به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 08:40]
    تاریخ عضویت
    1391-9-08
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,464
    سطح
    30
    Points: 2,464, Level: 30
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 57 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    احساس عدم علاقه به همسری که عاشقمه در فاصله یک ماه مونده به عروسی

    سلام دوستان خوبم
    بازم یک مشکل تازه دارم و اومدم اینجا تا از تجربیات خوبتون استفاده کنم
    اما ایندفعه مشکلم واقعا پیچیدس پس خواهشا سرزنشو اینا در کار نباشه چون خودم واقعا کلافه هستم.
    من قبلا تو همین سایت تاپیک هایی زده بودم و از تجربیات دوستان استفاده کرده بودم که خوشحال میشم برید بخونید.
    من و همسرم هر دو 28 ساله هستیم.17 ماهه عقدیم و کمتر از 1 ماه دیگه عروسی میکنیم.قبلا از عقد 5 سال دوست بودیم(3.5 سال تلفنی و 1.5 سال بیرون میرفتیم)
    مشکل من اینه که علیرغم علاقه و وابستگی شدیدی که همسرم به من داره من اصلا اینطور نیستم.شاید فکر کنید بخاطر تفاوت هاییه که تو تاپیک های قبلیم ازشون حرف زدم باشه اما باور کنید ما سر هیچ کدوم از اون موضوعات با هم بحث نداریم.البته تفاوت و اختلاف فرهنگی واقعا محسوس واسم.
    همسرم دختر خوبیه،عاشقمه،با همه چیزم کنار اومده،مثل یک پروانه دورم میچرخه-همش میبوسم و قربون صدقم میره اما من هرکاری میکنم نمیتونم این کار هارو انجام بدم.نسبت بهش بی تفاوتم و شاید بگم بود و نبودش واسم فرق نداره.البته بهش کم محلی نمیکنم و چیزی واسش کم نذاشتم اما دیگه از فیلم بازی کردن خستم.
    از لحاظ رابطه زناشویی هم کاملا راضی هستیم و الان حدود یک ماهه که رابطمون کامله(به درخواست من)چون فکر میکردم شاید این موضوع بتونه بهم کمک کنه که نکرد.
    اصلا اشتیاقی واس عروسی ندارم و دقیقا همسرم داره لحظه شماری میکنه واسش.
    کلافه و سردرگمم و هرچقدر میخوام به این افکار راه ندم واقعا نمیتونم.
    منتظر راهنماییتون هستم.

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود
    از لحاظ رابطه زناشویی هم کاملا راضی هستیم و الان حدود یک ماهه که رابطمون کامله(به درخواست من)چون فکر میکردم شاید این موضوع بتونه بهم کمک کنه که نکرد.
    ببخشید الان چه کمکی از دست ما بر میاد انجام بدیم؟چرا قبل اینکه رابطه کامل برقرار کنید نیامدید و تایپیک نزدید الان اون دختر چیکار باید بکنه رابطه جنسی برقرار کردید کامل و ایشون دیگه دختر نیستند!!! واقعا پیش خودت چی فکر کردی با اینکه دوسش نداشتی اینهمه مدت ادامه دادی عقد کردید و حالا هم رابطه کامل برقرار کردید!!!
    حداقلش اینه فرد منفعلی هستید با ایشون در میان بزار و برو مشاور بشین همه چیز را کامل مطرح کن.
    دلسوزی ممنوع
    دروغ گویی ممنوع
    فیلم بازی کردن ممنوع

    صادقانه باهاش برخورد کن بگو نیاز داریم بریم مشاور
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  3. 12 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 24 شهریور 93), asemaneabi222 (دوشنبه 24 شهریور 93), del (سه شنبه 25 شهریور 93), elham.e (سه شنبه 25 شهریور 93), footer (سه شنبه 25 شهریور 93), maryam240 (دوشنبه 24 خرداد 95), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 24 شهریور 93), پریا666 (دوشنبه 24 شهریور 93), واحد (سه شنبه 25 شهریور 93), zendegiye movafagh (سه شنبه 25 شهریور 93), دختر بیخیال (دوشنبه 24 شهریور 93), رزا (دوشنبه 24 شهریور 93)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    ای کاش قبل ایجاد رابطه و گرفتن همچین تصمیم غیر منطقی ای اول میامدین اینجا یا پیش یک مشاور حصوری میرفتین و مشورت می گرفتین.

    این خانوم و خانوادشون مذهبی هستن اونوقت شما دو ماه مونده به عروسیتون ازشون درخواست رابطه کامل کردین، خب دختر خانوم هم بخیال اینکه شماها دوماه دیگه ازدواج میکنین قبول کردن، نمیدونستن که هدف شما چیز دگه ایه، و بعد این همه سال دوستی و دوران عقد هنوز احساسی نسبت به ایشون ندارین. و ایشون تمام این مدت سرکار بودن!

