به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 71
  1. #51
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array
    بهار عزیز

    نمی دونم درست فکر میکنم یا نه...

    ولی به نظر من کار نادرست کردی که بچه را نرفتی ببینی و حتی به شوهرت اصرار کنی و بچه را پیش خودت

    برای مدتی نگهداری

    این کار باعث میشد همسرت هم در خلوت بیشتر به شما و دخترش فکر کند.

    شما داری از بچت چشم پوشی میکنی و حتی احساسات مادریت رو خداگاه یا ناخودآگاه نادیده میگیری

    از اونطرف به شوهرت اس ام اس میفرستی و اصرار میکنی و تمایل قلبی داری به آشتی......

    آخر عزیز سیاست زنانه ات کجاست؟؟؟؟؟

    شما با محبت و در آغوش کشیدن دخترت و بدون هیچ اصرار و پیامی به همسرت، بصورت ناخود آگاه به همسرت و خانواده اش

    این پیغام را میدادی که من (بهار) بهترین گزینه برای مادری بچه و نوه تان هستم .....

    بامن کنار بیاید - با من لجبازی نکنید - با اعصاب و روان مادر و پرستار تکه جانتان بازی نکنید.....


    آخر شما در مسیری که میتوانی امتیازی کسب کنی تیر خلاص میزنی

    بعد بر خلاف احساسات زنانه و تمایلات مردانه که دنبال ناز کردن و کنار کشیدن یک خانم است

    اس ام اس و پیام تمایل به ادامه رابطه را داری ....

    آخر چه رابطه ای ؟؟؟ که در آن همسر و خانواده او نسبت به شما و احساسات متغیرتان هر روز پر از شک و تردید میشوند.

    من می دانم که همسرت و خانواده اش هم در گذشته بی تقصیر نبودند ولی شما باید 50 درصد سهم خود را اصولی

    و درست بازسازی کنید و روی موج احساسات متغیر سوار نباشید تا لا اقل در آینده به خود مدیون نباشید.

    مطمین باش در مقابل قدمهای درست شما آنها هم مجبور میشوند قدمهای اصولی تری بردارند

    موفق باشی
    ویرایش توسط sanjab : یکشنبه 05 مرداد 93 در ساعت 23:28

  2. 5 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    Nilofar mordab (دوشنبه 06 مرداد 93), مقیمی (دوشنبه 06 مرداد 93), مهربونی... (شنبه 11 مرداد 93), zendegiye movafagh (شنبه 11 مرداد 93), بالهای صداقت (شنبه 11 مرداد 93)

  3. #52
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    همه حرفهایی که زدید قبول مال وقتیه که بچه منو بشناسه
    من هرهفته زنگ میزدم اصرار والتماس که بچه رو بیاره ببینم ولی نمی آورد اقدام قانونی هم نکردم چون برام سخت بود زجرآور بود که بخواهم ببینم بچه با گریه میاد بغلم با گریه ازم جدا میشه
    کیه که تحمل گریه بچه اش رو داشته باشه ولی پنجشنبه میشینیم باهم حرف میزنیم برای طلاق توافقی چون گفت ازم متنفره هیچ راهی هم نداره البته اول گفت اگه استعفا بدی قبول میکنه برای ادامه زندگی ولی بعد که من سفت ایستادم گفتم قبول استعفا میدم زد زیرش گفت اشتباه کردم نمیخوامت


    با اینکه برام سخته ولی دارم فکر میکنم شرایط طلاق توافقی رو چی بزارم و برای بچه چه تصمیمی بگیرم چون گفت که بچه تازه آروم شده و به مادرش عادت کرده باز بخواهی ازش جداش کنی ضربه میخوره راست میگه حرفش رو قبول دارم

    یه جوری میگفت ازم متنفره که خودم خجالت کشیدم گفت چرا میخواهی خودتو آویزون و آواره شهر غربت کنی

    داری سرکارتو میری پیش خانوادت هم هستی میخواهی بیای اینجا که چی من که نمیزارم بری سرکار بچه هم که نمیارم اصلن راه نمیدم تو خونه نفقه ات رو میدم مهریه هم که ماهی دویست بیشتر نیست میدم ولی اذیتت میکنم

    با هر دوست دارم من میگفت ازت متنفرم
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  4. #53
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 24 مرداد 93 [ 22:12]
    تاریخ عضویت
    1390-1-04
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    3,467
    سطح
    36
    Points: 3,467, Level: 36
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    386

    تشکرشده 356 در 119 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام بهارخانم
    من پیگیر تاپیکتون هستم امیدوارم به نتیجه خوبی برسه.
    نکته ای که به ذهن من میرسه اینه که شما بایدبیشتر از احساساتت کمک بگیری در برخورد با همسرت تا عقلت.
    شما عقلانی برخورد میکنی اما از احساسات تنها دوست دارم را به ایشون منتقل میکنی.
    سعی کن با حرفات و رفتارت ایشون را به وادی احساساتش بکشونی
    مثلا وقتی رفتی بچه رو ببینی با حسرت آیدا را خطاب قرار بده و بگو:
    قبلا که پدرت پیشم بود احساس اطمینان و امنیت داشتم
    اطمینان از اینکه یه مرد واقعی تکیه گاهمه و کنارش ارامش داشتم اما حیف.
    چقدر خوبه ادم قدر نعمت هایی رو که خدا میده بدونه. اون موقع نفهمیدم حالا میفهمم مرد خوب داشتن یعنی چی.
    مردی که همه جوره واسه اسایش زن و بچش تلاش میکنه
    مردی که نمیزاره زن سختی کارکردن رو به جون بخره چون خودش را مسوول تامین رفاهش میدونه
    اما صد حیف که قدر ندونستم...

