به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 64
  1. #51
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    دوست خوبم سعید عزیز.
    من از دستت ناراحت نیستم که از من حلالیت می خوای. چون کاملا درکت می کنم.کاملا حسی که به طرف مقابل داری رو درک می کنم.
    ای کاش اون زمان که این احساسات در وجود منم طغیان کرده بود، یکی منو به سمت مشاوره هدایت می کرد.قبل از اینکه آسیب ها بزرگتر از چیزی که شد، بشن.
    دوست من ایرادات رابطه ی شما ایناست.
    1- نه شما و نه طرف مقابلتون به بلوغ فکری که باید نرسیدین.
    یه موقع این حرف منو توهین تلقی نکنی اما جفتتون نمی دونین از ازدواج دقیقا چی می خواین.معیار مشخصی ندارین.هنوز اصالت پیدا نکردین واسه خودتون. انتخاب شما هم اینطوری بوده که دیدی واسه دخترخالت داره خواستگار میاد، واسه همین عجله کردی انتخاب رو حداقل 5 سال جلو انداختی. البته زیبایی اش هم بی تاثیر نبوده.
    2- سن کم، عدم ثبات تو این سن ،تغییر پذیری 100%.
    یعنی ممکنه طرف مقابلت طوری تغییر کنه که شما نپسندی.یعنی ممکنه حتی پشیمون بشه از ازدواج با شما.یعنی شما حتی اگه مثل خدا بتونی ایشونو الان 100% بشناسی نمی تونی مطمئن باشی که همینی که هست می مونه چون واقعیتش اینه که تغییر می کنه.
    بهتر بگم شما داری با آدمی ازدواج می کنی که قراره تغییر کنه.چون هنوز کارکترش شکل نگرفته و قراره شکل بگیره.حتی کارکتر خودت هم کاملا شکل نگرفته.
    3- عدم تمایل نامزدت به این ازدواج.
    اینطور که من از شما متوجه شدم نامزدت تمایل چندانی واسه ازدواج با شما نداره .حتی به دنبال ایراد گرفتن و بهانه جویی و فاصله گرفتن ازت هم هست. خیلیایی که تمایل دارن هم شکست می خورن .چه برسه اونهایی که تمایل ندارن و می گن حالا ازدواج کنیم ببینیم چی میشه. مخصوصا وقتی سنشون کم باشه و سنشون بره بالاتر اون موقع واقعا پشیمون میشن .همسر شلوار لی نیست که اگه خوب نبود راحت بری پس بدی یا عوض کنی. یه عمر زندگیه.


    اگه من ببینم طرف مقابلم (نامزد آیندم) داره بهانه جویی های الکی راه می اندازه و میره تو مخم، خیلی راحت می گم بفرما من جفتت نیستم. کسی که با منه باید سر مسائل کوچیک اعصاب خودمو خودشو خورد نکنه. کسی که سر این مسائل (مثلا اوقات تلخی کنه که تو چرا توی جمع کم حرفی) بره رو مخ آدم یعنی به بلوغ لازم نرسیده و حاضر به پذیرش طبیعت من نیست و اون مسائل کوچیک رو مهمتر از من می بینه و ارزشی واسم قائل نیست.
    البته این هم بگم ازونجایی که بنده قبل از نامزدی به مشاوره خواهم رفت، پس کار به اینجاها نخواهد کشید و اگه طرفم چنین ویژگی هایی داشته باشه و هنوز بالغ نشده باشه کاملا تو مشاوره متوجه میشم اما به هر حال مثال هم زدم واست که بدونی.


