به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array

    آنیما و آنیموس- فرافکنی

    آنیما و آنیموس در مکتب روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ به بخش ناهشیار یا خودِ درونیِ راستینِ هر فرد گفته می‌شود که در مقابل نقاب یا نمود برونی شخصیت قرار می‌گیرد. آنیما در ضمیر ناهشیار مرد به صورت یکی شخصیت درونی زنانه جلوه‌گر می‌شود و آنیموس در ضمیر ناهشیار زن به صورت یکی شخصیت درونی مردانه پدیدار می‌شود.

    یونگ برای نگرش بیرونی شخصیت حالتی را قائل بود که آن را نقاب می‌نامید. و در کنار این نیز معتقد بود همهٔ انسان‌ها نگرش و شخصیتی درونی هم دارند که در جهت دنیای ناخودآگاه می باشد. یونگ برای توصیف و مشخص گردیدن جنبهٔ ناخودآگاه زنانهٔ شخصیت یک مرد از کلمهٔ آنیما استفاده می‌نمود. در مقابل کلمهٔ آنیموس هم جنبهٔ مردانهٔ شخصیت یک زن را ابراز می‌کند. این گونه جنبه‌های ناخودآگاه شخصیت در نوع رفتارهای زن و مرد اهمیت بسزایی دارد. که این قسمت‌ها مکمل‌هایی برای نقاب هستند. برای نمونه یونگ مثال‌هایی می‌آورد، مانند: ستمکاری که با توجه به روا داشتن ظلم ترس‌های درونی و کابوس‌های وحشتناک او را به ستوه اورده‌است، و یا روشنفکری که نشان می‌دهد از لحاظ روانی بسیار احساساتی است.


    کارل گوستاو يونگ ، روان شناس سوئيسي قرن بيستم با ارائه مفاهيم آنيما و آنيموس ، آگاهي ما را از خود به عنوان زن و مرد افزايش مي دهد . واقعيت روان شناختي نشان مي دهد انسان موجودي دو جنسي است . يونگ عنصر متضاد در درون مرد و زن را آنيما ( روان زنانه ) و آنيموس ( روان مردانه ) ناميده است . آنيما يعني عنصر مونث در شخصيت مرد و آنيموس يعني عنصر مذکر در روان زن . آنيما و آنيموس در پديده هاي گوناگون رفتار انسان ديده مي شوند زيرا اين دو شريک و يار پنهان در هر رابطه انساني و در هر تلاشي براي تکامل فردي هستند . يونگ آنها را کهن الگو مي خواند زيرا انيما و انيموس مصالح اصلي ساختار رواني زن و مرد به حساب مي آيند . اگر چيزي کهن الگو باشد پس شاخص است . کهن الگو مبناي الگوهاي رفتاري غريزي و غير اکتسابي مشترک در تمام انسان ها را شکل مي دهند و خود را به شيوه هاي خاص در خودآگاه انسان متجلي مي سازند .



    تفاوت هاي ميان جنس مردانه و زنانه از سوي فرهنگ جامعه تعيين مي شود و جامعه نقش يا وظيفه خاصي را براي زنان و مردان به عنوان الگوي رفتاري در نظر مي گيرد . اين واقعيت که زنان و مردان قادر به انجام دادن بسياري از اعمال مشابه هستند ، شاهد اين مدعاست که هر شخصي تلفيقي از قطب هاي مونث و مذکر است .



    گاهي به جاي واژه هاي آنيما و آنيموس از واژه چيني باستان ئين (نيروي مونث که با يان جفت مي شود ) و يان ( جفت مذکر ئين ) استفاده مي شود . اصولا ئين و يان دو قطب روح است که زندگي بين آن دو جريان دارد . ئين و يان در وجود مردان و زنان موجودند ، و در عين حال ، اصول هستي اند . آنچه مردان و زنان را از هم متفاوت مي سازد اين نيست که مردان کاملا يان و زنان کاملا ئين هستند ، زيرا هر جنسي در درون خود عناصر جنس مخالف را دارد ؛ حقيقت اين است که يک مرد به طور عادي هويت خود را با مردانگي اش تشخيص مي دهد و زنانگي او در ناخوداگاهش قرار دارد ،در حاليکه يک زن هويت خود را آگاهانه مونث مي داند و جنبه مردانه در ناخودآگاه او جاي دارد .



