به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array

    تفاوت مذهبی با خانواده همسر و بحران هویت مذهبی

    سلام
    یکی از مشکلاتی که با خانواده همسرم دارم و بسیار فاحشه و تاثیر گذار هست توی زندگیمون تفاوت مذهبی هست که بینمونه.
    من ادم مذهبی با خانواده ای مذهبی هستم اما خانواده همسرم صرفا ادمهای مقیدی هستن و مطلقا مذهبی نیستن.
    مهم ترین ملاک ها نشات گرفته از مذهبیات بود برای من در ازدواج و مفصلا در این خصوص سوال کردم از همسرم که همه چیز رو همونطور که من میپسندیدم جواب داد.(دست ندادن با نامحرم،عروسی جدا و...) و مفصلا با همسرم تمام سنگ هامو در خصوص دین و مذهب دونه دونه دونه واکندم. و بهش تاکید کردم که شرطم برای ازدواج نه عروسی انچجنانی و نه گرفتن فلان مدرک و نه .... مهم ترین شرطی که برات برای ازدواج می زارم اینه که حلال خدا حرام نکنی و حرام خدا رو حلال نکنی.
    بعد از عقدخیلی چیزها دقیقا برعکس از اب دراومد(عروسی مختلط خواهرش،خودش دست با نامحرم میداد، برلدرش مشروب میخوره،مطلقا هیچ کدوم از اطرافیان اهل نماز و روزه نیستن، به چادر پوشیدن من اون اوائل ایراد میگرفتن،سر اینکه چرا عروسیمون قاطی نیست یا من چرا با تمام مردهای نامحرم عکس نگرفتم بحث بود، و هزار مسئله دیگه توی این 7-8 سال، حتی وقتی بچه ای توی این خانواده دنیا میاد کسی اذان و اقامه بلد نیست که توی گوشش بخونه یعنی تا این حد) به شدت شوکه بودم و ناراضی از انتخابم و به شدت ازرده از همسرم بابت پاسخ هعای نادرستی که من دقیقا بر اساس اونها انتخاب کرده بودم و احساس میکردم فریب داده
    از همسرم که میپرسم و جواب هاش رو یاداوری میکنم بهش میگه من فکر نمکردم مهم باشه این چیزا.
    من خیلی زیاد رعایت میکردم در مورد همه چیز و به خودم سخت میگرفتم در خصوص رعایت مسائل دینی و اونا هم شدیدا جبهه میگرفتن.
    0اهسته اهسته من انگار کوتاه اومدم و کمال همنشینی در من اثر کرد.البته هنوزم رعایت میکنم ولی خیلی از مسائل دینی و رعایت اونها برام کامالا لوث شده.مثلا من خیلی مقید بودم که عکاس عروسیم خانوم باشه و روتوش رو حتما زن انجام بده اما احساس میکنم الان اگهدوباره میخواستم عروسی بگیرم انقد سخت نمیگرفبه خودم.

    احساس میکنم این خیلی بده.
    از بس توی ماه رمضون رفتم خونشون دیدم 15 نفر ادم نشستن سر سفره ناهار دیگه دهن کجی کردنشان به دین و مذهب برام عادی شده.
    یه جورایی بعضی وقتها به خودم میگم ببخشیدا خل بودم که انقد به خودم سخت میگرفتم
    ولی بعضی وقتها دوستام رو که میبیننم با همسران هم کفو و مذهبی وصلت کردن و تاثیر مثبت طرف مقابل رو میبینم حسرت میخورم.به شدت دچار بحران مذهبی ام. خیلی حس بدیه. احساس میکنم از اونجا رونده و از اینجا مونده ام
    ویرایش توسط فرخ رو : شنبه 21 تیر 93 در ساعت 16:18

  2. 4 کاربر از پست مفید فرخ رو تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 22 تیر 93), کاغذ بی خط (پنجشنبه 02 مرداد 93), دختر بیخیال (شنبه 21 تیر 93), سرگشته دوست (یکشنبه 22 تیر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 تیر 97 [ 03:25]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    4,248
    سطح
    41
    Points: 4,248, Level: 41
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    472

    تشکرشده 247 در 75 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام دوست خوب!
    شمامراقب اعتقادات خودتون باشیدواگرامکانش هست ضمن اینکه اطلاعات خودتونودرزمینه های مختلف دین قشنگمون بالامی بریدرفته رفته همسرتون وخانواده اش راهم بازیباییهای مثلاعبادت آشناکنید وبااستدلال پاسخ سوالهای اونهارابدید که دراین صورت کاربسیاربسیارباارزشی انجام داده ایداگرهم امکان یک همچین کارهایی نیست ازواجبات ومحرمات کوتاه نیایدولی درمستحبات ومکروهات سخت نگیرید

