سلام به همگی
من چون احتمال دادم بشه از این پست جور دیگه ای هم برداشت کردو از آنجایی که گاهی ما ایرانی ها مسائل را 0 و 1 می بینیم و اهل افراط و تفریط هستیم؛لازم دیدم یک سری نکات را در قالب منطق در مورد این پست عرض کنم.(چون اون موقع کمی قالب احساسی به خود گرفته بود و ممکنه کسی به خطا بره)
1) ببینید من هرگز از این که خواستگاری به سرانجام نرسیده ناراحت نشدم.هر کسی حق دارد برای خودش هر معیاری که دوست دارد داشته باشد .حتی قد و رنگ چشم.
مساله ای که مسبب ناراحتی من بود این است که پرداختن به ظاهر گاهی در جامعه و در افراد بیشتر از حد لزوم (یا بیشتر از مساله به دل نشستن)می باشد.
یعنی یک دختر یا پسر ممکنه از جواب منفی ناراحت نشوند.همان طور که منطقی این است که ناراحت نشوند و همان حقی را که برای خود جهت دادن جواب منفی می دهیم باید برای دیگران هم بدهیم.
اما همان دختر و پسر برای مثال خود من وقتی می بینم اولین فیلتر برای پسندیدن مسائل ظاهری خاص کم اهمیت است.یا در همون مثال که عرض کردم رنگ چشم است؛به انسان بر می خورد.
یعنی خود جواب منفی فی نفسه که مشکلی نیست.هر کس می تواند جواب منفی را بدهد.(لازم هم نیست که دلیلش را بگوید.سنگین تره اصلا نگن)
ولی اینکه انسان حس کند که فقط قیافه و رنگ چشم و قد است و بر این اساس انتخاب می شود(که من خودم بارها حس کردم) این حس تحقیرآمیز و نگاه بدی به یک بانو است. تکرار این مساله موجب رنجش خاطر من بود.نه چیز دیگه.
و به نظرم بد تر این است که خود آدم قبل از دیگران همین نگاه را به خودش داشته باشد.یعنی خودش را در همان محدوده قد و وزن و رنگ پوست و... ببیند.و انتظار داشته باشد که دیگران این نگاه را به او نداشته باشند.
و یا خودش هم همچین معیاری برای خودش داشته باشد.مثلا بگه منم باید با دختری در فلان رنج محدوه قدی و جثه ازدواج کنم ولی انتظار داشته باشه دختر این مساله قد و جثه را بپذیره.
2)اما اینجا ایران است.
و خیلی اوقات هم که متاثر از تبلیغات و فیلم ها و حرف مردم و...
ممکن است واقعا شخصی این پارامترها از سلیقه برایش به معیار تبدیل شده باشد.
اگر این چنین بود و واقعا معیار شده بود در ازدواج نباید قبل از اینکه این مساله در ذهن حل شود،تن به ازدواج مخالف سلیقه یا معیار ظاهری داد.
بارها و بارها در این سایت از جانب آقایون تاپیک های متعدد باز شده و گفته اند بر فرض من از اول دوست داشتم خانومم سفید می بود ولی به دلیل ایمانش و امید به اینکه بعدا به دل من می نشیند؛با او ازدواج کردم و الان بعد چند سال هنوز مشکل دارم!!! و حتی می خواستند طلاق بگیرن.یعنی رسما خانم را هم بیچاره کردن.(برای نمونه تاپیک آقای نیکمرام)
پس نتیجه می گیریم نمی شه یک نسخه را برای همه پیچید.و ظاهر هم یکی از معیارها برای هر کسی ممکنه باشه و من خودم با تجربه این سایت مقیدم مطمئن بشم ظاهرم هم پسندیده بشه.هر چند که ای کاش فیلتر اول ظاهر نبود و شخصیتم بود. و ظاهر در حد همان به دل نشستن در نظر گرفته می شد.
ظاهر هم که یک چیز سلیقه ای است و ممکنه همون ظاهری که یک نفر نپسندید نفر دیگر خیلی هم خوشش بیاد.و خیلی دید بچه گانه ای است که سلیقه یک فرد را به تمام افراد کل جامعه نسبت داد.مثلا همه دخترا قد بلند و هیکل ورزشکاری دوست دارن.یا همه پسرها دختر سفید و با چشم رنگی.
3) مساله دیگه زود قضاوت کردن است که خود اینجانب هم انکار نمی کنم که خیلی جاها مرتکب این خطا شده ام.
فرض خواستگاری می روید و جواب منفی می شنوید.زود این مساله را به قد ربط دهیم و بگیم حتمابه این دلیل جواب منفی شنیده ایم.برای مثال من به آقای ash1گفتم فلان خواستگار که قدش مشابه شما بود را پدرم مخالفت کردند.سریع ایشان گفتند احتمالا پدرتان به دلیل قد مخالفت کردند و حق هم دارن.در صورتی که کاملا مساله متفاوت بود.و اصلا مرتبط به این موضوع نبوده.
حتی شاید خود من هم مرتکب همچین پیش داوری شده باشم.فرض شاید اون پسری که به معرف ما گفته بود رنگ چشم ؛حتما نمی دونسته که چنین چیزی را معرف (حالا بر اثر سادگی یا...)به ما انتقال می دهد و شاید فقط می خواسته یک جوابی بدهد و... .
- - - Updated - - -
راستی آقای پسر تنها
شما چقدر عنوان مناسبی انتخاب کردین:
قد کوتاهی و تاثیر بیش از حدش در زندگیم.
یعنی خودتون هم قبول دارید که این نگاهتون اشتباه و اغراق گرایانه است و تاثیر زیادی نباید می داشته و بیش از حد معقول بوده.درسته؟!
اگر درسته پس صورت مساله تعریف شد و راه حل هم که مشخصه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)