سلام
و عذر تقصیر بخاطر تأخیر
نوشته اصلی توسط
deljoo_deltang
یک زمان هایی هم از دستش در میره (به خاطر مشغله زیاد) و قاطعیتش رو زود هنگام اعمال می کنه.
نوشته اصلی توسط
Aram_577
گاها به ندرت عصاب نداره و با جارو میره سراغ بعضی پستها و ... خب بالاخره نمیشه فضای به این گستردگی فکری و احساسی رو همیشه با لبخند مدیریتش کرد. و الا ...
نوشته اصلی توسط
نازنین آریایی
به نظرم بعضی وقت ها یکم زود در مورد تاپیک ها تصمیم می گیره در مورد قفل کردن شون یا این جواب که همدردی در این موارد مشاوره نمیده یا منع روابط دوستی دختر و پسر رو خیلی سریع اعلام میکنه
هم خدا را شکر می کنم که اشاره داشتید که گاهی ویا به ندرت چنین پیش می آید و هم جالب هست ودرس آموز
برایم که خود به گوشه ای از دلایل هم اشاره داشتید .از جمله مشغله زیاد، لزوم قاطعیت برای اداره فضایی وسیع (با
کاربرانی بسیار زیاد با گرایشهاو روحیات وحال و احوال و شرایط متفاوت و ....)
اضافه می کنم که واقعاً همزمانی کار مدیریتی با مشاوره سخت هست ، چون دو فاز متفاوت می طلبد . در مشاوره
هم حسی، لطافت و ظرافت در تعامل و صرف وقت و تمرکز و دقت نظر لازم است و در مدیریت کنترل ، بررسی ، نظارت،
اقدام ، اختصاص وقت و ..... مبتنی بر قوانین و منشورهای مدیریتی و اهداف و مصالح را باید با ثبات و قاطعیت و جدیت
و سخت کوشی ملازم ساخت . و اینها واقعاًکار آسانی نیست . گاه لازم هست که مثلاً فقط به راهنمایی مراجعین
بپردازی واز مشغله مدیریتی خلاص باشی .
اما متأسفانه بخاطر کمبود نیروی مدیریتی این امر برای بنده خیلی کم اتفاق افتاده و نشده از امور مدیریتی صرفنظر
کنم چرا که قوام و دوام و حفظ تالار درمسیر به مدیریت به موقع و دقیق بستگی دارد و .....برای همین اگر موقعیتهایی
آنچه به عنوان نقد اشاره داشتید پیش می آید به همین دلیل هست و البته به خودم امیدوار شدم وقتی می بینم این
وضعیت را به عنوان گاهی و ندرتاً اشاره داشتید و مهمتر اینکه درک حال را ازسوی شما متوجه شدم با اشاره به دلیل.
که حقیقتاً این سبک نقادی برایم بسیار زیبا و جذاب و درس آموز هست . چون هم نشان از دلسوزی و صداقت و خلوص
در نقد دارد هم توجه به دلایل احتمالی رفتار و به عبارتی درک متقابل .
امیدوارم بتوانم این اندکها را هم در رفتارم قلم بگیرم ان شاء الله
نوشته اصلی توسط
deljoo_deltang
فکر می کنم حس مسولیت پذیری بالاش اگر به همین شدت دنیای مجازی در دنیای واقعی هم باشه به سلامتیش صربه وارد می کنه
نوشته اصلی توسط
taraneh89
دلسوزی لازمه ی فعالیتشه اما یه موقع هایی فراتر از حد میره و طرف مقابل حق مسلمش میدونه!!
نوشته اصلی توسط
نازنین آریایی
منم نگرانش هستم نگران این همه محبت و انرژی که میزاره و قابل جبران نیست
نوشته اصلی توسط
بی نهایت
خانم خییری هستند فضل و بخششون در همه چیز از جمله مالی ، وقت و انرژِی بیش از حد زیاده جوری که گاهی حق خودشون پایمال می شه.
راست گفتید . احساس مسئولیتم زیاد هست و اگر مواظب نباشم زیادی افراطی میشه . البته در رابطه با خانواده
بخصوص دو تن از آنها افراطی بود که تعدیلش کردم شکر خدا و ..... بعدش در خصوص مسئولیتهایی که رسماًبه من
سپرده شده .....
