به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33
  1. #11
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,051
    امتیاز
    146,648
    سطح
    100
    Points: 146,648, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,651

    تشکرشده 35,973 در 7,399 پست

    Rep Power
    1091
    Array


    شما روحیه طلبکاری آن هم برای آنچه که مقدمه توجهت به آن گناه آلود است را کنار بگذار ببین حالت چطور می شود

    این همه آسمان ریسمان در مورد دعا نهایت حرفت می شود اینکه یک خواسته و یک نفر و ...... یعنی تنها خواسته ات از خدا آن دختر و ...... اصلاً دعا را به قصد او آغاز کرده ای دعا کردن را با عشق او و برای او داشته ای و اینگونه اصل دعا را گره زدی به او که وقتی در رابطه با او ناکام ماند دعا هم به تبع آن برایت نامتبوع شده که اثرات رفتارها و عملکرد احساس محوارنه هست از طرفی رویه و روند شما شرک خفی بوده که با وحدانیت خدا منافات دارد و این یعنی عدم سناخت آنکه از او درخواست می کنی تا جایی که از او خواسته ای و قبله ات دیگری بوده ، برو ببین در خصوص شرک و اثر آن بخصوص شرک خفی چه ها می شنوی ..... از جمله اینکه موانع رحمت الهی هست آن هم بخاطر اینکه بطور طبیعی ما را از مسیر اصلی خارج می کند و سرویس دهی ها در مسیر هست نه در بیراهه . شما وقتی سفر مثلاً تابستانی می روی فرض کن که اعلام کرده اند در مسیرهای مسافرت فلان خدمات را برای مسافرین قرار داده اند که می توانند بهره مند شوند و شما از مسیر انحرافی و به عبارتی از بیراهه می روی آنوقت گله مند می شوی که چرا در این بیراهه خدمات دهی نیست ، تابلوهای راهنما نیست و ....

    وقتی راهی و خواسته ای و روشی و نیتی و برنامه ای در مسیر درست نباشد نباید انتظار دریافت الطاف را داشته باشیم این بسیار طبیعی هست حکایت این دعاهای بی اجابت ، حکایت گناه و تأثیرش در عدم اجابت و ... اینها هست .

    متأسفانه شما خدا را نشناخته ای و حتی کلام امام را که به این تصریح دارد را هم زیر سئوال می بری و خود را دانا تر از امام می دانی در حالیکه طبیعی هست که گناه یعنی بیراهه یعنی از مسیر درست اوت شدن و طبیعی هست که گناهکار از خدمات و الطافی که در مسیر هست خودش خود را بی بهره می کند و شما کلام امام را طوری دریافت کرده ای که گویی خدا لج بازیست که وقتی بنده ای خطا می کند می گوید حالا که این کار را کردی من هم دعایت را اجابت نمی کنم . شناخت شما این است و این نه تنها شناخت خدا نیست بلکه تصور ناروا هست .


    وقتی قطع و یقین می گویی می دانم خدا به من اعتنا ندارد و هزاران نعمت و رفع بلا در زندگیت از سوی او را نادیده می گیری یعنی ظن بد یعنی بد گمانی به خدا و یعنی ندیدن منعم بودنش و ..... شناخت شما این است در حالی که
    اگر خدا را درست بشناسی اصلاً شکل دعا کردن و هدف و مسیر دعا کردنت طور دیگری خواهد شد .

    آیا شما یقین کامل داشتی که این وصال و این دختر و شما در زندگی حتماً به خوشبختی و خیر می رسید ؟ آیا شما از آینده خبر داشتی و مطمئن بودی که ازدواجت با او حتماً منجر به تداوم و خیر می شد ؟؟ چرا فکر نمی کنی خدا بلا از شما باز گرفته ، چرا فکر نمی کنی لابد خدا می داند برای هم مفید نیستید ....

    چرا خود را داناتر از خدا می دانید و اجابت نشدنتان را لج بازی و بی توجهی او می دانید یعنی صفاتی که در خدا راه ندارد یعنی شناخت غلط از خدا فقط به خاطر اینکه خواسته شما اجایت نشده در آن وقت و به آن شکل و حالا هم که زمینه فراهم شده در وقتی دیگر و در شرایطی دیگر سر باز می زنید برای اقدام و متکبرانه می گوییددختری که .... را نمی خواهم یا اصلاً من هرچیزی را وقتی دارم بهش می رسم را دیگر نمی خواهم ، خودتان اشکالاتتان را اینگونه فریاد می زنید اما به خودتان نپرداخته باز هم .....

    من مطمئنم که اگر شما به این دختر می رسیدید و به اختلاف و مشکل در زندگی بر می خوردید آنوقت می آمدی اینجا و می گفتی که چرا باید خدا او را سر راه من قرار می داد ؟چرا خدا خواسته مرا وقتی می دانست برای من ضرر دارد اجابت کرد ؟ من مطمئنم شما چنین هستی چون روحیه شما یک روحیه مقصر بین هست و طلبکار ، چنانکه در جنبه های دیگر زندگی برای ناکامی ها یا هر ناملایمتی می گردی مقصری بیرون از خود پیدا می کنی ....

    از شما می پرسم چرا فکر نمی کنی اون دختر لازم بوده یک تجربه ازدواج ناموفق می داشته تا بعدش با شما بتواند زندگی خوبی داشته باشد و لذا الآن برای شما مناسب هست و شما اه و پیف می کنی که نمی خواهم چون یک بار ازدواج کرده و جدا شده ......