  4. 5 کاربر از پست مفید سرگشته دوست تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 22 تیر 93), فرخ رو (یکشنبه 22 تیر 93), محمد 93 (شنبه 21 تیر 93), دختر بیخیال (شنبه 21 تیر 93), ساحل75 (پنجشنبه 02 مرداد 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    سلام خانم فرخ رو


    یک گلدون گل کنار پذیرایی خونتون تصور کنید ، این گل نیاز به رسیدگی داره ، نیاز به اب دادن داره ، نیاز به نور و مکان مناسب داره ، این وارسی یک پروسه پیوسته و همیشگی هست ، مثلا نمیشه یک روز این گلدون رو به اب ببندیم و بگیم چون امروز خیلی اب بهش دادیم دیگه تا یک هفته نیاز به وارسی نداره ، اگه یک روز از این گل زیبا غافل بشیم ، فردای اون روز که بهش سرکشی کنیم کاملا احساس میکنیم که نسبت به روز قبل این گل پژمرده شده ، و اگر این عدم رسیدگی به چندین روز برسه کاملا گل و برگهای اون خشک و پژمرده میشه و شاید دیگه هیچ وقت نتونه اون طراوات اولیه رو پیدا کنه ، پس اگه دوست داریم یک گل همیشه شاداب داشته باشیم ، نیاز هست یکی از این ابپاشهای کوچیک همیشه دستمون باشه و هر روز چند دقیقه برای رسیگی به اون گل وقت بزاریم و در عوض اون ده دقیقه ابپاشی همیشه یک گل شاداب و باطروات داشته باشیم.

    خیلی از ماهایی که توی خانواده های مذهبی بودیم ، صرفا شاید از دین یک سری اسم و رسم رو یدک بکشیم ، یعنی صرف اونکه توی یک خانواده مذهبی بودیم ، یکسری اعمال رو انجام میدیم ، نماز ، روزه ، حجاب و… ولی شاید این دینداری یک نوع دینداری ارثی یا مسری باشه که از سمت خانواده به ما رسیده ، به همین خاطر اونقدر پایه های اون استحکام نداره که در برابر حوادث و ازمایشات مختلف دین ما رو استوار نگه دارن ، برای همین تا توی یک جمع غیر مذهبی قرار میگیریم ، تحت تاثیر قرار میگیریم و کم کم برای ما همونطور که شما اشاره کردید رفتارهای غیر دینی جمع و جامعه قابل قبول و هنجار میشه و کم کم اون رفتارها ممکنه ما رو هم دربربگیره ، نمازها و روزه هامون شل میشه ، درامدهامون مشتبه و مخلوط به حرام میشه ، حجابهامون شل میشه ، روابطمون با نامحرم ازادانه میشه و… همه اینها بخاطر ضعف ایمانی ما هست و اینکه دینی که ما از خانواده هامون گرفتیم رو بهش عمق ندادیم . و بخاطر همین ضعف در برابر کمترین اسیبها خیلی سریع گزند میبینه.

    اما اگر ما انسانها در هر سطحی که باشیم به منبع اصلی جهان افرینش که خدای متعال و عزیز هست خودمون رو متصل نکنیم خیلی راحت در برابر وسوسه های شیطان و نفس اماره شکست میخوریم و از راه و مقصد دور میشیم. اما خوبی فطرت ما ادمها اینه که حق پذیر هست ، منتهی این فطرت نیاز به مراقبت و ابپاشی پیوسته و هر روزه داره تا همیشه شاداب باشه ، تا همیشه در مسیر حق و مسیر مورد تایید خداوند باشه.

    چیزی که به ذهن من در مورد مساله شما میرسه این هست که فطرت و روح خودتون رو مثل اون گل که اول مثال زدم در نظر بگیرید و هر روز خودتون رو موظف کنید بهش رسیدگی کنید و بهش با ابپاش اب بدید تا همیشه طروات و تازگی داشته باشه ، همه ما از 24 ساعت شبانه روز بیشتر از نصف اون رو صرف بعد حیوانی خودمون میکنیم ، خواب و خوراک و … ،پس باید روزی چند ساعت (هر چقدر در توانمون هست ولی مستمر و همیشگی باشه ) خودمون رو موظف کنیم ، صرف تغذیه بعد روحانی خودمون بکنیم ، برای خودتون برنامه بریزید که اتصال خودتون رو با منبع لامتناهی قدرت هستی هر روزه با واسطه هایی که هست وصل کنید ، کتابهای مذهبی بخونید که شناخت شما رو از خدا و دین و ائمه بیشتر کنه ، سخنرانی دینی گوش بدید ، توی جلسات و منبرهایی شرکت کنید که معرفت شما رو بیشتر کنه و… و البته هیچ کدوم از اینها رو از سر انجام وظیفه و رفع تکلیف انجام ندید ،بلکه طوری باید باشه که وقتی یک کتاب میخونید یا یک جلسه شرکت میکنید براتون نشاط و طراوت و لذت درونی به ارمغان داشته باشه و علاقه مند باشید مثل یک سریال جذاب سریعتر به بخشهای دیگه اون مباحث برسید. و اگر این لذت برای شما ایجاد نشه ، اونقدر نمیتونه برای شما اثر بخش باشه.


