تجربه اعتماد
نمی دونم تا حالا شده معنی بعضی مفاهیم عمیق رو در دیگران لمس کنید؟
می خواستم خبر خواهر شدن دخترم رو بهش بدم. این نوبت بردمش دکتر تا صدای قلب فرشته تو راهی رو بشنوه. بعد از دکتر هیچ عکس العملی نشون نداد.
ازش پرسیدم می دونی اون صدای قلب سریع که شنیدی مال کی بود؟
گفت: آره مال نی نی بود.
می دونستم که هیچ کس نبوده بهش گفته باشه. چون کسی خبر نداشته. گفتم پس می دونستی. کی بهت گفته بود؟
گفت: هیچ کس. خودم می دونستم.
گفتم: از کجا ؟ چطوری؟
با آرامش گفت: خودم خیلی وقته از خدا خواستم یک نی نی بهم بده.
یعنی این بچه از اونموقع فکر می کرده این نی نی توی شکم من بوده. پیش خودم گفتم کاش منم اندازه این بچه اعتماد داشتم به اینکه خواسته هام رو خدا می شنوه و اجابت می کنه.
هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند
علاقه مندی ها (Bookmarks)