خانم پونیو یه اختلال وجود داره به نام "اختلال بدریختی صورت" یکی ازمشخصه های اون ،تفکرغیرواقعی وبزرگنمایی عیبی در صورت هست که معمولا باوسواس فکری هم همراه هست وچند مشخصه دیگرهم داره. البته مشاوربالینی باید از نزدیک تشخیص این روبدهد وباخوندن چند مطلب ودیدن چند شباهت نمیتونی خودت تشخیص بدهی .من این هشدار رو دادم که مواظب باشی به سمت این بیماری حرکت نکنی.وقتی گفتی جلو خنده طبیعی خودت رو داری میگیری نگران شدم وقتی داری میگی زیرچشات سیاه وگود شده اینها نگران کننده ست. تو درگیر احساس وترس خودت شدی وحتما اینو ازنزدیک بایک مشاور درمیان بذار تا ازاین زندان راحت بشی.و یخ این احساس شروع به ذوب شدن کند.مسأله دوم کمالگرایی توست که داره به این احساس آزار دهنده دامن میزنه.تو داری یک سیستم فکری_رفتاری برای خودت طراحی میکنی که تمام اون وابسته به یک چهره جذاب وزیبا یانسبتا زیباست که بامحقق نشدنش سرخورده میشی وبه اینجا که الان هستی میرسی
- - - Updated - - -
پس من بصورت خلاصه ازت میخوام:۱_حتمابصورت جدی به مشاوره بالینی خوب مراجعه کن وقدم به قدم به توصیه هاش عمل کن۲_اگه میتونی احساست رو بایکی ازنزدیکان معتمد درمیان بگذارتاتبدیل به یک بت پررنگ نشه۳_درمورد رفتن یامرخصی گرفتن دانشگاهت حتمابامشاورت وخانوادت مسأله رودرمیان بگذار۴_فعلا ازتکنیک توقف فکر بهره بگیروبه مسأله فکرنکن تازمانی که تحت نظر مشاور یه کارهایی روشروع کنی۴_سعی کن رابطه دوستانه ای باخودت برقرارکنی وازمحکوم کردن خودت دست برداری.من هیچ نظری درموردعمل کردن یانکردن ندارم احتمالا خودت بهترمیدونی.ولی این رنجی که الان داری میکشی طبیعی نیست و هرچه سریعتر باید درمان بشی. به مشاوروپدرومادرت بگو من فکرعمل کردن توی ذهنمه وفقط اینو راه حل مشکلم میدونم یاقانعت میکنن یاحرفتو قبول میکنن امامهم اینه حرف دلت واحساست رو درمیان میذاری. چون الان ذهنت درگیر یک راه حل شده وبه نوعی دراین تعارض متوقف شده بایدتکلیفت روباخودت مشخص کنی.معجزه درصورتی اتفاق میفته که تلاش وتغییری درتو اتفاق بیفته.
ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
ویرایش توسط ammin : چهارشنبه 09 مهر 93 در ساعت 20:10
علاقه مندی ها (Bookmarks)