    این مطلبی که الان میگم رو من خودم خیلی دیدم تو اطرافم ، ماها اگه دینداری و معرفتمون عمیق باشه ، اگه خدا رو با تمام وجود باور داشته باشیم و عاشق و تابعش باشیم، وقتی توی یک جمع غیر مذهبی قرار میگیریم که نماز نمیخونن ، روزه نمیگیرن، حجاب ندارن ، و خدا اولویت چندم زندگیشون هست و... وقتی توی این جمع قرار میگیریم ، نه تنها دیگه ترس از این نداریم که بی دینی اونها روی ما اثر بزاره ، بلکه نمیدونم ، یک نوری ، یک مغناطیسی ، خلاصه یک چیزی جذب کننده ای که ناشی از اتصال بنده به خدا هست باعث میشه ، اون افراد لاقید مجذوب شما و رفتار شما و دینداری شما بشن ، بخاطر شما و اون _ نمیدونم! _ نورانیت و معنویت شما ، نماز خون میشن ، حجابشون رو رعایت میکنن ، اخلاقشون معتدل میشه و... پس وقتی دینداری ما روی دیگران اثر مثبت نداره این یک نشونه هست از اینکه دین ما اونچنان عمقی نداره. نمونه اش اینکه چقدر رفتار ائمه شاید بیشتر از گفتار و موعظه اونها باعث مسلمون شدن اطرافیانشون شده ، چقدر توی زندگی علما داریم که افراد لات و گردنکش و تبهکار بخاطر رفتار اون علما تاثیر پذیرفتن و به دین هدایت شدن و چقدر فیلم و داستان برگرفته از واقعیت در این زمینه داریم...

    پس از خودسازی خودتون غافل نشید و به طریقی که سازگار و موثر باشه گام بردارید و بقیه چیزها رو بسپارید به خدای بزرگ.

    توی یک تاپیکی از یکی از بچه ها میخوندم که شب همسرش برای نماز شب بیدار شده و ایشون هم به تبعیت از همسرش بیدار شده و نماز شب خونده و کلی لذت برده و ... نمیدونم! من مجردم هنوز تجربه زندگی متاهلی رو ندارم ، ولی فکر میکنم اگه خودمون رو بسازیم ، اگر خودمون و رابطمون با خدا رو قوی کنیم ، توی خونمون رهبر و پیشوا و مغناطیس میشیم ، واقعا نیاز به امر و نهی (منظورم امر به معروف و نهی از منکر نیست) به اطرافیانمون نداریم ، همون رفتار و دینداری و عشق بازی ما با خدا ، دیگران رو هم جذب میکنه و همسو با ما.

  6. 7 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 22 تیر 93), redalatkhah (شنبه 04 مرداد 93), فرخ رو (یکشنبه 22 تیر 93), کاغذ بی خط (پنجشنبه 02 مرداد 93), دختر بیخیال (شنبه 21 تیر 93), ساحل75 (پنجشنبه 02 مرداد 93), سرگشته دوست (یکشنبه 22 تیر 93)

  7. #4
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من برایم جای سوال هست که چرا همسر شما با این خصوصیات از یک خانواده مذهبی یک دختر مذهبی گرفته است. چرا با خانواده و دختری مثل خودش وصلت نکرده است و چه چیزی باعث شده است به طرف شما بیاید ؟ واقعا دلم می خواد جواب این سوال را بدانم.