    از نظر من اینها ایرادات بزرگ رابطتون بود که به فکرم می رسید.شاید باز هم باشه.وقتی جناب دکتر می گه نجواهای قبل از ازدواج، تبدیل به فریادهای بعد از ازدواج خواهد شد همین چیزاست دوست من.
    اما دوست خوبم بذار یه مطلب دیگه هم بگم.
    بهتره نگی رابطتون عشقه.درسته که احساس بسیار شدیدی بهش داری و حتی حاضری جونتو بدی واسش.درک می کنم.اما نامزدت حاضر به این کار نیست.
    اینو هیچوقت یادت نره که رابطه اگه 0 تا 100 باشه، شما یک طرف رابطه و از 0 تا 50 هستی و طرف مقابلت هم از 50 تا 100.
    شما هرچه قدر هم عاشق و دیوونه ی طرف باشی، و هر چه قدر 0 تا 50 خودتو پر کنی باز احتیاجه که طرفت هم 50 تا 100 خودشو پر کنه وگرنه رابطتون شکسته.وگرنه هیچوقت 100 نمیشه و در حد همون 50 باقی می مونه.
    50 کافی نیست. هست ؟ ارزش ارتباطی که طرفین هر کدوم 35 تا پر کنن و با هم بشن 70 خیلی بیشتر از ارتباطیه که یکی بخواد عاشق باشه و کل 50 تای خودشو پر کنه اما از طرفش تلاشی نبینه و کلا همون 50 از 100 باقی بمونه.اون رابطه ی 70 موندنی تره.
    نامزدت اگه شمارو می خواد، اگه به بلوغ فکری لازم رسیده، اگه زن زندگی باشه باید باهات همکاری کنه بهت انرژی و آرامش بده. هواتو داشته باشه و نذاره سرگردون شی و بیای اینجا همش بگی بلد نیستی چطور رفتار کنی.
    اتفاقا شما با اینکه احساسی عمل می کنی اما اگه نامزدت درست عمل می کرد هیچ یک ازین اتفاقا نمی افتاد اما این نامزدته که محبت شمارو نمی گیره.نخ رو نمی گیره.بهت بها نمی ده.
    پس لطفا در مورد انتخابش کمی تامل کن و در اولین فرصت وقت مشاوره بگیر تا با هم برین ببینین اصلا طرف می خوادت یا نه ؟
    سعی نکن خیلی چیزارو خودت حل کنی چون نمی تونی.خیلی چیزارو فقط مشاور باید حل کنه یا بهتون بفهمونه.
    اگه در مورد نامزدت چیزی گفتم که ناراحتت کردم عذر می خوام. امیدوارم منو ببخشی دوست خوبم.

  2. 8 کاربر از پست مفید pasta تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 14 مرداد 93), mohammad6599 (پنجشنبه 16 مرداد 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 12 مرداد 93), مدیرهمدردی (دوشنبه 13 مرداد 93), مصباح الهدی (سه شنبه 14 مرداد 93), بی نهایت (دوشنبه 13 مرداد 93), بالهای صداقت (جمعه 24 مرداد 93), شیدا. (دوشنبه 13 مرداد 93)