    براي بيان ادامه مطلب بايد به تعريف ساز و کار رواني فرافکني اشاره اي کنم . فرافکني ساز و کاري رواني است که به هنگام فعال شدن جنبه هايي از شخصيتمان که از وجود آن آگاه نيستيم ، رخ مي دهد . وقتي چيزي فرافکنده مي شود ، آن را خارج از خود مي پنداريم . فرافکني سازو کاري نا خود آگاه است و ما براي آن تصميم نمي گيريم بلکه خود به خود رخ مي دهد . بر اثر فرافکني انيما و انيموس ، به دليل وجود اين تلقي که در خارج از ما وجود دارند، معمولا تشخيص نمي دهيم که متعلق به ما هستند .



    مردان با جنبه مذکر خود شناخته مي شوند و جنبه زنانه خود را به زنان فرافکني مي کنند و زنان هم با علائم زنانگي معرفي مي شوند و جنبه مردانه خويش را به مردان فرافکني مي کنند . اين تصاوير رواني فرافکنده شده، ياران پنهان در روابط فيمابين هر زن و مردي هستند و بر روابطشان به شدت تاثير مي گذارند .

    در هر فرافکني ،فرد پذيرنده تصاوير فرافکنده شده ، بيش از حد ارزشمند يا بي ارزش مي شود . براي مثال اگر جنبه مثبت تصورات انيما از مرد به زني فرافکنده شود ، زن براي او مطلوب و خواستني مي شود . زني که فرافکني آن مرد را در خود حمل مي کند هدف روياهاي عاشقانه و اشتياق جنسي مرد مي شود . چنين حالتي را عاشق شدن مي ناميم . به طور طبيعي زني که چنين فرافکني قوي انيما را حمل مي کند ، در وهله اول احساس رضايت مي کند اما بعد ، زن از اينکه حامل بخش نا مطلوب روح شخص ديگري است ، زود پشيمان مي شود . زيرا مرد ، در واقع ، زن را نه آن گونه که واقعا هست ، بلکه آنگونه که خود مي خواهم ميبيند . و بالعکس مردي که زماني جذاب و با شکوه به نظر مي رسيد ، به سهولت مي تواند فردي سرد و خشمگين تلقي شود . فرافکني مثبت زماني از بين مي رود که آشنايي ، رابطه را در معرض ميزان درست و صحيحي از واقعيت قرار مي دهد ، و فرافکني منفي درست در همين لحظه آماده است تا جاي آن را بگيرد . حال روشن است که ، آنجا که رابطه بر اساس فرافکني شکل مي گيرد ، عامل عشق انساني حضور ندارد و ما تنها به اين دليل جذب آنها ميشويم که بازتاب تصاوير دروني روح ما هستند . به عبارتي اين عشق به خود است نه به ديگري . حالت عاشقي علي رغم زيبايي ظاهري روياي عشقي که در دل داريم ، در واقع مي تواند تصوراتي کاملا خودخواهانه باشد .

    **عشق واقعي تنها زماني شروع مي شود که يک فرد در صدد شناسايي انسان واقعي ديگري برآيد و توجه و عشق به او را تجربه کند **



    فايده فرافکني : هر بار که انتقال يا فرافکني صورت مي گيرد ، فرصت ديگري داريم که درون خود را ، شريک درون خود را ، بشناسيم و اين راهي است براي شناخت درون خودمان .



    اين حقيقت دارد که فرافکني ابتدا جنس هاي مخالف را به سوي يکديگر جلب مي کند . زن و مرد به قدري متفاوتند که در وهله ي نخست ، براي قرار گرفتن در کنار هم ، وجود يک قدرت جاذبه ضروري است . فرافکني با فريبندگي که به جنس مخالف مي بخشد ، اين جاذبه را فراهم مي کند .



    نکته مهم اين است که فرافکني به خودي خود نه خوب است و نه بد ، و نحوه برخورد ما با آن مهم است .