    من تمام تاپیک هاتونو خوندم، متوجه شدم ایشون با شما تفاوت فرهنگی زیادی دارن و ایشون بخاطر احساساتی بودنشون و وابستگی زیادشون خیلی از مشکلات و چشم بسته قبول کردن.

    اما شما هنوز نتونستین با مشکلات کنار بیاین!

    ایشون حتی علاوه بر مشکل اختلاف فرهنگ، مشکل ناباروری شما هم قبول کردن! !!!

    اونوقت باز هم این احساسی براتون ایجاد نشده، اینطور که من پستارو خوندم، متوجه شدم شما از همون اول احساساتتون نسبت به این خانوم کم بوده، اینکه باعث شده شما برین خواستگاریشون و رابطه دوستی و به دوران عقد تبدیل کنین بخاطر این بوده که از مسولیت های یک مرد متاهل اگاهی کاملی نداشتین. فکر میکردین مثه دوران دوستیه، اما دوران دوستی با دوران عقد فرق داره، در دوران دوستی روابط پنهانیه، خانواده ها خبر ندارن، بخاطر همین روابط کمه و محدود!

    بخاطر محدود بودن آدم راغب تر میشه.
    بحاطر پنهانی بودنش، آدم مسولیت خیلی خیلی کمتری داره . بعبارتی آدم اصلا مسولیت نداره فقط فقط لذت داره.( میتونه هم مجردیشو بکنه هم در کنارش هروقت دلش خواست با یک جنس مخالف وقت بگذرونه)

    معمولا چون دختر خانوما احساساتی تر هستن خب اگه شناخت کامل انجام نمیگیره.
    دختر خانوم تمام مشکلات و میپذیره
    . ( وقتی این اتفاق میوفته بنظر من، در ناخوداگه پسر احساس منفی ای بوجود میاد و این به ضرر دختر خانومه )

    اما پسرا بیشتر دوست دارن دختر ناز کنه نه اینکه راحت تمامیه مشکلات و بپذیره.

    اولین قدم اشتباه این خانوم، دوستی بوده!

    دومین قدم اشتباه قبول بی چون و چرای کل اختلاف های فرهنگی بوده! ( من خودم یک دختر مذهبی هستم میدونم قبول این اختلاف فرهنگی بسیار سخته، پس دختر باید خیلییییییییییی احساساتی شده باشه که این اختلاف ها رو قبول کرده.)

    سومین قدم اشتباه ایشون باز هم قبول بی چون و چرای مشکل ناباروری شما بوده
    ( من نمیگم نباید قبول میکرد، اما رابطه شما سرشار از مشکل بوده، باز اگه شما تمامیه معیارهای ایشون و میداشتین و ایشون فقط احساسی تصمیم نمیگرفتن و عقلانی تصمیم میگرفتن، خب کارشون انسان دوستانه بوده و قابل تحسین! اما با این همه مشکل این یکی و قبول کردن، جای سواله )

    و چهارمین اشتباه ایشون : ایجاد رابطه کامل! ( خانوما چون منبع احساس هستن، غریزه اشون بالاست، اگه مردی جلوشون فیلم بازی کنه و احساساتش واقعی نباشه زود میفهمن، اما ایشون بخاطر احساساتشون، باز هم خودشونو به ندیدن زدن)

    تمامیه این از خودگذشتگی ها باعث شده که چهار بار در ناخوداگاه شما احساس منفی نسبت به ایشون ایجاد بشه، ایشون در ناخوداگاه شما دختری هستن احساساتی، دختری بسیار وابسته که حاضره بخاطر از دست ندادن شما هر گونه اشتباهی و بپذیره! !! هر گونه اختلافیه و قبول کنه! شاید اولش کمی مقاومت داشته باشه اما در نهایت قبول میکنه )

    ایشون آزادی مجردی شمارو گرفتن! به ایشون زمانی خوش میگذره که کنارش باشین، شما برعکس شدین میخواین درست مثه دوران دوستیتون باشین، هروقت خواستین سراغشون برین.! ولی متاسفانه متوجه نبودین که ایشون دیگه همسرتون هستن! در دوران دوستی میشه با یک خداحافظ همه چیو بهم زد ، اما وقتی ازدواج میکنین؛ جدایی به راحتیه یک کلمه نیست!

