به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array

    New 2 همسرم قصدرفتن به یه مسافرت مجردی داره لطفاراهنماییم کنید.

    سلام دوستای خوبم

    وای من دارم کم کم معتاداین سایت میشم هرروزمیام وتاپیک های مختلف رومیخونم حتی مال چندسال پیش چقدردوست دارم عاقبت خیلی هاشونوبدونم من خیلی چیزا ازاینجایادگرفتم الانم به راهنمایی شمادوستان نیازدارم

    امروزشوهرم ناهارکه اومدگفت دوستاش برای مهرماه برنامه یه سفرمجردی به اردبیل واستارا چیدن وبه شوهرمم گفتن اونم ازمن پرسیدکه نظرتو چیه؟
    من پرسیدم کهچندروزه اس؟گفت 3-4روز پرسیدم کیا هستن؟چون بیشتردوستاشو اسمامیشناسم باتعریفای خودشوهرم چندتاشونم توعقدوعروسیمون ازنزدیک دیدم
    من به شوهرم جواب ندادم گفتم فکرهامومیکنم بهت میگم
    همین اول نظرخودمو بهتون بگم من موافقم ومشکلی ندارم باتنهامسافرت رفتن شوهرم چون بهش اعتماددارم البته دوستاش مجردهستن وروی اونهاشناختی ندارم فقط میدونم چندتابرادرهستن وبچه محل شوهرم ازبچگی تویه کوچه باهم بزرگ شدن وتواون محله هم اونهابچه های بدی نیستن
    تنهاخلافشون خوردن مشروب هست که من بااین مسئله هم مشکلی ندارم من خودم اهل نمازهستم میدونم خوردن مشروب حرامه اماراستش میدونم شوهرم دائم الخمرنیست وهمیشه دنبالش نیست گاهی چندماه 1بارتوعروسی یاتوجمع دوستاش میخوره وتواین 4سال ندیدم حدخودشو ندونه ومست بشه ومتوجه حرفاوکارهای خودش هست تاحالازیاده روی نکرده
    شوهرم کاسبه همیشه حتی روزهای تعطیل رسمی هم میره مغازه فقط جمعه ها تا4 بعدازظهردرمغازه اس مثلانیمه وقت
    طفلک دائم چک داره وفشارکاسبی ودادن اجاره مغازه بالا من دوست دارم که بره تاحال وهواش عوض بشه حالادوست دارم نظرشمادوستان روبدونم وبنظرتون لازمه که شرط خاصی هم بذارم یانه؟

    شوهرم خیلی به نظرمن اهمیت میده تاحالانشده بیادبگه من میخوام برم همیشه اومده گفته فلان برنامه اس نظرتوچیه؟مشکلی نداری من برم؟
    منم وقتی میبینم بهم احترام میذاره مخالفت نکردم مثلا3-4 ماه 1بارگاهی میره پیش همین دوستاش
    موقعی که زنگ میزنه به من ونظرمومیپرسه من میگم باشه اما دیرتراز12 شب نشه من بیدارم منتظرت می مونم تابیای وهمیشه سرساعت اومده
    شوهرم خیلی دوست ورفیق داره امامن تاحالا ندیدم بخاطراونهامنو ول کنه همیشه من الویت اولش بودم مجردکه بوده کل ایران رو گشته خیلی اهل سفروگشت وگذاربوده دوست ندارم الان احساس کنه ازادیشو باازدواج ازدست داده
    اینم بگم که 2سال پیش هم دوستاش بهش مسافرت خارجی رو پیشنهاددادن من خودم چمدونشو بستم وباروی خوش فرستادمش سفروبعداز1هفته هم که اومدخیلی خوب ازش استقبال کردم
    اماچندنفرکه فهمیدن شوهرم مسافرت خارجی رفته تنهابهم گفتن اشتباه کردی
    امامن لحظه رفتن شوهرم فقط بهش گفتم من کاملابه تواعتماددارم واصلاموضوع روبازنکردم والانم بعداز2سال هیچ سوالی راجع به اون مسافرت یاخانم های اون کشورنپرسیدم
    تواین 3سال همون مسافرت خارجی تنهاسفرمجردیه شوهرم بوده واین برای باردومه که چنین چیزی روگفته
    من به شوهرم اعتماددارم چون شدیدابه این اعتقادداره که اگه دست ازپاخطاکنه وبه زنش خیانت کنه همین بلاازطرف زنش سرش میاد
    حالابنظرتون سفرمجردی شوهرم چه بدی هاو خوبی هایی داره؟
    راستی من خودم دوست دارم گاهی برای چندروزازهم دوربشیم
    من 31سالمه شوهرم 33 سالشه و3ساله که ازدواج کردیم
    ممنون ازدوستانی که وقت میذارن برام
    ویرایش توسط شاپرک 114 : سه شنبه 11 شهریور 93 در ساعت 15:36