    اثر سرنوشت ساز اين ياران پنهان بر روابط بديهي است . همانطور که ديديم آنيما و انيموس مي توانند حين فرافکني ، جاذبه و دافعه فوق العاده اي بين زن و مرد ايجاد کنند

    روانشناسی و ما - آنیما و آنیموس

    - - - Updated - - -

    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------






    فرافکنی و خود شناسی



    فرافكنی در معنای لفظی بر پرتاب كردن رو به بیرون یا رو به جلو دلالت دارد و به فرایند یا اسلوبی اشاره دارد كه افراد به مدد آن، ایده‌ها، تصویرها و امیال را بر محیط بیرونی‌شان تحمیل می‌كنند.فرافکنی یکی از دفاع های روانی است،درست مانند پادتن ها که دفاع از بدن را به عهده دارند. فرافکنی به معنای نسبت دادن غیرارادی رفتار ناهشیارانه خود به دیگران است. به طوری که انگار این ویژگی ها صرفا در دیگری یا دیگران وجود دارد.



    در ادبیات غنی ما نیز فرافکنی در این جمله آورده شده است:"کافرهمه رابه کیش خود پندارد"برای مثال:اگرکسی در درون خویش احساس حقارت و خودکم بینی کند ممکن است این ویژگی را به دیگران فرافکنی کندو به این نتیجه برسدکه دیگران او را تحقیر می کنندو رفتار درستی با او ندارند.یا فردی که نسبت به دیگران بدبین است ممکن است رفتار و گفتار دیگران را بد تعبیرکند و به این نتیجه گیری نادرست برسدکه دیگران قصد صدمه زدن به او را دارند یا در پی این هستند که (اصطلاحا) زیرآب او را بزنند.



    در فرافکنی ما فقط آنچه را که خودمان هستیم دردیگران می بینیم..برای مثال : اگر خشم را در خود انکار کنید افراد تند خو را جلب می کنید چون احساس خشم سرکوب شده سبب می شود تندخویی اطرافیان را ببینید یا نسبت به افراد تندخو واکنش های بسیار شدیدی از خود نشان دهید چون فکر می کنید شما فرد خشمگینی نیستید و هیچ گونه خشمی در درون تان نیست . اگر از تکبر کسی می رنجید شاید به آن دلیل است که تکبر را در وجود خود نمی پذیریدو آن را انکار می کنید . البته بدین معنا نیست که ما نسبت به ویژگی های منفی در خود یا دیگران بی تفاوت باشیم. طبیعی است که ویژگیهای منفی مانند حسد، تکبر، پرخاشگری، رقابت جویی خصمانه و مانندآن، واکنش های منفی در ما برمی انگیزد، اما اگراین ویژگیها در خودمان باشد و از آن بی خبر باشیم، مطمئنا واکنشهای منفی ما بسیار شدیدتر از کسانی خواهد بود که نسبت به این ویژگی های منفی وجود خود، آگاهی دارند.



    علت استفاده از فرافکنی: فرافكنی یكی از مكانیسم‌های دفاعی ناخودآگاه علیه اضطراب محسوب می‌شود. در این معنی خواسته‌ها و انگیزه‌های غیر قابل پذیرش كه با شناخت آنها در "خود"، ممكن است موجب ناراحتی شود، به دیگران نسبت داده می‌شود.



    با این وسیله دفاعی، فرد می‌كوشد تا تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه، برهاند. با این وسیله دفاعی، فرد در مورد دیگران با مقیاس خویش قضاوت می‌كند. مثلاً فرد خسیس دیگران را متهم به خسیس بودن می‌كند. انتقاد و سرزنش مداوم از دیگران و نسبت دادن صفات و خصوصیاتی به افراد دیگر، غالباً ناشی از وجود این كیفیات در فرد نسبت‌دهنده است. اینگونه فرافكنی، اساساً نوعی دلیل‌تراشی است. پسری كه در حال دعوا و كتک‌كاری با دیگری است، معمولاً او را برای شروع دعوا مورد سرزنش قرار می‌دهد. هرچند فرافكنی بسیار متداول بوده و بی‌شك در كاهش دادن تنش‌ها در فرد ناراحت و ناكام مؤثر است؛ اما استفاده مداوم از آن برای فرد، خنثی می‌شود؛ زیرا در درجه نخست هیچ‌گونه كمكی به حل مشكل اساسی فرد نمی‌كند و در درجه دوم، استفاده مداوم از این وسیله دفاعی ممكن است فرد را در اوهام و تخیلات فرو برده و نهایتا با عدم شناخت مسئله راهکاری اشتباه برای حل آن اتخاذ کند.



