سلام دوستای خوبم
وای من دارم کم کم معتاداین سایت میشم هرروزمیام وتاپیک های مختلف رومیخونم حتی مال چندسال پیش چقدردوست دارم عاقبت خیلی هاشونوبدونم من خیلی چیزا ازاینجایادگرفتم الانم به راهنمایی شمادوستان نیازدارم
امروزشوهرم ناهارکه اومدگفت دوستاش برای مهرماه برنامه یه سفرمجردی به اردبیل واستارا چیدن وبه شوهرمم گفتن اونم ازمن پرسیدکه نظرتو چیه؟
من پرسیدم کهچندروزه اس؟گفت 3-4روز پرسیدم کیا هستن؟چون بیشتردوستاشو اسمامیشناسم باتعریفای خودشوهرم چندتاشونم توعقدوعروسیمون ازنزدیک دیدم
من به شوهرم جواب ندادم گفتم فکرهامومیکنم بهت میگم
همین اول نظرخودمو بهتون بگم من موافقم ومشکلی ندارم باتنهامسافرت رفتن شوهرم چون بهش اعتماددارم البته دوستاش مجردهستن وروی اونهاشناختی ندارم فقط میدونم چندتابرادرهستن وبچه محل شوهرم ازبچگی تویه کوچه باهم بزرگ شدن وتواون محله هم اونهابچه های بدی نیستن
تنهاخلافشون خوردن مشروب هست که من بااین مسئله هم مشکلی ندارم من خودم اهل نمازهستم میدونم خوردن مشروب حرامه اماراستش میدونم شوهرم دائم الخمرنیست وهمیشه دنبالش نیست گاهی چندماه 1بارتوعروسی یاتوجمع دوستاش میخوره وتواین 4سال ندیدم حدخودشو ندونه ومست بشه ومتوجه حرفاوکارهای خودش هست تاحالازیاده روی نکرده
شوهرم کاسبه همیشه حتی روزهای تعطیل رسمی هم میره مغازه فقط جمعه ها تا4 بعدازظهردرمغازه اس مثلانیمه وقت
طفلک دائم چک داره وفشارکاسبی ودادن اجاره مغازه بالا من دوست دارم که بره تاحال وهواش عوض بشه حالادوست دارم نظرشمادوستان روبدونم وبنظرتون لازمه که شرط خاصی هم بذارم یانه؟
شوهرم خیلی به نظرمن اهمیت میده تاحالانشده بیادبگه من میخوام برم همیشه اومده گفته فلان برنامه اس نظرتوچیه؟مشکلی نداری من برم؟
منم وقتی میبینم بهم احترام میذاره مخالفت نکردم مثلا3-4 ماه 1بارگاهی میره پیش همین دوستاش
موقعی که زنگ میزنه به من ونظرمومیپرسه من میگم باشه اما دیرتراز12 شب نشه من بیدارم منتظرت می مونم تابیای وهمیشه سرساعت اومده
شوهرم خیلی دوست ورفیق داره امامن تاحالا ندیدم بخاطراونهامنو ول کنه همیشه من الویت اولش بودم مجردکه بوده کل ایران رو گشته خیلی اهل سفروگشت وگذاربوده دوست ندارم الان احساس کنه ازادیشو باازدواج ازدست داده
اینم بگم که 2سال پیش هم دوستاش بهش مسافرت خارجی رو پیشنهاددادن من خودم چمدونشو بستم وباروی خوش فرستادمش سفروبعداز1هفته هم که اومدخیلی خوب ازش استقبال کردم
اماچندنفرکه فهمیدن شوهرم مسافرت خارجی رفته تنهابهم گفتن اشتباه کردی
امامن لحظه رفتن شوهرم فقط بهش گفتم من کاملابه تواعتماددارم واصلاموضوع روبازنکردم والانم بعداز2سال هیچ سوالی راجع به اون مسافرت یاخانم های اون کشورنپرسیدم
تواین 3سال همون مسافرت خارجی تنهاسفرمجردیه شوهرم بوده واین برای باردومه که چنین چیزی روگفته
من به شوهرم اعتماددارم چون شدیدابه این اعتقادداره که اگه دست ازپاخطاکنه وبه زنش خیانت کنه همین بلاازطرف زنش سرش میاد
حالابنظرتون سفرمجردی شوهرم چه بدی هاو خوبی هایی داره؟
راستی من خودم دوست دارم گاهی برای چندروزازهم دوربشیم
من 31سالمه شوهرم 33 سالشه و3ساله که ازدواج کردیم
ممنون ازدوستانی که وقت میذارن برام
علاقه مندی ها (Bookmarks)