به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 مرداد 93 [ 01:12]
    تاریخ عضویت
    1392-7-16
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    990
    سطح
    16
    Points: 990, Level: 16
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    95

    تشکرشده 76 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بعد از اتفاق تلخی که برام افتاده شوهرم خیلی منو تحت نظر داره

    سلام عیدتون مبارک منم همتا امیدوارم منو یادتون بیاد این موضوع قبلی منه
    http://www.hamdardi.net/thread-30670.html
    مشکلی که با شوهرم پیدا کردم و اخیرا حاد شده حساسیتهای بیجاست بخاطر اتفاق تلخی که برام افتاده شوهرم نگرانه و این نگرانی منو عصبی میکنه حتی چند بار باهم دعوای سختی کردیم و تو دعوا شوهرم میگفت آزادت بزارم که یه حرومزاده از خدا بیخبر بیاد آزار و اذیتت کنه وقتی یادآوریش میکنه خیلی رنج میکشم.من حق ندارم تنها جایی برم یا خودش باید منو برسونه یا آژانس مورد تأیید خودش.حق ندارم بازار برم خونمونو عوض کرد و الان تو یه خونه آپارتمانی زندگی میکنیم خونش شیکه اما برام مثل زندانه فضای خونه اعصابمو خورد میکنه از این کاراش خسته شدم فقط گیر میده نمیخواد قضیه رو فراموش کنه هر بار تو اخبار یا روزنامه راجب تجاوز مطلب نشون میده بیشتر از من داغون میشه تا کی باید این وضعیت ادامه داشته باشه دیگه خسته شدم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array
    تاپیک قبلی شما رو خوندم. اتفاق کم و کوچکی توی زندگیتون نبوده که حالا انتظار داشته باشید همه چیز به این سرعت به حالت اولش برگرده پس باید صبور باشید. شاید خیلی از مردهای دیگه حتی تحمل نمیکردن و به راحتی کار به طلاق میکشید. پس قدر همسرتون رو بدونید، صبور باشد.. فقط گذشت زمان میتونه شرایط رو بهتر کنه.

    راستی یه سوال از روی کنجکاوی میپرسم.برای اون شخص مزاحم چه حکمی صادر شد؟

  3. 5 کاربر از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده اند .

    hamta-tanha (چهارشنبه 08 مرداد 93), mordad (چهارشنبه 08 مرداد 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 08 مرداد 93), مقیمی (چهارشنبه 08 مرداد 93), بابک 1369 (چهارشنبه 08 مرداد 93)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    همتا شوهرت خیلی مرد بزرگیه که اینطوری داره ازت مراقبت میکنه قدرشو بدون.
    طبیعیه که نتونه فراموش کنه شما خودتم عذاب کشیدی ولی به لحظه خودتو بذار جای شوهرت .
    باید صبر داشته باشی و زمان بگذره.
    من یه دختر مجردم و به نظرم یه زن تو کشور ما هیج جا نباید تنها بره و چه بهتر که یه مرد همراش باشه .
    به موقع فکر نکنی دختری هستم هیچ جا نمیرم اتفاقا خیلی اهل بیرونم به همین علتم اتفاقاتیو دیدم که الان بیشتر حواسم جمع شده.
    حتی گاهی همراه مادرم بودم .
    یه بار تو تاکسی چیزیرو دیدم که برای هیچکس حتی خیلی از اقایون قابل تصور هم نیست ازون به بعد شبا به هیچ وجه سوار تاکسی نمیشم.

    اگه همچین اتفاقی خدای نکرده واسه خودم میافتاد تا اخر عمرم از شوهرم میخواستم منو هر جا میخوام برم ببره.
    متاسفانه امنیت ما خانوما خیلی کمه
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  5. 4 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    dosty (چهارشنبه 08 مرداد 93), hamta-tanha (چهارشنبه 08 مرداد 93), mordad (چهارشنبه 08 مرداد 93), کاغذ بی خط (جمعه 10 مرداد 93)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 اسفند 93 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1393-3-10
    نوشته ها
    187
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    100

    تشکرشده 352 در 135 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام ، خیلی اعصابم داغون شد وقتی تاپیک قبلیت رو خوندم. واقعا سخته هم واسه تو و هم شوهرت ، اینکه نمیزاره تنها جایی بری خیلی خوبه اتفاقا،توئم نیاز به مراقبت داری. اعتماد بینتون خدشه دار شده و نیاز به زمان داره تا ترمیم شه ،انتظار نداشته باش همه چی به روال اولیه برگرده اینقد سریع ، باید به شوهرت زمان بدی . یه مدت هرکاری میکنه گیر نده و بزار ازت مراقبت کنه، هضم اینجور موضوعا سخته و زمان میبره ، بهش حق بده.