    به فکر من که راهی نمیرسه چون احساس و نمیشه با چند تا تاپیک ایجاد کرد، فقط میتونم بگم :

    1. به از خودگذشتیای زیادی که ایشون در حق شما داشتن فکر کنین! ( مطمئنا حالا من نمیدونم اما شما هم از خودگذشتگی هایی داشتین، اما اینجا الان مسله شمایین نه ایشون )
    2. باهم برین پیش یک مشاور ، تا درمورد اختلافاتتون بیشتر باهم صحبت کنین!
    و بهتره هم ایشون هم خودتون با شیوه درست برخورد کردن با یک همسر و یاد بگیرن هردوتون مهارت کافی برای ایجاد یک ارتباط درست و سازنده ندارین.

    خانومتون فکر میکنن با ابراز احساساات زیاد و درخواست نیاز بیشتر به شما، و قبول بی چون و چرای مشکلات شما، شمارو بیشتر عاشق میکنن، درصورتی که کار ایشون داره عکس جواب میده.



    در تاپیک اولتون فرشته مهربان دوبار این پست و برای شما گذاشتن ، اما شما هیچ توجه ای به این دو پست نکردین!!! تازه میدونستین که علاوه بر اختلاف فرهنگ بهشون علاقه هم ندارین!



    اختلاف فرهنگی و مذهبی و تردید برای خواستگاری
    گل نمک گرامی
    به تالار همدردی خوش آمدی


    شما به هیچ وجه سنخیت ندارید . تنها فصل مشترک بین شما احساسات هست که فروکش خواهد کرد . امروز هیجانی هستید و فردا منطقی و ..... امروز هرچه توافق کرده ای را اگرفردا نقض نکنی و به روند سابق خود برنگردی اما بدون اعتقاد به آن باشید ، حتماً تعارض پیدا می کنی و منشاء مشکلات روحی و رفتاری خواهد شد .

    فرهنگ و مذهب ، هر خانواده و فردی زیر بنای فکری و رفتاری او را تشکلی می دهد در هر سطحی . لذا شما زیر بنایی عدم سنخیت دارید .

    هرگز هیچ کدام فقط به خاطر به هم رسیدن از افکار و فرهنگتان کوتاه نیایید چون دوام نخواهدداشت . و هیچ کدام در پی تغییر دیگری نباشد .

    اینکه به زعم شما ایشون اکنون در فضای بسته هست و بعد وارد فضای باز می شود و می شود آنکس که شما دوست دارید ، ساده اندیشی هست و بر فرض محال احتمال چنین چیزی هم باشد ، تنها یک احتمال هست نه اطمینان . در حالی که ادله انتخاب برای ازدواج باید پشتوانه از اطمینان داشته باشد نه احتمال .

    از این رابطه و ازدواج بیرون آیید که عاقبت خوشی نخواهد داشت .

    موفق باشید
    این پست هم در جواب قبول بی چون و چرای مشکل ناباروری شما گذاشته بودن:

    باید بگم که در شرایطی مثل شرایط شما که بچه دار نشدن را عنوان کردید . طرف شما اصلاً نباید از روی احساسات بله بدهد ، بلکه کاملاً عقلانی باید باشد . از طرف دیگر تنها وقتی اطمینان به این پذیرش شرایط باید داشته باشید که ثبات در آن هست ، که شما 90 درصد سنخیت منطقی با تأیید یک روانشناس بین شما باشد و هر دو از روی بلوغ عقل انتخاب کرده باشید و هدف مشترک مهمی در زندگی را بخواهید پی بگیرید که در این صورت نداشتن بچه می تواند مورد تفاهم قرار گیرد . اما بین شما واضح و آشکار که خود نیز بیان کرده و عنوان تاپیک نیز قرار داده اید سنخیت فرهنگ و مذهبی وجود ندارد ، آنهم به شدت .

    مطمئناً ازدواج شما در آینده به جدایی ختم خواهد شد . پس عقلانیت فردا را امروز به کار بگیرید که دردسرش فقط قطع وابستگی هست ، نه فردا که راهروها دادگاه و بحث مهریه و نفقه و .... را باید تجربه کنید.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 24 شهریور 93 در ساعت 08:59

  5. 11 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 24 شهریور 93), asemaneabi222 (دوشنبه 24 شهریور 93), del (سه شنبه 25 شهریور 93), elham.e (سه شنبه 25 شهریور 93), khaleghezey (دوشنبه 24 شهریور 93), marta (دوشنبه 24 شهریور 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 24 شهریور 93), واحد (سه شنبه 25 شهریور 93), مهربونی... (چهارشنبه 26 شهریور 93), مصباح الهدی (دوشنبه 24 شهریور 93), آونگ (سه شنبه 25 شهریور 93)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    84
    Array
    من اصلا نمیتونم بفهمم 5 سال دوست ، 17 ماه عقد ، رابطه ی کامل !! بعد بود و نبودش فرقی نداره ؟
    چطور همچین چیزی امکان داره .
    تورو خداااا با آدما اینکارو نکنین!!!
    دیگه واقعا دارم نسبت به همه ی آدما بدبین میشم ...