  2. کاربر روبرو از پست مفید شاپرک 114 تشکرکرده است .

    Mohammad! (پنجشنبه 10 مهر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 شهریور 94 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    2,449
    سطح
    29
    Points: 2,449, Level: 29
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 150 در 70 پست

    Rep Power
    24
    Array
    خب اگر دوستاشون آدمهای خوبی هستند وگشتن شوهرتون با اونا باعث نمیشه سر وگوششون بجنبه یا شیطونی کنند سیگار و... نمیکشند واینا به نظر من بد نیست هم تنوعه تو رابطتون هم خود همسرتون هم دوستاشون احساس نمیکنن بعد ازدواج همسرتون محدود شده البته به نظر من به همسرتون حتما بگید که من خیلی دلم برات تنگ میشه ودوست دارم باشی کنارم و یا دوست داشتم اولین بار اونجا رو با هم بریم ولی وقتی می بینم تو اینقدر برای زندگیمون زحمت میکشی وخسته میشی دوست دارم چند روز بری وبهت خوش بگذره چون اینطوری همسرتون درک میکنه که اگر میگید برو از روی دوست داشتنه یه جورایی اگر خیلی راحتم همیشه بگید برو شاید عادت بشه وکم کم عادت کنن بپرسن وشما هم همیشه به راحتی بگید برو به نظرم بگید برن ولی با فاز احساسی واینا یه کم دیرتر رضایت بدید

  4. 2 کاربر از پست مفید mati تشکرکرده اند .

    مهربونی... (چهارشنبه 12 شهریور 93), شاپرک 114 (سه شنبه 11 شهریور 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شاپرک 114 نمایش پست ها

    شوهرم خیلی به نظرمن اهمیت میده تاحالانشده بیادبگه من میخوام برم همیشه اومده گفته فلان برنامه اس نظرتوچیه؟مشکلی نداری من برم؟
    منم وقتی میبینم بهم احترام میذاره مخالفت نکردم مثلا3-4 ماه 1بارگاهی میره پیش همین دوستاش
    موقعی که زنگ میزنه به من ونظرمومیپرسه من میگم باشه اما دیرتراز12 شب نشه من بیدارم منتظرت می مونم تابیای وهمیشه سرساعت اومده
    شوهرم خیلی دوست ورفیق داره امامن تاحالا ندیدم بخاطراونهامنو ول کنه همیشه من الویت اولش بودم مجردکه بوده کل ایران رو گشته خیلی اهل سفروگشت وگذاربوده دوست ندارم الان احساس کنه ازادیشو باازدواج ازدست داده
    چه شوهر خوبی ...
    راستش حسودیم شد

    به نظر من اگه خودت از ته دلت موافقی خوب اشکال نداره ... ایشون برادریشو ثابت کرده نیازی به مخالفت نیست
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  6. 5 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    Mohammad! (پنجشنبه 10 مهر 93), مهربونی... (چهارشنبه 12 شهریور 93), بینا (چهارشنبه 12 شهریور 93), ساحل75 (جمعه 14 شهریور 93), شاپرک 114 (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 مرداد 00 [ 11:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-26
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    7,915
    سطح
    59
    Points: 7,915, Level: 59
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    487

    تشکرشده 433 در 149 پست

    Rep Power
    33
    Array
    شوهر خیلی خوبی داری
    به نظر من نباید با دید منفی به سفر نگاه کرد ؟ مگه هر کی میره خارج باید نکرانش شد که داره خیانت مبکنه؟
    معلومه شوهرت هم خیلی شمارو دوست داره .
    به نظر منم که وقتی همه دوستاش هم شناخه شده هستن هیچ مشکلی نداره.. تازه خیلی هم خوبه...