  7. 3 کاربر از پست مفید سپیده ی تاریک تشکرکرده اند .

    hamta-tanha (چهارشنبه 08 مرداد 93), mordad (چهارشنبه 08 مرداد 93), pasta (چهارشنبه 08 مرداد 93)

  8. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    روانشناس رفتین؟ هر دوتون باید یه مدت رو خودتون کار کنین. هر دوتون فشار زیادی رو تحمل کردین.
    شوهرتون نمی تونه دوباره اجازه بده شرایط مشابهی فراهم شه. دست خودش نیست. نمی تونه. نمی خواد دیگه اونهمه عذاب بکشه. شما یه جورایی مثل بچه اش هم هستین الان که اسیب پذیرین. داره هر طوری از دستش برمیاد ازتون مراقبت می کنه. چیکار کنه دیگه؟
    اگه می تونین اشتراک ازاد بگیرین اینجا برای بازسازی روحیه ی هر دوتون بعد از اون مشکلات از کارشناسا راهنمایی بگیرین. نیاز باشه بهتون می گن برین روانشناس و مشاوره حضوری.
    شوهرتون موقع سختی شما رو درک کرد. شما هم درک کنین ایشونو. نگرانن. نمی خوان مشکلی پیش بیاد براتون. و با کمک کارشناسا این مشکلتونو سامان بدین.
    موفق باشید

  9. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    hamta-tanha (چهارشنبه 08 مرداد 93), mordad (چهارشنبه 08 مرداد 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 08 مرداد 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 17:57]
    تاریخ عضویت
    1393-3-13
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    735
    سطح
    14
    Points: 735, Level: 14
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 220 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام تایپیک قبلی رو خوندم...واقعا متاسف شدم بابت اون اتفاق و بعد هم واقعا خوشحال شدم که شوهرت کنارت مونده

    به نظر من حق داره نگرانت باشه مخصوصا با اون اتفاق...شمام به جبران لطفی که کرده و کنارتون مونده تحمل کنید و اصلا حساسیت روی رفتارش نشون ندین...به مرور زمان همه چیز به روال قبل برمیگرده و ایشون دوباره مثل قبل میشه....مطمئن باشید سختگیری الانش از روی دوست داشتن زیادش هست نه چیز دیگه پس تحمل کنید و صبر داشته باشین...چون اگر بخواین حساسیت نشون بدین ممکنه ایشون یه فکر دیگه ای بکنن.......البته این نظر منه..........


  11. 3 کاربر از پست مفید donya66 تشکرکرده اند .

    hamta-tanha (چهارشنبه 08 مرداد 93), mordad (چهارشنبه 08 مرداد 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 08 مرداد 93)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام همتا عزیز.واقعا همسرت مرد بزرگواری بهش افتخار کن..خوش بحالت که درکت کرد.عزیزم بهش حق بده و البته من هم میدونم چه فشاری رو شما هم هست که دچار محدودیت های شدی..به مرور زمان این موضوع کمرنگتر میشه اما هیچ وقت از ذهنتون پاک نمیشه کمی صبوری به خرج بده. وقتی تونستی راجب این موضوع با همسرت صحبت کنی و ایشون کمکت کرد راجب احساسی هم که داری باهاش صحبت کن مو بگو نمیخای همه ی زندگیت تحت شعاع اون موضوع باشه بگو دیگه بهت یادآوری نکنه.بازم بهت حق میدم که چه سختی تحمل کردی بگو بهت کمک کنه تا تو ذهنت کمرنگ بشه...میتونی توی خونه کارهای هنری انجامش بدی. تا سلا گرم بشه

    - - - Updated - - -

    سلام همتا عزیز.واقعا همسرت مرد بزرگواری بهش افتخار کن..خوش بحالت که درکت کرد.عزیزم بهش حق بده و البته من هم میدونم چه فشاری رو شما هم هست که دچار محدودیت های شدی..به مرور زمان این موضوع کمرنگتر میشه اما هیچ وقت از ذهنتون پاک نمیشه کمی صبوری به خرج بده. وقتی تونستی راجب این موضوع با همسرت صحبت کنی و ایشون کمکت کرد راجب احساسی هم که داری باهاش صحبت کن مو بگو نمیخای همه ی زندگیت تحت شعاع اون موضوع باشه بگو دیگه بهت یادآوری نکنه.بازم بهت حق میدم که چه سختی تحمل کردی بگو بهت کمک کنه تا تو ذهنت کمرنگ بشه...میتونی توی خونه کارهای هنری انجام بدی تا سرت گرم بشه