  8. 2 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    کاغذ بی خط (پنجشنبه 02 مرداد 93), ساحل75 (پنجشنبه 02 مرداد 93)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرخ رو نمایش پست ها
    سلام
    یکی از مشکلاتی که با خانواده همسرم دارم و بسیار فاحشه و تاثیر گذار هست توی زندگیمون تفاوت مذهبی هست که بینمونه.
    من ادم مذهبی با خانواده ای مذهبی هستم اما خانواده همسرم صرفا ادمهای مقیدی هستن و مطلقا مذهبی نیستن.
    مهم ترین ملاک ها نشات گرفته از مذهبیات بود برای من در ازدواج و مفصلا در این خصوص سوال کردم از همسرم که همه چیز رو همونطور که من میپسندیدم جواب داد.(دست ندادن با نامحرم،عروسی جدا و...) و مفصلا با همسرم تمام سنگ هامو در خصوص دین و مذهب دونه دونه دونه واکندم. و بهش تاکید کردم که شرطم برای ازدواج نه عروسی انچجنانی و نه گرفتن فلان مدرک و نه .... مهم ترین شرطی که برات برای ازدواج می زارم اینه که حلال خدا حرام نکنی و حرام خدا رو حلال نکنی.
    بعد از عقدخیلی چیزها دقیقا برعکس از اب دراومد(عروسی مختلط خواهرش،خودش دست با نامحرم میداد، برلدرش مشروب میخوره،مطلقا هیچ کدوم از اطرافیان اهل نماز و روزه نیستن، به چادر پوشیدن من اون اوائل ایراد میگرفتن،سر اینکه چرا عروسیمون قاطی نیست یا من چرا با تمام مردهای نامحرم عکس نگرفتم بحث بود، و هزار مسئله دیگه توی این 7-8 سال، حتی وقتی بچه ای توی این خانواده دنیا میاد کسی اذان و اقامه بلد نیست که توی گوشش بخونه یعنی تا این حد) به شدت شوکه بودم و ناراضی از انتخابم و به شدت ازرده از همسرم بابت پاسخ هعای نادرستی که من دقیقا بر اساس اونها انتخاب کرده بودم و احساس میکردم فریب داده
    از همسرم که میپرسم و جواب هاش رو یاداوری میکنم بهش میگه من فکر نمکردم مهم باشه این چیزا.
    من خیلی زیاد رعایت میکردم در مورد همه چیز و به خودم سخت میگرفتم در خصوص رعایت مسائل دینی و اونا هم شدیدا جبهه میگرفتن.
    0اهسته اهسته من انگار کوتاه اومدم و کمال همنشینی در من اثر کرد.البته هنوزم رعایت میکنم ولی خیلی از مسائل دینی و رعایت اونها برام کامالا لوث شده.مثلا من خیلی مقید بودم که عکاس عروسیم خانوم باشه و روتوش رو حتما زن انجام بده اما احساس میکنم الان اگهدوباره میخواستم عروسی بگیرم انقد سخت نمیگرفبه خودم.

    احساس میکنم این خیلی بده.
    از بس توی ماه رمضون رفتم خونشون دیدم 15 نفر ادم نشستن سر سفره ناهار دیگه دهن کجی کردنشان به دین و مذهب برام عادی شده.
    یه جورایی بعضی وقتها به خودم میگم ببخشیدا خل بودم که انقد به خودم سخت میگرفتم
    ولی بعضی وقتها دوستام رو که میبیننم با همسران هم کفو و مذهبی وصلت کردن و تاثیر مثبت طرف مقابل رو میبینم حسرت میخورم.به شدت دچار بحران مذهبی ام. خیلی حس بدیه. احساس میکنم از اونجا رونده و از اینجا مونده ام
    درود بانو فخ رو

    یه اعتراف کوچیک کنم توی ماه رمضان هم هستیم خیلی خوشحال شدم مذهبی و مقید هستید نمیدونم چرا برعکس فکر میکردم اعتراف کردم دیگه شرمنده ببخشید.

    اینکه عروسی خواهش مختلط بوده یا برادرش مشروب میخوره که به شوهرتان مربوط نمیشه هر فردی مسئول رفتارهای خودشه بانو خانواده ایشون اینجوریه و شما باید توی جلسات خواستگاری بیشتر دقت میکردید بقول معروف حال که ازدواج کردید با توجه به شرایط و محیطی که درش بزرگ شده ازش توقع داشته باشید لطفا واقع بینانه تر نگاه کنید
    بعنوان یه مرد احساس میکنم خیلی روی این موضوعات تاکید داشتی و این باعث شده شوهر شما فکر کنه یکجورایی داری گیر الکی میدی و غر میزنی ببخشید رک میگم شما روی خودت و شوهرت تمرکز کن مخصوصا بر روی خودت با خانوادش کاری نداشته باش هرکسی مسئول کارها و رفتار خودشه و شما هم میتوانید تذکر بدید ولی در صورتی که بدانید بهش عمل میشه تا حدودی.