    از سوی دیگر معمولا رنجش ما از دیگران به سبب جنبه های حل نشده خودمان است . بنابراین ، بیشتراوقات مطالبی را که به عنوان قضاوت یا راهنمایی به دیگران می گوئیم ، در واقع به "خودمان" می گوییم. مانقطه ضعف های خود را به دیگران نسبت می دهیم و مطالبی را به دیگران می گوییم که در درون خود ماست . هنگامی که در باره دیگران پیش داوری می کنیم ، در حقیقت در باره خود پیش داوری کرده ایم . به علاوه ، در بسیاری از موارد توصیه هایی که به دیگران می کنیم نشانه این است که خودمان به آن توصیه ها نیاز داریم و بخشی از درون ما تشنه این توصیه هاست و آن را می طلبد .خصلت های فرافکنی شده به دیگران خصلت هایی است که در سایه ما به سر می برند و سایه آن بخشی از روان است که در اعماق خودآگاهی یا بین آگاهی و ناخودآگاهی قرار دارد.تا هنگامی که وجود برخی جنبه ها را در خودانکار می کنید ، به این افسانه تداوم می بخشیدکه، سایرین ویژگیهایی دارند که شما ندارید.هنگامی که کسی را تحسین میکنید این فرصت را پیدا می کنید که یکی از جنبه های خود و او را پیدا کنید.



    می گویند روزی حکیمی با ملانصرالدین قراری داشت تا با هم به مناظره بنشینند هنگامی که حکیم به خانه ملا رسید او را در خانه نیافت و بسیارخشمگین شد . تکه گچی برداشت و بر درخانه ملا نوشت :"نادان ابله ". ملانصرالدین به خانه آمد و این نوشته را دید و با شتاب به منزل حکیم رفت و به او گفت :"قرارمان را فراموش کرده بودم مرا ببخشید تا به منزل آمدم و اسم شما را بردرمنزل دیدم به یاد قرارمان افتادم"



    فرافکنی مثبت و منفی: علاوه بر فرافکنی های منفی باید به فرافکنی های مثبت نیز توجه کنیم، آنها نیز یادآور جنبه هایی در ما هستند. اگر شجاعت یک قهرمان را تحسین می کنید، به این دلیل است که میزان شجاعتی راکه می توانید در زندگی ابراز کنید در او می بینید. بیشتر افراد عظمت خود را فرافکنی میکنندو اگر شما عظمتی را مشاهده می کنید، در واقع عظمت خودتان را می بینید.چشمانتان را ببندید و به این نکته بیندیشید، اگرعظمت فرد دیگری را تحسین میکنید،آنچه می بینید عظمت خودتان است و اگر آن را نداشتید نمی توانستیدآنرا دردیگری تشخیص دهید. شاید شما به شیوه ای متفاوت این ویژگی را نشان میدهید. بنابراین ، می توان گفت وقتی به کسی عشق می ورزید در واقع به دلیل خصلت هایی است که آن فرد دارد و این خصلت ها جایی در تاریک خانه وجود شما پنهان شده اند. کافی است چشمانتان را باز کنید و به خود بنگرید.البته چون نمی توانیم خودمان را بنگریم، به آینه ای نیاز داریم . شما آینه من هستید و دیگران آینه شما. بزرگان دین به ما گفته اند که مومن آینه مومن است. مطمئنا چیزهایی که در خودتان دوست دارید یا ندارید در دیگران می بینید. با شناسایی ودرآغوش کشیدن این جنبه های خود، می توانید با خود و دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید. اگر با صداقت بدی هایت را دیدی ، بسياري از دغدغه هايت حل مي شوند. اگرانسان ها در گفتن عیوب یکدیگر غرض ورزی نکنند، خیلی زود همه اصلاح می شوند. یا اینکه : اگر اهل آموختن ادب از بی ادبان باشید بی ادب ترین دردرون شما نشسته است.