  8. 2 کاربر از پست مفید خیال تو تشکرکرده اند .

    بینا (چهارشنبه 12 شهریور 93), شاپرک 114 (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 08:32]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 24 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز.البته نظر من که منفی هست قطعا بخاطره تاپیکی هست که دارم.و بقول دوستمون که جواب منو تو یه تاپیک دادن گفتند گنه کرد در بلخ اهنگری به شوشتر زدند گردنه مسگری.نمیخوام هیچ ذهنیت شما رو خراب کنم.شوهره منم اتفاقا همیشه نظره منو میپرسید.حتی استخر که میخواست بره میگفت برم تو تنها میشی حوصلت سرمیره ببخش.ولی اخرش خیانتشو دیدم.به هیچ کس غیر از خودت اطمینان کامل نداشته باش عزیزم

  10. کاربر روبرو از پست مفید nor تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام

    ممنونم ازدوستانی که برام وقت گذاشتن ونظرشون رو گفتن خوشحال میشم دوستان دیگه ای هم نظر بدن

    خانم نور واقعابرات ناراحت شدم عزیزم من رفتم تاپیک شمارو خوندم یادم اومدکه قبلاهم به این تاپیک وهم تاپیک قبلی تون سرزده بودم امانظری نداشتم ببنیدمن به چندتا

    حرف خودتون میخوام استنادکنم اینکه گفتیدیه زن بوی خیانت روحس میکنه وشوهرشماازسرگوشیش حرکات مشکوک داشته شوهرمن 2تاگوشی داره هردوتاگوشیشو

    میاره خونه میذاره رو میز تافرداصبح که بره گاهی زودترازمن میخوابه هیچوقت حساسیتی روی گوشیش نداشته پیش اومده یه دفعه وبی مقدمه بایه بهانه ای ازش اجازه

    میگیرم وبه گوشیش دست میزنم مثلاپریشب یه دفعه بهش گفتم میشه یه نگاه به عکس هاوکلیپ هایی که تووایبربرات میفرستن بندازم؟چون تواصلاچیزی برای من

    نمیفرستی گفت باشه دوتایی باهم نگاه کردیم عکس دوستاش تووایبرو همینطور

    شوهرمن مغازه داره اتفاقاانتهای مغازه اش کاملاپوشیده وازدیدپنهانه بالکن هم داره من بارهاسرزده رفتم درمغازه اش البته نه برای مچ گیری مثلادیروزرفته بودم تره بار

    رفتم درمغازه اش بهش پسته دادم واومدم خونه برادرم هم خیلی باهاش عیاقه وخیلی میره اونجاتاحالاخداروشکرهیچی ندیدیم ازش

    خب یه مردبیرون ازخونه میره دنبال این کارهادیگه که خداروشکرتواین 4سال که زنش هستم هیچ موردمشکوکی ندیدم همیشه ساعت رفتن واومدنش مشخصه مگه

    کارومشتری داشته باشه دیرتربشه اونم گاهی بقول خودت عزیزم ادمی که مشکل داره رو اگه بکنن توقوطی هم میره دنبال ببخشیدکثافت کاری خودش

    من طرزفکرم اینه که شوهرم اگه بخوادبه من خدایی نکرده خیانت کنه لزومی نداره حتمابره مسافرت همین جاهم میتونه البته بنظرمن ادم هیچوقت نبایداعتماد

    صددرصدکنه بایدحواسش به شوهروزندگیش باشه اماجوری که به شوهرشم برنخوره

    من راجع به شوهرم اینومیدونم که خیلی صداقت داره وخیلی براش رضایت وخوشحالی من مهمه وکاری نمکینه که دل من بشکنه شایدعجیب باشه اما 2سال پیش

    بعدازاینکه شوهرم ازاون مسافرت خارجی که مجردی رفته بودبرگشت واقعازندگی ماگرم ترشدیادمه تا2ماه بعدازاون مسافرت یه احساسات خاص وعاشقانه ای

    بهم داشتیم انگارتازه بهم رسیده بودیم

    عزیزم شمافکرمیکنی تنهامسافرت رفتن شوهرت باعث خیانت کردنش هست؟
    ویرایش توسط شاپرک 114 : چهارشنبه 12 شهریور 93 در ساعت 19:55

  12. کاربر روبرو از پست مفید شاپرک 114 تشکرکرده است .

