پرسش مراجعان، پاسخ مشاوران
تاریخ : 1393/03/27 ساعت 00:23:11

پرسش مراجعان،پاسخ مشاوران
نحوه پاسخگویی به سئوال : سوال و پاسخ علنی
متاهل : متاهل
تاريخ تولد : 1365
کد (عدد دلخواه) : 27
تحصیلات : کاردانی
متن سئوال یا مشکل (فقط فارسی تایپ کنید) : درود بر شمانزدیک به 3 سال است که از آشنایی من و همسرم میگذرد.8ماه پیش با کلی مشکل ازدواج کردیم من در دوران نامزدی 3بار درخواست جدایی دادم اما هر بار اون لحطه آخر منو پشیمون میکرد منم چون نمیخواسستم خانوادم از جداییم رنجیده بشن قبول به ادامه زندگیمون دادم.مشکلاتمم از وقتی شروع شد که درغهای که بهم گفته بود یکی یکی سر باز میکرد و نمایان میشد .خورد شدم شکستم اما صدام بخاطر انتخاب خودم درنیومد اما دیگه نمیشد تحمل کرد مردی که همش از عشق صداقت خانواده حق زن حرف میزد عملش چیزای دیگه ای رو نشون میداد به خودم گفتم عیب نداره دیگه چاره ندارم عقد کرده بودیم اما اونم متوجه این مسئ له شده بود بیشتر اذیت میکرد تا که دیدم شتید خودش خسته شده اما رو نمیکنه تا اینکه مهرمو گذاشتم اجرا بلکه. طلاقم بده آخه فوق العاده پول دوست واسه پول دست به هر کاری میزنه.اما نداد. البته در این بین تما حقوق و پس انداز منو ازم گرفته بود.خلاصه اینکه این قضیه دو بار دیگه هم پیش اومد دفعه آخر گفتم طلاق بده هیچی نمخوام. اماا بازم دست نکشید تا اینکه 8ماه پیش رفتیم سر زنگیمون و من بخاطر اینکه بهش فشار نیاد تمام مخارج خونه رو میدادم بخاطر اینکه دلگرم بشه به زندگی هرشب یه غذا درست میکردم خودم واسه خودم لباسای مختلف میخردیمو میپوشیدم واسش وقتی خونه نبود اس های قشنگ میفرستادم خلاصه هر کاری که لازم بود میکردم اما اون باز دروغ میگفت جاهایی میرفت که من ازش خبر نداشتم یعنی وقتی باهاش تماس میگرفتم میگفت مغازم اما شب وقتی اس هاشو میخوندم میدیدم اون لحظه جای دیگه بوده شبا دیر میومد و منو که عادت داشتم 11بخوابم تا 5و6صبح بیدار نگه میداشت چون بعدء اومدنش یک ساعت میرفت حموم بعد شام بعدم مینشست کنتر اجاق و زیر هود مشغول سیگار کشیدن وقتی هم اعتراض میکردم دست روم بلند میکرد و تا جایی که دیگه نتونم بلند شم کتکم میزد قبلا هم فقط بخاطر این مورد درخواست طلاق داده بودم.الان 8روزء اومدم خونه پدرم. و همین جور بلاتکلیف موندم در صمن اینم بگم که بسیار شکاک و بدبین ء.اصلا اجازه بیرون رفتن بهم نمیده طوری که ااحساس میکنم دریک زندان زنگی میکنم اینم اضافه کنم که به شدت ازم انتطار کمک مالی ازم داره و خیلی چیزای دیگم هست که گفتنش فقط باعث شرمندگی ء .احساس میکنم یه جایی گیر کردم که نمیتونم به هیچ وجه خلاص شم نه طلاقم میده نه مواظب زندگیش میشه شما بهم بگین چیکنم
موضوع سئوال شما : اختلاف زن و شوهر
کد پیگیری : 19_4839161