقعیت شغلیم میخوان.البته در مورد شغل مثلا به همشون میگم شاید دیگه در آینده کار نکنم و این آقا هم گفتن هر جور خودت میخوای و میگن اصلا حقوقت مال خودت و وظیفه مرد هست که رفاه خونوادشو تامین کنه.

    من یه خواستگار دیگه هم دارم ایشون 31 سالشه ،دکترا داره ،مدرس دانشگاه و مدیر یه شرکته.آدم پخته و فهمیده ای هست ولی ایشون هم ابراز علاقه میکنه و سعی میکنه رفتارای عاشقانه داشته باشه که باز منو نگران میکنه.این آقا هم میگن تو اگه قیافه منو بپسندی من هیچ دلیلی برای نه گفتنت نمیذارم.البته این آقا و من از دو قومیت مختلف هستیم من ترکم و ایشون کرد هستن ولی تو شهر ما مشغول به کارن و من هنوز خونوادشو ندیدم.خونوادشون در شهر خودشون ساکن هستن .اول به خودم پیشنهاد آشنایی دادن و بعد خودشون به تنهایی با پدر و مادرم مطرح کردن.هشت تا خواهر و برادر هستن.وضع مالی خوب و خونه و ماشین مستقل دارن.هر دو شیعه هستیم ولی ایشون اعتقادی به واجبات مثل نماز و روزه نداره.و میگن در اعیاد و مناسبت ها مشروب استفاده میکنن که این چیزا در خونواده ما کاملا مطروده.در ضمن ایشون با توجه به فرهنگی که دارن از نظر روابط محرم و نامحرمی راحت ترن حتی بعد از اینکه منو از خانوادم خواستگاری کردن میخواستن با من دست بدن و چیزایی شبیه این که من مخالفت کردم و گفتم درسته من آدم مذهبی ای نیستم ولی تا رسمی شدن رابطه نمی تونم این چیزارو قبول کنم.با اینکه شرایط این آقا بهتر از خواستگار قبلیه ولی خونوادم خیلی باهاش موافق نیستن به خاطر اختلاف فرهنگی و اختلاف زبان و متفاوت بودن شهرامون.من واقعا بین این دو مورد تردید دارم و نمیدونم باید چیکار کنم.ممنون میشم دوستای عزیز راهنماییم کنن.

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    سلام نوش آفرین جان
    در مورد خواستگار اولت الان چهار ماهه اشنا شدی تحقیق کامل انجام دادی واونجوری که میگی مشکلی هم نداره
    پس این ترسها ودودلیها طبیعیه شناختت که بیشتر بشه وهمدیگه رو بیشتر بشناسین میتونی با اطمینان بیشتری تصمیم بگیری واین مشکلات خود به خود حل میشه.
    اما اینکه میگی میترسی تو رو به خاطر زیبایی و موقعیتت انتخاب کرده باشه باید بگم این یه واقعیته چه بخوای چه نخوای اولین چیزی که یه پسر رو ترغیب به ازدواج وخواستگاری از یه دختر میکنه اول زیبایی ظاهره بعد مسائل دیگه! پس اول جذب ظاهر شما شده واین صدرصد در انتخاب ایشون تاثیر داشته! در مورد موقعیتت اینجوری که در مورد خود اقا وخانواده اش گفتی واینکه از نظر مالی از شما هم بالاتر هستن پس این منتفی میشه چون خودشون هم از موقعیت خوبی برخوردارن پس دلیل نمیشه چیزی که خودشون دارن رو در شما جستجو کنن وبه خاطر شما رو انتخاب کرده باشن!
    پس هم ظاهر هم موقعیت خودتون وخانواده وخصوصیات اخلاقی شما همه در کنار هم باعث شده این اقا شما رو انتخاب کنه ومطمئن بشه شما از همه جوانب برای اون مناسبترین انتخاب هستین.
    به نظرم خواستگار دومت رو بیخیال شو این مورادی که ازش گفتی فکر نمیکنم حتی خانوده ات هم به سادگی موافقت کنن چون بی اعتقادی و رعایت نکردن یه سری حریمها و حرمتها و مشروب خواری چیز ساده ای نیست بخوای نادیده بگیری! البته اگه برای خودت مهم هست وجزو خط قرمزهات به حساب بیاد. به جز این موراد منفی که گفتی چه چیز مثبتی دارن که فکر میکنی الان دو دل شدی در تصمیم گیری ؟
    یعنی فکر میکنی خواستگار دومت ممکنه شرایطش بهتر باشه؟
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.

    ویرایش توسط abi.bikaran : جمعه 09 آبان 93 در ساعت 16:21

  17. کاربر روبرو از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده است .

    گوش ماهی (جمعه 09 آبان 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.