  3. #52
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام.
    از برایند سه تا انتقاد سینا این طور متوجه شدم که مشکلات ما(البته مشکلات احتمالی ما چون هنوز مشکلی به وجود نیومده)به خاطر اینه که یکم زود حرف ازدواج و زدم.البته به منم حق بدید خب داشت براش خواسگار میومد.واسه منم هیچ کس بهتر از اون نبود در نگاه کلی.همین طور هم من بهترین گزینه برای اون بودم.ولی خب جفتمون تو عمل انجام شده بودیم .اولش احساس نبود فقط منطق حکم می کرد که بهتر از دختر خالم واسم نیست.چون از لحاظ آداب و رسوم سطح فرهنگی سطح اقتصادی اصن از هر نظر بگی تقریبا مثه همیم.بابا خونه ما تا خونه اونا پنج دقیقس همش.خیلی هم رفت و آمد داشتیم و داریم.می خوام بگم تو یه نگاه کلی خیلی بهم شبیهیم.خیلی بیشتر از یه خواسگار معمولی.یعنی یه جورایی یه پارتی کلفت داشتم.بعدا احساس هم وارد گود شد.الآن خیلی دلبستشم.اونم محبت می کنه.به هر حال......فکر کنم اگه یکم صبر کنم یهنی دو سه سال دیگه این بحران ها حل میشه انشاالله.اتفاقا خودش هم میگه دو سه سال دیگه عقد کنیم.خیلی فهمیدست به خدا.یعنی از یه دختر پونزده ساله انتظار نمی ره.
    اما سینا جان.
    مورد سومو قبول ندارم.نامزدم تمایل داره بهم.به ازدواج با هام.
    بابا
    اگر با دیگرانش بود میلی
    چرا جام مرا بشکسته لیلی ..
    شبی که رفته بودم خواستگاریش کلا همش تو اتاق بود.فکر کردم نمی خوادم و جوابش منفیه.آخر وقت که داشتیم دیگه می رفتیم دیدیم اومد دم در بدرقه.یه لبخندی هم زده بور.به جان خودم اگه بخوام دروغ بگم.همون جا من جوابمو گرفتم.یه هفته بعدش خبر دادن که بعله.عروس خانوم قبول کردن..به طور خاص هم بهم محبت کرده.لباسامو اتو کرد یه بار.واسه تولدم هدیه گرفت.هر شب پیام می دیم به هم.از این دست کاراش زیاده.دیگه بیشتر از این نمی خوام وارد جزءیات بشم.دوسم داره.ولی فقط ایراد اینه که من پسر خالشم.یه عمری منو به چشم داداشش نگاه کرده بوده(البته من کاری نکردم که همچین فکری کنه همیشه حرمت ها رو نگه می داشتم)اگه یه آدم غریبه بودم الآن واسش یه جنتلمن واقعی بودم چون انقد نمی شناختم الآن یکم دستم واسش رو شده.اشکال هم نداره.صبر می کنم تا دو تاییمون بزرگ شیم.البته ولش هم نمی کنم.کمکش می کنم راه درستو طی کنه.
    در مورد شخصیت هم من معیار هامو انتخاب کردم. معیار هام رضایت خدا. و خوشبختی نامزد گلمه.تا آخرین نفس هم همینه.حالا ایشاالله نامزدم هم معیار هاشو انتخاب می کنه.ایرادی بهش نیست.هنوز سنش خیلی کمه.
    ولی خداییش جالبه نه.نامزدت جلو چشمت بزرگ شه.
    به هر حال
    من دو تا کار می کنم.اول دو سه سال صبر می کنم
    دوم می برمش پیش مشاور.اینجا که نداره.می ریم همون یزد ایشالله.
    در آخر از همه به خصوص سینای گل متشکرم.سینا جان این چند تا پست آخر من خیلی عصبانی بودم.فقط در پی اثبات برتری خودم بودم.آخه روش حساسم.به قرآن الآن جند دفعه به خاطر نامزدم سر چیزای الکی با خانوادم دعوا کردم.شما که دیگه جای خود داشتی.رضا ندارم خار به دستش بره.چه برسه کسی بهش کمترین توهینو بکنه.می دونم تو هم منظوری نداشتی ولی من خیلی خیلی رو احترام بهش حساسم.هواشو اصن همه جوره دارم رو احترام بیشتر.تو هم که می دونستی من این جوریم .نباید گیر می دادی.حالا اشکال نداره.به خدا شرمنده.کاش می شد تاپیکای قبلیمو حذف می کردم.حلالم کن تو رو خدا.باز جای شکرش باقیه اینجا کسی همدیگرو نمی شناسه.به هر حال اساسی ازت عذر می خوام.تقصیر از من بود.
    .
    .
    .
    .
    از باقی دوستان هم واقعا ممنونم.امیدولرم منو درک کرده باشن.فکر هم نکنید من دیوونم.نه به قرآن من فقط یه کم فقط یه کم ادعای عاشقی دارم.البته می دونم عاشق واقعی. جار نمی. زنه عاشقم.ولی خب شما که نمی دونید من کیم...بابا من دبدبه کبکبه ای دارم واسه خودم تو دانشگامون آدمیم واسه خودم.معدلم این ترمی شد نوزده.
    .
    .
    .
    .
    شوخی کردم.دیوونگی که به این حرفا نیست.آدم دیوونه دیوونست دیگه.حالا حتی اگه معدلش بشه بیست اصلن..
    ....
    .
    .
    .
    .
    خدا نکشتت سینا داشتیم زندگیمونو می کردیما.ممنون ازت



    ...
    ممنون از همه
    ...یا علی


    ...ایشالله همه خوشبخت شن منم خوشبخت شم .

  4. کاربر روبرو از پست مفید سعیداطی تشکرکرده است .

