به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    آیینه جون منم یه مدت مدیر عاملمون گیرم شده بود بچش همسن من بود ....
    یه مدت که من سرسنگین برخورد کردم ... سرد جواب دادم ...اهمیت ندادم .... خودش دیگه پیگیر نشد و همه چیز به حالت اولیه برگشت ...
    شما اصلا محل نده ... جواب اس نده ... تو سرکار باهاش عادی رفتار کن ... انگار نه انگار....خو.دش کم کم ول میکنه ...
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  2. 3 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 مهر 93), ayine (چهارشنبه 09 مهر 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 09 مهر 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 آبان 93 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1393-6-15
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    267
    سطح
    5
    Points: 267, Level: 5
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من به شوهرتون بگيد قبل از اين كه اون اقا بخواد چيزي بگه از زبون خودتون بشنوه بهتره حتي يه جوري بگيد تقصير خودمم شد واسه قانع كردنش بيرون اداره صحبت كردم بدتر فكرده من ميخوام باهاش رابطه داشته باشم ، هيچ وقت هم به همديگه دروغ نگيد ، شايد اگه قاطع نميتونيد برخورد كنيد دخالت همسرتون لازم باشه ، چون اون اقا فكر ميكنه شما به همسرتون نگفتيد وقتي بفهمه ديگه جلو نمياد

  4. 2 کاربر از پست مفید Asalasal تشکرکرده اند .

    ayine (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (پنجشنبه 10 مهر 93)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    ببنین ، شما کار اشتباهیی کردین باید عواقبش هم بپذیرین!
    اشتباه اشتباهه ؛ کوچیک و بزرگ هم نداره!
    عواقب اشتباهات کوچیک ، کمتر از عواقب اشتباهات بزرگه!

    شیطنت های اولیه شما، یک اشتباه کوچیک بود، حال شما متوجه اشتباهاتتون شدین! پس جلوی اشتباههتون و گرفتین ، اما نباید انتظار داشته باشین همه چی بخیر خوشی و بدون مجازات تموم بشه!



    عواقب کار شما ، مزاحمت های دردسر ساز این آقا بوده که آرامش و از زندگی شما گرفته!

    شما باید عواقب کارتونو میپذیرفتین و از راه درست سعی میکردین حلش کنین، نه اینکه ، دامنه اشتباهاتتون و گسترده تر کنین.
    و مرتکب اشتباهات دیگه ای بشین.

    مثله دروغ به همسر
    و پنهانکاری از طریق جواب پیامک های فرد مزاحم و دادن و سوار ماشین نامحرم شدن!

    همینطوری بخواین پیش برین ، به جاهای باریکتر هم میرسه و با دست خودتون زندگیتونو نابود میکنین!

    بهتره هرچه سریعتر بخودتون بیاین و عواقب کارهاتونو بپذیرین و از طریق راه درست سعی در حل مشکلتون داشته باشین.

    همه چی و به همسرتون بگین، ایشون عصبانی میشن و حق هم دارن ممکنه دعواتون هم کنن! یا حتی از طریق محدود کردنتون تنبیهتون کنن!
    اما هرچی پیش بیاد بهتر از ادامه دادن به این روابط اشتباههه!

    جواب کنایه یک فرد مزاحم بدی ، حتی اگه بهش حرف های بد هم بزنی و غرورشو لگد مال کنی برای فرد مزاحم مثه این میمونه که تو خوشت اومده که داری واکنش نشون میدی!

    نسبت به فرد مزاحم باید بی تفاوت رفتار کنی ! انگار اصلا وجود نداره!
    نه جواب پیام هاشونو بدین ، نه دیگه در محل کار در این مورد باهاشون صحبت کنین!
    به همسرتون هم همه چیو بگین.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : چهارشنبه 09 مهر 93 در ساعت 12:02

  6. 7 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 مهر 93), asemaneabi222 (چهارشنبه 09 مهر 93), ayine (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (پنجشنبه 10 مهر 93), آونگ (چهارشنبه 09 مهر 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 09 مهر 93), داود.ت (چهارشنبه 09 مهر 93)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 95 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-24
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    3,922
    سطح
    39
    Points: 3,922, Level: 39
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    94

    تشکرشده 539 در 149 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام و وقت بخیر
    ببینید من تجربه مشابه شمارو داشتم... اما من مجردم و تعهد ندارم.. منم اوایل همینجوری برخورد میکردم باهاشون و میگفتم نمیشه بعد بدتر میشد رفتارشون و پیگیریشون بعد که با برادرم صحبت کردم بهم گفت برای اینجور مردا این برخورد ناز کردن و ... تلقی میشه و اینکه به پیشنهاد برادرم اصلا دیگه حتی جواب هیچ حرفشونو ندادم تا کم کم خودشون فهمیدن نمیتونن کاری کنن... پس پیشنهاد منم اینه با توجه به اینکه شما متاهلین اصلا جوابشونو ندین حتی اگر هر حرفی بهتون زدن... اگر حضوری اومدن و خواستن حرف بزنن با شدت و خشونت تاکید میکنم با خشونت بگین تمایل به حرف زدن با هاشونو ندارین...و هرگونه پیام و ایمیل و هر چیز اصلا جواب ندین... در هر صورت بهتره همسرتون در جریان همه جزئیات باشن ایشون شمارو میشناسن و بهتون اعتماد دارن چون همسرشون هستین...در واقع بهتره ایشون یه مقدار حساسیتشون بیشتر کنن رو این مسئله اگر یه بار که زنگ زدن همسرتون برداره و باهاش به شدت که خود آقایون میدونن چه جوری، صحبت کنن همه چیز حل میشه..
    اگر همینجور ادامه پیدا کنه زندگیتون ممکنه خدایی نکرده به خطر بیوفته... پس مراقب خودتون باشید..

