ممنون دختر بيخيال عزيز . ممنون . نوشته هات خيلي ارامم كرد . واقعا به اين تجزيه و تحليل از طرف كسي غير از خودم نياز داشتم همه مي گن كارت حيفه ولي نمي گن به چه قيمتي ( از دست دادن دخترم ). و من در اين شرايط تصميم گيري برام خيلي سخت مي شه . دقيقا خودم هم همين را مي دانم كه خانواده همسر من براشون فرقي نداره زنش كي باشه( من همسر دوم اين اقا هستم) انها فقط مي خواهند پسرشان زن داشته باشه .همسرم فقط قصد ازار من را داره ،همش متلك بارم مي كنه كه اين بچه مادر نداره و من بالاخره يك مادر فداكار براش مي گيرم و من در اين شرايط با خودم مي گم من براي چي دارم اين همه بدو بدو مي كنم كي قدر مي دونه . ديروز رسيدم خانه دخترم توي خواب داشت هق هق مي كرد . من هر روز مي ميرم و زنده مي شم تا مي رسم خانه و باران تهمت ها و حرف هاست كه روي سرم اوار مي شه . مي خوام استعفا بدم نه به خاطر همسرم نه . اون اگر من استعفا هم بدم براتون قسم مي خورم كه هيچ غلطي نمي كنه الان فقط حرفش را مي زنه كه من را خانه نشين كنه . چون مي دونه به واسطه كاركردنم چقدر پيش ديگران تحقير مي شه كه زنش كار مي كنه و اون مي خوره. ولي من مي شينم خانه و مثل خودش هر روز زجرش مي دم . به خدا هر روز با گريه مي ام سر كار . دخترم ديروز مثل قحطي زده ها بود هر چي بهش مي دادم مي خورد از بس تو طول روز گشنه بوده. من استعفا مي دم به خاطر دخترم . به خدا قسم فقط به خاطر دخترم كه دست كس ديگه ايي نيفته و من اون را از دست ندم هميشه مي گفتم اگر طلاق بگيرم ان قدر مدرك و سند برعليه همسرم دارم كه دادگاه دخترم را به من بده ولي الان مي دانم هيچ چيز اين مملكت درست نيست .گاهي اوقات دعا مي كنم كه با كس ديگه ايي ازدواج كنه تا بفهمه من كي بودم بفهمه همه مثل من دوام نمي ارن . همسر قبلي اين اقا يك بار با ساطور مچ دست همسرم را قطع كرد همه مي گفتن چه زن ديوانه ايي بوده و تو گير كي افتاده بودي . من الان مي فهمم كه اون چي مي كشيده .دعا كنيد شركت اسمم را به عنوان تعديلي رد كنه تا بتونم بيمه بيكاري بگيرم.مي خوام جلو اشكام را بگيرم من بايد قوي باشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)