در هرحال کنترلش واقعاً سخت هست و من بهترین راه کنترلش را در توکل دیده ام .
از ابراز نگرانی های شما ممنونم و این همه دلسوزی شما را به نقد جان می خرم و می گویم الحمدلله از این احساس
مسئولیتها آسیبی ندیده ام البته با بی مهری یا رفتارهای غیر منصفانه ، طلبکارانه و ناحق مواجه بوده ام اما چون
همیشه بی توقع از دیگران هستم خدا را شکر اثر نامطلوبی نگذاشته
نوشته اصلی توسط
بهار.زندگی
برای اینجا و آدماش خیلی وقت میذاره و من گاهی نگرانش میشم.
نوشته اصلی توسط
Aram_577
یک توصیه برادرانه به این سرپرست خوب تالار عرض میکنم که ما آدمها وقتی یک جایی زیادی داریم خرج میکنیم ، به احتمال زیاد ، ار جای دیگه ای داریم کم میزاریم! امیدوارم که اون جایی که کم میزاریم از زندگی مشترکمون با کسه دیگه نباشه! که باعث آسیب در دراز مدت میشه! (حالا چی میشه مگه از این حرفای مشاوره ای بزنم؟... دارم درس پس میدم........... بگو خُب!!!)
بهار ممنون از توجه و نگرانیت .
جناب آرام شکر خدا در رابطه با وظایفی که در برابر اطرافیان داشته و دارم ، کم نگذاشته ام بلکه گاهی برعکس . اما از
خودم و نیازهای شخصی و برنامه های شخصی خودم در اینجور مواقع می زنم که البته همیشه خوب نیست . برای
همین کارهای شخصی عقب افتاده دارم البته بیشتر کارهای فوق برنامه .
چیه !! فکر کردید به من نمیاد معتاد باشم ...... بله منم معتاد احساس مسئولیت در برابر اعضاء همدردی شدم بگو خب ! ......
از دست رفتم تمام شد .... حالا اگر راه ترک این اعتیاد را شما پیدا کردید به منم خبر بدید بگو خب ..... منو باش که به قول
جناب آرام روی دیوار کیا یادگاری می نویسم ... اینجا که همه معتادن بابا .....
بیا ما سوته دلان گرد هم آییم بگو خب
نوشته اصلی توسط
بهار.زندگی
انتقادی که ازش دارم اینه که گاهی تو تقسیم انرژی که برای کاربرا میذاره عدالتو رعایت نمیکنه،و این ممکنه دل خیلیا رو بشکنه.
اگر بدونی که چقدر دلم میخواد می توانستم اولاً فقط مشاوره می دادم ، دوماً وقت می داشتم که فقط مشاوره می دادم
بعدش بهار جان .... راستش :
یک وقتایی اصلاً توی فاز مشاوره نیستم و اصل همون موقع هم متعدد فراخوانده می شوم .
یک وقتایی هم در رابطه با بعضی تاپیکها صلاحیت مشاوره دادن ندارم چون در گیر یکی از آفتهای مشاوره ای هستم و
درستش اینه که وارد نشوم تا اون آفت از وجودم نرفته و برخود مسلط نشدم .
یک وقتایی هم تاپیک آنقدر طولانی شده که نمیشه همه پستها را خواند و نخوانده هم سر در نمیارم که درست راهنمایی دهم .
(اینجور وقتا کمک دوستان با دادن گزارشی که مختصری مشکل مراجع را توضیح داده باشه کمک موثری هست یکی
دوتا از اعضاء گاهی با پیام خصوصی چنین می کنند و چون خوب تونستند تشریع کنند وضع مراجع را دیگه نیازی به خوندن
همه پستها نیست)
یک وقتایی هم مراجع مبهم می نویسه و نوع نگارش و حتی خیلی وقتا در هم بودن متن و رعایت نکردن پاراگرافها و ...
و طولانی بودنش ، برای مطالعه و فهمیدن مسئله اش وقت گیر هست و لذا چون فرصت آنرا ندارم می گذرم .