  8. 4 کاربر از پست مفید ida bahrami تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 مهر 93), ayine (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (پنجشنبه 10 مهر 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 09 مهر 93)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 آذر 97 [ 04:23]
    تاریخ عضویت
    1393-5-29
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    3,295
    سطح
    35
    Points: 3,295, Level: 35
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    18

    تشکرشده 44 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا برای ادم های ضعیفی مثل شما متاسفم چرا به شوهرتون نمیگید کار تموم شه بره مگه شما چه گناهی کردید که میترسید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگر چیزی هست که نگفتید بگید
    اگر قرار بود همسر شما بیش از حد حساس بشه تا حالا کلی پیش خودش کلی فکر کرده بود که چرا بین این همه زن و دختر باید مزاحم شما بشه پس برو بهش بگو چون اگر اتفاقی بیفته همسر شما به این خاطر که بهش نگفتید شما رو نمی بخشه و شما رو مقصر هر اتفاقی میدونه که براتون افتاده چون خیلی راحت میتونستید جلوشو بگیرید

  10. 4 کاربر از پست مفید omidoooo تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (چهارشنبه 09 مهر 93), ayine (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (پنجشنبه 10 مهر 93), داود.ت (چهارشنبه 09 مهر 93)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    45
    Array
    سلام

    اگه نمیتونی محکم و قاطع باشی ،محل کارت رو ترک کن تا این پیله کردنها و مزاحمتهای اون مرد مریض و همینطور شیطنتهای شما و جواب پیام دادن و سوار ماشین شدنش که دست از سرت برداره و ...... تموم بشه و تبدیل به یه خیانت و نابودی زندگی خودت و همسرت نشه .


    ویرایش توسط asemaneabi222 : چهارشنبه 09 مهر 93 در ساعت 18:11

  12. 2 کاربر از پست مفید asemaneabi222 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 مهر 93), واحد (پنجشنبه 10 مهر 93)

  13. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    شما به ایشون به اصطلاح پا دادید !
    جواب اس ام اس هاشو دادید ، باهاش حرف زدید ! احتمالا بگو و بخند هم داشتید ! سوار ماشینش هم شدید !
    فقط خونش نرفتید ! دیگه چیکار می خواستید بکنید ؟ که می گید یه خورده شیطنت !؟
    فکر می کنی خیانت ها یهو از تخت خواب شروع شده ؟ از همین مذهبی هستم و یه خورده درد و دل کنم و سوار ماشین شدن ها شروع می شه
    اول از هر چی اشتباهتو قبول کن و پشت مسایل مسخره ایی مثل اینکه شیطنت بوده و هدفی نداشتم و مذهبی هستم خودتو قایم نکن ! بعد راه حل هایی که بچه ها ارائه دادن رو اجرا کن !
    در ضمن کاری رو انجام نده که بعدا نتونی به شوهرت بگی !

  14. 3 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 مهر 93), یه تنهای خسته (چهارشنبه 16 مهر 93), واحد (پنجشنبه 10 مهر 93)

  15. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 آبان 93 [ 14:19]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    41
    سطح
    1
    Points: 41, Level: 1
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience PointsTagger Second Class1 year registered
    تشکرها
    58

    تشکرشده 135 در 50 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تو يک از پستهاتون گفتين که دوستشون ندارم !!!!!!! يا ابولفضل يعنى قرار بود دوسش هم داشته باشين مگه.
    ببخشيدا,ولى اگه واقعا واقعا و واقعااااااااا نميخاستين هيچ جوره به همسرتون خيانت کنين و اگه واقعااااا مذهبى بودن,حتى يه لحظه هم حرف خارج از کار نميزدين باهاش,اصلا شماره شما دست اون آقا چيکار ميکنه؟؟؟؟؟؟؟
    يه خانوم متاهل سوار ماشين مرد غريبه ميشه؟؟؟؟؟ اون لحظه هايى که تو ماشين بودين,يه لحظه ياده همسرتون افتادين و وجدان درد گرفتين؟؟؟؟؟؟؟؟
    اصلا نترسيدين که بهتون تجاوز بشه؟؟؟؟؟؟؟
    واى خدايا مغزم سووووتتتتتت کشيد

  16. 4 کاربر از پست مفید niki.69 تشکرکرده اند .

    omidoooo (چهارشنبه 09 مهر 93), یه تنهای خسته (چهارشنبه 16 مهر 93), واحد (پنجشنبه 10 مهر 93), داود.ت (پنجشنبه 10 مهر 93)

  17. #19
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    این تاپیک مشمول بند 22 قوانین همدردی هست و به شاخه مشاوره خصوصی منتقل می شود .

    ضمناً شما خوب می دانید چه برخوردی بکنید و اهمال شما پذیرفته نیست نهایتش باید محیط این کار را ترک کنید .





  18. 5 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    aye (جمعه 11 مهر 93), del (پنجشنبه 10 مهر 93), Eram (پنجشنبه 10 مهر 93), فرشته اردیبهشت (جمعه 11 مهر 93), داود.ت (پنجشنبه 10 مهر 93)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.