    از محور خودخواهی در بینش و نگرش و رفتارتان بیرون بیایید البته این خودخواهی و غرور شما همراه با یک جهل فرورفته در لباس آگاهی هست که کمین گاه مؤثر شیطان هست و شما متأسفانه در دامش گرفتار شده ای .

    چرا مدتی خود را نمی سپاری به زلال آگاهی بخش کتابهایی که به شما معرفی کردم و ..... ؟

    هر وقت حال و احوال رمانتیک یقه شما را می چسبد و سر می زند به برانگیختگی نیازهای جنسی و عاطفی چنین می شوی که از مسیر به اوت می روی و .... این وضعیت یک دور تسلسل باطل و به مرور داغان کننده است که اگر ذهن خود را در تسلط نیاورید از پرسه زنیهای خیالبافانه رهایی ندارید و از این دور خود چرخیدن .





  2. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    achilis (سه شنبه 07 مرداد 93), Dreams end (دوشنبه 06 مرداد 93), meinoush (یکشنبه 12 مرداد 93), تنهاخدا (سه شنبه 07 مرداد 93)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    در خصوص شرک و اثر آن بخصوص شرک خفی چه ها می شنوی
    من قبلا به شرک پرداختم و خیلی هم در مورد شرک خفی بحث کردیم ،همه انسانهای روی زمین به جز معصومین نسبت به خدا شرک خفی را دارند.دعای من برای رسیدن به یک دختر شرک نیست بلکه از روی نیاز و احساس هست.
    متأسفانه شما خدا را نشناخته ای و حتی کلام امام را که به این تصریح دارد را هم زیر سئوال می بری و خود را دانا تر از امام می دانی در حالیکه طبیعی هست
    من کلام و علم معصومین رو زیر سوال نبردم ، منظور حرف من این بود که حدیث های نقل شده شامل حال من نمی شود.احادیثی که از امامان معصوم روایت میشود برای احوال همه اشخاص نیست.
    شما کلام امام را طوری دریافت کرده ای که گویی خدا لج بازیست که وقتی بنده ای خطا می کند می گوید حالا که این کار را کردی من هم دعایت را اجابت نمی کنم .
    اگر بحث عدم اجابت دعا به گناه متصل شود ، خوب معلوم است که فرد چنین فکری میکند .کلام چون گناه کردی دعایت را اجابت نمیکنم یک مطلب لج گونه هم هست.البته من چنین فکری نکردم که خدا با من لج میکند چون میدانم خدا صفات بد و زشت ندارد و کاملا بی نیاز است.
    وقتی قطع و یقین می گویی می دانم خدا به من اعتنا ندارد و هزاران نعمت و رفع بلا در زندگیت از سوی او را نادیده می گیری یعنی ظن بد یعنی بد گمانی به خدا و یعنی ندیدن منعم بودنش و ..... شناخت شما این است در حالی که اگر خدا را درست بشناسی اصلاً شکل دعا کردن و هدف و مسیر دعا کردنت طور دیگری خواهد شد .
    من همان چیزی را میگویم که میبینم و برایم اتفاق افتاده حالا اون چه از طرف خدا باشه چه از طرف مردم.من چندین سال به خاطر مشکلم دعا کردم و خدا هیچ جوابی بهم نداد و مشکلم بر طرف نشد ، حالا شما انتظار دارین من بیام چی بگم ، بگم خدا خیلی در حقم لطف کرد که مشکلم رو حل نکرد،دیگر الطاف خداوند به جای خود ولی وقتی من تشنه ام و نیازم اب هست اگر غذا هم بهم بدهی برای من کارساز نیست چون من تشنه هستم.
    آیا شما یقین کامل داشتی که این وصال و این دختر و شما در زندگی حتماً به خوشبختی و خیر می رسید ؟ آیا شما از آینده خبر داشتی و مطمئن بودی که ازدواجت با او حتماً منجر به تداوم و خیر می شد ؟؟ چرا فکر نمی کنی خدا بلا از شما باز گرفته ، چرا فکر نمی کنی لابد خدا می داند برای هم مفید نیستید ....
    به نکته جالبی اشاره کردین ، لطفا به این چند تا سوال من پاسخ بدین
    1-اگر خیر من در ازدواج با دختره نبود ، اصلا چرا در مسیر زندگی من قرار گرفت با وجود اینکه خدا میدانست من خیلی دعا و التماس خواهم کرد؟
    2-خدا میدانست من نوعی احمق و نادان و گناهکار برای رسیدن به دختره ده سال دعا خواهم کرد و ده سال به معصومین و امامان رو خواهم انداخت و در اخر هیچ جوابی دریافت نخواهم کرد پس چرا گذاشت چنین اتفاقی بیافته؟
    3-اون دختره به مصلحت من نبود باشه قبول ولی ایا هیچ جایگزینی نباید به جای ان باشد؟مثلا خدا بگه این افریده بی عقل من ده سال دعا کرده به معصومین رو انداخته کس و کاری هم نداره خودش هم ناتوان هست،به من هم امیدوار هست بهتر نیست یه جوابی و یا یه جایگزینی وارد زندگیش کنم تا اروم بشه؟