    Eram (سه شنبه 14 مرداد 93)

  5. #53
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سعیداطی نمایش پست ها
    مدام داشت براش خواستگار میومد منم که سیب زمینی نیسم دلم خواست دیگه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27 نمایش پست ها
    چون براش خاستکار میومد دلت خواستش؟دیدی خواهان زیاد داره تو هم خواستی.ینی اگر
    خاستگار نداشت تو هم کاریش نمی داشتی؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط سعیداطی نمایش پست ها
    من قبل از اینکه برم خواستگاریش کوچکترین حسی بهت نداشتم.یعنی اصن تواین باغا نبودم.کلا تو فاز دوس دختر بازی هم نبودم خیلی از این کارا بدم میاد.ولی خب وقتی فهمیدم داره براش خواستگار می آد نشستم منطقی فکر کردم دیدم از خیلی از لحاظا به هم می خوریم.از لحاظ فرهنگ.سطح اقتصادی.اخلاقی.سنی......خب خداییش حیف بود می پریت.ماهم رفتیم خواستگاریش ایشون هم قبول کرد.می دونید تو فامیل مارسمه دخترا زود ازدواج می کنن ولی تو پسرا من خیلی زود ازدواج کردم .فکر کن تازه نامزدم رفته تو پونزده سال ای خدا.خیلی کارم سخته نه ؟.حالا گیرم اصن هفتاد سال هم عمر کنیم.پنجاه و پنج به پونزده
    زمان بچگی همبازی بودین؟ازت حرف شنوی داشته؟قبل از اینکه براش خاستگار بیاد،

    می خواستیش؟یا بعد از خاستگارها،حس مالکیتت گل کرده،به خودت گفتی مگه من

    چی کم دارم،که یه غریبه بیاد دخترخالمو ببره؟غیر از اینه؟


  6. #54
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    فرهنگ جان.من که یادم نمی آد بچه گیمونو ولی خب هر از گاهی بازی هم می کردیم.یه بار هم توپ والیبال و زدم تو سرش قهر کرد رفت!!!!!!!من حس مالکیت ندارم بهش که اصن نو کرشم هسم.اینکه میگم مال منه یعنی عشق منه نه این که روش تحکم داشته باشم.راستش اول کار می ترسیدم بعد جواب مثبتش حسی توم به وجود نیاد ولی الآن دوسش دارم.البته با این حرفایی که دوستان زدن دارم کم کم شک می کنم.ما از لحاظ منطقی خیلی بهم می خوریم.به جان خودم.
    ولی حالا از لحاظ عاطفی باید بستش بدیم.تو اصول کلی با هم اختلافی نداریم.تو جزءیات هست که اونم فکر کنم طبیعیه.
    انگشتان یک دست هم مثه هم نیستند چه برسه به دو تا آدم.
    مهم ترین تفاوتمون اینه که من پسرم نامزدم دختر!!!!!!!
    اگه دروغ می گم بگید دروغ می گی .!!!!!!!

