سلام
دلم خیلی از خودم گرفته با هیچکی نمیتونم حرف بزنم بهترین جا رو دنیای مجازی دیدم.
7 سال پیش به مدت 2 سال با یه پسری دوست بودم رابطمون خیلی خوب بود فقط پسره همسن خودم بود نه کار داشت نه وضع خوبی داشت نه سربازی رفته بود
بعده دو سال چون یه خواستگار با شرایط بهتر پیدا کردم ، سر یه موضوع بی اهمیت دوست پسرمو ول کردم و با خواستگارم ازدواج کردم . الان نزدیک 4-5 ساله که ازدواج کردم .بچه هم ندارم. شوهرم شوهره خوبیه زندگی آروم و معمولی داریم .
اما حدوده 1 سال پیش تو فیسبوک درخواست دوستی دوست پسره سابقمو قبول کردم . وقتی عکساشو باز کردم دیدم نامزد کرده . نمیدونم چرا دلم گرفت ، دلم براش تنگ شد.
هنوز هم شمارشو حفظ بودم هم تاریخ تولدشو که حدوده 1 هفته بعده اون تاریخ بود به همین بهانه ها بهش اس ام اس دادم . اول منو نشناخت ولی بعدش کلی استقبال کرد ازم
فردا و پس فردا همون روز باهم رفتیم بیرون رفتارش خیلی ضد و نغیض بود هم عاشقانه بود هم عصبانی از کار گذشته من. تو اون دو روز فهمیدم که وضع کار و کاسبیش خیلی خوب شده زنش هم برای شهرستانه .
آخره روز دوم که از هم خداحافظی کردیم دیگه نه زنگ زد و نه جواب اس ام اس داد . خیلی بی قرار شدم هر کاری میکردم هر جا میرفتم یاده اون می افتادم میگفتم الان با زنش در چه حالیه . من اگه جای اون بودم چی میشد؟ من الان خوشبخت ترم یا اون؟
عید که شد یه کم آروم شدم تا اینک 1 ماهه پیش باز تو فیسبوک عکس عروسیشونو دیدم ، اعصابم ریخت بهم - دلم گرفت . خودم میدونم اشتباهه . خودم میدونم منم ازدواج کردم - میدونم که منم اونو ناراحت کردم . ولی واقعا نمیدونم این احساساتم عشقه یا حسادت یا حسرت یا هر چیزه دیگیه
الان شب و روز کارم شده آهنگ غمگین گوش دادن . ناراحت بودن - اعصابم همیشه خورده صبح به صبح با قرص اعصاب شروع میکنم روزمو . فقط منتظرم و دعا دعا میکنم که هفته دیگه ( تولدمه) بهم زنگ بزنه یا اس ام اس بده فقط همین . توروخدا کمکم کنید بگید چجوری آروم شم. فقط از خدا آرامش میخوام
- - - Updated - - -
کسی نیست ؟؟؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)