    اکنون بهتر است چند تمرین ساده اما مستمررا انجام دهیم:



    - اگر متوجه شدید که نسبت به رفتار دیگران واکنش شدیدی از خود نشان می دهید، می توانید از خود بپرسید خوب، درست است که فرد الف رفتارهای نامناسبی دارد، ولی چرا من باید تا این اندازه نسبت به او حساسیت نشان دهم و از او متنفر باشم. پس حتما اشکالی در من وجود دارد که تا این اندازه حساس هستم و از طرفی اگر دیگران را افرادی در حال رشد ببینید، به جای نشان دادن واکنش های منفی شدید با انها مدارا خواهید کرد و با خود خواهید گفت رفتارهای نامناسب آنها از تاریخچه زندگی آنها بر می خیزد و اگر زندگی فرصت های مناسبی در اختیار آنان قرار دهد، مطمئنا اصلاح خواهند شد.



    - به مدت یک هفته خود را زیر نظر بگیریم، اگر از کسانی رنجیده ایم، دلایل رنجش و رفتاری که باعث این رنجش شده را یادداشت کنیم. سپس برگذشته خود مرور کنیم - آیا تاکنون این رفتارها یا ویژگی های منفی در ما دیده شده است یا خیر؟



    - نظر خود را در باره نزدیکان، دوستان ، افراد خانواده و همکاران بنویسیم و در صورت امکان از آنها نیز نظر خواهی کرده یالااقل قبل از قضاوت قطعی کمی به افشای واقعیت فرصت دهیم تا حقیقت روشن شود.



    - برای بهتر شدن زندگی، به دیگران چه توصیه ای می کنیم؟ فهرستی از پندارها - قضاوتها و توصیه هایی که به دیگران می کنیم ، تهیه کنیم. آیا تمام تصورات و قضاوتهایمان نسبت به دیگران صحیح هستند؟ آیا این توصیه ها برای خودمان مناسب نیستند؟ شاید این توصیه ها برای ما نیز مفید باشند. پس کافی است به توصیه هایی که به دیگران می کنیم ابتدا خود عمل کنیم تا به نتیجه مثبت فرافکنی دست یابیم.

    http://susanhekmat.blogfa.com/post-48.aspx
    ویرایش توسط meinoush : شنبه 01 شهریور 93 در ساعت 00:01

  2. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 31 مرداد 93), terme00 (شنبه 01 شهریور 93), پروانه 71 (شنبه 01 شهریور 93)

  3. #2
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    آنیما و آنیموس زن و مرد


    آنیموس


    بنا به نظریه کارل یونگ روانشناس تحلیلی سوئیسی ،یکی از آرکی تایپ های اعظم در ناآگاه زن شامل یک پیکره ( فیگور) جنس مخالف است که یونگ به آن ، آنیموس نام می نهد.

    آنیموس به معنای روان اثر گذار مردانه Spirit است. قدرت و اراده و همت باطنی از دیگر معانی این کلمه است . اما همین ریشه لغوی در وجه منفی، به واژه هائی مثل تحربک و دشمنیanimosity مربوط میشود . ( آنیموسیتی ) در زبان انگلیسی یعنی حالت پرخاشچوئی ، حمله ، دشمنی آشکار و شرارت است.

    بنابراین یک زن باید مراقب و آگاه باشد و بداند که با چهره منفی ( آنیموس) در ارتباط است و یا با وجه مثبت او. بطور کلی صفات سازنده آنیموس( روان مردانه در زن ) عبارتند از :

    پا در پیش گذاشتن ، شروع به کاری کردن ، همت کردن
    شهامت و شجاعت
    دست و دلبازی ، سخاوت ، مناعت طبع ( به زبان خیلی عامیانه لوطی گری :-)
    نگاه عینی به مسائل داشتن
    تتبع ، تحقیق ، پژوهش ،سنجش ، قضاوت و ارزیابی مسائل با عقل
    حکمت و معرفت و معنویت

    و صفات منفی و مخرب آنیموس:

    وحشیگری ، بیرحمی، رقابت و مسابقه گذاشتن
    اظهار نظرهای بی پشتوانه ، پافشاری برعقیده نادرست
    گستاخی، تکبر ، متلک گفتن ، تحقیر وحرفهای نیش دار زدن
    وعده های تو خالی و حرفهای تهی از معنی
    کله شقی ، لجبازی ، ایده های شیطانی و پلید


    آنیموس در پروسه تفرد یونگی ، چهار لایه دارد:

    1- در لایه اول ، آنیموس در رویا ها و فانتزی ها به شکل مردی جوان ، خوش اندام و زیبا رخ می نماید. آن مرد مانند مدل های عکاسی و هنرپیشه های خوش سیمای سینما است.