    مهربونی... (پنجشنبه 13 شهریور 93)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 08:32]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 24 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شاپرک جان خدا رو شکر که همسر خوبی داری عزیزم.نه اصلا تنها مسافرت رفتن باعث خیانت نمیشه.اینها اصلا دلیلی نیست برای مجازات یک مرد.اگر خودت واقعا احساس میکنی پس بره اتفاقا خوبم هست قدر همدیگرو بهتر میدونید.چون بازم میگم بنظرم یه زن بوی خیانت رو حس میکنه که در مورده شما با توجه به صحبتهاتون خدا رو شکر اینجوری نیست.انشاله موفق و شاد باشی عزیزم

  14. 2 کاربر از پست مفید nor تشکرکرده اند .

    مهربونی... (پنجشنبه 13 شهریور 93), شاپرک 114 (شنبه 15 شهریور 93)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 09 بهمن 94 [ 18:36]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,186
    سطح
    18
    Points: 1,186, Level: 18
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 40 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شاپرک عزیز سلام :

    چند وقت بود ازت بی خبر بودم احساس می کنم این روزا حال خوبی داری

    به این حال خوبت ادامه بده ، نذار منفی بافی یا فکرای الکی زندگی تو خراب کنه ، مفابل این جور فکرا سفت و محکم بایست .

    حتما حتما حتما بذار شوهرت به این سفر بره ؟، اون احتمالا شدیدا احساس نیاز داره چون همیشه سر کاره پس خیلی تو روحیه اش تاثیر داره ،

    پیشنهاد دیگرم اینه که اگه فروشگاهش رو می تونی بچرخونی و بجای اون بری سر کار حتما این کار رو بکن و بهش اطمینان بده وقتی میره سفر نگران چک هاش نباشه ، بگو : من هم تو زندگیت سهیم هستم و این چند روزی که نیستی میرم در مغازه ، این حرفا رو با دل و جون بزن بذار خیالش از همه نظر راحت باشه که هم دوست داری بره ، هم با این که دلت براش تنگ میشه اما دوست داری بهش خوش بگذره

    در ضمن ان شائالله اگه رفت وقتی برگشت انتظار سوغات و خرید سنگین نداشته باش احتمالا چون چک زیاد داره نتونه برات خیلی خرید کنه ، عوضش شما با یه کار خوب حسابی ازش پذیرایی کن و خستگی سفر رو تنش در بیار

    نگران دوستاش و برنامه هاشون هم نباش - اصلا هم شک به دلت راه نده - چنین مردی که آب میخوره اجازه میگیره و میدونه سرنوشت خیانت چیه هیچ وقت حتی فکر خیانت هم به ذهنش خطور نمی کنه .

    شک کار شیطونه - لعنت بر شیطون بفرست و با توکل بر خدا پا شو چمدونش رو ببند .

    اگه تونستی این کار رو بکن - راستی نگفتی شغل شوهرت تو چه صنفی هست ؟ بالاخره اون راهکاری که قبلا بهتون دادم عملی کردین ؟ رفتی سر کارش بهش سر بزنی ؟ حالشو بپرسی و سورپرایزش کنی ؟ این جوری خستگیش هم حسابی درمیاد .