    نوشته قهمه ای کردم خوب نشان میده این موضوع که خانوادهب ر روی طرز فکر افراد تاثیر بسیار زیادی داره و اینکه فرزند الگوی اولیه و اصلی زندگیش پدر و مادرش هستند و ایوشن هم توی این خانواده بزرگ شده و مسلما از فرهنگ و رفتار خانواده تاثیر زیادی گرفته.

    در مورد قسمت سبز رنگ برمیگرده به همان طرز فکر ور فتاری که دارید و میخواهید دیگران را تغییر بدید ما خیلی شاهکار کنیم بتوانیم دین خودمان را حفظ کنیم کافیه اعتقاد شخصی من اینه بنده اگه یه فرد مذهب یو اخلاقمدار باشم مسلما دیگران هم ناخودآگاه از شخصیت من تاثیر میگیرن و این بهترین روشیه که میهش دیگران به طرف دین و اخلاق جذب کرد.

    پ.ن:با همسرم رتیم مشاور مطلب خوب و مفیدی گفت:از اینکه یه مورد داشت پسر قد بلند و دختر قدش کوتاه بود و خانواده پسر راضی نبودن به ازدواج بخاطر قد دختر خانوم کوتاه تز ای میانگین قدی خانواده داماد بود ولی پسره اصرار و اصرا باهم ازدواج میکنن جالبه بعد یکسال بخاطر همین موضوع قد کوتاه عروس خانوم نسبت به خانواده داماد زندگیشان از هم پاشیده میشه و طلاق میگیرن!!!

    مطلب بالا نگارشش بخاطر این بود نشان بدم که چقدر تفکرات خانواده هرچند پوچ و بی معنی تاثیر داره روی نگرش فرد.شما تمرکزت راب زار اول روی خودت بعد با محبت و ابراز علاقه روی شوهرت تشویقش کن مخصوصا از نوع نوازش و کاری که دوست داری و از همه مهمتر تشویق شکمی ما مردها عاaق غذاهای خوشمزه هستیم.محبت محبت محبت + صبر و تلاش خانوادش کلا بزار کنار ناامیدی هم ممنوع
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : یکشنبه 22 تیر 93 در ساعت 08:55

  10. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    من برایم جای سوال هست که چرا همسر شما با این خصوصیات از یک خانواده مذهبی یک دختر مذهبی گرفته است. چرا با خانواده و دختری مثل خودش وصلت نکرده است و چه چیزی باعث شده است به طرف شما بیاید ؟ واقعا دلم می خواد جواب این سوال را بدانم.
    این سوالیه که خودمم نمیدونم.جالبه که همه وصلتهاشون با فامیله و یکیاز مواردی که مکررا در بیان مادرشوهرم میشنوم اینه که فلانی(یعنی من) از خودمون نیست.
    و این شبیه نبودن من به اونها به لحاظ مذهبی یا اینکه اقوامشون نیستم هم مورد اعتراضشونه. یکی نیست بگه این الان مشکل من هست؟ من اومدم خواستگاری پسرتون یا پسرتون خواستگاری من؟
    کلا خیلی وقتها نتیجه میگیرم منطق خیلی چیز خوبیه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود بانو فخ رو

    یه اعتراف کوچیک کنم توی ماه رمضان هم هستیم خیلی خوشحال شدم مذهبی و مقید هستید نمیدونم چرا برعکس فکر میکردم اعتراف کردم دیگه شرمنده ببخشید.
    سلام
    نکته حرف من دقیقا توی همین صحبت شماست.
    اینکه وقتی ادمی حس میکنه یکی باهاش سنخیت داره احساس نزدیکی بیشتری با اون ادم داره.یادتونه یکی از کاربرا چند روز پیش در جواب یه تاپیک در خصوص رفتار غلط عمه ی نوسنده جوابی داده بود که تقریبا تمام کاربرا اعتراض کردن؟
    یه حسی هست که ادم ناخودآگاه از اون ادم دور میشه.
    منم یکی از مشکلاتم همینه که دلم میخواسته و اون راههایی هعم که احساس میکردم جواب میده(مثل پرس و جوی مفصل) رو انجام دادم و عینا در محیطی قرار گرفتم که نمیخواستم.برام ازاردهنده اس و همش هم بک گراند ذهنمه که به سبب بی مبالاتی همسر در پاسخگویی صحیح به سوالات من این وضع پیش اومده.
    بله حق با شماست مشروب خواری برادرهمسر و عروسی قاطی و ... هیچ ربطی نداره بههمسرم اما قرار گرفتن در کنار این ادمها ربط مستقیم داره به همسرم.
    خیلی ازاردهنده اس که وقتی از زبونت میشنون که فلان دوستت اسم بچشو گذاشته محمد عباس کلی دری وری بهش بگن پشت سر اون دوست.
    جو ازاردهنده ایه .
    ممنون از محمد 93 بابت پاسخ عالیشون. دقیقا برای حل بحران هویت مذهبیم باید همین کارو کنم ممنون