  7. #55
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    34
    Array
    خب به سلامتی گویا به خیر گذشت من واقعا ترسیدم کار به کتک کاری برسه.
    سعیداطی جان برادر کوچیک من(البته اگه میشه بهت بگم داداش)من چند تا نصیحت خواهرانه برات دارم بهتر بگم توصیه نه نصیحت چون نسل ماها نصیحت تو سرشون نمیره.
    اول از همه سعی کن تو دوران نامزدی بیش از حد احساسات به خرج ندی به دو دلیل:
    1)اگه بیش از حد احساسات و هی دوست دارم خرجش کنی طرفت سیراب میشه و بعد ازدواج دیگه جذابیتی ندارید برای هم.رک بگم بعد ازدواج کهنه میشید .نمیگم محبت نکن نه محبت نسارش کن ولی کم نذار طرفت سیراب بشه بازم میگم یکم تشنه نگهش دار بذار بهت احساس نیاز کنه.
    2)من خدا شاهد این حرف رو به برادرم هم زدم به تو هم میگم.بهش زیاد محبت نکن و حد و حدودتون رو نگه دار یه رابطه چه دوستی چه نامزدی تا وقتی خطبه عقد خونده نشه رو هواست در واقع قطعی نیست.خطبه عقد یه رابطه رو قطعی و حتمی میکنه و بعدش عروسی.تو ازدواج حتما باید نیمه های پر و خالی رو باهم ببینی.
    دوم هیچ وقته هیچ وقت به خاطر هیچ فردی دل کس دیگه رو نشکون.مادر یه جایگاه خاص داره پدر یه جایگاه و همسر یه جایگاه خواهرا و برادرها هم جایگاه خودشون رو دارند.
    تو باید یاد بگیری که تو دل و عقلت این جایگاهها رو مدیریت کنی و نذاری کسی دلخور بشه.درسته نامزدت دخترخاله توئه ولی یادت باشه الان تو خانواده ی تو حکم کس دیگه ای رو داره درواقع تو رابط اصلی این دو طرف هستی.تو این روابط هیچ وقت به خاطر کسی دل اون یکی رو نشکون.ببخشید ولی هیچکدوم اینها برای تو ابدی نیستن همشون رو باهم داشته باش و فدای هم نکنشون.اگر میخوای از هرکدومشون طرفداری کنی مثلا از مادرت اینکار رو جلوی مادرت انجام نده در خفای خودتون و منطقی مطرحش کن و بالعکس.میدونی چرا چون اینجوری طرفت پر رو نمیشه و حرمت شکنی نمیکنه.به قول معروف هر دو طرف رو نگهدار.
    مهمترین نکته حتما با نامزدت پیش مشاور برو بذار جفتتون یاد بگیرید که باید چجوری تو مواقع بحرانی برخورد کنید و چجوری زندگیتون رو مدیریت کنید.
    تو زندگی اونی برنده است که از زمان خودش به نحو احسن استفاده کنه.الان که نامزدین جای اینکه همش دوست دارم نسار هم کنید وقتتون رو بذارید سر شناخت درست هم.نه اینکه دخترخاله منه میدونم چی دوست داره نه.مثلا تو رفتاراش دقت کن ببین یه حرف رو چه جوری بهتر قبول میکنه.از چه لحنی بدش میاد و از اینجور چیزها.البته اونم باید به این چیزا دقت کنه.خلاصه سعی کن درصد سیاست وجودت رو بالا ببری جواب میده.
    راستی تو پستت گفتی دختری دور و برت نبوده؟یعنی خواهر نداری؟
    اگه اینجوره رو من به عنوان خواهر بزرگ حساب کن.(انقدر خواهرشوهر بازی دوست دارم کیف میده)

  8. 3 کاربر از پست مفید setareh 1390 تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 14 مرداد 93), pasta (دوشنبه 13 مرداد 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 12 مرداد 93)

  9. #56
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 18:10]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,426
    امتیاز
    287,490
    سطح
    100
    Points: 287,490, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,591

    تشکرشده 37,095 در 7,008 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    چقدر تاپیک مستعد رشدی بوده این تاپیک
    دوستان راهنمایی های خوبی داشتند.
    تبلوار یک راهنمایی عالی را در پست pasta شماره 51 می بینیم.
    من کمی رک تر بگویم.

    بحث شما این نیست که ازذواجتان را با ایشون به تاخیر بیندازید.
    بحث نامزد کردن شما به کلی اشتباه هست.
    وقت پختگی ، وقت انتخاب هست.
    نه اینکه در وقت خامی انتخاب کنیم، و در وقت پختگی عملی کنیم.
    شما اکنون به لحاظ احساسی ، عدم آشنایی دقیق و منطقی با معیارها و مسائل زندگی نحوه همسرگزینی شما پایدار نبوده و از استحکام کافی برخورد دار نیست.
    لذا تصمیمات اکنون شما پایا نیست.
    یا بعدا پشیمان می شوید و از ازدواج با ایشون صرفنظر می کنید.
    یا ازدواج می کنید و بعد از زندگی با ایشون منصرف می شوید.
    تازه ا ینها مشکلات طرف شما ست.
    همین مسائل در مورد نظرات ایشون هم هست.
    لذا اساسا انتخاب شما باید به هنگام ازدواج و پختگی شما موکول شود

    و فرایندی که شروع کردید خیلی عاقبت خوبی بر آن متصور نیست.

    اینکه گفتید اقتصادی و فرهنگی مشابه هستید.

    این خوبه اما کافی نیست.

    از دیگر و مهمترین معیارها هم ترکیب شخصیت دو نفری هست که ازدواج می کنند.