    2- در مرحله بعدی ، آنیموس به زن کمک میکند که اراده و عزم پیدا کند . مستقل بشود و ظرفیت طرح و انجام کارها و مدیریت آنها را بعهده بگیرد. این همان مرد نامرئی است که پشت سر هر زن موفق در شغل اجتماعی است!

    3- آنیموس در این مرحله ، سخن گوئی ، نویسندگی ، خرد ورزی ، علم ، تفکر ، تعمق ، حکمت ، فلسفه و علوم معقول و منقول را به زن می آموزاند. او ممکن است در رویاهای زن بشکل یک پروفسوردانشگاه ، فیلسوف و بطور کلی مردی برجسته ، عالم و متفکر ظاهر بشود.

    4- در مرحله چهارم ، آنیموس ظهور و طلیعه معنا داری در روان زن است. همانطور که در روان مرد آنیما تبدیل به سوفیا الهه خرد و حکمت میشود ، در روان زن هم آنیموس تبدیل به هرمس پیام آور خدایان و میانجی میان عالم غیب و عالم حس میشود. در رویاها ی زن ، این آنیموس بشکل مرد روحانی ، حکیم الهی و یا یک راهنمای بزرگ ظاهر میشود.این آنیموس همچون پیر خرد، کارش این است که زن را به تعالی و تمامیت خود راهنمائی کند.



    ارتباط با مرد درون برای یک زن آسان نیست. آنیموس آرکی تایپ پیچیده ای است و گاهی آزمایش های دشوار ، رنج ها و مرارت های بسیاری را از زن می طلبد تا سرانجام در او با روشنائی طلیعه کند و ارتباط سالم و حقیقی خود را با او برقرار کند. معمولا آنیموس نقش خود را در پدر و یا مراقب و یا معلم مرد در کودکی و نوجوانی دختر نشان میدهد.

    فون فرانتس میگوید اگر زن بداند که آنیموس در روان او چیست و با او چه میکند ، و اگر آن زن به جای آنکه تسخیر آنیموس خود بشود ، با واقعیت های زندگی روبرو بشود آنوقت این مرد درون، تبدیل به یک رفیق و یک دوست معنوی درونی میشود و آن زن از او بهره های فراوان می برد.

    پس برای آنکه زنی با آنیموس در روان خود آشناتر و نزدیک تر بشود باید دائما عقاید شخصی و نظریات خودش را بررسی کند ، تفتیش کند و مراقب باشد که این عقاید حربه ای برای حمله به دیگران نباشد. کلید این کار این است که زن باید تقدس و راستی در باور های خودش را بداند یعنی اینکه این عقاید باید حقیقتا مال خود او باشند و نه یک چیز کسب شده از جائی دیگر به منظور خودنمائی او . در آ ن شرایط است که زن میتواند به خلاقیت های هنری ، حکمت و فهم باطنی دست پیدا کند و نه عقیده پراکنی ها ی آنیموسی ! زن باید بررسی کند و ببیند که ایده های او که با آن همه قاطعیت بیان میکند محصول عقده های شخصی و ایده هائی که محصول فعالیت های اختیار سرخود ِ ناآگاه او هستند و یا افکار حقیقی او .

    پس همانطور که اشاره شد ، آنیموس منفی ، در زن شبیه به ناآگاه او است که در عقیده های جزمی و تحکم های زنانه ، اظهار فضل های بیجا ، فکر های از پیش پرداخته غیر قابل انعطاف و ادای دانستن حقیقت است. زنانی که به اصطلاح آنیموس زده و یا " تسخیر شده آنیموس" هستند ، فاقد شوخ طبعی ، لطافت و ظرافت ، و فاقد وقار زنانه و نرمی و ملایمت و بردباری در گفتارشان هستند . آنها دائما در صدد پیدا کردن موقعیت و فرصتی هستند که بتوانند به دیگران قلدری ، تحکم ، پرخاش ، فحاشی و انتقاد و حمله کنند. فون فرانتس میگوید که زن آنیموس زده رابطه عمیق و حقیقی با یک مرد را بر نمی تابد و معمولا تنهاست حتی اگر روابط خصوصی زیادی داشته باشد.

