سلام ، از دفعه پیش که اینجا موضوعی رو مطرح کردم تا حالا ،ذهم مشغول بود و فهمیدم چقدر شما دوستان حرفاتون صحیح و قابل قبول بود و به خودم ثابت شد
اما من یه مشکل قدیمی دارم که الان دوباره اومده سراغم ، من دلم واسه یکی تنگ شده ، خودم باعث از دست دادنش شدم و الان دو سال بعدشه و نباید دیگه سراغش برم چون حتما قلبم میشکنه ، با چیزهایی که بشنوم یا بفهمم ،ولی دست خودم نیست دوباره یادش افتادم و دلم میخواد گریه کنم ،نمیدونم نمیخوام یا نمیتونم گریه کنم
ادم خوبی بود و مورد قبول من ، حتی الان فکر اینکه با دخترای دیگه ای از لحاظ کاری یا درسی در ارتباط باشه یا حتی دلش سمت کسی رفته باشه نمیتونه منو ازش متنفر کنه ، خیلی ناراحتم
فقط میدونم هنوز مجرده
چیکارکنم با این دلتنگی؟نمیوتنم درس بخونم ،حوصله هیچی رو هم ندارم که باهاش حالمو عوض کنم چون از یادم نمیره
من بیست و پنج سالمه و تقریبا هیچ ادم دیگه ای برام قابل تحمل نیست
علاقه مندی ها (Bookmarks)