    موفق باشید - بای - بینا

  16. کاربر روبرو از پست مفید بینا تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (شنبه 15 شهریور 93)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام

    نورعزیز برات ناراحت شدم امیدوارم که همسرت دیگه این خطاشو تکرارنکنه وتوام بتونی فراموش کنی

    اقای بینامن هرروزبه تالارهمدردی سرمیزنم بله درست متوجه شدیدخداروشکرحالم خیلی خوبه رابطه ام باشوهرم عالیه راستش کارشوهرم کاملامردونه اس لباس فروشی

    یاسوپرمارکت نیست که من بتونم برم اونجارو درنبودش بچرخونم تازه شاید10درصدازمشتری هاش خانم باشن وتواین صنف هیچ خانمی نیست دررابطه باماشینه کارش

    امروزم تازه ازمسافرت برگشتیم ومن اگه بره سفرازش توقع سوغاتی ندارم هرچندکه خودش خیلی بامعرفته ودست خالی نمیاد

    اون زمان که گفتیدچون رابطمون چندان جالب نبودنرفتم درمغازش چون خودشم دوست نداره من برم منم خیلی کم گاهی میرم یه وقت هایی هم خودش ببینه دلم گرفته

    یاتنهاهستم معمولاجمعه هامیگه بیامغازه پیشم اون پشت باهم فیلم ببینیم اماچون دوست نداره من فقط برای کارهای واجب وبابهانه های موجه میرم

    من دیشب پست های شمادوستان رو مسافرت خوندم وچون خودمم ازاول احساس ترس ونگرانی نداشتم که بره بهش گفتم چون من کاملابهت اعتماد دارم وچون تو

    برای من ارزش قائل میشی ومیای نظرمنومیپرسی وچون دوست دارم بهت خوش بگذره وشادباشی بارفتنت هیچ مشکلی ندارم برو ایشالاخوش بگذره

    خانواده خودم دیدشون خیلی به اینجورمسافرت هابدهست هرمردی که تنهابره راجع به اش فکرهای بدمیکنن کلامادرم مخالف دوست هم هست یادنمیادتاحالاگذاشته

    باشه من یاخواهروبرادرهام دوستمون رو خونه اورده باشیم من کلایه دوست دارم اونم ازدوره بچگی باهم همسایه بودیم وگرنه دوستیم باهمکلاسی هام فقط توی

    مدرسه بودحتی برادرم بیچاره 1باربادوستاش رفت شمال تازه مجرده مامانم ازاول تاروزاخرزنگ میزدموبایل دوست داداشم (اون موقع داداشم موبایل نداشت)هی به

    داداشم بدوبیراه میگفت ومسافرت رو زهرمارش کرد من سعی کردم مثل مادرم نباشم

    حتی شوهرم 1هفته رفت کشوردیگه من ازخانوادم پنهان کردم اماالان یه کم ازاینکه شب هاتنهاباشم میترسم شایدبخوام برم خونه مادرم بنظرتون بهتربرخوردوواکنش

    دربرابر خانوادم چیه؟2سال پیش که شب هاخونه خودمون میخوابیدم بامادرشوهرم تو1ساختمون بودیم واسه همین نمیترسیدم

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 09 بهمن 94 [ 18:36]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,186
    سطح
    18
    Points: 1,186, Level: 18
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 40 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شاپرک نازنین :

    اولا خیلی خوشحالم که تونستید با همسرتون به مسافرت برید چون واقعا واسه بازسازی روحیه آدم خیلی موثره

    دوما از این که تاین حد شوهرتون رو دوست دارید از طرفی هواشو دارید حالا هم که الحمد لله جو خانواده تون آرومه

    سعی کنید این آرامش رو حفظ کنید

    یادمون باشه حفظ آرامش برای تصمیم گیری درست و ارائه رفتار مناسب در زمان مناسب ( مدیریت رفتار و زمان ) نقش حیاتی داره

    اما در مورد اینکه تو چند روزی که همسرتو نیست و سپری کردن این دوره :

    1 - موندن در خونه به تنهایی ممکنه به صلاح شما نباشه ، چون معمولا قشر خانم ها در این شرایط آسیب پذیر تر خواهند بود .