    از طرف دیگر ، فقدان فعالیت آنیموس در زن ، باعث سستی ،زبونی و خواری ، نداشتن حرمت نفس ، بی ارادگی ، وابستگی مفرط و ترس از استقلال ، آلت دست قرار گرفتن توسط دیگران و نداشتن شخصیت محکم و سالم است .

    هر کدام جنبه های مثبت و منفی آنیموس میتواند در یک مرد دیگر فرافکنی بشود. زن ممکن در فرافکنی مثبت ، عاشق مردی بشود که همه ویژگی های آنیموس مثبت خود را دارد و یا در فرافکنی منفی ، همه ویژگی های منفی آنیموس خود را در آ ن مرد ببیند.


    زن /مرد/عشق.تنفر.جوانی.تفاوتها.طلاق .شانس.خانواده. روابط و رفتار. ازدواج موفق..دخترها و پسرها بدانند.جذابیت.انحراف جنسی.

    - - - Updated - - ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------








    آنیما



    واژه آنیما در زبان لاتین به هوا ، نفس و یا " اصل متحرک" معنی میشود. واژه های آنیمشن ( متحرک) و همینطور جانور ( Animal ) از ریشه های دیگر به معنی جانِ جانوری و یا" نفس" بکار برده میشود. همچنین " آنیمیسم" یا "جان گرایی " ، آیینی که به آن اعتقاد دارند که تمامی عناصر طبیعت دارای روح و جانند از همین کلمه مشتق می شود.



    بنا به نظریه کارل یونگ ، روانشناس تحلیلی ، آرکی تایپ یا کهن الگوی آنیما، تجسم گرایش های روانی زنانه در قلمرو احساسی مرد است که متصل به ناآگاهی اوست. یعنی آنیما یک ساخته و پرداخته آگاهانه نیست بلکه از ناآگاهی می آید. به نظر یونگ، مرد اولین تصویری که از درون خود مشاهده می کند، تصویر همین زن درونی است، که بصورت اولین بعد از ابعاد درونی او در دسترس هشیاری قرار میگیرد.




    آنیما تشخص زنانگی و تمایلات درونی مرد و بازتاب احساسات و کیفیت مراقبت و پرورش دهندگی دیگران و قابلیت عاشق شدن و همینطور احساس او به طبیعت و از همه مهمتر رابطه او با نا آگاه خودش است . بخش منفی آنیما متغیر بودن حالات حسی ، احساسات بی پایه ، عشقی که مخرب و دردناک است و یا اضطراب و حسادت است.آنیما معمولا در رویاهای مرد بر او ظاهر میشود و در حالت منفی به شکل یک جادوگر و یا یک زن شیطانی شکل می گیرد.




    کاراکتریستیک آنیما در مرد ، معمولا توسط مادر او شکل و فرم پیدا میکند. اگر مادر ، در ذهن یک مرد تاثیر منفی گذاشته باشد ، آنیمای او هم خودش را به شکل یک انرژی افسرده و کچ خلق، احساس ناامنی ، احساس عدم اطمینان و زود رنجی خودش را نشان میدهد.



    آنیما ( مانند آنیموس) در چهار مرحله در روان مرد شکل می گیرد:


    مرحله اول ، حوا، زمین ، زن بیولوژیکی زنی که به مثابه مادر زاینده و یا موجودی صرفا برای آمیزش جنسی است. مردانی که نگاهشان به زنان فقط جنسی است مردانی هستند که در مرحله "حوا" مانده اند و به مراتب دیگر نرسیده اند.


    در مرحله دوم ، آنیما در قالب هلن و یا هیئت یک زن فرهیخته ، اهل شعر و ادب و فلسفه ظاهر میشود که جلوه و جاذبه زیبا شناختی با آن توام است . مرد نه تنها از مصاحبت با این آنیمای برون افکنده شده مسرور میشود بلکه از رابطه رمانتیک با او نیز لذت می برد. شاید بشود گیشاهای ژاپنی و یا زنان آزاد ونیزی در سالون های ادبی را در این مرحله مثال آورد.