    مسئله غیرت، مسئله احساسات و ... از فاکتورهایی هست که به تنهایی در زمان خودش می تواند خانواده ای را سروسامان داده یا منفجر کند.

    کلیاتی که از خودتون و آن دختر خانم گفتید، از پارامترهای دلگرم کننده برای این ازدواج نیست.



    خلاصه:


    هیچ چیز آدم را بیشتر از این منفور نمی کند که رک به عاشق پیشه ای چنین خشک نظر بدهد.

    اما منفور بودن من نزد شما و عاشق پیشگان، بهتر از تخریب یک کانون زندگی هست در حالیکه هنوز حتی شکل نگرفته است.
    لذا شما انتخابتان را به تعویق بیندازید و نه سلبا و نه اثباتا به ایشون فکر نکنید تا زمانی که تصمیمات شما همه جانبه باشد.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 14 مرداد 93), m.reza91 (دوشنبه 13 مرداد 93), mohammad6599 (پنجشنبه 16 مرداد 93), pasta (دوشنبه 13 مرداد 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 13 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 13 مرداد 93), مهربونی... (دوشنبه 13 مرداد 93), مصباح الهدی (دوشنبه 13 مرداد 93), بی نهایت (دوشنبه 13 مرداد 93), شیدا. (دوشنبه 13 مرداد 93), عشق آفرین (جمعه 11 تیر 95)

  11. #57
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام.بعععله.جناب مدیر.این تاپیک خیلی هم رشد کرده اینقد که دمش از تو سایت زده بیرون.باور نمی کنی بغل مانیتورو نگاه کن........!!!!!
    از توصیه دوستان ممنون.بله قبول دارم قبل از عقد نباید زیاد محبت کرد.منم سعی می کنم کنترل شده عمل کنم.بازم از سینا ممنونم.بزرگتری کرد در حق من.از خواهرم ستاره هم ممنون.نمردیم و یه خواهر هم پیدا کردیم!!!!!......
    از جناب مدیر هم خواهش می کنم اگر نکته ای به ذهنشون می رسه که گفته نشده دریغ نکنن.
    فقط خدا کنه نامزدم اینارو نبینه.دیگه آبرو نمی مونه واسم!!!!!!؟
    مشاور می ریم حتما.یه دو سه سال هم باید صبر کنم.فکر کنم سال دیگه ماه عسل منو نشون بده.صبر که نیست.......اصن خود حضرت ایوبه(ص)
    ولی خودمونیم زندگی هم سخته ها نمی دونستیم.
    از همه دوستان ممنون.
    من از نسخه موبایل استفاده می کنم نمیشه لایک کنی.باورتون میشه من همه این تاپیک هارو با موبایل با نت داغون می زارما.یه همچین آدم صبوری هستم.شکلک هم نمیشه بزاری وگرنه الآن یه شکلک روده بر شده از خنده می ذاشتم.روز همتون خوب.یا علی

  12. کاربر روبرو از پست مفید سعیداطی تشکرکرده است .

    Eram (سه شنبه 14 مرداد 93)

  13. #58
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    هیچ مشاوری به مراجعش نمی گه،چه کار کن.عواقب هر راهو نشون می ده.تصمیم

    با مخاطبه.ولی در مورد تو مدیر مستقیم می گه این انتخاب در زمان حاضر اشتباست.

    شکستش حتمیه.مشاوری که وقتی زنی زیر کتک های شوهرش بود،نگفت طلاق بگیر.

    هر مشاوره دیگه م بری اگر به کارش متعهد باشه،همین حرف های مدیرو بهت می گه.

    البته تا زمانی که بخوای تو این قالب بمونی،هیچ حرفی رو خلاف میلت نمی پذیری.


  14. 4 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    m.reza91 (دوشنبه 13 مرداد 93), pasta (دوشنبه 13 مرداد 93), مصباح الهدی (دوشنبه 13 مرداد 93), بی نهایت (دوشنبه 13 مرداد 93)

  15. #59
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سعیداطی نمایش پست ها


    مشاور می ریم حتما.یه دو سه سال هم باید صبر کنم.فکر کنم سال دیگه ماه عسل منو نشون بده.صبر که نیست.......اصن خود حضرت ایوبه(ص)

    بعضی قسمت های این برنامه ماه عسل خیلی بد آموزی داره! حداقل مخالف قوانین همدردیه! :))

    چون از یک سری استثنائات نتیجه منطقی و کلی می گیره و عواطف و... را تحریک می کنه.