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آذر 93 [ 17:46]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام فرخ رو عزیز از خوندن تایپیکت خیلی خوشحال شدم حداقل یکی مثل خودمو پیدا کردم منم دقیقا مشکل تورو دارم اصطلاح بحران هویت مذهبی که استفاده کردی خیلی بجاست منم دقیقا مثل تو دچار این بحران شدم همسرم و خانواده اش به هیچی اعتقاد ندارن میدونی چی برای من خیلی سنگین بود؟ اینکه تاقبل از ازدواج اصلا همچین اشخاصی رو نمیشناختم یعنی نمیدونستم ممکنه در اطرافم کسایی باشن که به هیچی معتقد نباشن بخاطر همین اصلا پرسش هایه زیادی در زمینه هایه مذهبی از همسرم نکردم چون تو ذهنم این تفکر بود نهایتش بی قید ترین آدما ممکنه واجباتشون رو بجا نیارن ولی اینکه از ریشه هیچ اعتقادی نداشته باشن رو اصلا فکر نمیکردم، گاهی میگم شاید تقدیر من این بوده و باید بسازم با این زندگی به خاطراین مسائل شدیدا از خانواده همسرم زده شدم و هیچ علاقه ایی به ارتباط باهاشون ندارم ولی گاهی خیلی دلم میگیره و از خدا گله میکنم که چرا این وصلت اتفاق افتاد؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید رویای دست نیافته تشکرکرده است .

    فرخ رو (چهارشنبه 01 مرداد 93)

  13. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرخ رو نمایش پست ها
    این سوالیه که خودمم نمیدونم.جالبه که همه وصلتهاشون با فامیله و یکیاز مواردی که مکررا در بیان مادرشوهرم میشنوم اینه که فلانی(یعنی من) از خودمون نیست.
    و این شبیه نبودن من به اونها به لحاظ مذهبی یا اینکه اقوامشون نیستم هم مورد اعتراضشونه. یکی نیست بگه این الان مشکل من هست؟ من اومدم خواستگاری پسرتون یا پسرتون خواستگاری من؟
    کلا خیلی وقتها نتیجه میگیرم منطق خیلی چیز خوبیه

    - - - Updated - - -



    سلام
    نکته حرف من دقیقا توی همین صحبت شماست.
    اینکه وقتی ادمی حس میکنه یکی باهاش سنخیت داره احساس نزدیکی بیشتری با اون ادم داره.یادتونه یکی از کاربرا چند روز پیش در جواب یه تاپیک در خصوص رفتار غلط عمه ی نوسنده جوابی داده بود که تقریبا تمام کاربرا اعتراض کردن؟
    یه حسی هست که ادم ناخودآگاه از اون ادم دور میشه.
    منم یکی از مشکلاتم همینه که دلم میخواسته و اون راههایی هعم که احساس میکردم جواب میده(مثل پرس و جوی مفصل) رو انجام دادم و عینا در محیطی قرار گرفتم که نمیخواستم.برام ازاردهنده اس و همش هم بک گراند ذهنمه که به سبب بی مبالاتی همسر در پاسخگویی صحیح به سوالات من این وضع پیش اومده.
    بله حق با شماست مشروب خواری برادرهمسر و عروسی قاطی و ... هیچ ربطی نداره بههمسرم اما قرار گرفتن در کنار این ادمها ربط مستقیم داره به همسرم.
    خیلی ازاردهنده اس که وقتی از زبونت میشنون که فلان دوستت اسم بچشو گذاشته محمد عباس کلی دری وری بهش بگن پشت سر اون دوست.
    جو ازاردهنده ایه .
    ممنون از محمد 93 بابت پاسخ عالیشون. دقیقا برای حل بحران هویت مذهبیم باید همین کارو کنم ممنون
    بازم میگم ایشون مسئل رفتارهای برادر و خواهر و خانواده خودش نیست هرکسی مسئول رفتار و اعمال خودشه شوهر شما هم که نمیتونهبنده خداب ا خواهر برادراش که بجنگه بخاطر این موضوع.خانوادشه دوسشون داره و بهشون علاقه داره قسمت زیادی از عمرشو کناروشن گذرونده اینکه توقع داشته باشیم بخاطر این موضوع از خانوادش بزنه اصلا درست نیست.سعی کنید رفت و آمد خودتان را با خانوادش کمتر کنید.