    به نظر شما بعد از اینهمه کسی میتونه احساس شما رو به راحتی عوض کنه ؟
    من تاپیکای قبلیتون رو نخوندم ولی با پست دختر بیخیال این یعنی فاجعه !!!! شما اصلا به حرف کسی گوش ندادین تازه انتظار دارین سرزنش هم نشین ؟ نکنه تاییدیه میخواین واسه جدا شدن ؟

    حالا شما یه احساس معمولی دارین یا بدتون هم میاد ؟ اگر احساستون معمولیه خوب کنار بیاین حتما که نباید عاشق و دلباختش باشین حالا خانومتون احساسات بیشتر به خرج میده ولی باهاش رو راست باشین بگین که سعی میکنین احساستون رو با عملتون و تلاشی که واسه زندگی مشترک میکنین نشون بدین.

    اما اگر واقعا احساس بدی دارین حتما با مشاور صحبت کنین .حدس میزنم اگر هم روزی بخواین ترکشون کنین احساس عذاب وجدان رهاتون نکنه . پس اشتباه این 6 سال رو نکنین و اینبار درست فکر کنین .
    شما الان مسئولیت زندگی رو پذیرفتین ، بعد تازه راجع به احساس حرف میزنین ؟ اون دختر الان تو ذهنش یک برج بلند از ارزوهاش چیده ، به عنوان یه دختر میتونم افکارشو تصور کنم . فقط به خاطر اشتباهات خودتون یه آدم دیگرو نابود نکنین .
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..

    ویرایش توسط anisa : دوشنبه 24 شهریور 93 در ساعت 09:15

  7. 7 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (دوشنبه 24 شهریور 93), del (سه شنبه 25 شهریور 93), khaleghezey (دوشنبه 24 شهریور 93), marta (دوشنبه 24 شهریور 93), pasta (دوشنبه 24 شهریور 93), saba02 (دوشنبه 24 شهریور 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 24 شهریور 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام آقای گل نمک
    میشه بپرسم شما برای گجا هستید؟
    الان اختلاف فرهنگی و مذهبی برای شما مشکل ایجاد کرده توی زندگیتون؟؟؟؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    رزا (سه شنبه 25 شهریور 93)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقای گل نمک گرامی
    می دونم در شرایط وجدانی سختی قرار دارید.
    آقای گل نمک من فکر می کنم دلیل اینکه قلب شما ایشون را پس می زند اینه که ایشون همه جوره شما را قبول کردند و شما تلاش خاصی برای بدست آوردنشون نکردین.
    برادر گرامی به این فکر کنید که همسر شما آرزوی بسیاری از پسرهای مجرد هست.
    اگر همسرتون نبود به نظر شما چه کسی بهتر از ایشون براتون پیدا می شد؟

    اصلا لازم نیست دلتون به حال همسرتون بسوزه. دلتون برای خودتون بسوزه...
    اگر طلاق بگیرید شما هم دیگه پسر نیستید. به راحتی به شما هم دختر نمی دن. می دن؟
    یه دختر خوشگل دیگه زن شما میشه؟
    اون دختر مثل خانم شما،این قدر صادقانه شما را دوست خواهد داشت؟
    یا در دوست داشتنش تظاهر می کنه؟ یا شما را سریع به خاطر بچه دار نشدن رها می کنه؟
    چقدر پیدا کردن صداقت در عشق و وفاداری سخته.می دونید؟
    می دونید چقدر پیدا کردن دختری مثل همسر شما سخته؟
    می دونید الان یه جوان مجرد برای اینکه به چنین همسری که شما دارید؛ باید چقدر دوندگی کنه؟
    می دونید خیلی ها بعدا ازدواج می کنند و از رابطه ج خودشون لذت نمی برند؟ و این یک مشکل اساسی براشون هست! شما که می گید کاملا راضی هستید!

    به این ها فکر کنید و بدونید درسته که این خانم ندونسته باعث شده راحت بهش برسید ولی در اصل رسیدن به چنین دختری کاری بسیار دشوار هست! بدونید که خیلی از جوانان حسرت همچین دختری را می کشند...