خیلی وقتها هم تعداد مراجعین زیاد هست و ظرفیت وانرژی و وقت مشاورهم محدود ولذا به چند تاپیک بیشتر نمیتونه برسه و
بعضی تاپیکها هم اندیکاسیون دارند ....
از طرفی هم همزمان نمیشه در موضوعات متفاوت به طور متعدد مشاوره داد چون خود بخود چیزی شبیه اصل منع موثر
پیش میاد و دست خود آدم نیست ( منع موثر >>> پدیده ای در فرآیند یادگیری است)
در رابطه بابعضی تاپیکها هم خود مراجع با بیان روشن و واضح و بی ابهام مسئله ، آدمی راجذب مشاوره دادن می کند و ....
به شخصه دلم می خواهد بتوانم هر بار که میام تالار به همه تاپیکها پاسخ بدهم اما واقعاً امکان پذیر نیست
در خصوص غیر عادلانه بودن ... با توجه به اینکه بی عدالتی در جایی که وظایف یا حقوقی مشخص بطور طبیعی یا قراردادی
در مقابل دیگران داشته باشیم که بطور مساوی یا به موقع توزیع نکنیم معنا پیدا می کند ... به نظرم نشه اسم این وضعیت
را بی عدالتی گذاشت اگر درست فهم کرده باشم .
در هر صورت امیدوارم بتوانم به قدر توانم به همه عزیزان خدمت کنم و کسی دلشکسته نشود ان شاء الله
نوشته اصلی توسط
taraneh89
توانایی همدلی خیلی خوبی داره.اما متاسفانه تو بعضی پست ها خوب به کار گرفته نمیشه
اما به خاطر مشغله ی بالاشون تو تالار فرصت اعتماد سازی و خرج احساس نسبت به مراجع رو کم پیدا میکنن و یه موقع هایی یه دفعه راه حل رو بدون مقدمه ارائه میدن!هر چند راه حل ایشون سرمنشاء نحوه ی راهنمایی مراجع میشه اما به دید خود استارتر فرشته مهربان یه شخصیت خشک و بی احساس میاد!!! و پذیرش راه حل های فرشته وعملگرایی هم براشون سخت تر میشه!
آی گفتی ، دست رو دلم نزار که خینین و مالینه ..... به من عاجز کمک کنید . نشد که همش من راهنمایی بدم .
باور کنید منم نیاز دارم راهنمایی بگیرم ... مگه چیه !! نون هم میخرم ... نفت هم میارم فقط کمک کنید که یاد بگیرم
با وجود ترکیب مدیریت که قاطعیت جزء ذاتشه،و مشاوره که هم حسی جزء ذاتشه و مشغله هاو مسئولیتهای بیرون
از سایت و ..... چطوری این هم حسی رو در فضای مجازی بیشتر بکار بگیرم که دل من هم همینو می پسنده ..... ؟
هم اکنون به اندیشه سبز شما نیازمندم ... ولی خودمونیم ها خودم که از ابتدا تا حالا خط سیر تغییر در این زمینه را
می بینم ( نه ترو خدا راضی به زحمت نیستم ، برام اسفند دود نکنید یه وقت ) .
نوشته اصلی توسط
taraneh89
در مورد قفل کردن بعضی تایپیک ها هم هست!یعنی تو بعضی تایپیک ها راهنمایی میکنن و بلافاصله تایپیک رو برای عمل گرایی مراجع قفل میکنن و به نظرم بعد از راهنمایی شون بهتره یه فرصت به مراجع داده بشه که اگه سوال و حرفی داره بزنه و فرشته مهربان یا بقیه اعضا که هم سو با فرشته هستند پاسخگو باشند و بعد در صورت انحراف تایپیک از راهکاری که داده شده و تبدیل شدن تایپیک به فضای درد و دل و......,برای عمل گرایی مراجع قفل بشه(البته بخشی ازین مسئله به خاطر نبود کارشناس ها و سایر مدیرهاست!و همزمان اداره ی تالار و مشاوره دادن و واقعا سخته و وقتی زیادی میگیره )
به پیشنهادت فکر می کنم .
