موضوع: بابت رفتارا ، احساسات و هدر دادن عمرم نمیتونم خودمو ببخشم

نوشته اصلی توسط تیام

سلام تنها جان و خسته نباشی عزیزم. اسمت چقدر آشناست آهان یکی بود اسمش یه تنهای خسته بود.

وای نگو!!!! من چه اسکل بازی هایی که در نیاوردم . هنوزم یه عده آدم در مورد من فکرای عجیب میکنن!!! عیب نداره. میدونی من تو تالار یاد گرفتم مهم نیست دیگران چی فکر میکنن مهم

ترین فرد خودمم!!! اگه این جوری فک کنی بهتر میتونی کنار بیای با خودت. مگه ما چند سال عمر میکنیم ، نصفش که خوابیم نصف بقیه اشو غصه ی دیدگاه مردم؟؟؟ حیف ما نیست؟

احساس میکنم این دوره و کارای عجیب یه دوره از زندگی همه ی آدماست. زیاد بابتش نگران نباش عزیزم. اگه یکم برا خودت ارزش قائل باشی تموم میشه میره پی کارش.

الان دیدم تایپیک زدی میام میخونم . چیزی به ذهنم رسید میگم. خوشحال شدم به تاپپیکم سر زدی.

تمام حرفایی که توی تاپیک من زدی تمامشون درست بودن ،
و این حرفایی که اینجا نوشتی، من احتیاج دارم همینجوری بشم تا اون ادمها برام بی اثر بشن بجای اینکه مدام بخ خودم بگم اون ادمها دیگه پخش و پلا شدن و ..
این حرفا گفتنش اسونه بهم بگو چه جوری عملی شون کنم؟ با چه تمرینی با چه کاری به این قدرت ها برسم ،اعتماد به نفس و عزت نفس و خود دوست داشتن و بی توجه شدن به بقیه و توجه به زندگی خود ،
ببین من ادمیم که کاری به کار هیچکس ندارم ، ولی بقیه مدام سر توی زندگیم میکنن ، دردم هم همینه ،چه جوری با این ادمها کنار بیام؟
فقط اگه خواستی راهو روش و بهم یاد بدی یکی یکی ، اگه برای تمام اینا بخوای یکدفعه حرف بزنی ،اینقدر حالو حوصله ندارم که همشو یجا انجام بدم
حالا بگو تو چیکار کردی تیام جان؟

تنها جان، تو تو این تالار تنها نیستی ، همه همین مشکلات تو رو دارن. اینجا پر تایپیکای پر محتوا و حرفای دل خیلی از آدماست که صادقانه اس و هیچ جا نمیتونی پیداش کنی.

درسته شاید مشکل آدما مشابه هم نباشه ولی ریشه ی خیلیشون تو یه جاست . بهت پیشنهاد میکنم وقتی میای تالار بری تاپیپک بچه ها رم بخونی.

میدونی به قول میشل باید مبدا مختصات ذهنتو جابه جا کنی. باید به مشکلاتت از یه دید دیگه نگاه کنی.

ببین من آدمیم که کاری به کار هیچکس ندارم ، ولی بقیه مدام سر توی زندگیم میکنن ، دردم هم همینه ،چه جوری با این ادمها کنار بیام؟

اینکه کسی با تو این جوری برخورد میکنه از دو نظر میشه بررسی کرد. یکی اینکه اون فرد کلا با همه این جوری برخورد میکنه و دوم اینکه اون فرد فقط با تو این جوری رفتار میکنه.

اگه اون آدم با همه این جوریه بدون که مریضه و بیماری روحی داره و احتیاج به درمان . خوب دیگه چه نیازی به ناراحتی هست؟ هر چقدر هم ناراحت باشی اون آدم قرار نیست تغییر کنه.

اما اگه اون یه نفر فقط و فقط با تو این مدلیه، قضیه خیلی متفاوت میشه. اینجا دیگه تو هم مقصری و نمیتونی خودتو بکشی کنار!!!! نمیتونی بگی من تو کار شخص x دخالت نمیکنم پس

هیچ کس تو دنیا حق نداره تو کار من دخالت کنه!!! نمیتونی بشینی و غصه بخوری که چرا با من این جوری ان!!!!

اگه اون آدمایی که تو زندگی تو سرک میکشن از نوع 2 هستن، بدون تو این ماجرا حداقل 50 درصد مقصری و این تویی که رفتار جراتمندانه نداشتی و بهشون اجازه دخالت دادی.

پس از امروز شروع کن به تمرین رفتار جراتمندانه.

بهت پیشنهاد میکنم یه نگاه به این لینکا بندازی.

http://www.hamdardi.net/thread-33522.html

http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

http://www.hamdardi.net/thread-18343.html

عزیزم منم مثل تو 23 سالمه. مشکلاتمم از تو بیشتر بود. ولی من تو تالار مشکلاتمو حل کردم. درسته خیلی شونو اینجا نگفتم ولی همین چند تایی که گفتم خیلی خیلی خوب راهنمایی

شدم.

تو تاپیپک من فقط یه کارشناس نظر داد اونم اولین تاپیپکم بود. یه نظر داد و دیگه نیومد ولی اینجا اونقدر آدم خوب و مهربون و دلسوز زیاده که واقعا هیچ احتیاجی به حضور کارشناس برای

من نبود.

میدونی چیه ، یکم که تالار بمونی میبینی خیلی از دخترا و پسرا هم سن و سال خودمون میان و همین مشکلات تو و احساسات تو رو میگن.