    از شما می پرسم چرا فکر نمی کنی اون دختر لازم بوده یک تجربه ازدواج ناموفق می داشته تا بعدش با شما بتواند زندگی خوبی داشته باشد و لذا الآن برای شما مناسب هست و شما اه و پیف می کنی که نمی خواهم چون یک بار ازدواج کرده و جدا شده ......
    من یک مرد هستم ، دوست ندارم زنی رو که به همسری انتخاب میکنم قبلا دستش تو دست یه مرد دیگه بوده باشه و قبلا روابط عاشقانه و .... با یک مرد دیگر داشته باشه.
    من قبلا دست هیچ زنی رو لمس نکردم،با هیچ زنی رابطه دوستی انچنانی نداشتم،حالا این توقع زیادی هست که من دوست دارم همسرم یک زن طلاق گرفته نباشه.
    از محور خودخواهی در بینش و نگرش و رفتارتان بیرون بیایید البته این خودخواهی و غرور شما همراه با یک جهل فرورفته در لباس آگاهی هست که کمین گاه مؤثر شیطان هست و شما متأسفانه در دامش گرفتار شده ای
    شاید شما راست بگین،اما تمام حرف من اینه که من در دو جا اشتباه کردم و بهش معتاد شدم یک عاشق شدن در دوران نوجوانی و دوم دعا کردن برای رسیدن به او.
    اشتباه اولم باعث اشتباه دومم شد و مقصر این اشتباهات خانواده خودم هستند خانواده ام در دوران نوجوانی و بی عقلی من مواظب من نبودند و من رو رها کرده بودند.
    الان دیگه از اشتباهات خودم خسته ام ومیخوام کنارشون بذارم دختره رو چه من بخوام و چه نخوام کنار گذاشتم اما دعا رو نتونستم.
    اگر مادر من زنی مثل شما بود الان من حالم خیلی خوب بود و الان با مشکل مواجه نبودم.این هم عدالت دنیاست بعضی ها مادری مثل شما دارند و بعضی ها مادری مثل من
    چرا مدتی خود را نمی سپاری به زلال آگاهی بخش کتابهایی که به شما معرفی کردم و ..... ؟
    من دردم یه چیز دیگه است،من تنهام ، من یه شکست خورده ام،من یه نا امید از دعام ، من یه بی جوابم،امروز اخرین روز از ماه رمضان بود ، تو این ماه خیلی تنها بودم هم موقع سحر هم موقع افطار و این خیلی عذابم میده خصوصا خواب های اشفته ای که تو این ماه دیدم.اون کتابها حرف هایی رو از خدا می زنند که من هیچ وقت اونا رو از خدا ندیدم.خدا برای من اون طوری که کتابها گفتند نبوده.
    خدا از یه پسر تنها و شکست خورده چه انتظاری داره،میخواد به خاطر همه بدبختی هایی که دارم سجده شکر کنم،بگم خدایا ممنونم . بگم خدایا هیچ کس مقصر نیست جز خودم.
    تربیت یک بچه از جونش هم مهمتره .
    بعد یازده سال دعا و زجر و عذاب بگم دختره صلاح من نبوده ،پس اون همه گریه و زاری اون همه شکنجه و عذاب اون همه شب بیداری ها اون همه التماس ها اون همه زیارت ها بیهوده بوده.
    هر وقت حال و احوال رمانتیک یقه شما را می چسبد و سر می زند به برانگیختگی نیازهای جنسی و عاطفی چنین می شوی که از مسیر به اوت می روی و .... این وضعیت یک دور تسلسل باطل و به مرور داغان کننده است که اگر ذهن خود را در تسلط نیاورید از پرسه زنیهای خیالبافانه رهایی ندارید و از این دور خود چرخیدن .
    میگن یه کسی رفت به کد خدا گفت من میخوام بغل اون کوه یه خونه بسازم ،کد خدا هم هیچی نگفت و یارو رفت و بعد چهار ماه کار کردن خونه اش رو ساخت وقتی خواست وارد خونه بشه یکی از احالی گفت وارد اون خونه نشو گفت چرا گفت تو خونه ات رو بغل کوه اتشفشان ساختی. برگشت گفت چرا همون اول نگفتی گفت خودت باید بررسی میکردی ، مرد گفت حالا من از روی نادانی بررسی نکردم چرا شما سکوت کردین.

  4. #13
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,051
    امتیاز
    146,648
    سطح
    100
    Points: 146,648, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,651

    تشکرشده 35,973 در 7,399 پست

    Rep Power
    1091
    Array
    شما چنان می گویی چرا خدا سر راهم قرار داد ، چرا ال کرد چرا بل کرد ، چرا فلان نکرد چرا بهمان نکرد که گویی انسان موجودی مثل سایر موجودات بدون اختیار و اراده هست و می بایست همه چیز را خدا برایش اتومات تنظیم کند .