    شما فرض بگیرید یه دختر ازدواج کرده و خیلی هم خوب و خانومه دقیقا همانند شما ولی مشکل اینه پدر این خانوم معتاده اونوقت بنظر شما درسته شوهرش اجازه نده بره خونه باباش یا همراهیش نکنه و بگه چون بابات معتاده من نمیام و خوشم نمیاد؟!!
    اینکه حق با شماست درش شکی نیست ولی مسئله اصلی اینه شما و شوهرت یه تیم هستید و خوشبختانه باهم رابطه خوبی دارید و ایشون هم مقید هستند مثل شما درسته اذیت میشید ولی شوهر شما هم به خانوادش نیاز داره هرچند خودشم میدونه اخلاقاشون درست نیست و شما هم اذیت میشید.شما سعی کنید روی خودتان بیشتر کار کنید و اعتقادتان را قویتر کنید


    سعی کنید رفت و امدتان را کمتر کنید
    خونه مادرش یا پدرش میرید زمانبندی کنید باهم اونجا نباشید منظور خواهر برادراشه
    حساسیت خودتو کم کن
    زیاد باهاشون قاطی نشید یعنی همصحبت نشید
    اگرم میری درسته اذیت میشی ولی اینو مد نظر قرار بده که شوهرت خوشحال میشه خانوادشو ببینه و شما هم داری فداکاری میکنی بخاطر علاقه و عشقی که نسبت به شوهرت داری

    خود من وقتی تلویزیون صدا سیمای میلی رو میبینم یعنی میخوام با سر برم توی دیوار ولی مجبورم فقط بشینم غر بزنم چون همسرم ماهواره دوست نداره دقیقا مثل ناراحتی و اعصاب خورد کنی شما ولی کار ینمیتونم کنم چون نظر همسرمه و بهش احترام میزارممجبورم بشینم و فقط نظاره کنم چجوری به شعورم توهین میشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : چهارشنبه 01 مرداد 93 در ساعت 09:28

  14. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    بازم میگم ایشون مسئل رفتارهای برادر و خواهر و خانواده خودش نیست هرکسی مسئول رفتار و اعمال خودشه شوهر شما هم که نمیتونهبنده خداب ا خواهر برادراش که بجنگه بخاطر این موضوع.خانوادشه دوسشون داره و بهشون علاقه داره قسمت زیادی از عمرشو کناروشن گذرونده اینکه توقع داشته باشیم بخاطر این موضوع از خانوادش بزنه اصلا درست نیست.سعی کنید رفت و آمد خودتان را با خانوادش کمتر کنید.

    شما فرض بگیرید یه دختر ازدواج کرده و خیلی هم خوب و خانومه دقیقا همانند شما ولی مشکل اینه پدر این خانوم معتاده اونوقت بنظر شما درسته شوهرش اجازه نده بره خونه باباش یا همراهیش نکنه و بگه چون بابات معتاده من نمیام و خوشم نمیاد؟!!

    اگر طرف مقابل بهش گفته باشه که بابام معتاده و اونم قبول کرده باشه پیش از ازدواج یه حرفه اگه نگفته باشه و در عمل انجام شده قرارش داده باشه یه حرف دیگه. و مسئوله که حالا که حقیقت رو نگفته زمینه های اصطکاک رو کم کنه.کاری که شوهر من نمیکنه متاسفانه.

    اینکه حق با شماست درش شکی نیست ولی مسئله اصلی اینه شما و شوهرت یه تیم هستید و خوشبختانه باهم رابطه خوبی دارید و ایشون هم مقید هستند مثل شما درسته اذیت میشید ولی شوهر شما هم به خانوادش نیاز داره هرچند خودشم میدونه اخلاقاشون درست نیست و شما هم اذیت میشید.شما سعی کنید روی خودتان بیشتر کار کنید و اعتقادتان را قویتر کنید

    متاسفانه من و شوهرم اصلا در یک تیم نیستیم اینه که برام آزاردهنده اس.