    پیشنهاد : شما نمی تونید با همسر دوستان شوهرتون رابطه برقرار کنید ؟

    اگه بتونید همسرتون رو راضی کنید تا با دوستاش صحبت کنه این چند روز که اونا نیستند شما خانمها هم با هم باشین

    فکر کنم اگه این ایده عملی بشه خیلی هم به شما خوش بگذره و هم از طرفی خیال شوهراتون راحت باشه ( البته فکر کنم گفتید یکی دو تا شون مجردن ) ببخشید یادم نبود دوستاش مجردن اما این پیشنهاد رو پاک نمی کنم واسه دوستان دیگه که ممکنه مشکل شما رو داشته باشند . اما راه های دیگه :

    اگر کسی بتونه بیاد پیشتون مثلا خواهری یا دختر خاله ای ، کسی که هم با هم راحت باشین و هم مشکلی واسه چند شب موندن پیشتون رو نداشته باشه ، این جوری دیگه لازم نیست به مادرتون هم چیزی بگید

    اما اگه کسی نیست بیاد پیشتون بمونه بهترین راه همون رفتن پیش خانواده تون هست حالا اگه با خانواده شوهرتون راحتین یا حد اقل بتونید چند روزی تحمل شون کنید مشکلی پیش نمی یاد .

    اگه بخواهید برید خونه پدری و پیش مادرتون اون وقت باید یک سری کار رو انجام بدین :

    اولا این که سعی کنید مادرتون رو توجیه کنید که چون این شوهر بنده خدای من از صبح تا شب داره واسه من و زندگیم جون میکنه پس حق داره گاهی اوقات اون جوری که دوست داره بره تفریح و سفر

    به مادرتون اطمینان بدین که شوهرتون حسابی دوستتون داره و شما هم کاملا بهشون اعتماد دارید .

    توجه ،‌توجه :

    خیلی وقته میخوام تو پست هایی که می نویسم یک نکته ای رو یادآوری کنم اما موقعیتش پیش نمی اومد ، حالا وقتشه که بگم :

    تا حالا فکر کردین که داشتن روابط محدود بین دوستان و آشنایان چه فوایدی داره و از طرفی قطع ارتباط با دوستان و گروه همسالان میتونه چه ضرر هایی داشته باشه ؟

    درسته که در دوران متاهلی رفیق بازی و یاد فیل مجردی ممنوعه اما رفت و آمد با دوستان متاهل خیلی میتونه تو روحیه و آرامش آدم تاثیر بذاره

    یک تجربه :

    من به شخصه به خاطر مشغله کاری که دارم خیلی اهل رفت و آمد با دیگران نیستم چون کارم بی نهایت زیاده نمی تونستم خیلی بریم به دوستانمون سر بزنیم ، خبری بگیریم ، گعده شبانه ای ( شب نشینی ) داشته باشیم خلاصه تا چند ماه پیش که حسابی از نظر روحی و روانی بهم ریختم طوری که اصلا اخلاقم عوض شده بود و الکی به همه چی گیر میدادم ، هر کار میکردم این کار رو نکنم باز هم یه جاهایی حساب کار از دستم در میرفت و یه وقتایی اثراتی از افسردگی و پرخاشگری در رفتارم مشاهده میکردم

    با یکی از دوستام در مورد مشکلم صحبت کردم و اون پس از چند روز بررسی گفت فلانی تا حالا چقدر بیرون میری ؟ با دوستات ،‌با خانواده ، با فامیل منم گفتم تقریبا هیچی .

    این قدر سرم شلوغه که وقت بیرون رفتن و شب نشینی رو ندارم از طرفی چون چند سال بعد ازدواجم یکسره مشغول کارم و وقت اضافه ندارم اکثر دوستان دوران مجردی ام رو از دست دادم تقریبا تنها شدم ، اما چون همسر خوبی دارم هیچ وقت متوجه این تنهاییم نشدم ،

    وقتی روابطم رو با دوستام مرور کردم دیدم قبلا همیشه هر چند روز یکبار دور هم جمع میشدیم ، میگفتیم و میخندیدیم

    اما الان دیگه به یک سلام از راه دور و یه سر تکون دادن خلاصه شده ، دیدم خیلی اشتباه کردم
    خیلی اشتباه کردم که ارتباط با دوستان رو تا این حد نادیده گرفتم و از اون روز سعی کردم با چند تا از دوستان که حالا متاهل هم هستند رابطه برقرار کنم