    شما گرفتار خیالات و سفسطه های ذهنتان هستید و البته اسیر احساس محوری و نیازهایی که به طور معقول برای تأمینش تلاش نمی کنید و می خواهید با دعا امکان تأمینش سر راهت قرار گیرد و حرف از تلاش و زحمت که می شود از دعاها و نذر و نیازهایتان می گویید که چندان هم زحمتی ندارد آنگونه که شما پر زحمت توصیفش می کنید .این شیوه و انتظار با اصل خلقت انسان و هدف آن منافات دارد . اگر بگوییم شرایط ازدواجت را فراهم کن بعد بگرد و بسپار تا دختر مناسب را پیدا کنی حرفهایی و توجیهاتی می آوری که حاکی از آن است که نمی خواهی چنین کنی و می رسی به بیاناتی که نشان از آن می دهد که می خواهید یک روند رمانتیک خود به خودی برایتان پیش آید و با همان پیش آمده رمانتیک به ازدواج برسید ....
    روند ذهنی شما برای چندمین بار هست که می گویم درست نیست و شما را به جایی نمی رساند جز آفت دیدن حتی در جهت ترک دعا ..... مطمئنم اگر دیگر دعا هم نکنید می آیید و تاپیکی باز می کنید که من تنهام از تنهایی خسته شدم من کسی را می خواهم که ...... و این یعنی مشکل شما با دعا نکردن هم حل نشده یعنی ریشه مشکل شما دعا و عدم استجابتش نیس
    ت اما متأسفانه شما مقاومت می کنید و نمی پذیرید و راه کار به کار نمی گیرید و ...... روشتان در روند مشاوره هم جدل هست آن هم نه جدل احسن بلکه جدل سوفیسطانه که در واقع ضررش هم به خودتان بر می گردد که آن هم نه تنها حل نشدن مشکل هست که پیچیده شدن آن است . فرض که با آنالیز صحبتهای بنده یا هرکس دیگری که راهنماییش باب میلت نیست توانستی حرف خود را غالب کنی ، به چه خواهید رسید ؟ چه مشکلی از شما حل می شود ؟

    ما در طول شبانه روز با ده هاپدیده و آدم مواجه می شویم ، این تمایلات ما ، ذهن ما ، گرایشات و علائق ما هست که یکی یا تعدادی از این پدیده ها را برای ما بولد می کند و مورد توجه ما قرار می گیرد اگر باب میلمان نشد بگوییم خدا چرا سر راهم قرار داد و خدا می دانست من فلانم و بهمانم و .... بعد همه آدمها هم مثل شما فکر کنند و هرکس در رابطه با بعضی پدیده های مورد توجه اش به هر دلیل (یا کوتاهی خودش یا عدم مصلحت ) به خواست دلش نرسد و بگوید درست و منطقی این است که اینرا خدا قرار نمی داد .... به نظر شما دیگه پدیده و آدمی می ماند که بخواهد باشد؟ اصلاً سنگ روی سنگ بند می شود .... حرف شما تنها در خصوص موجودات بی اختیاری که به طور سیستمی روندی را طی می کنند می تواند صادق باشد تازه آنهم چرخه ای جالب دارد و رفتار شناسی موجودات دیگر نشان می دهد که حتی انتظار شما در مورد آنها هم محل پیدا نمی کند چه رسد به انسانها .....

    کمی در مورد نگرش و تفکرات و ان قلتهای خود به خدا بدور از خودمحوری و خودخواهی و خود میان بینی و با وسعت نگرش و دیدی باز تر ان قلت وارد کنید و خود را و افکارتان را مورد استدلال منطقی نه سفسطه قرار دهید که لازمه اش این است که در رابطه با خود نقش دادستان را داشته باشید نه وکیل مدافع تا بتوانید به حقیقت حقه برسید و به خودتان کمک کنید


    حتی در خصوص کلام معصوم ظاهر را می گیرید و ان قلت وارد می کنید و وقتی حقیقت محتوی به شما گفته می شود حرف از برداشتی که از ظاهرش می شود کرد می زنید وای به حال ما به عنوان مشاور که دیگر طبیعی هست به عمق حرف و راهکارهایمان نمی روید و توجه نمی کنید و البته نمی خواهید چنین کنید چون تا سخنی از ما می شنوید ذهنتان در پی واکنش دفاعی و تأیید و توجیه خود و انباشته های ذهنتان هست و احیاناً جایی که نمی شود رد کنید مقصری برای وضعیتتان را پیدا کردن .... پدر و مادر هر کوتاهی ای در روند تربیت بچه هم کرده باشند که از قصور است نه مقصر بودن و به هیچ وجه به این معنا نیست که راه اصلاح آن و تغییر برای خود فرد نیست که اگر چنین بود عدالت نبود بلکه کسی که از دل کاستی ها بیرون می آید و خود در پی خود ساختن می رود پخته تر و رشد یافته تر و بالنده تر و مقاوم تر از کسی هست که صرفاً دیگری اورا پرورش داده حتی کسانی که در شرایط به اصطلاح مطلوب بزرگ شده اند مواجه با تلاطم ها خواهند شد تا بهره بگیرند برای خودساختگی و قوت بیشتر.... باب هدایت و راهنمایی خدای متعادل هیچ وقت بسته نیست و گذر شما به همدردی مؤیدی برای آن است اگر نخواهید بهره بگیرید و خود خود را بسازید گرفتار خود کرده ها می شوید چنانکه شده اید با آنچه در رابطه با آن دختر سرتان آمده که در پیام خصوصی توضیح دادم در پاسخ سئوالتان که آیا خدا خواسته او سر راهتان قرار گیرد و .... ( دوباره بخوانیدش ) و توجیه پدرم و مادرم و حتی توجیه مقصر شیطان بود هم از شما پذیرفته نیست که او هم حتی روز جزا وقتی گرفتاران عذاب می گویند خدایا مقصر شیطان بود که گولمان زد فریاد بر می آورد که من فقط دعوت کردم به بدی اجبار نکردم و کسی را به زور نکشاندم شما خودتان اجابت کردید و حتی به بعضی می گوید شما دست مرا هم از پشت بسته بودید ( یعنی از من شیطان تر بودید ) پس بجای مقصر کردن پدر و مادر و شرایط و .... خدا ، سهم خود را بپذیرید و در حق خود دادستان باشید و در پی تغییرات مثبت خود باشید که خیرش برای شماست . باور کنید که من برای همین لحظاتی که برای شما وقت می گذارم و ذهن و جسم و فکر را به کار می گیرم نه انتظاری دارم ، نه مزدی دریافت می کنم و نه اصراری برای تغییر شما دارم و می دانید که از شما هم نه مطالبه ای داشته ام و نه دارم ..... بلکه یقین دارم این از سوی خداست که حضور ذهن و کشش و تمایل و فرصت و کلام به من می دهد و می دانم که من موقعیت وسیله بودن را یافته ام و از این بابت منت پذیر او هستم و این هم تلنگری و فرصتی برای شماست برای یافتن راه درست و پیمودن آن که خود دانید که بهره ببرید یا همچنان خود را اسیر ذهن توجیه گر و سفسطه ساز و اسیر پسندتان بخواهید شما و پیامدهای این روند و ما و ادای آنچه خدایمان امکان داده ......