    کمی حس اقتدار و عزت نفس را در همسرت زنده کن انشالله که جواب بده
    انقدر هم مستقیم نگو بهش دوست دارم
    چون مردها از این واژه اونقدر لذت نمیبرن که ما زنها میبریم
    اونها بیشتر دنبال اقتدارن
    موفق باشی

  5. 2 کاربر از پست مفید سبزه تشکرکرده اند .

    Nilofar mordab (دوشنبه 06 مرداد 93), مهربونی... (شنبه 11 مرداد 93)

  6. #54
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    115
    Array
    بهار به نظر خودت وقتی مهریه مشخص شده و همسرت میخواد بده و بچه هم پیش همسرت هست

    و میخواد بازم پیشون باشه و حق طلاق هم با مرد هست چرا همسرت از حقوق قانونی خودش استفاده نمیکنه
    و شما رو طلاق نمیده؟

    چرا دنبال طلاق توافقی است؟؟

    چرا حق سلب شغل و انتقالی برای شما میگیره بعد مسیر دیگری رو میره و دنبال طلاقی است که توافق شما در اون باشه؟

    چرا مسیر قانونی طلاق رو چند ما پیش پیگیری نکرد و مرتب از این مسیر به مسیر دیگری می رود؟؟؟

  7. 3 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    Nilofar mordab (دوشنبه 06 مرداد 93), مقیمی (دوشنبه 06 مرداد 93), بالهای صداقت (شنبه 11 مرداد 93)

  8. #55
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    فکر کنم بخاطر بار مالی اش باشه که طلاق نمیده
    خودش گفته میخواهم انتقام بگیرم کاری میکنم التماسم کنی تا طلاقت بدم

    ولی ته دلم یه حسی دارم نمیدونم چرا احساس میکنم دوستم داره دلش نمیاد طلاق بده شاید دارم خودمو گول میزنم

    - - - Updated - - -

    فکر کنم بخاطر بار مالی اش باشه که طلاق نمیده
    خودش گفته میخواهم انتقام بگیرم کاری میکنم التماسم کنی تا طلاقت بدم

    ولی ته دلم یه حسی دارم نمیدونم چرا احساس میکنم دوستم داره دلش نمیاد طلاق بده شاید دارم خودمو گول میزنم

  9. #56
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    بهار جان،

    الان که می گی نسبت به بچه هم احساسی نداری و خیلی اذیت نمی شی،
    یه مدت رهاشون کن.

    بهار به شوهرت یه کم فرصت بده.
    عصبیه، ناراحته، سرگردونه ..... یه مدت کاری بهش نداشته باش تا آروم بشه.

    چرا اینقدر به دست و پاش می پیچی؟

    هنوز نمی دونه می خواد چیکار کنه.
    تصمیم نگرفته.
    اگر رهاش کنی، شاید در آرامش تصمیم بهتری بگیره.

    این تماسها و بحثها باعث می شه حرفهایی زده بشه که نباید.
    الان می گه هر جور شده طلاقت می دم، اذیتت می کنم، به التماس می اندازمت و ....
    فردا اگر هم نخواد این کارها را بکنه، چون بارها گفته و نمی خواد برخلاف حرفهاش کاری کنه، از روی لجبازی و ناراحتی انجامش می ده.

    به نظر من شوهرت قلبا مهربون و عاطفیه.
    الان هم برای همینه که اینقدر در عذاب و سرگردونیه.
    خیلی رنجیده.

    کاش یه مدت کاریش نداشته باشی.
    حتی اگر به طلاق هم رسید، حداقل بدون کینه و خصومت باشه.

    امیدوارم به آرامش برسید
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. #57
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    شیدا جون یه مدت بود کاری به کارش نداشتم
    نه اس میدادم و نه زنگ تقریبا دو هفته شاید بیست روز تا اینکه برای دومین بار اومد اداره مون
    باز منو درگیر خودش کرد مدیر هم که با انتقال من موافقت کرد تصمیم گرفتم بجای اینکه با لج برم مامور ببرم برم خونه مون باهاش حرف بزنم و آشتی کنان برم ولی متاسفانه نتیجه نداد
    من طبق حکم دادگاه باید برم شمال ولی نمیخواهم با لج باشه

  11. #58
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    بازم اومد اداره

  12. #59
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 00:58]
    تاریخ عضویت
    1393-2-06
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    4,960
    سطح
    45
    Points: 4,960, Level: 45
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 190
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    143

    تشکرشده 263 در 86 پست

    Rep Power
    25
    Array
    مگه قرار نبود راجع به شرایط طلاق صحبت کنید؟!!

  13. #60
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    اومد اداره و داد وبیداد و تکرار حرف خودش که باید استعفا بدی
    و من گفتم اگه استعفا بدم چه ضمانتی دارم که زندگیمون خوب شه اونم گفت من به کسی ضمانت نمیدم یا استعفا تو همین الان بنویس یا اینکه قانون تکلیفمون رو مشخص میکنه منم گفتم قانون گفته من توی شمال میتونم کار کنم گفت من در رو قفل میکنم نمیزارم بری یا میام اونجا هرروز بسط میشینم تا اخراجت کنن و یکدندگی کرد

    برای حکم تمکین که تو دعوای قبلی گرفته بود اجراییه گرفته منتظرم از طریق دادگاه دعوتمون کنن بریم احتمالا تا ده دوازده روز دیگه نامه اش میاد حکم دادگاه که اومد منم انتقالیمو میگیرم و میرم شمال توکل بخدا یا درست میشه یا همونطور که خودش گفته دیوونه ام میکنه


 
صفحه 6 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.