    آقا سعید اگر منظورت اون برنامه 22 سال بعد به هم می رسنه. اول بگم الهی خوشبخت بشن. بعد بگم که آقا سعید آنها هردوشون به هم علاقه داشتند و می خواستند زود تر عقد کنند.ولی نامزد شما اینجور نیست.

    بعد هم آنها هزینه زیادی برای عشقشون دادند. 22 سال!!!

    اگه از همون اول احساساتشون را درگیر نمی کردند شاید مجبور نبودند همچین هزینه ای بدن!

    مخالف برای هزینه کردن به عشق نیستم ها!خیلی هم خوبه! ولی باید دید ظرفیت ها چه جوریه.اصلا همچین هزینه ای دارن یا نه!
    حتی شاید یک طرف داشته باشه یک طرف نداشته باشه! مهم اینه دو طرف هزینه داشته باشند! اون وقت ممکنه نتیجه بگیرن. ممکنه هم نگیرن. ولی در غیر این صورت (دو طرفه نبودن) حتما نتیجه نمی گیرن!!!

    حرف مدیر را گوش بدین. ایشون تجربه دارند. شما سنتون سن خوبی برای شروع نیست. گفتم چقدر شروع مهمه!(چون مدیر گفت این جوری می گم ها)

    کلا به نامزدتون هم بگید خب تو که نمی خوای عقد کنی و فعلا می خوای مجردی کنی و نامزدی هم که نمی تونیم بکنیم و فقط اسما نامزدیم. پس در کل بی خیال بشیم. بعد از چند سال اون وقت میام خواستگاریت. اون وقت بررسی می کنم معیارهای منو داری یا تغییر کردی و همین طور شما. بعد دوباره همو انتخاب می کنیم.یا شاید هم تا اون موقع اتفاق دیگه ای افتاد!

    امیدوارم خوشبخت بشید
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : دوشنبه 13 مرداد 93 در ساعت 19:09

  16. 5 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    m.reza91 (دوشنبه 13 مرداد 93), pasta (دوشنبه 13 مرداد 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 13 مرداد 93), فرشته مهربان (جمعه 17 مرداد 93), مدیرهمدردی (پنجشنبه 16 مرداد 93)

  17. #60
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    بععععله.من فکر می کنم جناب مدیر منظورشون این بود که نه من فهمیدم کیو انتخاب کردم نه اون فهمیده کیو انتخاب کرده.جناب مدیر بنده شخصیت و معیار دارم.شاید اون اول احساسی انتخابش کردم ولی الآن فکر می کنم همونیه که من می خوام.حواسم بهش هست.ایشالله همین جوری باقی می مونه.من بازم دو سه سال دیگه خواستگاریش می رم.اگه خواست منو انتخاب کنه.اینم واسه اینکه معیار ها و شخصیتش شکل گرفته باشه.وگرنه دلیل دیگه ای نداره.
    شماها هیچ کدوم منو درک نمی کنید.یه مشت نظرات خشک و غیر کاربردی.
    می گم واسش می میرم.چند وقت پیش می خاستیم عقد کنیم.حالت یهو می گن برو کات کن بگو سه چهار سال دیگه میام.
    اینه مشاوره!میخام صد سال مشاوره نرم


 
صفحه 6 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من شوهر از کجا بیارممممممممممممم؟؟؟؟
    توسط بیتا الف در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 تیر 94, 18:31
  2. با بدبینیم چکار کنم؟؟؟؟
    توسط آرام 91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 مرداد 91, 00:06
  3. چطور میشه فراموشش کرد؟؟؟؟
    توسط صدف سدنی در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 مرداد 91, 12:51
  4. چطور خانوادمو برای ازدواج راضی کنم؟؟؟؟
    توسط sarina در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 مرداد 91, 22:07
  5. با این همه بحث چی کار کنم؟؟؟؟
    توسط sareh.s در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 اردیبهشت 91, 14:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.