  5. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    Dreams end (سه شنبه 07 مرداد 93), meinoush (یکشنبه 12 مرداد 93)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    شما چنان می گویی چرا خدا سر راهم قرار داد ، چرا ال کرد چرا بل کرد ، چرا فلان نکرد چرا بهمان نکرد که گویی انسان موجودی مثل سایر موجودات بدون اختیار و اراده هست و می بایست همه چیز را خدا برایش اتومات تنظیم کند
    حرف من یه چیز دیگه است،من نمیگم خدا اتومات همه چیز رو تنظیم کنه و خیلی راحت سر راهم قرار بده و من هم نگفتم خدا این دختر رو سر راهم قرار داده،
    بذارید قصه خودم رو واضح تر بیان کنم تا ابهامی به وجود نیاد.
    خدا کیست؟به طور خلاصه خدا خالق همه جهان هستیست و خودش را به طور کامل برای انسانها معرفی کرده. خدا خالق هست، رازق هست، عادل هست و غیره...
    خداوند صفاتی دارد که هر کسی را به طرف خودش جذب میکند،خصوصا اینکه فرموده بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را این فرموده خدا بسیار وسوسه انگیز است . انسان را وسوسه میکند تا هر چی را که کم دارد از خدا بخواهد.خدا قدرتی غیر قابل توصیف و ثروتی تمام نشدنی دارد،هیچ کاری برای خدا غیر ممکن نیست .خدا محدود به زمان و مکان نیست.
    اول اینکه خوش به حال انسان که خالقی تمام عیار و همه فن حریف دارد و دوم خوش به حال انسان که خالقش گفته هر چه میخواهی طلب کن .
    انسانها وقتی متولد میشن نیاز به تربیت و شکوفایی دارند.
    پیشوای مومنان حضرت علی در نامه خود به پسر بزرگوارش امام حسن فرموده است همانا دل نوجوان همچون زمین اباد و اماده برای کشت است،که هر چه در ان کاشته شود بپذیرد پس من به تربیت تو در نوجوانی شتاب کردم قبل از انکه دلت سخت شود و شخصیت تو بر اثر گذر سن شکل پذیرد.
    پس نقس خانواده با این فرموده امام روشن شد
    .
    حالا خانواده من علاوه بر کم کاری های بسیار در تربیت من از دعا و اجابت خداوند چیزهایی گفته اند که من همه اونها رو باور کردم و فکر کردم خدا هر چه خواستیم را به ما میدهد و این باور در وجود من شکل گرفت و نتیجه اش چی شد من در دوره نوجوانی عاشق شدم و همون دختر رو تا دوره جوانی از خدا خواستم یعنی ده سال،بعد ده سال من به خواسته ام نرسیدم و ورق جدیدی از خداوند و اجابت دعا ورق خورد .
    الان من بعد از ده سال دعا به کجا رسیدم به میلیونها حدس و گمان در باره اینکه چرا خدا اجابتم نکرد.1-گناهانم باعث شد2-مصلحت نبود3-تلاش نکردم و غیره....
    من بچه بودم و حرف هایی رو که در مورد دعا گفتند رو باور کردم و این باور تو وجودم شکل گرفت. بهتر نبود خدا ده سال پیش زمانی که شروع به دعا کردم اگاهم میکرد و یا نمی گذاشت چنین اتفاقی برایم بیافتد.حالا چرا من این رو میگم چون صفات خداوند رو تو جوشن کبیر خوندم،چون خدا میدانست من به خاطر اون اطلاعات غلطی که در کودکی باور کردم چندین سال متوالی خدا را صدا خواهم کرد.