البته این وضعیت کم پیش میاد و معمولاً به این دلیل است که اعضاء فعال و حتی گاه کارشناس خوب راهنمایی داده اند
و حرف من فقط تأکید بیشتر است تا مراجع عملگرایی پیشه کند و اغلب مربوط به تاپیکهایی هست که خیلی طولانی شده
و مراجع بیشتر گزارش نویسی کرده و توجهی به وقت و انرژِی ای که دوستان براش گذاشته اند نمی کند و در برابر
عمل گرایی مقاوم است . با این وجود در خصوص تاپیکها و قفل آنها ما مدتی هست به ساز و کار بهینه فکر می کنیم و
پیشنهادات شما هم می تواند مفید باشد .
نوشته اصلی توسط
ویدا@
تنها نقد وارده پیشنهاد تغییر آواتارشون هست....
عزیز
نقد وارده به آواتار را نگفتی ..... مشتاق دانستنم و ایضاً پیشنهادت
نوشته اصلی توسط
Aram_577
بعضی وقتها به نظر میاد "فرشته مهربان" یکنفر نیست بلکه چند نفر پشت این نام کاربری مشغول فعالیت هستند
با این حرف ناخودآگاه یاد هشت پا افتادم
نوشته اصلی توسط
Aram_577
البته ریتم نوشته هاشون خیلی بهم شبیه هست
این حسن هست یا ضعف ؟؟
نوشته اصلی توسط
Aram_577
محل زندگیش هم فکر کنم توی کره زمین نباشه. میخواهید بدونید که چرا این فکرها به ذهنم میاد؟ ... کافیه ساعتهای پستهای ایشون رو ببینید خواهید فهمید که Time Zone ایشون به هیچ کشوری روی کره زمین شباهت نداره!!! بابا آخه آدم بالاخره توی قطب هم باشه که شبانه روز همیشه روزه ، یک وقتی رو برای استراحت و خوسبیدن برای خودش تعریف میکنه!
حالا پیدا کنید پرتقال فروش را !!!!
اگر تونستید کره محل جلوس و زندگانی ما را کشف کنید جایزه دارید ... آنجا که شبانه روزش از 24 ساعت بیشتر است ....
آنجا که آدمی نیاز به خواب و استراحت و ... ندارد و .....
از شوخی گذشته ..... جناب آرام ، غالباً خوابی کوتاه و عمیق و غیر رسمی نیازم را رفع می کند اگر چه بخواهم اراده کنم
می توانم ساعتها بخوابم ... اما به کسالت بعدش نمی ارزد .
ادبیات و لحن بیان شما که جالب بود ... زمینه ای شد که ذهنم بره دنبال اینکه راستی آدمی قدرت این را دارد
که لامکان و لازمان باشد .... ( البته ربطی به حرف شما نداشت ... فقط این اشارات به کره های آسمانی و قطبین و
زمان ..... ذهنم را با خود برد به گشت و گذار اندیشه ...)
نوشته اصلی توسط
Aram_577
(تا یادم نرفته یک مسابقه همیجا راه بندازم که هر کسی بتونه بگه منظور "فرشته مهربان" از عکس دوم (با آی دی شماره 492) که در قسمت "عکسهای من" در پروفایلشون قرار دادند چی هست ، افطاری مهمونه فرشته خانومه! )
شفاف سازی و تنویر افکار :
اون عکس آموزشی بود در زمینه سرچ آسان برای همکاران مدیرم که آپلود که شده بود آنجا قرار گرفت و من حواسم نبود
حذفش کنم .
دیدید هیچکی نتونست برنده باشه !!
نوشته اصلی توسط
taraneh89
سرزنش بلد نیست و گه گاهی پست های سرزنشیش طبق اصول مشاوره است.البته پست های اینجوری ازشون کم دیدم
نه عزیزم طبق اصول مشاوره نیست . چون هیچ جا تکنیک مشاوره ای سرزنش ندارد . پس هرجا بوده و پیش بیاد آفت
مشاوره ای هست و از دستم در رفته و اثر هیجان و ضعف من هست . مراقب هستم در حداقلش هم چنین نشود
اما چه کنیم که گاهی از دستمان در می رود
از همگی ممنون و سپاسگزارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)