میدونی سوالایی که تو ذهن تو هست ، تو ذهن اکثر آدمای هم سن ما و کلا از 18 تا 35 سال هست.یه جورایی همه جوابشو میدونن. چون فقط یه جواب داره!!!

تو همه تاپیپکا هم هست.

ببین همه آدما تقریبا دورانی رو که تو داری میگذرونی رو میگذرونن. زیاد نگران نباش و شروع کن به تمرین کردن رفتار درست تا ملکه ی ذهنت بشه.

رفتار درست اینه که خودتو دوست داشته باشی و به خودت افتخار کنی.

رفتار درست اینه که جراتمند باشی.

رفتار درست اینه که کمالگرا نباشی.

رفتار درست اینه که سطحی نگر نباشی و خیلی چیزای دیگه که تو تالار نمونه های فراوانش هست. لازمه ی همه اینا دونستن اینه که اصلا اینا یعنی چی؟مثلا جراتمندی واقعی یعنی چی؟

اینا رو بخون و یاد بگیر و بعد بهش عمل کن.

عزیزم میام تاپیپک خودت باهات حرف میزنم. تو فقط خوب شدنتو شروع کن.

ممنون آقا پارسا.

کارم مربوط به رشته امه و تو دفتر فنی یه کارگاه بزرگ کار پیدا کردم. فعلا تو دفتر فنی هستم و با یه مهندس ناظر قراره برم که نظارت یاد بگیرم. هنوز نرفتم ولی قراره از دو سه هفته دیگه

نظارتم برم.شیرینی چشم ولی چه جوری برسونم دستتون آخه

نه فک نکنم وقت کنم که برم روانپزشک . اصلا فک کنم دیگه اونقدر دردسرای بزرگ تو راهه که اصلا نمیتونم به ناراحتی های قبلیم فکر کنم!!!!

متاسفانه دارم برا کنکورم میخونم فک کنم دیگه اصلا وقت نکنم سرمو بخارونم!!! چه برسه به غصه های گذشته. این تحلیل سازه ها و فولاد و بتن مگه میذاره آدم یاد غصه هاش بیوفته؟؟؟

خودشون کلی غصه ان!!!!

دیگه از فردا تصمیم جدی گرفتم با کله برم تو درس.
تا ببینیم خدا چی میخواد.

تنها هم خوب جایی اومده و زودی حالش خوب میشه. یه مدت بگذره اونم این چیزا از سرش میوفته.

باشه بهش میگم اسمشو عوض کنه. فک کنم نمیدونه چقدر رو روحیه اثر داره. یه روزی میاد که به اسمش میخنده. البته گویا اینجا همه مثل من حرف گوش کن نیستن!!

والا آقا پارسا شما کلا تو شوکه کردن تخصص دارید!!!! من واقعا برا چشاتون ترسیدم و برا قلبتون نگرانم. وظیفه مه که حالتون رو بپرسم. شما همیشه به من لطف دارید و میایید به تاپیپک من

سر میزنید و منو خوشحال میکنید. من که واقعا مثل شما خوب صحبت کردن رو بلد نیستم ولی ایشالا که تونسته باشم کمی تو غماتون شریک بشم . ایشالا دیگه غم نبینید.

سلام.

خیلی ممنون.

سعی کن لحن برخوردت عوض کنی . چون من زیاد باهات پست داشتم متوجه شدم . از کلمات بهتر استفاده کن قبل صحبت کردن جملتو درست کن . رسمی تر باش . ببخش بی احترامی بهت نشه تو خواهر منی کمی فرهنگتو ارتقا بده .

آقا پارسا ، شرایط سنی من و هم سن و سالام این جوریه و طرز حرف زدنمون هم همینطور. شما که حالا سنی نداری؟

به نظر من تقریبا همه مون این جوری هستیم و طرز حرف زدنمون خیلی بدتر از نظر شما و از نظر من صمیمی تره.حالا من خجالتی و با حیا هم هستم!!!

متاسفانه بارها بابت این مدل حرف زدنم و رفتارام مورد کم لطفی قرار گرفتم.واقعا احساس میکنم که یا من نمیفهمم یا کسی که بابت مدل رفتار منو بی لیاقت محسوب میکنه!!!

من منظورم شما نیستی یعنی شما منو این جوری فرض نمیکنی ولی یعنی اینقدر بده حرف زدنم که شما با چند تا پست حرفای یه آدمی که بارها باهاش برخورد داشتم رو میگید؟

بهتره بیشتر راهنمایی کنید که دقیقا منظورتون چیه. خوبه که این مشکلمم حل بشه.

وقتی آدم جدی میشه دوستای اطرافش هم جدی میشن و واقعا من نمیدونم چرا آدم باید جدی باشه؟ این سوال واقعی ذهنمه و من تا اینو نفهمم نمیتونم تو رفتارم تجدید نظر کنم.

دیگران یعنی رئیس و همکارا در مورد من اگه جدی نباشم و همین مدلی خودم باشم چه فکری میکنن چون قطعا رو رفتارشون اثر خواهد داشت.

من واقعا دوست دارم جدی باشم ولی اصلا نمیتونم!!!

سلام تیام جان خوش بحالت که تحلیل سازه و بتن و فولاد و میخونی:) بیا ب هم با کله بریممم تو درس...

خوش به حال تو، اگه تو هم داری درس میخونی!!!! چقدر ما خوش به حالیم!!! حالا خوبه تحلیل رو چند وقت پیش با 19.5 پاسیدم. الان دارن نگا میکنم برام عجیبه!!!! انگار اون آدم یکی

دیگه بود من نبودم!!!