    شما گرفتار خیالات و سفسطه های ذهنتان هستید و البته اسیر احساس محوری و نیازهایی که به طور معقول برایش تلاش نمی کنید و می خواهید با دعا سر راهت قرار گیرد که این با اصل خلقت انسان و هدف آن منافات دارد .
    من منظورتون رو از تلاش نمی دونم چی هست واقعا نمی دونم،نمی دونم چطور باید برای یافتن دختر مورد نظرم تلاش کنم،راهایی رو که بلد بودم همه رو رفتم،و اینکه دوست دارید صدها مورد براتون بیارم که گفتند زنهای ما را خدا سر راهمان قرار داد؟دوست دارید همونایی که با همین روش من صاحب همسر و زندگی شدند رو نام ببرم همون هایی که کوچکترین تلاشی هم نکردند.همون هایی که همسرشون در مسیر زندگیشون قرار گرفت و خدا باعث اشناییشون شد،بزرگترین نمونه اش حضرت محمد و حضرت خدیجه،حضرت علی و حضرت فاطمه،.
    یعنی خدا نمی تواند باعث اشنایی که دختر و پسر که بهم میخورند باشد؟یعنی اگر خدا یک دختر را در مسیر زندگی من قرار دهد اختیار صلب کرده است؟با قوانینش منافات دارد؟
    میگویند خدا محبت ها را در دل می اندازد و به سمت هم میکشاند.یعنی دعای من با اختیار و با قوانین خدا منافات دارد؟یعنی سخت است خدا دختری رو در مکانی و یا جایی با من روبرو کند؟امام صادق فرموده است بند کفشتان و غذای نمکتان را هم از ما بخواهید اون وقت من قضیه به این مهمی که خیر هم هست رو از خدا خواستم قوانین دنیا بهم ریخت
    .
    به چه خواهید رسید ؟ چه مشکلی از شما حل می شود ؟
    من اینجا نیومدم خدا رو نقد کنم ، من یه مشکل داشتم و اونم این بود که به دعا معتاد شدم و از شما خواستم لطف کنید و بفرمایید چطور رها بشم.چون به این نتیجه رسیدم که من اهل دعا و خواستن از معصومین نیستم،خدا و معصومینش هیچ نیازی به من ندارندو اصلا برای انها مهم نیست که من از انها بخواهم یا نخواهم.هر کس جایگاه و لیاقتی دارد جایگاه و لیاقت من نه بهشت هست و نه دعا و زیارت.من چندین سال دعا کردم و انقدر شکنجه روحی شدم و انقدر ضرر مالی کردم که دیگر خسته شدم و دوست دارم برای ابد دعا را کنار بگذارم و به همین خاطر تو این انجمن پست ارسال کردم
    مطمئنم اگر دیگر دعا هم نکنید می آیید و تاپیکی باز می کنید که من تنهام از تنهایی خسته شدم
    نه برای تنهاییم تاپیک نمی زنم،اگر دعا رو بتونم بذارم کنار مشکل تنهاییم هم حل میشه . چون دعا میکنم و منتظر میشم تا خدا کاری کنه تنها می مونم و گرنه راه های زیادی برای پر کردن تنهایی هست،شاید راه های مناسب و درستی نباشن اما جواب گوی مشکل من هستند
    تنهایی من به خاطر حرف خداست چون گفته پاک دامنی کنید تا از فضلم بی نیازتان کنم.

    کمی در مورد نگرش و تفکرات و ان قلتهای خود به خدا بدور از خودمحوری و خودخواهی و خود میان بینی و با وسعت نگرش و دیدی باز تر ان قلت وارد کنید و خود را و افکارتان را مورد استدلال منطقی نه سفسطه قرار دهید که لازمه اش این است که در رابطه با خود نقش دادستان را داشته باشید نه وکیل مدافع تا بتوانید به حقیقت حقه برسید و به خودتان کمک کنید
    هیچ وقت فکر نمی کردم عاشقی ام اینقدر به من سختی دهد،چی فکر میکردیم چی شد.
    خیلی جالبه به امام رضا گفتم بعد رسیدن به دختره ماه عسل رو میام مشهد برا زیارت الان به جای ماه عسل دارم مشکلات روانی و روحیم رو حل میکنم و افتادم میون میلیونها مشکلات جور با جور.به حضرت فاطمه گفتم اگه به دختره برسم هر سال تو روز شهادتش نهار میدم الان پول نهار رو به روان شناس ها میدم.میگن ارزو بر جوانان عیب نیست همینه
    مجبورم وکیل مدافع خودم باشم چون همه ارزوهام به باد رفت.


    - - - Updated - - -

    من این رو دارم به خدا میگم
    اگه اجازه بدهی هر کسی مثل من باهات صحبت کنه و دعا کنه اخرش میشه همین ، خودت میشی مقصر و ما هم میشیم بی گناه،واقعا هم تقصر خداست دیگه از بس به ادم هایی مثل من رو داده که ما دور برداشتیم،خود خدا گفته با ادم بد و احمق همنشین و هم صحبت نشو اون وقت خودش شده هم صحبت ما.
    خدا نباید بذاره هر کسی دعا کنه،تو که میدونی من جنبه ندارم و میدونی جوابی برا من نداری چرا میذاری دعا کنم.

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام،
    اگه صادقانه دنبال جواب میگردی برو به لینکی که توی این صفحه گذاشتم و سخنرانی هاش رو گوش کن اگه با انصاف برخورد کنی جواب سئوالت رو انشاالله میگیری

    http://www.hamdardi.net/thread-34552.html#post342207

    - - - Updated - - -

    نکته دیگه هم اینه که باید بدونی اینه که خدا با اسباب و سنت هاش کار میکنه و اگر تو خودت رو در مسیر درست نبری (در مورد مسیر درست تحقیق و تفکر نکنی) نباید انتظار استجابتی رو داشته باشه که که ابزار اون رو خدا در جای دیگه ای تعبیه کرده،حضرت موسی(ع)بیمار میشوند و ا از خدا طلب درمان میکنن(منظورشون این بوده که خدا مستقیم و بدون اسباب ایشون رو درمان کنه)خدا به حضرت موسی میفرمایند من علم سلامت رو به حکیم آموزش دادم و داروی درمان درد ها رو همتوی گیاهان گذاشتم و تو هم که پیامبر من هستی باید از همین راه برای درمانت اقدام بکنی.