    یا دوستان متاهل جدید در دور وبرم پیدا کنم همین طور هم شد ، دوستی پیدا کردم که از خودم چند سال بزرگتره اما بسیار با روحیه و شادابه

    همسرش هم با اینکه از همسرم خیلی بزرگتره ( اختلاف سنی ها مون از 10 سال هم فکر کنم بیشتر باشه ) ولی روابط عمومی بسیار بالایی داره و از طرفی بسیار با روحیه و شادابه

    اینه که وقتی ما رو به خونه شون دعوت کردند و به خونه شون رفتیم چنان با هامون گرم و صمیمی رفتار کردند که باورم نمیشد با این همه اختلاف سنی بتونیم این قدر خوب ارتباط برقرار کنیم

    اون شب خیلی بهمون خوش گذشت تا حدی که گذشت شب رو اصلا نفهمیدیم و تا نزدیک صبح دور هم حرف میزدیم و میخندیدیم .

    این تچربه شیرینی از آغاز یک دوستی تازه بود ، هنوز هم ادامه داره و همهمون خیلی راضی هستیم .

    یادومن باشه یه مقدار دست و دل بازی در جمع های دوستانه اشکال نداره اما سعی کنید افراط نداشته باشه چون ممکنه زمینه دلخوری رو فراهم کنه ، تفریط هم نباشه چون طرفمون فکر میکنه خسیس هستیم و نتیجه عکس از این ارتباط بدست میاد .

    در کل تو این جور روابط با حفظ اعتدال باید طوری عمل کرد که همه احساس راحتی داشته باشند ، هر چه مجلس بی ریا تر بهتر و بیشتر به همه خوش میگذره ،

    شاپرک خانوم : شما حالا متاهلی و زندگی خودت رو داری ، قرار نیست چون چند روز شوهرتون نیست و میری خونه مامانتون اجازه بدین مادرتون نسبت به شوهرتون بی احترامی کنه یا با گله گذاری اوقات شما رو تلخ کنه

    در نهایت اگه مجبور شدی بری خونه مامانت و اون هم ول کن نبود میتونی با تهدید مادرتون که من چند روز اومدم اینجا تنها نباشم نیومدم که شما دق و دلت رو سر من خالی کنی و تهدید به سرکردن تنهایی در خونه بهتر از شنیدن این جور حرفای مادرتونه میتونید این چند روز رو سپری کنید .

    یه توصیه هم به مادرتون بد نیست :

    اگه بتونید به مادرتون بفهمونید بد نیست گاهی وقتا آدما با دنیای دیگه بیرون از خانواده ارتباط داشته باشند . همین که گفتید با برادرتون هم همین رفتار رو داره ، این کار بسیار غلطی هست و نباید فرزندان رو در داشتن روابط سالم با دوستان در تنگنا قرار داد

    و الا منجر به برقرار ارتباط های پنهانی با کسانی خواهد شد که ممکنه خیلی آدما موجهی نباشند ...

    این حرکت بسیار میتونه خطرناک باشه مخصوصا در انحرافاتی مثل اعتیاد و دوستان ناباب یا غیر همجنس و ....

    دیگه وقت ندارم باید جایی برم اگه سوالی مونده بنویسید بعدا که اودم جواب میدم - بای

    شب خوش - باز هم متشکر - بینا

  19. کاربر روبرو از پست مفید بینا تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (یکشنبه 16 شهریور 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لطفا راهنماییم کنید
    توسط bita2 در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 31 مرداد 92, 12:17
  2. راهنماییم کنید لطفاً
    توسط roze siah در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 10:02
  3. می خوام ارشد حتما حتما قبول شم البته با این شرایط.... لطفا راهنماییم کنید
    توسط sami92 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 02 تیر 92, 12:07
  4. راهنماییم کنید همسرم را برگردونم
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 73
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 خرداد 92, 00:46
  5. آیا درانتخابم اشتباه کردم یانه؟(لطفا راهنماییم کنین)
    توسط هیلان در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 فروردین 90, 14:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.