    چشماتون را ببندین. فکر کنید که مجرد بودید... چقدر دوست داشتید همچین دختری در آغوشتون بود؟ الان اون دختر را دارید ولی قدر نمی دونید... درسته؟

    فکر کنید و بعد بیایید جواب بدهید.
    موفق باشید


    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  11. 10 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    anisa (دوشنبه 24 شهریور 93), asemaneabi222 (دوشنبه 24 شهریور 93), elham.e (سه شنبه 25 شهریور 93), footer (سه شنبه 25 شهریور 93), pasta (دوشنبه 24 شهریور 93), redalatkhah (جمعه 28 شهریور 93), saba02 (دوشنبه 24 شهریور 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 24 شهریور 93), واحد (سه شنبه 25 شهریور 93), آرنیکا (دوشنبه 31 شهریور 93)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,880 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    به این ها فکر کنید و بدونید درسته که این خانم ندونسته باعث شده راحت بهش برسید ولی در اصل رسیدن به چنین دختری کاری بسیار دشوار هست! بدونید که خیلی از جوانان حسرت همچین دختری را می کشند...


    چشماتون را ببندین. فکر کنید که مجرد بودید... چقدر دوست داشتید همچین دختری در آغوشتون بود؟ الان اون دختر را دارید ولی قدر نمی دونید... درسته؟



    واقعا مصباح الهدی عزیز زیبا نوشت افرین

    خوب خوب بهش فکر کنید انقدر که بعدا پشیمون نشین .

    من فکر میکنم شما هم دوسش داری حتی بیشتر از حس دوست داشتن همسرتون
    وگرنه تا اینجا رابطه تون پایدار نمیموند
    ولی دوست داشتنتون رو اون حس رو فراموش کردین !
    مثل یجور نقطه عطف تو رابطه تون میمونه
    ممکنه این حالت تو هر رابطه ای پیش بیاد باید مدیریتش کنی .

    شاید طبیعیه که تو رابطه طولانی قبل از عروسی یه همچین حسی پیدا کنی
    ولی باید حواست باشه گولت نزنه.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : دوشنبه 24 شهریور 93 در ساعت 11:21

  13. 5 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (دوشنبه 24 شهریور 93), redalatkhah (جمعه 28 شهریور 93), setareh 1390 (یکشنبه 06 مهر 93), مصباح الهدی (دوشنبه 24 شهریور 93), خیال تو (دوشنبه 24 شهریور 93)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام آقای گل نمک
    میشه بپرسم شما برای گجا هستید؟
    الان اختلاف فرهنگی و مذهبی برای شما مشکل ایجاد کرده توی زندگیتون؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    ای واااااااااای ببخشید دستم رفت دوباره پستم ارسال شد

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    ببخشید این رو میگم شما سرخوش شدی... شما همه کارات رو کردی و تیر خلاصم (رابطه کامل) به رابطتون زدی بعد حالا اومدی میگی چکار کنم؟!!!!!!!!!! من فکر کنم شما با این خانم مشکل نداری شما با خودتون مشکل دارید..مگه کسی زورتون کرده بود وقتی علاقه و سنخیتی با این خانوم نداشتید باهاش ازدواج کنید؟ این همه مدت وقت داشتید تا باهاش بهم بزنید تا اونم بره دنبال زندگیش چرا ادای عاشق پیشه ها رو دراوردی خوب بیچاره از کجا میفهمید که نمیخوایش ...الانم خواهش میکنم تمنا میکنم کاری نکنید که همسرتون بجای شما تاوان اشتباهتتون رو پس بده...عزیزم ازدواج کردی و باید پای مسئولیتت وایستی ....در نهایت بازم ازتون به خاطر لحن تندم عذر میخوام ...

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 26 تیر 94 [ 19:03]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,405
    سطح
    21
    Points: 1,405, Level: 21
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    383

    تشکرشده 109 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیگه مردانگی مرده!!

  17. 2 کاربر از پست مفید Amir_23 تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (دوشنبه 24 شهریور 93), saba02 (دوشنبه 24 شهریور 93)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نکات برگزاری مراسم عروسی
    توسط melalceremony در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 آبان 95, 13:43
  2. سه ماهه عروسی کردیم و احساسم به شوهرم سرد شده.فقط تظاهر میکنم حالم خوبه
    توسط nasmas در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 اردیبهشت 95, 20:11
  3. قهر خانواده همسرم قبل عروسی و اکنون سعی در برقراری رابطه و آشتی بعد عروسی
    توسط نازگل71 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: شنبه 22 اسفند 94, 12:20
  4. اختلاف با همسر درمورد محل زندگی بعد عروسی
    توسط بهار67 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 بهمن 92, 10:29
  5. مشکلات عروسی
    توسط bita65 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 دی 92, 17:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.