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    اگه صادقانه دنبال جواب میگردی برو به لینکی که توی این صفحه گذاشتم و سخنرانی هاش رو گوش کن اگه با انصاف برخورد کنی جواب سئوالت رو انشاالله میگیری
    سلام
    ممنون از راهنماییتون،اما جواب شما هیچ ارتباطی با سوال ارسالی من ندارد.
    نکته دیگه هم اینه که باید بدونی اینه که خدا با اسباب و سنت هاش کار میکنه و اگر تو خودت رو در مسیر درست نبری (در مورد مسیر درست تحقیق و تفکر نکنی) نباید انتظار استجابتی رو داشته باشه
    منظورتان از مسیر درست چیست؟خدا در کتابش فرموده بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را،و کسی که دعا میکند انتظار اجابت را نیز دارد.
    منظورشون این بوده که خدا مستقیم و بدون اسباب ایشون رو درمان کنه)خدا به حضرت موسی میفرمایند من علم سلامت رو به حکیم آموزش دادم و داروی درمان درد ها رو همتوی گیاهان گذاشتم و تو هم که پیامبر من هستی باید از همین راه برای درمانت اقدام بکنی.
    داستان من به طور کامل و مطلق با داستان حضرت موسی متفاوت هست.من وقتی مریض میشوم میرم پیش دکتر دارو میگیرم میخورم خوب میشم دعا هم نمیکنم.

    - - - Updated - - -

    خدا با اسباب و سنت هاش کار میکنه
    یازده سال پیش این رو نمی دونستم ، اگه میدونستم الان تو همدردی نبودم،الان هم که میدونم هیچ رغبتی به دعا ندارم

  9. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    از بی طاقتی و بی حوصلگی شما انتظار همچین جوابی رو داشتم


    «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً»
    بگو: اگر دعایتان نباشد پروردگارم به شما ارج و منزلتی ننهد. شما تکذیب کردید و این کار، گریبان‌گیر شما خواهد شد.


    شما چرا از اسما خدا فقط مجیب الدعواتش رو می بینید که تازه اسم ذات نیست و صفت ذات هست(یعنی مثل رزاق بودن صفتی است که وقتی خدا ذاتا خالق بود باید صفت رزاقیت هم به تبع اون داشته باشه).
    روزی ده مرتبه حداقل میگید(الحمد لله رب العالمین)یعنی خدا با صفت رب بودن به طور خاص می ستایید(حالا شما هی بگو چرا این نیست:الحمد لله مجیب الدعوات العالمین)اقتضاء ربوبیت خداست که چیزی روبه بنده اش بده که باعث تربیت اش هم بشه،خدا هم مثل پدر و مادر عاجز نیست که شما هی پاتو بکوبی زمین و خودزنی کنی تا از سر عجز چیزی رو که میخوای بهت بده.تازه مگه این وسط فقط تو بودی شاید اون دختر خانم هم یه دعایی یه جا کرده باشه که مستجاب شده و اثرش این بوده بین شما و اون وصل ایجاد نشه.(نه این که مستقیما گفته باشه خدایا مسیر من رو از این آقا پسر جدا کن بلکه دعایی کرده که یکی از اقتضائات اجابتش نرسیدن شما به هم بوده).شاید صد نسل قبل تر از شما یا این دختر خانم دعایی مستجاب شده که اثرش بر روی تقدیر شما این بوده.


    اصولا انتظار شما نابجاست که روشی میخواهید که دعا نکنید.مثل این است که کسی فلسفه نماز رو نمی دونه بعد بگه چون نمیدونم دیگه نماز هم نمیخونم(اگرچه نماز هم دعای مودبانه است)خوب برو دیدگاهتو درست کن و فلسفه اش روهم بفهم . این که نشد توجیه، مثل مشرک هایی که دلیلشون برای بت پرستی دیدن پدرانشون بر سر آیین بت پرستی بوده،خدا هم میگه مگه هدایت من نیومد حالا با سر بندازینشون توی جهنم.


    چرا تفکر درست چنین عبادت بزرگیه،چون به تمام زندگی جهت میده و همه اعمال در زیر سایه تفکر درست به سمت مقصد اصلی شون هدایت میشن.با تفکر میشه نیت عمل رو تصحیح کرد همون چیزی که پیامبر (ص)فرمودند نیت مومن برتر از عمل اون هست .
    من نگفتم برو به اون پست چیزی رو که من گفتم بخون، گفتم برو به لینکی که گذاشتم، تا انشاالله این جهت دهی در تفکرت ایجاد بشه که در شرایط استجابت دعا یه شرط خیلی بزرکتر از گناهکار نبودن و رعایت آداب دعا برای استجابت وجود داره.
    خدا اون دنیا توی شرمندگی عدم هدایت شما نمیمونه و هزار تا دلیل روشن تر از آفتاب برات میاره که چه جوری راه هدایت رو برات ایجاد کرده ولی خدا برای انسان کرامت قائله و به زور کسی رو به راه هدایت نمیفرسته.
    لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ

  10. کاربر روبرو از پست مفید hamed-kr تشکرکرده است .

