دیشب یکی از همکارهای آقا تو واتساپ بهم پیغام داد " سلام ببخشید . بله "
من اصلا نمیدونستم قضیه چیه ... همسرم دید و باز شروع کرد منو شکنجه دادن ... باز میگفت به خواهرت زنگ بزن فحش بده ... نمیدونم این دو چه ربطی به هم دارن
گفت زنگ بزن بگو عکسامو پاک کن از گوشیت وقتی بهش زنگ زدم شروع کرد با صدای بلند فحش دادن که خواهرم میشنید ...
به همکارم پیام داد که منظورت چیه ؟ اونم گفت برای قبل بوده الان فرستاده شده ... ولی من یادم نبود قبل چی براش نوشته بودم که ...
انگار فهمیده بود شوهرم کنارمه هر چی هم بهش زنگ زدیم جواب نداد ...
می گفت برو بخواب تا خوابت ببره بیام بکشمت ... منم قرآن میخوندم بستم گذاشتم بالای سرم اشهدمو خوندمو خوابیدم .... صبح که بیدار شدم دیدم زنده ام ...
ولی همسرم گوشیمو ازم گرفت ... میگه تو با این مرد ارتباط داری و بهش گفتی دیگه پیغام نده شوهرم خونه س ... هر چی قسم خوردم من نمیدونم این پیام برای چیه باز حرف خودشو میزد ...
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...
علاقه مندی ها (Bookmarks)