    سعی کنید رفت و امدتان را کمتر کنید
    خونه مادرش یا پدرش میرید زمانبندی کنید باهم اونجا نباشید منظور خواهر برادراشه
    حساسیت خودتو کم کن
    زیاد باهاشون قاطی نشید یعنی همصحبت نشید
    اگرم میری درسته اذیت میشی ولی اینو مد نظر قرار بده که شوهرت خوشحال میشه خانوادشو ببینه و شما هم داری فداکاری میکنی بخاطر علاقه و عشقی که نسبت به شوهرت داری

    خود من وقتی تلویزیون صدا سیمای میلی رو میبینم یعنی میخوام با سر برم توی دیوار ولی مجبورم فقط بشینم غر بزنم چون همسرم ماهواره دوست نداره دقیقا مثل ناراحتی و اعصاب خورد کنی شما ولی کار ینمیتونم کنم چون نظر همسرمه و بهش احترام میزارممجبورم بشینم و فقط نظاره کنم چجوری به شعورم توهین میشه
    شاید فقط کسایی که مثل خودم تو این موقعیت هستن بتونن درک کنن که چقدر عذاب اوراهکه ادمهایی رو اصلا نفهمی.وقتی به مقدسات توهین میشه.و چقدر بده که با یک نگاه به گذشته دودستی بزنی تو سر خودت که ای وااای بر من چقدر عوض شدم.این منم؟
    آی خانومها و آقایونی که میاین اینجا از تفاوت مذهبی با خواستگار و نامزد و مردد بودنتون میگید بدونین که بودن مستمر و طولانی مدتهر چند با رفت و؟آمد کم با افرادی که مقدسات و واجبات و محرمات رو رعایت نمیکنن قطعا پایه هایی اعتقادی شما رو هم میلرزونه و آخرش این شمایید که تغییر میدین به احتمال 99 درصد.هر چند این تییر خیلی کم باشه.

  15. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرخ رو نمایش پست ها
    شاید فقط کسایی که مثل خودم تو این موقعیت هستن بتونن درک کنن که چقدر عذاب اوراهکه ادمهایی رو اصلا نفهمی.وقتی به مقدسات توهین میشه.و چقدر بده که با یک نگاه به گذشته دودستی بزنی تو سر خودت که ای وااای بر من چقدر عوض شدم.این منم؟
    آی خانومها و آقایونی که میاین اینجا از تفاوت مذهبی با خواستگار و نامزد و مردد بودنتون میگید بدونین که بودن مستمر و طولانی مدتهر چند با رفت و؟آمد کم با افرادی که مقدسات و واجبات و محرمات رو رعایت نمیکنن قطعا پایه هایی اعتقادی شما رو هم میلرزونه و آخرش این شمایید که تغییر میدین به احتمال 99 درصد.هر چند این تییر خیلی کم باشه.
    ببخشید نمیخواستم نظر بزارم ولی مجبور شدم بنویسم

    شما بهتره روی خودت بیشتر کار کنی روی اعتقاداتت و نزدیکی به خداوند و ایمانت بله همه از محیط و اطرافیان تاثیر میگیریم ولی دلیلی نداره اینجور یخودمون را ببازیم منم 8سال توی نت هستم خیلی خوب هم بلدمب رم عکس و فیلم مبتذل از اینترنت دانلود کنم و بشینم ببینیم یا بشینم با دخترای مجرد و بانوان مطلقه و بیوه چت کنم و مخ بزنم و لذت ببرم ولی اینکارو انجام نمیدم و علاقه ندارم شاید بعضی اوقات گول بخورم و شیطون بره توی جلدم ولی زودب رمیگردم سر جای اصلیم چون یهس ری خطوط قرمز برای خودم ترسیم کردم و همه تلاشمو میکنم ازشون عبور نکنم.

    فقط شما نیستید توی این وضعیت هستید دو سه نفری هم از اطرافیان دوستان خودم خیلی راحت به ائمه و اسلام و پیامبر فحش میدن یا عرق میخورن و رابطه جنسی دارن خارج از خانوده و شریعت اسلام چه مجرد و چه متاهل قرار نیست ما مثل اونا بشیم یا ایمانمان ضعیف بشه

    پ.ن:خود من تا دوسال هفته ای 4یا 5 روزش را روزه میگرفتم اکثرا هم بدون خوردن سحری با یه وعده افطار یا کنارش یکم میوه و شام میخوردم تا روی اخلاق خودم کار کنم و سعی کنم انسان بهتری بشم خدارو شکری تاثیر زیادی روم گذاشت گرچه ایده ال نشدم ولی تاثیر مثبتزیادی داشت روی شخصیتم.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 61
    آخرين نوشته: جمعه 17 اردیبهشت 95, 22:06
  2. ماموریت این دو فرشته چه بود .... ؟؟؟؟؟؟ هاروت و ماروت
    توسط parsa1400 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 فروردین 94, 06:46
  3. مهارت ارتباطی خود را چگونه تقویت کنم؟!
    توسط tanin-91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 مرداد 93, 02:17
  4. ** پنج هفته تمرین برای تقویت روابط زندگی **
    توسط فرشته مهربان در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 17 مرداد 88, 01:42

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.