    Dreams end (جمعه 10 مرداد 93)

  11. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    بگو: اگر دعایتان نباشد پروردگارم به شما ارج و منزلتی ننهد. شما تکذیب کردید و این کار، گریبان‌گیر شما خواهد شد.
    من خیلی هم دعا کردم اما خداوند ارزشی برای خواسته ام نگذاشت.من چیزی رو تکذیب نکردم.
    شما چرا از اسما خدا فقط مجیب الدعواتش رو می بینید
    چون نیاز به اجابت داشتم
    تازه مگه این وسط فقط تو بودی شاید اون دختر خانم هم یه دعایی یه جا کرده باشه که مستجاب شده و اثرش این بوده بین شما و اون وصل ایجاد نشه.(نه این که مستقیما گفته باشه خدایا مسیر من رو از این آقا پسر جدا کن بلکه دعایی کرده که یکی از اقتضائات اجابتش نرسیدن شما به هم بوده).شاید صد نسل قبل تر از شما یا این دختر خانم دعایی مستجاب شده که اثرش بر روی تقدیر شما این بوده.
    عجیبه،صد نسل قبل هم روی زندگی من اثر داره،چقدر حادثه جالبی بوده من دعا میکردم به دختره برسم ، دختره دعا میکرده به یکی دیگه برسه بعد این اتفاق به مدت یازده سال طول کشیده ،حالا خوبه خدا دعای یکیمون رو اجابت کرده.دختره با لیاقت بوده دعای اون رو اجابت کرده،شاید هم مادرش سر نماز دعا کرده خدایا دخترم رو خوشبخت کن خدا هم که میدونسته من یه ادم بی خودی هستم و خوشبختش نمیکنم اون رو نصیب یکی دیگه کرده.شوهر دختره هم انصافا ادم خوبی هست ، لیاقتش هم از من بیشتره.
    اصولا انتظار شما نابجاست که روشی میخواهید که دعا نکنید.
    من از دعا و اجابتش چند تا چیز فهمیدم اونم اینه که دعای هر کسی اجابت نمیشه،یک میلیارد شرایط برای اجابت دعا هست،دعا نمیتونه چیزی رو عوض کنه چون من دعا میکنم به یکی برسم اون یکی دعا میکنه به یکی دیگه برسه،من دلیلی برای دعا نمی بینم،عاشق شدیم کسی رو نداشتیم پناه بردیم به خدا که کمکمون کنه اما نشد،اگه خانواده ام کنارم بودند این قدر اسرار و خواهش خدا رو نمیکردیم حالا هم که دختره رفته دیگه دعا به چه دردم میخوره .
    من نگفتم برو به اون پست چیزی رو که من گفتم بخون، گفتم برو به لینکی که گذاشتم، تا انشاالله این جهت دهی در تفکرت ایجاد بشه که در شرایط استجابت دعا یه شرط خیلی بزرکتر از گناهکار نبودن و رعایت آداب دعا برای استجابت وجود داره.
    نه دعا میکنم نه میخوام شرایطش رو بدونم،نفهمی کردم عاشق شدم و دعا کردم
    خدا اون دنیا توی شرمندگی عدم هدایت شما نمیمونه و هزار تا دلیل روشن تر از آفتاب برات میاره که چه جوری راه هدایت رو برات ایجاد کرده ولی خدا برای انسان کرامت قائله و به زور کسی رو به راه هدایت نمیفرسته.
    میدونم نمی مونه،من هیچ وقت نمیگم که چرا هدایتم نکردی،خدا من رو به طرف دعا میبرد اما اجابتم نمیکرد خوب این خودش هدایت محسوب میشه دیگه

  12. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    جواب عنوان تاپیکتون که چطور بندگی خدا رو بکنید بدون اینکه خواسته دنیوی ازش داشته باشید: خوب فقط هر وقت رفتید به طرف دعا تنها خواسته اخروی ازش داشته باشید. احتمالا توی مفاتیح هم دیدید که بزرگان دین بیشتر دعاهاشون برای خواسته های اخروی بوده تا دنیوی. اینجوری انتظار اجابت در این دنیا در شما کم کم از بین میره و برای امور دنیاتون بیشتر دنبال امکانات دنیا یی می گردید تا دعا.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  13. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    Dreams end (شنبه 11 مرداد 93), فرشته مهربان (یکشنبه 12 مرداد 93)

  14. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 94 [ 15:52]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    2,310
    سطح
    29
    Points: 2,310, Level: 29
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    247

    تشکرشده 112 در 69 پست

    Rep Power
    28
    Array
    جواب عنوان تاپیکتون که چطور بندگی خدا رو بکنید بدون اینکه خواسته دنیوی ازش داشته باشید:
    خواسته های کوچک دنیایی من اجابت نمی شود،اونوقت خواسته اخروی داشته باشم،چقدر دلتون خوشه


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میتونم به خواستگارهای بعدی بگم بیان؟
    توسط آنیتا123 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 دی 93, 15:37
  2. شناخت بعد چهارم و تغییر نگرش به حیات کوتاه دنیوی
    توسط Kamelia-94 در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 31 اردیبهشت 93, 11:48
  3. شرایط توبه زنا و اثرات دنیوی و اخروی زنا
    توسط mosbatman در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 اسفند 92, 20:25
  4. کیمیاگر گفت : چه داستان زیبایی _ (سناریوی دیگر دوست داشتن)
    توسط asemani در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 تیر 92, 18:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.