    در مرحله سوم -آنیما در حالت معنویت مطلق مثل مریم مقدس است که بخش تاریک ندارد و سراپا قدسی و معصوم است . این باکره ( بتول) بر روی سکوی بلندی ایستاده و مورد پرستش است. این آنیما چون سایه ندارد، از آنطرف در جهان بیرون سایه دار میشود و زنان دیگر "سایه" او میشوند . زنانی که مورد خشونت ، تجاوز ، اهانت و تحقیر مردان در اجتماع مرد سالارانه میشوند، در واقع بازتاب فرافکنی آنیما ی مقدس و بدون سایه هستند که ناگزیر به قبول ایفای رل" سایه آنیما" شده اند. در برخی جوامع افراطی این دوپارگی نگاه مرد به زن ( که زن یا مزدوج و یا باکره است و یا روسپی ) مشاهده میشود. در قرون وسطی و اوج گیری مذهب کاتولیک ، با پرستش بی حد مریم مقدس ، سوزانیدن زنان به عنوان جادوگر نمونه ای دیگر از این فرافکنی نااگاه دسته جمعی است .


    مرحله آخر مرحله سوفیا یا الهه خرد ، وقتی ظاهر میشود که مرد میداند چطور یک زن را عمیقا بفهمد و دوست داشته باشد . این مرحله حاکی از ژرفای ارتباط مرد با خرمندی و درک والای او از عشق و از زن است. سوفیا راهنمای مرد در توسعه روحی و فرآیند تفرد اوست و مرد را بسوی "خویشتن" رهنمون میشود.




    آنیما، این بزرگ بانوی روح مرد در ناآگاه او ، قدرت اختیار سر خود دارد و نمیتواند نادیده گرفته شود. مردی که آنیما را در روان خود انکار میکند ( یعنی احساسات ظریف و شکننده روحی درون خود را انکار میکند ) ، آنیما را بر علیه خود خواهد شورانید. پس عدم ادای دین و توجه نکردن به آنیما ،به مثابه رد کردن ابعاد سرخوشی روحی در مرد است و وا پس زدن آنیما باعث خشم و عناد و سرکشی این نیروی روانی میشود و جنگ درونی آغاز میشود.


    مردی که آنیما را می پذیرد و قبول اش میکند با وجه پر از هارمونی و متوازن و احساسات گرم او سرو کار دارد و عامل مهم آفرینش های هنری و روح مرد است. "الهام و جذبه که تمایل با عالم متافیزیک است در واقع تماس با درون خود، یعنی همین آنیماست که از اعماق ناخودآگاه سخن می گوید.


    مردها باید بدانند که در زمانی که عاشق میشوند ، در واقع فرافکنی آنیمای درون خودشان بر روی آن زن ( زنان) را انجام میدهند و دشوار بشود تفاوت میان زن واقعی در جهان بیرونی و تصویر آنیمای درونی را تشخیص داد


    یک مرد بدون آنکه با این زن درونی خود ارتباط سالمی داشته باشد در روابط بیرونی خود با زنان قادر به ادامه رابطه حقیقی و طولانی نخواهد بود. اگر مرد سرشت زنانه اش را سرکوب کند و یا از سرِ تحقیر یا غفلت، خصوصیات زنانه اش را بىمقدار سازد و یا بالعکس، با تصویر مادینه اش همانند شود، خلاقیت و انسجام موجودیت اش را از دست مىدهد. آنیما، نقش واسط را براى ضمیر ناآگاه خلاّق دارد.


    مردانی که سخت در جستجوی زن ایده آل هستند و هر زنی را که می بینند برایشان کافی و تکمیل نیست ، در واقع با مشکل اصلی خود یعنی عدم ارتباط سالم با آنیما روبرو هستند.هر چه که یک مرد دورتر از این زن درونی خودش باشد ، ریسک و خطر آسیب های روحی به خود و دیگران بیشتر است.

    http://robabnaz7.persianblog.ir/tag/...ونی_مرد



 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منم دوس دارم یه ازدواج موفق جوری ک خودم میخام داشته باشم:(((
    توسط SHahr-Zad در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 93, 23:50
  2. ریخت منحوس جاریمو دیگه نمیبینم
    توسط nahale1 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 اردیبهشت 92, 01:47
  3. عروس بزگتر بهتر است یا عروس کوچکتر خانواده؟
    توسط باربی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 شهریور 91, 20:52
  4. داماد کوچک تر از عروس !
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 آبان 90, 00:08
  5. دوس دارم یه دختر شاد و پر انرژی باشم:)
    توسط nazlin1990 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 15 مهر 90, 12:05

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.