  13. 3 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    hamta-tanha (چهارشنبه 08 مرداد 93), pasta (چهارشنبه 08 مرداد 93), فرهنگ 27 (چهارشنبه 08 مرداد 93)

  14. #8
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 مرداد 93 [ 01:12]
    تاریخ عضویت
    1392-7-16
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    990
    سطح
    16
    Points: 990, Level: 16
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    95

    تشکرشده 76 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بازم مثل سابق به کمکم اومدید خیلی ممنونم.منم از نظر روحی تو شرایط خوبی نیستم بخاطر همین خیلی حساس شدم شوهرم بگه بالا چشت ابروست عصبانی میشم واقعا شما راست میگید شوهرم خیلی خوبه فکر میکنم مشکل از خودمه.بدون شوهرم پیش روانشناس برم فایده داره؟یا حتما باید شوهرم باشه؟برام سخته شوهرم باشه

  15. کاربر روبرو از پست مفید hamta-tanha تشکرکرده است .

    meinoush (چهارشنبه 08 مرداد 93)

  16. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    http://www.hamdardi.net/payments.php
    عزیزم اینجا یه ماه اشتراک ازاد بگیر اگه نتیجه گرفتی بازم اشتراک بگیر . که بتونین هم خودت هم شوهرت با کمک راهنمایی کارشناسا از ناراحتی های بعد از این اتفاق بد کم کم بیاین بیرون.
    شما دو عزیز یه اتفاق خیلی بد رو تونستین با درایت و همراهی هم پشت سر بذارین. اما این اتفاق بد یه کم روی روحیه اتون اثر گذاشته. زمان بگذره درست میشه اما اگه می تونی همینجا اشتراک ازاد رو بگیر که راهنمایی بگیری اصولی و گام به گام از ناراحتی و ترس های بعد از این اتفاق که توی دل هر دوتون ایجاد شده کم کم ازاد شین. با کمک روانشناس می تونین سریع تر و اصولی تر عوارض این اتفاقو پشت سر بذارین. واسه همین گفتم روانشناس. وگرنه شماها که تا حالا خیلی هم عالی بودین. من اگه بودم همینجا اشتراک ازاد می گرفتم یه ماه. نیاز بود خود کارشناسا بهت می گن که حضوری بری روانشناس یا نه همینطوری با کمک راهنمایی هاشون هم می شه ریلکس باشین.
    عزیزم هر دوتون ادمای خوبی هستین همدیگه رو دوست دارین یه روزی که تو نیاز به حمایت داشتی شوهرت اینکارو کرد درکت کرد الانم تو درکش کن. در عین حال هم تلاش کن که اصولی و با کمک راهنمایی کارشناس این عوارض و به نوعی دوران نقاهت بعد از صانحه رو به خیر و خوشی و سلامتی بگذرونین و ازش عبور کنین.
    http://www.hamdardi.net/thread-26620.html
    این تاپیک هم بد نیست برای ارامش فکر به طور کلی. اما اینجا راهنمایی بگیر.
    همونطوری که دوستان گفتن اتفاق کمی نبوده. پس به خودت و شوهرت برس.



    به نظر من الان تنهایی نرو روانشناس. همینجا اشتراک بگیری بهتره کارشناسای اینجا دلسوزن راهنماییت می کنن.
    روانشناس هم بعدا نیاز بود با شوهرت می ری.
    حمایت همدیگه رو داشته باشین.
    اگه واسه اشتراک سوال داشتی اینجا پست 22 توضیح دادم:
    http://www.hamdardi.net/thread33548-3.html

    موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : چهارشنبه 08 مرداد 93 در ساعت 19:19

  17. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    hamta-tanha (پنجشنبه 09 مرداد 93)

  18. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    بعد از اون اتقاق اصلن پیش روانشناس یا روانپزشک نرفتی؟با یا بی شوهرت برو

    اگر لازم بود اونم بیاد خودشون بهت می گن.

    حتمن خانم باشه.مینوش ببحشید مخالفت نطر دادم.


  19. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    hamta-tanha (پنجشنبه 09 مرداد 93), meinoush (پنجشنبه 09 مرداد 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.